ترجمه فارسی عنوان مقاله
نیاز و تجربه نقاشی با هوش. یک تحلیل از تمرین گرافیکی در رشته معماری
عنوان انگلیسی
The Need and Experience of Drawing With Ingeniuty. An Analysis of the Graphic Practice in Architectural Education ☆
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
64358 | 2015 | 10 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Procedia - Social and Behavioral Sciences, Volume 191, 2 June 2015, Pages 2505–2514
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلیدواژهها
1 مقدمه
1-1 مشاهده اولین طرح. تنوع آوایی.
1-2 دومین طرح: نیاز به نقاشی آنچه که میبینیم
1-3 طرح سوم: حالات نقاشی با هوش.
1-4 یک تحلیل در تمرین گرافیکی.
2 نتیجهگیری
کلیدواژهها
1 مقدمه
1-1 مشاهده اولین طرح. تنوع آوایی.
1-2 دومین طرح: نیاز به نقاشی آنچه که میبینیم
1-3 طرح سوم: حالات نقاشی با هوش.
1-4 یک تحلیل در تمرین گرافیکی.
2 نتیجهگیری
ترجمه کلمات کلیدی
نقشه کشی - بیان گرافیک؛ معماری؛ خلاقیت
کلمات کلیدی انگلیسی
Drawing; Graphic Expression; Architecture; Creativity
ترجمه چکیده
دشواری تدریس نقاشی در مراحل اولیه دانشگاه، در هنرهای بصری به شدت طاقت فرسا میباشد ولی امری غیرممکن نیست. ما از نابالغی دانش آموزان در ابتدای یادگیری معماری آگاه هستیم و از اینکه پروفسورها چه مواردی را میتوانند در رابطه با نیازهای نقاشی مهیا نمایند مطلع میباشیم: افزایش قابلیت آنها در فکر کردن، حس کردن، و قابلیتهای خلاقیت آنها، کنجکاوی و هوش میباشد. ولی ما بدنبال بیان کردن بهترین روش نمیباشیم، در عوض قصد داریم تا بر واقعیت خود نقاشی بازتاب داشته باشیم و اینکه چگونه امکان کشف بخش مبهم و موارد ضروری از طریق سه طرح وجود دارد. اولا: پراکندگی آوایی؛ ثانیا: نیاز به نقاشی آنچه که میتوانیم ببینیم؛ ثالثا: روشهایی برای تقاشی با هوش. این مطالعه بر روی تحلیل نقاشیهای اولیه در رشته معماری و بلاغت گرافیکی بدست آمده پس از یک سال را مطالعه میکند.
ترجمه مقدمه
یادیگیری کشف جهان همانند معنای خود یک اکتشاف میباشد. تمام نظریههای بیان شده در رابطه با نقاشی و ترسیم نقاشی نگران کننده، احساساتی، فلسفهای، تکنیکی و غیره میباشد. بعضی از آنها اصرار بر روش دارند،موارد دیگر برپایه سیستماتیک، تعلیمی و تجربههای روان شناسی، بدون شک تاریخی میباشند که تنوع آن در برخوردهای ویژه، نظریههای جدی نشان داده شده است که با گردآوری کارهای هنرمندان بزرگ و معمارانی که ترسیم میکنند تکامل یافته است، که تمام آنها به ما کمک کرده تا روشهای نقاشی را یاد بگیریم.
در دروس نقاشی، تمام موارد بر پایه نظریه نمیباشد؛ برعکس، یک تجربه عملی است که ظرفیت برای تکامل گرافیکی را افزایش میدهد. ولی نیازهای عملی برایپیشرفت، برای بدست آوردن دانش و برای رشد خلاقیت جهان است. نقاشی تنها راه بیان چیزی نمیباشد، بلکه احساس چیزی نیز میباشد. همانطور که توسط Valery بیان شده است "اختلاف فاحشی بین مشاهده کردن چیزی بدون مداد در دست و نقاشی کردن آن وجود دارد" (Valery, 2005). عمل نقاشی شامل رسیدن به قابلیت واکنش به چیزهایی میباشد، در گام اول استخراج یک ایده میباشد یا همانگونه که Nauman (1991) بیان کرده است: "نقاشی معادل با تفکر کردن میباشد. بعضی از نقاشیها با قصد نوشتن چیزی شکل میگیرد: این موارد نکاتی هستند که ما یادداشت میکنیم. دیگر موارد تلاش میکنند تا اجرای یک مجسمه خاص را اجرا کنند یا تصور کنند که چگونه عمل میکند. نوع سوم نقاشیهای تجسمی میباشد که پس از شکل گرفتن آنها ایجاد میشوند که روش جدیدی به آنها ارائه میشود. تمام آنها یک روش سیستماتیک در عمل اجازه میدهد، حتی اگر آنها بعضا منطق داخلی خود را برای جذب بیان کنند". و با توجه به واقعیت بخشی از عمل نقاشی، و در نتیجه برای بیان چکیدهای، Jackson Pollock این فرمول را با اتصال عمیقی از بخشی از تصویر تجربه کرده است. نقاشی او، او میگوید، یه پایه نقاشی را رها نمیکند (...) "من بر روی زمین راحتتر هستم. من احساس نزدیکتر کرده و بیشتر بخشی از نقاشی میشوم چراکه بدین طریق دور آن میتوانم راه بروم، از چهار جهت کار کنم و به معنای واقعی در نقاشی قرار گیرم" (Everitt, 1999).
خبره شدن در نقاشی روزانه یادگیری معماری تنها برپایه نقاشی معماری نمیباشد، بلکه بسته به تفکر در رابطه با معماری میباشد. آنچه که ا در کلاس درسی میتوانیم به دانش آموزان انتقال دهیم در حالت کلی وابسته به مهارت بیان استاد یا معلم میباشد. قادر بیان نیاز نقاشی در هر گرایشی از هنرهای بصری در مرحله اول دانشگاه، امروزه، به شدت طاقت فرسا میباشد ولی غیرممکن نیست. ما درباره نابالغی دانش آموزان در ابتدای یادگیری معماری آنها اگاهی داریم و ما میدانیم، از دیدگاه برنامه درسی نیز، که چه چیزی را میتوانیم به دانش آموزان ارائه دهیم یا نشان دهیم: لزوم به نقاشی کردن میتواند ظرفیت تفکر آنها، احساس آنها را افزایش دهد و توان خلاقیت آنها بهبود یابد، حتی علاقه به کنجکاوی آنها و هوش را نیز میتواند افزایش دهد. به عبارت دیگر، معلم میتواند یاد دهد تا چگونه از ابزار استفاده نماید، روشهای جدید و تکنیکهای بروز را آموزش دهد، ولی چالش در تلاش برای نشان دادن به دانش آموزان در چگونگی قرار گرفتن درون نقاشی میباشد. در متن بیان شده توسط Elogio y refutacion del ingenio, J. A. Marina بطور ماهرانه بخش مهمی از تاریخ هنری قرن ما درباره تفکر درباره هنر مدرن بصورت الگوی معنای "هوش" بیان شده است. همانطور که Beuys بیان کرده است او میگوید که "او به دانش آموزانش یاد داده است که هر فرد یک هنرمند است و پارامتر واقعی پول نبوده و بلکه خلاقیت میباشد." (Marina, 1992). نیاز و تجربه نقاشی با نوآوری برگرفته شده از پرسپکتیو معماری میتواند یک اصول دسوار باشد، ولی در عوض بعضی از ایدههای ناسازگار درباره آینده معماری باید فراگرفته شود و ترندهایی در جنبش مدرن (Modern Movement) تولید شود، ما باور داریم که نقشی نزدیکترین رسانه برای هوش میباشد و با وجود رسانههای نمایش جدید، هنوز هم بخشی از خلاقیم میباشد. بنابراین، ما قصد نداریم تا بهترین روش برای تدریس نقاشی را بیان کنیم، بلکه در عوض واقعیت خود نقاشی بازتاب میشود، و چگونه از این بازتاب امکان کشف بخش مبهم نقاشی وجود دارد و لزوم آن با سه طرح خلاصه بیان میشود.