ترجمه فارسی عنوان مقاله
تحلیل واژگان شنیداری در سندروم داون ( عقب ماندگی ذهنی )
عنوان انگلیسی
Receptive vocabulary analysis in Down syndrome
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
77298 | 2016 | 12 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Research in Developmental Disabilities, Volume 55, August 2016, Pages 161–172
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
واژه های کلیدی
۱- مقدمه
۲- روش
۲-۱ شرکت کنندگان
۲-۱-۱ شرکت کنندگان سندروم داون
۲-۱-۲ شرکت کنندگان TD
۳- مقیاس های سنجش
۳-۱ آزمایش واژگان PEABODY
۳-۲ آزمایش عملکرد بین المللی Leiter
۳-۳ آزمایش فرعی تکرار غیرزبانی آزمایش فراگیری پردازش واجی
۴- راهکارها
جدول 1. انحراف استاندارد و میانگین ( SD) توصیفات نمونه
۵- نتایج
۵-۱ تحلیل داده های اولیه
۵-۱-۱ سن شناسنامه ای
۵-۱-۲ توانایی تشخیص غیر شفاهی
جدول 2. روابط میان متغیرها
۵-۱-۳ حافظه واجی
۵-۱-۴ مقایسه گروهی واژگان دریافتی
۵-۲ تحلیل داده های اصلی
۵-۲-۱ مقایسه های گروهی انواع موارد PPVT-4
۵-۳ تحلیل مسیر توسعه بین گروه ها
۵-۳-۱ روش تحلیلی
۵-۳-۲ تحلیل های اصلی
۵-۳-۳ نام ها
شکل 1. عملکرد فعل در امتیازهای ردیف PPVT-4
۵-۳-۴ فعل ها
۵-۳-۵ صفت ها
۵-۴ تحلیل مسیر توسعه در گروهها
۵-۴-۱ سندروم داون
۵-۴-۲ ناتوانی هوشی
شکل 2. عملکرد نام، فعل و صفت در گروهی با DS در امتیازات ردیف PPVT-4
۵-۴-۳ رشد معمولی
۶- بحث
واژه های کلیدی
۱- مقدمه
۲- روش
۲-۱ شرکت کنندگان
۲-۱-۱ شرکت کنندگان سندروم داون
۲-۱-۲ شرکت کنندگان TD
۳- مقیاس های سنجش
۳-۱ آزمایش واژگان PEABODY
۳-۲ آزمایش عملکرد بین المللی Leiter
۳-۳ آزمایش فرعی تکرار غیرزبانی آزمایش فراگیری پردازش واجی
۴- راهکارها
جدول 1. انحراف استاندارد و میانگین ( SD) توصیفات نمونه
۵- نتایج
۵-۱ تحلیل داده های اولیه
۵-۱-۱ سن شناسنامه ای
۵-۱-۲ توانایی تشخیص غیر شفاهی
جدول 2. روابط میان متغیرها
۵-۱-۳ حافظه واجی
۵-۱-۴ مقایسه گروهی واژگان دریافتی
۵-۲ تحلیل داده های اصلی
۵-۲-۱ مقایسه های گروهی انواع موارد PPVT-4
۵-۳ تحلیل مسیر توسعه بین گروه ها
۵-۳-۱ روش تحلیلی
۵-۳-۲ تحلیل های اصلی
۵-۳-۳ نام ها
شکل 1. عملکرد فعل در امتیازهای ردیف PPVT-4
۵-۳-۴ فعل ها
۵-۳-۵ صفت ها
۵-۴ تحلیل مسیر توسعه در گروهها
۵-۴-۱ سندروم داون
۵-۴-۲ ناتوانی هوشی
شکل 2. عملکرد نام، فعل و صفت در گروهی با DS در امتیازات ردیف PPVT-4
۵-۴-۳ رشد معمولی
۶- بحث
ترجمه کلمات کلیدی
سندرم داون - توسعه واژگانی؛ واژگان درکی؛ دانش افعال؛ ناتوانی ذهنی
کلمات کلیدی انگلیسی
Down syndrome; Lexical development; Receptive vocabulary; Verb knowledge; Intellectual disability
ترجمه چکیده
مطالعه ی کنونی، تحقیق مفصلی در مورد واژگان شنیداری افراد سندروم داون ( DS ) در مقایسه ی با گروه های کنترل متشکل از افرادی با توانایی غیر زبانی مشابه با میزان رشد معمولی ( TD ) و ناتوانای ذهنی با علت نامشخص ( ID ) است. به آگاهی از فعل توجه ویژه ای نشان داده می شود، زیرا رشد نحوی آینده را پیش بینی می کند. پنجاه شرکت کننده با سندروم داون، با میانگین سنی 10 تا 21 سال، 29 شرکت کننده با میانگین سنی 10 تا 21 سال و 29 شرکت کننده ی دارای TD، در میانگین سنی 4 تا 9 سال، با مقیاس های کامل از واژگان شنیداری ( PPVT-4 )، توانایی غیر زبانی ( Lieter-R )، و حافظه ی واج شناسی ( آزمون فرعی تکرار بدون کلمه ی CTOPP ) در این آزمایش شرکت داشته اند. گروه ها براساس میزان درصد تصحیح کلمه، فعل و موارد مربوط به PPVT-4، مقایسه می شوند. نتایج نشان می دهند که در مورد افعال، شرکت کنندگان ID به مراتب بهتر از شرکت کنندگان با DS و TD عمل کردند، حتی وقتی که توانایی واژگان شنیداری و حافظه ی واجی کلی آنها ثابت نگه داشته شوند. گروه های با DS و TD الگوی مشابهی از دانش لغوی نشان دادند و نسبت به فعل ها و صفات، در مورد نام ها بهتر عمل کردند. در مقابل، گروه با ID در مورد نام ها و افعال یکسان عمل کرد ولی در مورد صفات عملکرد آنها بدتر بود.
ترجمه مقدمه
سندروم داون ( DS ) نتیجه ی سه تایی شدن همه یا بخشی از کروموزوم 21 ((Jacobs, Baikie, Court Brown, & Strong1959; Lejeune, Gautier, & Turpin, 1959; Pangalos et al., 1994 ) است و دلیل اصلی ژنتیکی ناتوانی ذهنی ( ID ) نیز هست و از هر 691 تولد، یک نفر با این سندورم به دنیا می آید (Parker et al., 2010 ). آنچه در مورد افرادی با DS جالب توجه است، توانایی شنیداری و زبانی ضعیف آنها با اختلالاتی است که از انتظارات IQ ( هوشی ) غیرزبانی آنها فراتر می رود ((Abbeduto et al., 2003; Kernan & Sabsay,1996; Vicari, Caselli, Gagliardi, Tonucci & Volterra, 2002 ). با این همه، نه فقط به نظر می رسد، همه ی جنبه های زبان به طور یکسان دارای اختلال هستند، محققان شروع کرده اند به بررسی ماهیت و گستره ی مشخصات زبان در DS ( برای بررسی به Abbeduto, Warren &Conners, 2007; Chapman, 2003; Chapman, Schwartz, & Kay-Raining Bird, 1991; Chapman, Seung, Schwartz, & Kay-RainingBird, 1998; McDuffie, Chapman, & Abbeduto, 2008 مراجعه کنید ). روش متنوع تر برای آزمایش این که چطور جنبه های مختلف زبان در این جمعیت ها رشد می کنند، برای توسعه ی درازمدت درمان های هدفمندتر امری ضروریست، زیرا به این وسیله می توان زبان و ارتباط را اصلاح کرد. در تحقیق کنونی، ما واژگان شنیداری را در افراد با DS، رشد معمولی ( TS ) و ID با علت نامشخص آزمایش می کنیم. آنچه توجه محققان را به خود جلب کرده است، توسعه ی دانش کلمه است که به عنوان پیش بینی کننده ی پیشرفت بیشتر صرف و نحو شناخته می شود (Gleitman, 1990 ).
اگر بخواهیم به طور گسترده بگوییم، زبان اشاره در DS نسبت به توانایی زبان شنیداری و و توانایی تشخیص غیرزبانی تاخیر دارد ((Chapman, 1998; Chapman, Kay-Raining Bird, & Schwartz, 1990; Chapman et al., 1991, 1998 و در بخش های قابلیت فهم مکالمه، علم نحو و تحولات نحوی به شکل ویژه ای مختل است (Chapman & Hesketh, 2000; Chapman, 1998, 1999,2003; Abbeduto & Chapman, 2005). در مقابل، معلوم شده است که واژگان شنیداری با توانایی تشخیص غیر زبانی ممکن هستند (Abbeduto et al., 2003).. با این همه، افراد سندروم داون به هنگام شنیدن و همچنین اشاره و نحو، کمتر از سطح رشدشان عمل می کنند (Abbeduto et al., 2003; Kernan & Sabsay, 1996; Vicari et al. 2002).. حافظه ی واجی، پیش بینی کننده ی دانش لغتی در سندروم داون، (Laws & Gunn, 2004),، نیز به شکل خاصی اختلال دارد (Cairns & Jarrold, 2005; Jarrold, Baddeley &Phillips, 1999; Naess, Lyster, Hulme, & Melby-Lervهg, 2011; Naess, Melby-Lervهg, Hulme, & Lyster, 2011). ). علی رغم تحقیقات گسترده در مورد توانایی های زبان در سندروم داون، تحقیقات اصلی روی الگوی درک مطلب لغوی، از جمله تفاوت های در فراگیری طبقه بندی های کلمه ای ( مانند نام ها در مقابل فعل ها )، هنوز باید آزمایش های بسیاری روی این افراد انجام بگیرد.
شواهد قابل توجهی وجود دارند که در TD، فراگیری فعل، در مقابل طبقه بندی های دیگر کلمات، مانند اسم ها، به شکل ویژه ای در رشد نحوی اهمیت دارد (Bassano, 2000; Bates & MacWhinney, 1982, 1987; Bresnan, 1978,1982; Chapman et al., 1992; Gleitman, 1990; Gropen, Pinker, Hollander, & Goldberg, 1991). ). هرچند نام ها نشان دهنده ی اجسام، افراد، و فاعل ها یا مفعول های فعل ها هستند، فعل ها پیچیدیه تر و صریح تر هستند. افعال حاوی هم اطلاعات نحوی و هم اطلاعات معنایی هستند، اعمال، شرایط ذهنی، یا تغییرات حالات و عملکرد ها را نشان می دهند و دلالت بر به وجود آمدن ویژگی های توافقی و زمان فعل دارند. آنها همچنین مسئول ارتباط برقرار کردن میان کلمات دیگر در یک جمله هستند، بنابراین، معانی رابطه ای بین این کلمات را بیان می کنند.
معلوم شد که کنترل افعال به دلیل پیچیدگیشان، نسبت به نام ها برای کودکان TD سخت تر است (Rice,Buhr, & Nemeth, 1990) ) و آنها به شکل نامناسبی نسبت به کودکان TD برای کودکان سندروم داون مشکل تر هستند (Hesketh & Chapman, 1998 ). با این همه، مکانیزم های مسئول تاخیر در رشد فعلی در سندروم داون به خوبی معلوم نیستند. برای مثال، هسکت و چاپمن ( 1998 ) متوجه شدند که افعالی که کودکان سندروم داون می سازند از نظر گرامری و لغوی در نمونه های داستان گونه ضعیف تر هستند و همچنین گفته های آنها نسبت به شرکت کنندگان TD حاوی افعال چندانی نیستند ( همچنین می توانید به Caselli, Monaco, Trasciani, & Vicari, 2008 مراجعه کنید ). همزمان، اگر شرکت کنندگان سندروم داون افعال را در سخنانشان نگنجانند، تنوع افعال لغوی ای که به کار می برند در مقایسه با گروه کنترل TD بیشتر می شود، و در مورد افعال گرامری نیز عملکردی مشابه دارند. هسکت و چاپمن ( 1998 ) نتیجه گرفتند که کودکان سندروم داون، علی رغم این که می توانند نقش ها و محتوای مربوط به فعل را بفهمند، به سختی می توانند افعالی که درک کرده اند را به کار ببرند.
دیگران نیز به هنگام مقایسه ی شرکت کنندگان سندروم داون با TD یافته های درهم و برهم و بیهوده ای را در مورد رشد فعل گزارش کرده اند. گرلا ( 2002 ) دریافت که در طول تعاملات مادر و کودک، شرکت کنندگان سندروم داون افعال واژگانی را به اندازه ی گروه کنترل TD می سازند. با این همه، طبق گفته ی هسکت و چاپمن، شرکت کنندگان سندروم داون در تحقیق گرلا همچنین انواع افعال متنوع تری می سازند. در مقابل، مایکل، راتنر و نیومن ( 2012 ) گزارش کردند که بیشتر احتمال می رود شرکت کنندگان سندروم داون نسبت به شرکت کنندگان TD، افعال را در نمونه های داستان گونه ی استخراج شده بیشتر جا می اندازند. با این همه، مایکل و همکارانش گزارش کردند که از نظر تجربی، آزمایش شنیداری دانش واژگان هیچ تفاوتی را بین شرکت کنندگان سندروم داون و TD نشان نمی دهد. همچنین هیچ تفاوت گروهی ای در تحقیق مایکل و همکارانش در مورد کارهای آزمایشی نام گذاری یک فعل و قسمت بندی پاسخ های فعلی هدف، مشاهده نشد.
تحقیقات روی جستجوی سریع در نقشه نشان می دهند که توانایی یادگیری کلمات جدید بعد از تنها یک یا دو بار شنیدن کلمه ((Carey & Bartlett,1978 )، در رابطه با درک مطلب واژگان در کودکان سندروم داون، از جمله دریافت افعال، حاوی اطلاعات مفیدی بوده است. این تحقیقات از این فرضیه حمایت می کنند که یادگیری افعال جدید نسبت به یادگیری نام های جدید هم برای کودکان سندروم داون و هم TD سخت تر است و برای کودکان سندورم داون نسبت به TD سخت تر نیز هست ((Chapman, 2003; McDuffie, Sindberg, Hesketh,& Chapman, 2007; Rice et al., 1990.
با این همه الگوی جستجوی سریع در نقشه در توضیح رشد واژگان در کودکان سندروم داون به دلیل سردرگمی ناشی از زبان اشاره و حافظه ی واجی، محدودیت دارد. شرکت کنندگان در تحقیقات جستجوی سریع در نقشه در یک داستان در حال گفته شدن یا در حال اتفاق افتادن با کلمات جدیدی رو برو می شوند، مانند یک نمایش شعبده بازی، و محقق برخی از اعمال گفته شده در داستان را خود انجام می دهد. سپس از شرکت کنندگان خواسته می شود تا داستان را دوباره بگویند یا کلمات جدید را عنوان کنند، این مقیاس سنجش ساخت و نام گذاری یا تعریف کلمات جدید یا انتخاب اجسام مروبط به آنها برای سنجش درک مطلب است. در برخی موارد، هم ساخت و هم درک مطلب نیاز به مشارکت برای ایجاد پاسخ زبانی هستند، و کلمات جدید در محتوای داستان گفته شده یا در عمل انجام شده به وسیله ی محقق نمایان می شوند. بنابراین، این احتمال وجود دارد که درک مطلب در گروه سندروم داون با حافظه ی ضعیف، ایجاد سردرگمی کند ((Jarrold & Baddeley, 2001 و زبان اشاره یا سخن گفتن به تاخیر بیفتند ((Chapman & Hesketh, 2000; Chapman et al.,1998 )، بنابراین می توان درک مطب درست آنها را فهمید. مقیاسی که در آن افراد سندروم داون از نظر درک مطلب طبقه بندی های مختلف کلمات بدون نیاز به ایجاد فعل آزمایش می شوند، نیز می تواند اطلاعات مفیدی به همراه داشته باشد. برای مثال، آزمایش وازگان تصویر پی بادی ( PEABODY )، که دانش لغات واژگان را بدون نیاز به پاسخ زبانی به وسیله ی شرکت کنندگان آزمایش می کند، در اینجا می تواند مفید باشد.
این آزمایش در حال حاضر در ویرایش چهارم آن ((PPVT-4; Dunn & Dunn, 2007 )به طور گسترده ای برای آزمایش استاندارد سازی شده ی واژگان شنیداری به کار برده می شود و شامل نام ها، افعال، و صفت ها می شود. آزمایشگر به صورت زبانی کلمه ی واژگان را ارائه می دهد، و از شرکت کننده خواسته می شود تا یکی از چهار نقاشی ای را که نشان دهنده ی معنای کلمه هستند، انتخاب کند. از آنجایی که اجرا و امتیاز دادن به این آزمایش کار راحتی است، به یک متغیر انطباقی محبوب در میان محققانی که روی نمونه های افراد سندروم داون کار می کنند، تبدیل شده است و همچنین محققانی گزارش کرده اند که این یک متغیر انطباقی مناسب برای سندروم داون است ((Glenn & Cunningham, 2005; Phillips, Loveall, Channell & Conners, 2014 ). با این همه، علی رغم کاربرد گسترده ی آن به عنوان متغیر انطباقی برای نمونه های سندروم داون، محققان معمولا با استفاده از امتیازات مرکب مانند امتیاز ردیف کلی، امتیازات استاندارد سازی شده یا امتیازات معادل سنی، فراتر می روند و بنابراین در آزمایش احتمالات اختلافات در عملکرد در طبقه بندی های کلیات، شکست می خورند. گنجاندن نام، فعل و صفات باعث می شود PPVT-4 به یک مقیاس ایده آل برای تحلیل عمیق توسعه ی واژگان شنیداری تبدیل شود.
PPVT-4 نسبت به مقیاس های سنجش دیگر، دارای مزیت های بسیاری برای استفاده با شرکت کنندگان سندروم داون است. اول، به خاطر این که نیاز به هیچ پاسخ زبانی ندارد، در صورت ضعیف بودن زبان اشاره، گیج کننده نمی شود. همچنین، از آنجایی که هر چهار انتخاب همزمان وجود دارند، کار با محدودیت های حافظه ی در حال کار که معمولا در کودکان سندروم داون مشاهده می شود، گیج کننده نمی شود ((Jarrold & Baddeley, 2001. و در آخر، PPVT-4 شامل چند فعل واقعی مانند: نوشیدن، دویدن و خمیازه کشیدن به ویژه در ابتدای کار می شود. در مقابل افعال صریح مانند: به نظر رسیدن و احترام گذاشتن که هیچ مرجع فیزیکی ای ندارند، افعال واقعی را راحت تر می توان به تصویر کشید. از آنجایی که PPVT-4 هم شامل نام ها و هم شامل افعالی می شود که می توان آنها را به تصویر کشید، ابزار مفیدی برای آزمایش دانش طبقه بندی های کلمات در کودکان سندروم داون است ( یعنی نام ها در مقابل افعال ).
تنها در یکی از تحقیقات به تحلیل الگوهای خطای واژگان شنیداری به وسیله ی کودکان سندروم داون در PPVT پرداخته شده است. فاکون، ناچدی و بولنگیر ( 2012 ) با استفاده از روش مشکلات گزینه ی انتقالی به زبان فرانسوی، تحلیل کیفی روی واژگان شنیداری در کودکان سندروم داون انجام دادند (Dunn, Therialt-Whelan, & Dunn,1993 ). نتایج تحقیقات آنها نشان دادند که وقتی واژگان شنیداری کلی ثابت نگه داشته شوند، شرکت کنندگان سندروم داون نمایه ای مشابه شرکت کنندگان سندروم داون و TD در درجه بندی سختی گزینه خواهند داشت. با این همه، فاکون و همکارانش عملکرد را روی طبقه بندی کلمات مقایسه نکردند ( یعنی افعال در مقابل نام ها در مقابل صفات ). هنوز هیچ تحقیقی با استفاده از PPVT، روی الگوی توسعه ی لغوی را در شرکت کنندگان انگلیسی زبان با سندورم داون انجام نشده است.
هدف اول تحقیق کنونی مشخص کردن نمایه ی توسعه ی لغات شنیداری و اختلالات در سندروم داون به وسیله ی انجام آزمایش روی ععملکرد PPVT-4 بود. با توجه به نقش اصلی افعال در نظریات توسعه ی زبانی و نقش اصلی آنها در فراگیری نحو، به شناخت کامل تری از دانش فعل نیاز هست تا بتوان ماهیت اختلال نحوی را در کودکان سندروم داون روشن کرد. شناخت بهتر این اختلال در نهایت منجر به مداخلات هدفمندتر برای بهبود توسعه ی زبانی در این افراد خواهد شد. بنابراین، ما گستره ای را مطرح می کنیم که در آن عملکرد در طبقه بندی های افعال و لغات دیگر متفاوت است.
هدف دوم گسترش دادن تحقیق قبلی روی مکالمه ی لغوی در کودکان سندروم داون به وسیله ی گنجاندن دو گروه مقایسه ی سندروم داون و TD بود. تحقیق قبلی بیشتر روی مقایسه های سطح رشدی متمرکز بود و تنها شرکت کنندگان سندروم داون را با گروه های کنترل TD مقایسه می کرد. در این نوع مقایسه از تاثیر سن روی توسعه ی لغوی کودکان سندروم داون صرف نظر می شد. در تحقیق ما در گروه TD یک انطباق سنی- ذهنی انجام می شد، که نشان دهنده ی رشد معمولی بود، و یک گروه ID برای انطباق سن شناسنامه ای و هوشی به کار برده می شد. با این دو گروه مقایسه، نمایه ی زبانی کودکان سندروم داون را می توان در رابطه با اختلال هوشی و رشد معمولی، درک کرد و مسائل مربوط به میزان تاخیر و سندروم ویژه ی نمایه ی PPVT مشاهده شده در کودکان سندروم داون را توضیح داد.
ما برای توضیح اهدافمان، گروه های سندروم داون، TD و ID را از نظر عملکرد آنها در دسته بندی های مختلف کلمات یا انواع گزینه ها در PPVT-4 ( نام در مقابل فعل، در مقابل صفات )، مقایسه کردیم. سپس تحلیل مسیر رشدی برای انواع گزینه ها در بین گروه ها با توانایی های مختلف واژگان شنیداری انجام شد. این کار برای تحلیل فراگیرتر عملکرد گروهی و دانش واژه ای نیز مجاز بود. ما فرض کردیم که شرکت کنندگان سندروم داون الگوی تغییر یافته ای را نسبت به شرکت کنندگان ID و TD نشان می دهند؛ یعنی، کودکان سندروم داون از نظر صفت و نام، مشابه گروه های دیگر عمل می کنند ولی در مورد افعال به مراتب بدتر عمل می کنند، حتی وقتی توانایی واژگان شنیداری ی آنها ثابت نگه داشته شود.