دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 73441
ترجمه فارسی عنوان مقاله

هوش هیجانی واسطه ی ارتباط میان وابستگی نا اَمنو پیامدهای سلامت ذهنی است

عنوان انگلیسی
Emotional intelligence mediates the relationship between insecure attachment and subjective health outcomes
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
73441 2016 5 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Personality and Individual Differences, Volume 98, August 2016, Pages 188–192

فهرست مطالب ترجمه فارسی


چکیده

واژگان کلیدی

1. مقدمه

1-1. وابستگی و سلامت

1-2. وابستگی و رشد عاطفی

1-3. هوش هیجانی

1-4. هوش هیجانی و سلامتی

1-5. اهداف این مطالعه

2. روش

2-1. شرکت کنندگان

2-2- مواد

2-2-1- معیارهای ارزیابی احساسات (AES)

2-2-2- معیارِ تجربهها در روابط نزدیک (ECR)

2-2-3- پرسشنامهی 28 سلامت عمومی (GHQ 28)

2-3- شیوهی عمل

3- نتایج

3-1- آمار توصیفی

3-2- تجزیه و تحلیل واسطه گری

جدول 1 همبستگیهای مرتبه صفر و آمارهای توصیفی برای متغیرهای مورد استفاده در تجزیه و تحلیل

جدول 2 وزنهای عاملی برای متغیرهای پنهان در مدل معادلات ساختاری

4. بحث
ترجمه کلمات کلیدی
هوش هیجانی؛ نظریه دلبستگی؛ هوش هیجانی و سلامت؛ دلبستگی و سلامت؛ سلامت عمومی
کلمات کلیدی انگلیسی
Emotional intelligence; Attachment theory; EI and health; Attachment and health; General health
ترجمه چکیده
این مقاله بر روی واسطه گریِ هوش هیجانی بین وابستگی ناامن بزرگسالان و سلامت نامناسب ذهنی تحقیق می کند. نمونه ای متشکل از 34 شخص بالغ استرالیایی در سنین بین 18 تا 77 سال در سنجش های مربوط به وابستگی، هوش هیجانی و چهار سطح سلامت ذهنی شرکت کردند. این چهار سطح عبارتند از: سطح جسمی، اضطراب/بی خوابی، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی شدید. مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که هم وابستگی ناامن مضطرب و هم وابستگی ناامنبا اجتناب،بهپایین بودنِ هوش هیجانی ارتباط داشته و نتیجتاً با پیامدهای سلامت در ارتباط هستند. هوش هیجانی ناامنی مضطرب-کننده را به شکل ناقص،و ناامنی با اجتناب را به طور کامل باپیامدهای سلامت مرتبط می کند. از نتایج مدلی به دست می آید که در آن وابستگی ناامن با کمبودِ هوش هیجانی و در نتیجه با پایین بودنِ پیامدهای سلامت در ارتباط است. ما مکانیزم های متفاوتی را بررسی می کنیم که در آنها امکانِ تأثیرگذاریِ هر دو نوع وابستگیِ ناامن بر روی سلامتی وجود داشته باشد.
ترجمه مقدمه
از اولین کسانی که مسئله ی وابستگی نوزاد را به عنوان پیوندی پویا که تعیین کننده ی کیفیت و ذات پاسخ دهیِ شخص مراقبت کننده به نیازهای نوزاد است مطالعه کردند می توان به بولبای (1969) اشاره کرد. بولبای معتقد بود که رشد یکنواخت اطمینان یا کمبود آن نسبت به در دسترس بودنِ شخص مراقبت کننده در دوران نوزادی، کودکی و نوجوانی معیاری را برای درک انتظارات شخص در طول زندگی ایجاد می کندو با دیدگاه مادام العمر شخص نسبت به خودش و دیگران درمی آمیزد. پژوهشِ هازان و شیور (1987) بر روی عشق رومانتیک بالغ این ادعای بولبای را که وابستگی یک فرآیند وابسته به تمام عمر است تأیید کرد. همسو با تئوری وابستگی نتایج نشان دادند که باورهای شخص بالغ درباره¬ی خودش و دیگران با الگوهای وابستگی در ارتباط هستند. واترز، مریک،تریبوکس، کراول و آلبرشیم (2000) به بررسیِ حالت وابستگیِ 50 بچه ی سفیدپوست از طبقه ی متوسط از 12 ماهگی (بررسی به وسیله ی موقعیت عیجیب اینسورث ، اینسورث، بلهار، واترز و وال، 1978) تا 21 سالگی (بررسی به وسیله ی مصاحبه ی وابستگی بزرگسالان برکلی) پرداختند. آنها دریافتند که 72% کودکان همان حالت وابستگی اولیه را بعد از 20 سال حفظ کرده بودند. بعدها در ادامه ی مطالعه ی آنها یک آنالیز نشان داد که میان امنیت وابستگی در کودکی و بزرگسالی پیوستگی متعادلی وجود دارد و صحتِ این مسئله تأیید شد که حالت های وابستگی اولیه بر روی فعل و انفعال-های روابط آتی تأثیرگذار خواهد بود (فرالی، 2002). وابستگی به دو صورت دسته های گسسته (مانند کار اینسورث) و ابعاد پیوسته در نظر گرفته شده است. ارزیابی های وابستگی دسته ای با مشکلات روان سنجی در ارتباط بوده اند و برخی پژوهشگران آن ها را بازتاب هایی غیردقیق از ساختار طبیعیِ امنیت در وابستگی می دانند (فرالی و اسپیکر، 2003). در مقابل آن ارزیابی های ابعادی قابل اعتمادتر به نظر می رسند و ارزیابی های دقیق تری ارائه می دهند (برنان، کلارک و شیور، 1998؛ فرالی و اسپیکر، 2003). در این مطالعه دو بُعدِ حالت وابستگیِ ناامن مورد نظر ما هستند: اضطراب و اجتناب (میکولینسر، شیور و پرگ، 2003؛ سیبلی، فیشر و لیو، 2005). اضطراب وابستگی حالاتی را در پی دارد که از آنها می توان به این موارد اشاره کرد:ترس مداوم از پذیرفته نشدن یا ترک شدن در روابط، نیاز نامتناسب به تأیید شدن و رنج کشیدن به هنگام تنهایی یا هنگامی که شخص یک جفتِ کم توجه داشته باشد. اجتناب وابستگی شامل نیاز بیش ازحد به استقلال، ترس ازوابسته شدن و بی-میلی به صمیمیت و افشای درونیات خویش (برونگرایی)می شود (وی، راسل، مالینکروت و وگل، 2007).
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  هوش هیجانی واسطه ی ارتباط میان وابستگی نا اَمنو پیامدهای سلامت ذهنی است

چکیده انگلیسی

This study investigated the mediating role of emotional intelligence in the relationship between adult insecure attachment and subjective ill health. A sample of 343 Australian adults, aged between 18 and 77 years, completed measures of attachment, emotional intelligence and four facets of subjective health: somatic, anxiety/insomnia, social dysfunction and severe depression. Structural equation modelling showed that both anxious insecure attachment and avoidant insecure attachment were associated with lower emotional intelligence, which in turn was related to poorer subjective health outcomes. Emotional intelligence partially mediated the relationship between anxious insecurity and health outcomes. However, emotional intelligence fully mediated the relationship between avoidant insecurity and health outcomes. Results support a model in which insecure attachment is associated with deficits in emotional intelligence, which in turn is related to poorer health outcomes. We explore different mechanisms through which the two types of insecure attachment may impact on health.