ترجمه فارسی عنوان مقاله
تأثیر فرهنگ ملی بر جهت بازار: چارچوب مفهومی و گزاره های پژوهشی
عنوان انگلیسی
The effects of national culture on market orientation: Conceptual framework and research propositions
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
19540 | 2009 | 8 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : International Business Review, Volume 18, Issue 2, April 2009, Pages 111–118
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلیدواژه ها
1.مقدمه
2.چارچوب نظری
3.گزاره های پژوهش
جدول1. هفت بعد ارزش های فرهنگی سوارتز
شکل 1. مدل مفهومی
4.مباحث و پیامدها
4.1.پیامدهای مدیریتی
4.2.جهات پژوهش های آتی
کلیدواژه ها
1.مقدمه
2.چارچوب نظری
3.گزاره های پژوهش
جدول1. هفت بعد ارزش های فرهنگی سوارتز
شکل 1. مدل مفهومی
4.مباحث و پیامدها
4.1.پیامدهای مدیریتی
4.2.جهات پژوهش های آتی
ترجمه کلمات کلیدی
- استراتژی بازاریابی بین المللی - بازارگرایی - فرهنگ ملی
کلمات کلیدی انگلیسی
International marketing strategy,Market orientation,National culture,
ترجمه چکیده
در سال های اخیر پژوهش های قابل توجهی بر جهت بازار و سابقه ی آن متمرکز بوده است. با این وجود پژوهش های مربوط به جهت بازار اطلاعات اندکی در رابطه با تأثیر ارزش های فرهنگ ملی بر جهت بازار شرکت ها فراهم کرده است. چارچو مفهومی ارائه شده در این اثر با بررسی نقش ارزش های فرهنگ ملی به عنوان عواملی که جهت بازار یک سازمان را از طریق فرهنگ سازمانی اش شکل داده و تعدیل می کند به ادبیات گسترده ی کسب و کار بین المللی کمک خواهد کرد. به ویژه محققان با استفاده از ابعاد ارزش فرهنگی سوارتز مجموعه ای از پیشنهادات را در رابطه با تأثیر فرهنگ ملی بر جهانی سازی ارزش ها و هنجارهای بازار ارائه کرده اند که به نوبه ی خود به طور مثبت بر رفتارهای مربوط به بازار اثرگذار است. بر اساس این گزاره ها، پیامدهای مربوط به پژوهش های کاربردی و آتی بررسی می شود.
ترجمه مقدمه
مفهوم جهت بازار بنیان های فلسفی خود را در مفهوم بازاریابی دارد که به وضعیت ذهنی شرکت یا فلسفه ی مدیریت شرکت اشاره دارد که به ترکیب و هماهنگی فعالیت های بازاریابی برای رفع نیاز مصرف کنندگان وابسته است(Felton, 1958). کولی و جاورسکی (1990) بر اساس تعریف اولیه ی فلتون (1958)جهت بازار را به عنوان اصلاحی برای اشاره به اجرای سازمانی رفتار مبتنی بر بازار ( یعنی تولید و نشر و پاسخگویی به اطلاعات بازار) معرفی کردند. به علاوه نارور و اسلاتر (1990) با تأکید بر ارزش ها و هنجارهایی که معیار ارزش برتر برای مصرف کننده را تسهیل می کند بر جنبه های فرهنگی جهت بازار تمرکز داشتند. از آن پس جهت بازار توجه پژوهش های قابل ملاحظه ای را به خود جلب کرد. به ویژه پژوهش ها مدل هایی را طراحی کرده و آزمودند که 1) جهت بازار شرکت را متصور شده و اندازه گیری می کردند (e.g.Kohli&Jaworski, 1990; Narver& Slater, 1990). 2) سوابق و نتایج آن را شناسایی می کردند (e.g., Gebhardt, Carpenter, &Sherry, 2006; Hult, Ketchen, & Slater, 2005) و 3) واسطه ها و یا میانجی های روابط عملکرد- جهت بازار را بررسی می کردند(e.g., Slater &Narver, 1994). به ویژه نشان داده شد که جهت بازار یک شرکت، یک توانایی سازمانی است که تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی دارد (Hult&Ketchen, 2001; Kirca,Jayachandran, & Bearden, 2005).
علیرغم این پیشرفت ها، شکاف مهمی در دانش وجود دارد که فرصتی برای پژوهش های آتی فراهم می کند. به ویژه صرف نظر از افزایش توجه به عوامل اثرگذار بر جهت بازار یک شرکت در سال های اخیر (e.g., Gebhardt et al., 2006; Kennedy,Goolsby, &Arnould, 2003) پژوهش های اندکی در رابطه با نحوه ی اثرگذاری محیط خارجی شرکت ها به ویه ارزش های فرهنگ ملی بر جهت بازار یک شرکت وجود دارد (e.g., Nakata &Sivakumar, 2001; Selnes, Jaworski, &Kohli, 1996). در عوض پژوهش های مربوط به جهت بازار در آغاز بر اساس این فرض که رجه ی جهت بازار به شکل تفکیک ناپذیر با ساختار سازمان، سیستم ها و فرآیندهای آن (Ruekert, 1992, p. 230) مرتبط است بر تأثیر عوامل سازمانی داخلی مثل اقدامات مدیر ارشد (یعنی رهبری)، عوامل ساختاری ( مثل مرکزگرایی) و سیستم های سازمانی ( مثل سیستم های پاداش ) محوریت داشت (Kohli&Jaworski, 1990). پژوهشگران به طور قابل ملاحظه ای حوزه ای را بررسی کردند که در آن رابطه ی عملکرد- جهت بازار به واسطه ی بازار، آشفتگی فنی و محیطی و نیز شدت رقابت انجام می شد. با این وجود این یافته ها اغلب مرکب بود (Kirca et al., 2005).
درا ین مقاله، شکاف مهم موجود در ادبیات حوزه ی جهت بازار در رابطه با نقش کاملا شناخته شده اما نادیده گرفته شده ی محیط خارجی بر حوزه ی جهت بازار شرکت ها در زمینه های فرهنگ متقابل رفع می شود. درهر حال همان طور که بعدا به تفصیل گفته می شود، تصویر جدیدی از ساختار جهت بازار با دو بعد در این مقاله ارائه می شود؛ بخش رفتاری که شامل اجرای رفتارهای مبتنی بازار (یعنی تولید، نشر، و استفاده از اطلاعات بازار) و بخش فرهنگی که جهانی سازی ارزش ها و هنجارهای مبتنی بر بازار را در سازمان ارائه می کند ( یعنی موفقیت، نوآوری، انعطاف پذیری، آزادی ارتباطات داخلی، سرعت، تأکید بر کیفیت، تأکید بر صلاحیت، همکاری بین وظیفه ای و مسئولیت پذیری) (Homburg &Pflesser, 2000). همچنین ارتباطات تئوری از جمله ارزش های فرهنگ ملی و جهانی سازی ارزشها و هنجارهای مبتنی بر بازار و انجام رفتارهای مربوط به بازار بررسی می شود. از آنجا که موفقیت استراتژی های بازاریابی بین المللی تا حد زیادی به انطباق آن با ارزش ها و باورهای کارکنان کشورهای مختلف میزبان وابسته است (Deshpande & Webster,1989, p. 9)، هدف مقاله ی حاضر کشف بیشتر سازگاری عوامل فرهنگ ملی با اقدامات مهم بازاریابی استراتژیک ( یعنی جهت بازار) است (cf. Nakata &Sivakumar, 2001; Selnes et al., 1996). در هر حال در اینجا ثابت شد که جهانی سازی ارزش ها و هنجارهای مربوط به بازار عامل میانجی ارتباط بین ارزش های فرهنگ ملی و رفتار مبتنی بر بازار است. همچنین سهم مقاله ی حاضر در حوزه ی ادبیات کسب و کار بین المللی با محوریت صریح تقابل فرهنگ ملی و فرهنگ های سازمانی است. به این طریق به ساختار در حال رشد ادبیات مربوط به بازاریابی نیز کمک می شود که در آن نحوه ی ارتقای جهت بازار یک شرکت در زمینه ی جهانی بررسی می شود (cf. Nakata &Sivakumar, 2001; Gebhardt et al., 2006).
این مقاله به صورت زیر ساختار یافته است. در بخش بعد، خلاصه ی کوتاهی از ادبیات این حوزه با تأکید بر مفهوم جهت بازار و روند پیشرفت آن در سازمان ها ارائه می شود. سپس چارچوب مفهومی و مجموعه هایی از گزاره های پژوهشی ارائه می شود. این مقاله با بحث درباره ی پیامدهای پژوهش های عملی و آتی به پایان می رسد.