شناخت انسانها از یکدیگر و قرار دادن دیگری در طبقات مختلف چه به لحاظ جسمی (قوی و ضعیف، سالم و بیمار و...) و چه به لحاظ روانی و ذهنی (با استعداد و بیاستعداد، باشخصیت و بیشخصیت و...) در همه دورانها مورد توجه بوده است.
در این میان پدیدهای روانی مانند احساس، ادراک، یادگیری، هوش، شخصیت و غیره، برای آنکه مورد تحقیق و اندازهگیری قرار گیرند، نیازمند آن هستند تا با استفاده از آمار و روشهای تحقیق، از حالت کیفی به حالت کمی (عددی) درآیند.
اعداد و ارقام، در زندگی امروز ما کاربردهای فراوانی یافتهاند و از طریق آنها، امور گوناگونی طرح و توصیف میشوند. این فراوانی کاربرد، منجر به ظهور علمی به نام آمار شده است تا بتوانیم دادهها و اطلاعات زیادی را درک، تحلیل و تفسیر کنیم.
آمار در تمام علوم اجتماعی و فیزیکی اهمیت دارد. علوم مختلف با توجه به اهدافی که دنبال میکنند، از آمار استفادههای متفاوتی دارند و به تناسب استفاده خود، تعریف و ماهیتی متفاوت برای این این علم بیان میکنند.
چرا آمار در روانشناسی اهمیت دارد؟
روانشناسی یک رشته گسترده و یک علم آماری است که در زمینههای مختلف بالینی، قانونی، شغلی، آموزشی و غیره کاربرد دارد. آنچه در این علم مورد مطالعه قرار میگیرد، انسانها هستند؛ سوژههای واقعی، پیچیده، با شکوه و منحصر به فرد.
علومی مانند فیزیک، سوژههایی مانند الکترونها را مطالعه میکنند که هر چند از همه نوع پیچیدگی برخوردارند اما الکترونها ذهنیت خاص خود را ندارند، نظر و عقیده ندارند، با یکدیگر متفاوت نیستند و در میانه یک آزمایش خسته نمیشوند.
زمانی که روانشناس بالینی اختلالات روحی- روانی و یا روانشناس پزشکی ـ قانونی، رفتار مجرمانه و یا قربانیان جرم را مطالعه میکند، با اطلاعات و دادههای بزرگی مواجه میشود که توصیف آنها به راحتی امکانپذیر نیست و باید از مداخله نظر و ذهنیت محقق دور باشد.
آمار و روش تحقیق در روانشناسی، به روانشناس کمک میکند به کمک نمودارها، توزیع فرکانسها و روشهای دیگر به سازماندهی، شرح و نتیجهگیری دادهها پرداخته و آنها را تحلیل و تفسیر کند.
همچنین، یکی از دشوارترین ابعاد روانشناسی، تصمیمگیری دربارۀ چگونگی طبقهبندی بیماریها، اختلالات و مشکلات دیگر است. با استفاده از تحلیلهای آماری پیشرفته، متخصصان میتوانند تشخیص دهند کدام نشانهها با هم جمع میشوند.
آمار به طور عمده به دو نوع طبقه بندی شده است:
- آمار توصیفی: روشی برای سازماندهی، نمایش و توصیف مجموعهای از دادهها با استفاده از جداول، نمودارها و معیارهای خلاصه است.
- آمار استنباطی: این نوع آمار برای تفسیر معنای آمار توصیفی استفاده میشود. به این معنی که به محض جمعآوری، تحلیل و جمعبندی دادهها، این آمار، تفسیر معنای دادههای جمعآوری شده را به عهده میگیرد.
روشهای تحقیق در روانشناسی چه کاربردی دارند؟
حقیقت در بسیاری از علوم به واسطه انجام تحقیقات و روشهای علمی، قابل دستیابی است. در روانشناسی نیز به عنوان یکی از کاربردیترین و پردامنهترین علم در بین علوم انسانی، تحقیقات، سنگ بنای اصلی این رشته هستند و از روش علمی خاص خود بهره میبرد.
علوم مختلف بر اساس موضوع از یکدیگر متمایز و تعریف نمیشوند بلکه روش تحقیق علمی آنها است که آنها را از یکدیگر متمایز میکند.
روش تحقیق به روانشناس کمک میکند تا مانند همۀ محققان دیگر به صورت منظم و دقیق، پدیدهها را به واسطۀ مرتبطترین روش و تکنیک، اندازهگیری، پیشبینی، فرمولبندی، توضیح و یا توصیف کند. از این رو، آمار و روش تحقیق در روانشناسی به یاری یکدیگر آمده تا حقایق مربوط به رفتار انسانها را کشف کنند.
انواع روش تحقیق در روانشناسی
روشهای متعددی برای تحقیق در روانشناسی وجود دارد که اصلیترین آنها عبارتند از:
روش آزمایش: مهمترین روش در روانشناسی است که تأثیر یک پدیدۀ روانی بر پدیدۀ دیگر را بررسی میکند. اطلاعات در این روش بر پایه تجربههای عینی و آزمایشگاهی حاصل میشود و فرضیههای روابط علت و معلولی را بررسی میکنند.
روش مشاهده طبیعی: در این روش، محقق لازم است پدیدۀ مورد مطالعه را در وضعیت کاملاً طبیعی خود به طور دقیق مشاهده و ثبت کند. در این روش، روانشناس نباید هیچگونه مداخلهای در وقوع رفتار داشته باشد و چون رفتار در محیط طبیعی بررسی میشود، ممکن است مدت زمان طولانی را به خود اختصاص دهد.
روش زمینه یابی: این روش زمانی استفاده میشود که محقق قصد دارد، نظر یا نگرش جامعه آماری را دربارۀ موضوعی بسنجد و از این رو بدون تغییر و یا دستکاری متغیرها، از ابزار مصاحبه و یا پرسشنامه برای جمعآوری اطلاعات بهره میگیرد.
روش همبستگی: این روش هنگامی بهکار میرود که استفاده از روش آزمایش در همه جا امکانپذیر نباشد. در این روش، پژوهشگر بدون دخل و تصرف در متغیرها، به بررسی رابطه بین دو متغیر و روابط میان آنها میپردازد.
روش آزمونها: در روش آزمونها، ویژگیها یا تواناییهای یک گروه مانند رغبتها، نگرشها و هوش افراد به وسیله آزمونهای روانی مختلف از قبیل آزمون هوش، استعداد و شخصیت، مورد ارزیابی و اندازهگیری قرار میگیرد.
مطالعه موردی (روش بالینی) : یکی از متداولترین روشهای مطالعه عمیق یک فرد یا گروهی از افراد به صورت کمی یا کیفی است که توسط روانشناسان بالینی، روانپزشکان، مشاوران، مددکاران اجتماعی و راهنمایان تربیتی برای تشخیص علتها و کسب اطلاعات در روانشناسی غیرعادی، رفتارهای نابهنجار و عقب ماندگیهای ذهنی و تحصیلی مورد استفاده قرار میگیرد.
روانکاوی: در این روش، روانشناس با فرض اینکه تأثیر پدیدههای ناآگاه بر رفتار انسان بسیار بیشتر از پدیدههای آگاه است، به مطالعه ماهیت پدیدههای ناآگاه پرداخته تا حقیقت را کشف کند.
نتیجه گیری و جمع بندی
روانشناسی یک رشته محبوب و در حال رشد است. یکی از چالشهای مهم در تحقیقات روانشناسی، نیاز به تحقیقات علمی برای اندازهگیری پدیدههای ذهنی مانند نگرش، میل، ترجیحات فردی و غیره است. آمار و روش تحقیق در روانشناسی، عناصر اصلی و ابزار مهم محققان این رشته است. به دلیل تکامل فناوری، جمعآوری اطلاعات و رویکردهای آزمایشی محققان و روانشناسان تا حد زیادی به لحاظ ویژگی متفاوت شده اما یک روش صحیح و سازگار وجود دارد که آن هم روش تحقیق علمی است.
آمار و روش تحقیق، به روانشناس کمک میکنند تا نتایج حاصل از تحقیقات خود را ارزیابی کرده و بداند این نتایج تا چه میزان قابل اعتماد هستند.