دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 36441
ترجمه فارسی عنوان مقاله

تاثیر مشاجره زناشویی بر رفتار پرخاشگرانه ی کودکان کم سن و سال در کره جنوبی : نقش مداخله ای سوء رفتار با کودک

عنوان انگلیسی
Influence of marital conflict on young children's aggressive behavior in South Korea: The mediating role of child maltreatment
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
36441 2012 7 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Children and Youth Services Review, Volume 34, Issue 9, September 2012, Pages 1742–1748

فهرست مطالب ترجمه فارسی
جکیده 

واژگان کلیدی

1. مقدمه

2. شیوه ها

2.1.طرح و نمونه ی پژوهش

2.2.مقیاس ها

2.2.1. مشاجره زناشویی 

2.2.2. سوء رفتار مادران 

2.3.3. پرخاشگری کودکان 

2.3.مراحل

جدول یک

ویژگی های اجتماعی جمعیتی (تعداد= 349)

2.4.تحلیل

3. نتایج

3.1. تحلیل های مقدماتی

جدول دو

همبستگی بین مشاجره زناشویی/خشونت/،سوء رفتار مادران، و پرخاشگری کودکان بر طبق گذارش مادران و معلّمان

3.2. مدل سازی معادله ساختی (SEM

3.3. تغییرناپذیری عاملی و ساختاری

4.بحث

تصویر 1.الگوی ساختاری برای پرخاشگری کودکان 

4.1. محدودیت ها

جدول  سه

تغییرناپذیری عاملی و ساختاری دررابطه با جنسیت

لگوی 1

الگوی غیراجباری

الگوی 2

سنجش وزنی

الگوی 3

وزن ساختاری

4.2.معانی ضمنی

4.2.1. پژوهش 

4.2.2.تمرین 

4.2.3.سیاست 

5.نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
تعارضات زناشویی - بدرفتاری کودک - رفتار پرخاشگرانه - بچه های جوان - کره جنوبی
کلمات کلیدی انگلیسی
Marital conflict; Child maltreatment; Aggressive behavior; Young children; South Korea
ترجمه چکیده
این پژوهش ارتباط بین مشاجره زناشویی، سوء رفتار با کودک، و رفتار پرخاشگرانه ی کودکان کم سن وسال در کره جنوبی را بررسی می کند. این موضوع از اهمیت ویژه ای برخواردار است که آیا سوء رفتار با کودک بر گذرگاه بین مشاجره زناشویی و پرخاشگری کودکان تأثیر گذاشته. شرکت کنندگان شامل 349 مادر با فرزندان سه ساله بودند که در بیست مهدکودک سئول حضور داشتند. مادران یک پرسش نامه را تکمیل نمودند، که از مشاجره زناشویی، سوء رفتار مادران، و پرخاشگری کودکان تشکیل شده بود. مدل سازی معادله ی ساختی به منظور بررسی نقش های میانجی گر سوء رفتار مادران در ارتباط بین مشاجره زناشویی و رفتار پرخاشگرانه کودکان بکار گرفته شد. نتایج نشان می دهد که اثر مشاجره زناشویی بر رفتار پرخاشگرانه کودکان تماماٌ تحت تأثیر سوء رفتار مادران بود. این الگو در مورد پسران و دختران هردو یکسان بود. یافته های این پژوهش معانی ضمنی عمده ای برای تحقیق، تمرین، و خط مشی در رابطه با خشونت خانوادگی و رفتار پرخاشگرانه کودکان کم سن وسال در کره جنوبی دارد.
ترجمه مقدمه
برای دهه ها ی گذشته ی بسیاری، پرخاشگری دوران کودکی یکی از بیشترین موضوعاتی که به شکل گسترده ای مورد مطالعه قرار گرفته می باشد. تحقیقات طولی نشان داده اند که پرخاشگری عامل خطر مهمی برای مشکلات اجتماعی،هیجانی، و روانشناختی آتی است (کریک، اوستروو، و ورنر،2006؛ مسیسون و کریک، 2010). در نتیجه، حجمی از تحقیقات به درک عوامل مرتبط با رشد رفتار پرخاشگرانه در کودکان اختصاص یافته است. مطالعاتی که مبتنی بر تئوری آموزش اجتماعی (باندورا،1993) هستند بر تأثیرات اجتماعی – محیطی در شروع و رشد رفتار پرخاشگرانه در کودکان تأکید می نمایند. در میان تأثیرات اجتماعی- محیطی احتمالی، مشاجرات خانوادگی شامل مشاجره زناشویی و سوءرفتار با کودک توجه قابل ملاحظه ای دریافت نموده اند. مطالعات نشان داده اند که مشاجرات خانوادگی پیش گویی کننده های اصلی پرخاشگری کودکان هستند. محققین دریافته اند که مشاجره زناشویی در پیوند با دامنه ی وسیعی از مشکلات سازگاری کودکان است (بوئهلر و جرارد، 2002؛ گریچ، فینچام، جوریلِس، و مک دونالد، 2000؛هثِرینگتون، بریجز، واینثابلا،1998). کودکانی که اغلب در معرض مشاجره زناشویی بین والدین هستند در معرض خطر تشدید شده ی مشکلات سازگاری و رفتاری هستند ( بکرو مک کلاسکی،2002؛مک دونالد، جوری لس، تارت، و ماینز، 2009؛ روود، دیکسون،هربیسون، و پاول،2009). تحقیق درمورد پرخاشگری کودکان همچنین تأیید قابل توجهی در مورد ارتباط بین رفتار پرخاشگرانه ی کودکان و کمبود به هم پیوستگی خانوادگی (گورمن- اسمیت، تولان، زللی، و هوئس مان، 1996) و خشونت بین والدینی فراهم ساخته است (بالدری،2003). این یافته ها با تئوری آموزش اجتماعی باندورا (1973) جور در می آیند، که مطرح ساخت کودکان، بخصوص دخترانی که شاهد بدرفتاری با مادرشان توسط همسر یا دوست صمیمی اش بوده اند ممکن است بیاموزند که پرخاشگری و خشونت واکنش های مناسبی به مشاجره میان فردی است (بالدری، 2003؛باوئر و همکاران، 2006). این یافته ها همچنین فرضیه ی ویزدم (1989) را تأیید می نمایند که در معرض مشاجره قرار گرفتن در خانه مقدمه ی ایجاد رفتار پرخاشگرانه و جامعه ستیز در کودکان است (جَف، ولف، وویلسون،1990). شیوه های منفی تربیتی عوامل خطر مهمی هستند که در رشد رفتار پرخاشگرانه ی کودکان سهیم هستند. کوللرتون-سن و همکاران. (2008) استدلال می نمایند که سوء رفتار می تواند به طور نامطلوبی بر الگوهای کارکننده ی داخلی کودکان ( برای نمونه، ادراک آن ها از خودشان به عنوان شایسته و لایق و از دیگران به عنوان دلسوز و پاسخده ) و توانایی های تنظیم هیجانی آن ها تأثیر بگذارد. این کودکان می توانند احساساتی از خصومت، ترس، و طرد را درونی بسازند، که می توانند در ایجاد اشکالاتی درکنترل خشم وناکامی سهیم باشند (شیلدز و کیکچتی، 2001). در نتیجه، آن ها بیشتر در معرض خطر پرورش الگوی خشن و فوق حساسی از تعاملات میان فردی خارج از خانه هستند( داج،1991). در واقع، تعدادی از مطالعات نشان داده اند که تربیت ناملایم (هررن کهل، ایی گلف، وهررن کهل، 1997؛ شیلدز و کیکچتی، 1998؛ استراس برگ، داج،پتیت،و بیتس، 1994) وکمبود روابط نزدیک والدینی (ناتسون، دگارمو، و رِید، 2004) می توانند کودکان را بیشتر در معرض خطرپرورش رفتار پرخاشگرانه قرار دهند. در پژوهشی که به طور مستقیم گذرگاه سوء رفتار با کودک تا پرخاشگری را آزموده بود، منلی، کیم، روگوچ، و کیکچتی (2001) دریافتند که کودکانی که با آنها بد رفتاری شده بود پرخاشگرتر از کودکانی بودند که در معرض سوء رفتار قرار نگرفته بودند. ارتباط بین مشاجره زناشویی و تربیت منفی همچنین به خوبی مستند شده است (کازانووا و همکاران. ،2009؛ ادلسون، 2004؛ کِللِهر و همکاران. ، 2008). مادرانی که دائماً مشاجره زناشویی یا خشونت را تجربه نمودند بیشتر احتمال دارد که با کودکانشان بد رفتاری نمایند (مهر و تولمان، 2000؛ اوسوفسکی،2003؛شین،2001؛ تایلور، گوترمان، لی، و رثوز، 2009)، از آنجایی که احتمال بیشتری وجود دارد که مشکلات سلامت روانی و هیجانیی را تجربه نمایند، که شیوه های تربیتی آنها را به خطر می اندازد (بلسکی و وندرا، 1987). الگوی تربیتی این مادران عموماً با عنوان اجباری و محدود کننده توصیف می شود ( پارک و که، 2004)، از آنجا که تمایل به ابراز رفتارهای تربیتی به لحاظ جسمی توهین آمیز( هارت و همکاران. ،1998) و بی توجه دارند( یوآن و همکاران. ،2005). یک پژوهش متا-تحلیلی که توسط ارئل و بورمان انجام شد (1995)نیز گزارش می دهد که مشاجره زناشویی بین والدین به نحوه قابل ملاحظه ای و بشکلی منفی در ارتباط با کیفیت تربیت بوده. اگرچه گذرگاه از مشاجره زناشویی به تربیت ناملایم وبی توجه، و متعاقباً به پرخاشگری برقرار شده است، تحقیقات اندکی نقش تربیت درارتباط بین مشاجره زناشویی و پرخاشگری کودک را بررسی نموده اند. علی رغم اهمیت یافته های پژوهش و تأیید نظری رابطه ی مشاجره زناشویی و پرخاشگری کودکان کم سن و سال، بعید است کودکانی که مشاجره ی زناشویی را در خانه تجربه می کنند بلافاصله تمایلات رفتاری پرخاشگرانه نشان دهند (مافیت و کسپی، 2001). در عوض، خشونت در بعضی کودکان از طریق گذرگاه های پیچیده ای ظاهر می شود جایی که ریسک رفتار پرخاشگرانه برای کودک رخ می دهد. این مطلب فرضیه ای را مطرح می سازد که الگوهای تربیتی همراه با مشاجره زناشویی ممکن است ارتباط بین مشاجره زناشویی و خشونت کودک را توضیح دهند. با در نظرگرفتن این مطلب که انواع مختلف تضاد خانوادگی ممکن است بطور همزمان در یک خانواده رخ بدهد، و حضوریک نوع اختلاف خانوادگی می تواند پیشگوی بسیار محکمی برای انواع دیگر باشد(تامیسون،2000)، ما سوء رفتار با مادر را(شامل بدرفتاری جسمی و احساسی، و بی توجهی) به عنوان یک میانجی بالقوه بررسی می نماییم که ارتباط بین مشاجره زناشویی و خشونت کودک را توضیح می دهد، که می تواند بر حسب جنسیت کودک متفاوت باشد. همچنین، این رابطه ی فرض شده در نمونه ای از مادران کره جنوبی با کودکان کم سن و سال امتحان شد. تحقیقات در مورد پرخاشگری و مشکل رفتاری کودکان کم سن و سال در کره جنوبی نسبتاٌ جدید است (جونگ،2005؛کیم، دوه، هونگ، و چوی،2011 ؛پارک و دوه،2006؛ پارک و لی،2002)، و مطالعات اندکی ارتباط بین تضاد خانوادگی ( به عنوان نمونه. ، مشاجره زناشویی بین والدین و سوء رفتار) و رفتار پرخاشگرانه ی کودکان کم سن و سال را بررسی نموده اند. یافته هایی موجود نشان می دهد که کودکانی که در معرض مشاجره بین والدینی ( کیم، 200؛ پارک، 2000) احتمال بروز رفتار پرخاشگرانه دارند. تعداد اندکی از محققین در کره جنوبی همچنین تأیید چشمگیری برای ارتباط بین مشاجره زناشویی بین والدین و سوء رفتار یافته اند (پارک 7؛ کیم و همکاران. ،2011؛ ییم،2004) و بدرفتاری در خانه بودند (کیم،2006،کیم و همکاران.،2011و که، 2004؛ یون، کنگ، و لی، 2005). انتظار داریم که یافته ها از یک نمونه کره جنوبی بینش بیشتری به گذرگاه بین مشاجره زناشویی و پرخاشگری توسط سوء رفتار مادران بیفزاید.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  تاثیر مشاجره زناشویی بر رفتار پرخاشگرانه ی کودکان کم سن و سال در کره جنوبی : نقش مداخله ای سوء رفتار با کودک

چکیده انگلیسی

This study examines the relationship between marital conflict, child maltreatment, and young children's aggressive behavior in South Korea. Of particular interest is whether child maltreatment mediated the pathway between marital conflict and children's aggression. The participants consist of 349 mothers with 3-year-old children attending 20 daycare centers in Seoul. The mothers completed a questionnaire, which was composed of marital conflict, mothers' maltreatment, and children's aggression. Structural equation modeling was used to examine the mediating roles of mothers' maltreatment in the relationship between marital conflict and children's aggressive behavior. Results suggest that the effect of marital conflict on children's aggressive behavior was fully mediated by mothers' maltreatment. This model was invariant across both boys and girls. Findings from this study have major implications for research, practice, and policy regarding family violence and young children's aggressive behavior in South Korea.

مقدمه انگلیسی

For the past several decades, childhood aggression has been one of the most widely studied topics in child development. Longitudinal investigations have demonstrated that aggression is an important risk factor for future social, emotional, and psychological problems (Crick et al., 2006 and Mathieson and Crick, 2010). As a result, a bulk of research has been dedicated to understanding factors associated with the development of aggressive behavior in children. Studies inspired by social learning theory (Bandura, 1973) emphasize social–environmental influences on the onset and development of aggressive behavior in children. Among possible social–environmental influences, family conflicts including marital conflict and child maltreatment have received considerable attention. Studies have reported that family conflicts are major predictors of children's aggression.

نتیجه گیری انگلیسی

In conclusion, our study found that the path between marital conflict and young children's aggressive behavior is fully mediated by child maltreatment. Despite the promising outcomes of family intervention programs as reported by several studies, there is a major dearth of prevention and intervention programs for aggressive young children that consider the family ecology in South Korea. Thus, it is imperative that researchers and practitioners consider family environment variables, such as parenting practices, in examining children's external factors that can undermine parenting practices, such as parenting-related stress. In conjunction with family intervention programs, there is also a need for policies that address the cultural context of marital violence in South Korea. In sum, this article serves as a blueprint for researchers, practitioners, and policy-makers in understanding the pathways from marital conflict between parents to aggressive behavior among young children in South Korea, which has major implications for research, practice, and policy.