دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 36913
ترجمه فارسی عنوان مقاله

ویژگی پرخاشگری، خشونت رسانه‌ای، و ادراک درگیری بین شخصی

عنوان انگلیسی
Trait aggressiveness, media violence, and perceptions of interpersonal conflict
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
36913 2001 15 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Personality and Individual Differences, Volume 31, Issue 6, 15 October 2001, Pages 821–835

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

واژه‌های کلیدی

1. مقدمه

2.شیوه

2.1 نمونه و روند

2.2 صفت پرخاشگری

2.3 فیلمها

2.4 سناریوهای درگیری‌های بین شخصی

3.نتایج

3.1 مرور

3.2 ادراک‌های سناریوها

3.3 تاثیرات بین-موضوعی

3.3.1 پرخاشگری

3.3.2 جنسیت در تعامل پرخاشگری

3.3.3 نوع فیلم

جدول 1. خلاصه ای از تحلیل سنجشهای آمیخته متغیر برای سنجشهای وابسته ادراک‌ها از سناریوها

جدول 2. میانگین امتیازات برای ادراک درگیری بین شخصی بعنوان عملکرد پرخاشگری، یا فیلم، یا جنسیت و تعامل پرخاشگری شرکت کننده

3.4 تاثیرات درون-موضوعی

3.4.1 آشفتگی

جدول 3. میانگین امتیازات برای ادراک درگیریهای بین شخصی بعنوان عملکرد سناریو یا جنسیت و سناریو

3.4.2 همدردی با قربانی

3.4.3 آسیب دیدن قربانیان

3.4.4 زجر کشیدن قربانی

جدول 4. میانگین امتیازات برای ادراک درگیری بین شخصی بعنوان عملکرد پرخاشگری و سناریو

جدول 5. میانگین امتیازات برای ادراک درگیری بین شخصی بعنوان عملکرد جنسیت شرکت کننده، و سناریو

3.4.5 تقصیر قربانیان

3.4.6 همدردی با پرخاشگران

3.4.7 واکنش بیش از حد

3.4.8 تقصیر پرخاشگران

3.4.9 توجیه رفتار پرخاشگران

مباحثه

قدردانی ها
ترجمه کلمات کلیدی
صفت پرخاشگری - خشونت رسانه ها - برداشت - اختلافات میان فردی
کلمات کلیدی انگلیسی
Trait aggressiveness; Media violence; Perceptions; Interpersonal conflict
ترجمه چکیده
این تحقیق تاثیر کوتاه مدت در معرض محتوای خشن رسانه‌های جمعی قرار گرفتن را مورد کاوش قرار می‌دهد، درحالیکه شخصیت (یعنی، صفت-پرخاشگری) و عوامل موقعیتی (مثلا مسئولیت اعمال) را به حساب می‌آورد. در پی در معرض فیلمهای خشن و غیر خشن قرار گرفتن، شرکت کنندگان از ادراک خود در رابطه با رویدادهای بین شخصی خشن شرح داده شده در چهار سناریوی نگاشته شده گزارش دادند. یافته‌های آنان آشکار ساخت که تمایل پاسخ دهندگان به خشونت و جنسیت در رابطه با تاثیر خشونت رسانه‌ای در ادراک‌های حاصل از خشونت، درگیری‌های بین شخصی میانجیگری کرده است. بخصوص، افرادی با صفت پرخاشگری زیاد در مقایسه با افرادی با صفت پرخاشگری کم، معمولا گرایشهای سنگدلانه‌تر و خشن‌تری در ادراک‌های خود از درگیری‌های بین شخصی نشان دادند. بعلاوه، معلوم گردید مردانی با صفت پرخاشگری بالا در گزارش افکار و اعمال پرخاشگرانه بسیار تندرو بودند. در کمال تعجب، داده‌ها از این فرضیه که در معرض فیلم خشن قرار گرفتن تاثیر منفی بر بینندگان دارند حمایت نکردند. تئوری شناختی-تداعی گرایی جدید برکوویتس [ (برکوویتس، ال. 1984). برخی از آثار افکار بر تاثیرات ضد اجتماعی و مشروط بر آثار رسانه‌ای، تحلیل شناختی-تداعی گرایی جدید. بولتن روانشناسی، 95، 427-410؛ برکوویتس، ال. (1990). در باب شکل گیری و تعدیل خشم و پرخاشگری، تحلیلی شناختی- تداعی گرایی جدید. روانشاسان آمریکا، 45، 503-494؛ جو، ای. و برکوویتس، ال. (1994). آماده سازی تحلیل آثار تاثیرات رسانه‌ای، به روز شده. جی. برایانت و دی. زیلمن ، تاثیرات رسانه‌ای: پیشرفتهایی در تئوری و تحقیق (ص. 60-43). هیلسدیل ، ان جی. ارلباوم ] بکار گرفته می‌شود تا این اختلاف به درستی شرح داده شود.
ترجمه مقدمه
پدیده خشونت رسانه‌ای یکی از موضوعاتی است که به شکلی بسیار گسترده در علوم اجتماعی مورد تحقیق قرار گرفته است، که بیش از 1000 مورد چاپ شده را در سالهای اخیر در برمی‌گیرد (گین ، 1994؛ هوگبن ، 1998؛ زیلمان و ویور، 1999). علیرغم این حجم بالای تحقیق، جنبه‌هایی معین از این پدیده همچنان نیاز به جستار بیشتر دارد. یکی از حیطه‌ها در رابطه با نادیده گرفتن متغیرهای تفاوت در تحقیق خشونت رسانه‌ای است (زیلمن و ویور، 1997). هدف از این تحقیق گستراندن ادبیات مربوطه از طریق آزمودن تاثیر صفت پرخاشگری افراد بر تاثیرات در معرض خشونت رسانه‌ای قرار گرفتن است. مروری بر ادبیات مربوطه آشکار می‌سازد که بیشتر دانشمندان علوم اجتماعی معاصر با این موافق هستند که، تحت شرایط خاص، در معرض خشونت رسانه‌ای قرار گرفتن با پرخاشگری حاصل در انسانها مرتبط است (کنتور ، 2000؛ گین، 1994؛ رابرتز و مکوبی ، 1985؛ زیلمن و ویور، 1997، 1999). قدرتمندترین پشتیبان برای این نتیجه‌گیری که خشونت رسانه‌ای مشارکت کننده‌ای مهم در رفتار پرخاشگرانه است از طریق فراتحلیلهای اخیر ارائه می‌گردد (مثلا، هوگبن، 1998؛ پایک و کامستاک ، 1994). از تحلیلی که بیش از 200 تحقیق تجربی و همبستگی را ترکیب می‌کند، مثلا، پایک و کامستاک چنین نتیجه‌گیری کردند که "یافته‌هایی در یک و نیم دهه گذشته به دست آمدند این گواه را تقویت می‌کند که خشونت تلویزیون پرخاشگری و رفتارهای ضداجتماعی را افزایش می‌دهد، با درجات متغیر، بسته به انتخاب متغیرهای در نظر گرفته شده" (ص.538). گرچه، بطور همزمان، تحقیق خشونت رسانه‌ای بارها مورد انتقاد قرار گرفته است، به دلیل تمرکزش بر تاثیرات کوتاه مدت، فقدان اعتبار بیرونی، و ناتوانی‌اش در توجیه تفاوتهای فردی (فریدمن ، 1988). جالب اینکه، بیشتر تئوریهای پرخاشگری (مثلا، باندورا ، 1973؛ برکوویتس، 1974؛ زیلمن، 1979) پتانسیل تاثیر تفاوتهای فردی را مد نظر قرار نداده‌اند. یک استثنا در این برنامه اثر بوشمن (1995، 1996) است، که انشعابی از مدل پرخاشگری شناختی-تداعی گرای جدید برکوویتس (1984، 1990؛ جو و برکوویتس، 1994) را به نمایش می‌گذارد. برکوویتس در تئوری خود، چنین استدلال می‌کند که مدت زمانی کوتاه پس از در معرض قرار گرفتن، پیامهای رسانه‌های جمعی ایده‌هایی با مفاهیم مشابه را در گیرندگان فعال می‌سازد و اینکه چنین ایده‌هایی می‌توانند دیگر ایده‌های به لحاظ معنایی همراه شده و گرایشات رفتاری را برانگیزانند. بوشمن (1995، 1996؛ همچنین به زیلمن و ویور، 1997، 1999 مراجعه کنید) با پیشرفت دادن این پندار که متغیرهای شخصیتی تاثیرات محرک خشونت را در فعالسازی مفاهیم مرتبط با پرخاشگری را تعدیل میسازند، تئوری برکوویتس را توسعه داده است. او پیشنهاد می‌کند که: (1) افراد با قابلیت بالای پرخاشگری در مقایسه با افرادی با قابلیت پرخاشگری کمتر باید شبکه‌های گسترده‌تر شناختی-وابسته مرتبط با پرخاشگری داشته باشند و، در نتیجه، (2) آن محرک خشونت باید شباهت زیادی به مفاهیم پرخاشگرانه اولیه در افراد مستعد به پرخاشگری داشته باشد. بعلاوه، (3) بواسطه اینکه گرایش فرد به پرخاشگری بعنوان یک صفت مفهوم سازی شده است، چنین پنداشته شده که - از طریق فهرستهای خود-گزارش دهنده مانند پرسشنامه پرخاشگری باس-پری (BPAQ؛ باس و پری، 1992)- در دسترس تحلیل کمی قرار می‌گیرد. امتیازهای فهرست بعنوان سنجشی برای صفت پرخاشگری عمل می‌کند، یعنی، "وسعت و پیشرفت شبکه شناختی-وابسته پرخاشگری فرد. افراد با امتیاز بالا در فهرستهای صفت پرخاشگری باید نسبت به افرادی با امتیاز کمتر شبکه‌های وابسته پرخاشگری گسترده‌تری داشته باشند" (بوشمن، 1996، ص.812). در واقع، بوشمن (1995، 1996)، در مجموعه‌هایی از آزمایشهای بهم پیوسته، حمایتی اساسی برای این پندار یافت که افرادی با صفت پرخاشگری بالا از شبکه‌های شناختی-وابسته پرخاشگری پیشرفته‌تری برخوردارند، و بنابراین شباهت بیشتری به گواه تاثیر یا رفتار پرخاشگرانه به واسطه در معرض محرکی پرخاشگر یا مبهم قرار گرفتن نشان می‌دهند. مهمتر اینکه، او پیشنهاد کرد که بخشی از پیشرفت این شبکه‌ها در افراد با صفت پرخاشگری بالا شاید در نتیجه عادت در معرض خشونت تلویزیون قرار گرفتن باشد. به منظور ارزیابی متغیرهای شخصیتی در تحقیق خشونت رسانه‌ای، آزمایشی را بنا کردیم که فرضیات به تفصیل شرح داده شده زیر را آزمود. بخصوص، این فرضیات تفاوتهای جنسی را شرح می‌دهند، به دلیل این حقیقت به خوبی شناخته شده که زنان عموما از خشونت کمتری نسبت به مردان برخوردارند (مثلا، ایگلی، 1987؛ ایگلی و استفن ، 1986؛ گین، 1998).
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  ویژگی پرخاشگری، خشونت رسانه‌ای، و ادراک درگیری بین شخصی

چکیده انگلیسی

This study explores the short-term impact of exposure to violent mass media content while accounting for personality (i.e. trait-aggression) and situational factors (e.g. responsibility for actions). Following exposure to either a violent or nonviolent movie, participants reported their perceptions of violent interpersonal incidents described in four written scenarios. The findings revealed that respondents’ aggressive dispositions and sex mediated the impact of media violence on subsequent perceptions of violent, interpersonal conflicts. Specifically, high trait-aggressive individuals generally displayed more callous and hostile tendencies in their perceptions of interpersonal conflicts than low trait-aggressive individuals. Moreover, high trait-aggressive males were found to be most extreme in reporting aggressive thoughts and actions. Surprisingly, the data did not support the hypothesis that exposure to a violent movie would have a negative impact on viewers. Berkowitz’s cognitive-neoassociationistic theory [Berkowitz, L. (1984). Some effects of thoughts on anti-social and prosocial influences on media effects: a cognitive-neoassociation analysis. Psychological Bulletin, 95, 410–427; Berkowitz, L. (1990). On the formation and regulation of anger and aggression: a cognitive-neoassociation analysis. American Psychologist, 45, 494–503; Jo, E. & Berkowitz, L. (1994). A priming effect analysis of media influences: an update. In J. Bryant & D. Zillman, Media effects: advances in theory and research (pp. 43–60). Hillsdale, NJ: Erlbaum] is employed to account for this discrepancy. Suggestions for future research are provided.

مقدمه انگلیسی

The phenomenon of media violence is one of the most extensively studied issues in the social sciences, spanning more than 1000 publications in recent years (cf. Geen, 1994, Hogben, 1998 and Zillman and Weaver, 1999). Despite this large body of research, certain aspects of the phenomenon are still in need of further inquiry. One such area concerns the neglect of individual difference variables in media violence research (cf. Zillmann & Weaver, 1997). The purpose of this study is to extend the literature by examining the impact of individuals’ trait-aggressiveness on the effects of exposure to media violence.