یک مطالعه بر زبان مدیریتی اسلام

هدف این مطالعه بررسی زبان مدیریتی اسلام و ویژگی‌های آن است. بسیاری از دانشمندان مسلمان اعلام کردهاند که چندین نوع زبان مدیریتی در منابع اسلامی وجود دارد. بیشتر کشورهای مسلمان نیز از زبان مدیریتی اسلام برای ارتقای سطح جامعه شناسی-اقتصادی خود در جهان استفاده می‌کنند. زبان مدیریتی اسلام بر اقدامات افراد برای تشویق، هشدار، اعتماد و احترام استفاده می‌کند. از طرفی دیگر، بسیاری از توپولوژی‌های مدیریتی دانشمندان معاصر بر اساس زبان مدیریتی سازگار با اسلام مانند توپولوژی French and Raven (1959) و نظریه قدرت Naderi (2005) است. این مقاله زبان مدیریتی اسلام را از سه نقطه نظر در نظر می‌گیرد؛ از نقطه نظر قرآن، سنت یا روایات و نقطه نظر دانشمندان. علاوه بر این، این مقاله سازگاری زبان مدیریتی اسلام را با برخی از نظریه‌های مدیریتی مدرن و اینکه چگونه اسلام با مردم سخن می‌گوید بررسی می‌کند.

از زمانی که انسان در این سیاره شروع به زندگی کرده است، بشر در پی درک چیزهای بیشتر در مورد پیرامون و توانایی‌های خود بوده است. در این راه به اکتشافات بسیاری دست یافته است. سپس، او دانش و قلمروی خود را توسعه داده است. بشر به مسائل علمی برای برطرف کردن مشکلات خود روی آورده است. به طور متوسط، بسیاری از افراد چیزهایی را از دین خاص خود یاد گرفته اند، چیزهایی مانند روش زندگی. یک گروه از افراد مسلمانانی بودند که به کتاب مقدس، قرآن، و متون مذهبی، مانند سنت‌ها و احادیث با هدف یافتن روش جدید برای زندگی جدید ‌مرجع داده می‌شدند. یکی از جنبه‌های اصلی زندگی آن‌ها در گروه مدیریتی خلاصه شده است؛ آن‌ها از چندین نظریه مدیریتی استفاده کرده اند. در حقیقت، در میان کشورهای مسلمان ایجاد و تایید دستورالعمل‌ها و مقررات جدیدی با ‌مرجع به قرآن و سنت‌هایی مانند ایجاد بانکداری و امور مالی اسلامی؛ بیمه اسلامی، مدارس اسلامی و غیره عمومیت دارد. برخی از دانشمندان مسلمان بر این باورند که هر چیز علمی را می‌توانند در قرآن و سنت پیدا کنند یا حتی می‌توانند از آن‌ها استخراج کنند. قرآن شامل چندین توصیه مادی و معنوی است. در اینجا، متفکران مسلمان فرض کرده اند که همه جنبه‌های علمی در قران یافت می‌شود؛ برخی از آن‌ها بر این باورند که قرآن سطح دانش اسلامی را ارتقا می‌بخشد، و همه نوع دانش داخلی در قرآن وجود دارد. در قرن‌های گذشته،دانشمندان مسلمان تلاش کردند که موضوعات علمی را از قرآن استخراج کنند، بپذیرند و آن‌ها را به کار گیرند. بیشتر این دانشمندان بر این باور هستند که پژوهش آن‌ها قادر به ارائه عزت واقعی اسلام در جهان است. برای نمونه، دانشمندان مسلمان موضوعات مختلفی از علوم تجربی را بعد از نام قرآن بررسی کرده اند مانند قرآن و پزشکی، قرآن و زیست شناسی، و قرآن و کیهان شناسی. یکی از این موضوعات در مورد قران و مدیریت است، که دانشمنندان تلاش کرده اند که روابط بین قرآن و مدیریت را شفاف سازی کنند. آن‌ها ادعا کرده اند که قرآن زبان خاصی به نام "زبان مدیریتی قرآن" دارد؛ و اغلب در مورد قدرت مدیریتی صحبت می‌کند. Shafaat (2000) "قدرت و اپوزیسون" را از "چشم انداز اسلامی" در نظر گرفت؛ مجله آکادمیک قرآن و علم مقاله ای را تحت عنوان " معجزه مدیریتی قرآن" (2010) منتشر کرد. بسیاری از دانشمندان، امروزه، همه جنبه‌های رهبری را از نقطه نظر اسلام در نظر گرفته اند. آن‌ها از چندین متون قرآنی یا اسلامی به منظور اثبات ادعای خود استفاده کرده اند(Beekun & Badawi, 1999). برخی از دانشمندان تلاش کردند که از نظریه‌های مدیریتی علمی استفاده کنند، و آن‌ها را از دیدگاه آموزه‌های اسلامی بپذیرند. یکی از این نظریه‌های مدیریتی نظریه French and Raven است که یک توپولوژی قدرت مدیریتی را در سال 1959 ایجاد کرده است.