دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 69843
ترجمه فارسی عنوان مقاله

روندهای پیش نگرانه تحت استرس آکادمیک: مطالعه ERP

عنوان انگلیسی
Anticipatory processes under academic stress: An ERP study
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
69843 2015 8 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Brain and Cognition, Volume 94, March 2015, Pages 60–67

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده


کلمات کلیدی


1.مقدمه


2. روش ها


2.1. شرکت کنندگان


2.2. روش کار


2.3. پرسشنامه ها


2.4. ثبت و پیش پردازش EEG


2.5. تحلیل


3. نتایج


3.1. آمار توصیفی


3.2. داده¬های CNV


3.3. تحلیل همبستگی


4. بحث
ترجمه کلمات کلیدی
استرس تحصیلی بلندمدت ؛ پیش بینی؛ اضطراب؛
کلمات کلیدی انگلیسی
Long-term academic stress; Anticipation; State anxiety; ERP; CNV
ترجمه چکیده
کاملاً مشخص است که آماده شدن برای امتحان های سرنوشت ساز تاثیری قابل ملاحظه بر سلامت فیزیولوژیک و احساسی امتحان دهندگان دارد، اما تعداد کمی از مطالعات تغییرات شناختی منتج را بررسی کرده اند. مطالعه حاضر تاثیر استرس دانشگاهی ناشی از امتحان را بر پیش نگری پردازش اطلاعات بررسی می کند. پیش نگری با استفاده از تنوع منفی احتمالی نشان داده می شود. مغزنگار الکتریکی (EEG) از 42 شرکت کننده با استفاده از الگوی کلاسیک S1-S2 گردآوری شد. این شرکت کنندگان برای آزمون ورودی فوق لیسانس ملی چین (NPEE) آماده می شدند. EEGها از 21 شرکت کننده قیاس پذیر با انطباق سنی و بدون آزمون نیز گردآوری شد. سطوح استرس ادراکی و حالت اضطراب بیشتر بود و هردو CNV ابتدایی (iCNV) و انتهایی CNV (ICNV) در گروه آزمون نسبت به گروه غیرآزمون منفی تر بود. این نتایج نشان می دهند که شرکت کنندگان تحت استرس دانشگاهی پیش نگری رویدادهای آتی را بیشتر تجربه کردند. مهمتر اینکه، برای گروه غیرآزمون، حالت اضطراب ارتباط مثبت با فراوانی هردو iCNV و ICNV دارد، و این همبستگی زمانی وجود دارد که اضطراب وضعیتی کنترل شود؛ با این حال، هیچ رابطه ای در گروه آزمون وجود نداشت. این نتایج نشان داد که فعالیت پیش نگرانه قشری در گروه آزمون پراسترس به حداکثر سقف رسید، و فضای کمی برای افزایش موقتی اضطراب وضعیتی باقی ماند. © 2015 شرکت الزویر. تمام حقوق محفوظ است.
ترجمه مقدمه
آزمون های دانشگاهی مدت ها است که برای مطالعه این مطلب استفاده شده اند که چگونه استرس زاهای زندگی واقعی منجر به تغییرات روان شناسی و فیزیولوژیک می شوند. مطالعات نشان داده اند که آزمون های دانشگاهی می توانند پاسخ های روان شناسی تولید کنند، از جمله استرس (باکویچ، زیووجینوویچ، ماکسیمویچ و ماکسیمویچ، 2012؛ هالامانداریس و پاور، 1999)، اضطراب (بورلا و همکاران، 1999؛ کانلی و لهمان، 2012؛ هربرت، مور، دی لوودوپا ریوا و واتس، 1986؛ اسپانگلر، 1997) یا افسردگی (کوروکاوا و همکاران، 2011؛ لیو و لو، 2012) و پاسخ های روان شناسی، شامل تغییرات در فعالیت قلبی عروقی (کانلی و لهمان، 2012؛ پاپوسک و همکاران، 2010)، فعالیت محور هیپوتالاموس-غده هیپوفیز- غدد فوق کلیه (باردی، کوون، میوالدت و اوکانر، 2011؛ ورسچور و مارکوس، 2011) و سیستم ایمنی (کامزاکی، کاتسورا، کووانو، تاناهاشی و روکوتان، 2012؛ کوه و همکاران، 2012). مطالعات در بررسی تغییرات شناختی که در طی دوره آزمون رخ می دهند تاثیرات قطعی و تسهیلی بر کارکردهای شناختی بیشتر، نظیر توجه، حافظه کاری و کارکرد اجرایی کسب کرده اند (کافمن، میران، گرینبرگ، بالاس و کوهن، 2006؛ ماگ، برادلی و هالوول، 1994؛ ودهارا، هاید، گیلکریست، تیترلیف و پلامر، 2000). لیستون، مک ایون و کاسی (2009) تاثیر استرس بلندمدت استخراجی توسط آمادگی برای آزمون را بر شبکه عصبی توجهی بررسی کردند. نتایج شان نشان داد که مواجهه با یک ماه استرس مرتبط با آزمون تغییر توجه و ارتباط کارکردی درون شبکه پیشانی آهیانه ای را مختل می کند. کانون غالب این مطالعات مربوط به پاسخ عصبی شناختی و پیامد رفتاری بعد از ارائه محرک بوده است. با این حال، قبل از ارائه محرک، مغز شروع به پیش بینی و مهیا شدن برای رویدادهای آتی می کند. بنابراین، ممکن است که روندهای شناختی پیش نگرانه نیز تحت تاثیر استرس دانشگاهی تحت القاء آزمون باشند. انتظار رویدادهای آتی سازواری مهمی در انسان ها است. «این روندهای پیش نگرانه ما را قادر می کند آماده عواقب بالقوه رویدادهای آتی شویم و آنها را ملاحظه کنیم به جای اینکه به این رویدادها به شکلی صرفاً واکنشی پاسخ دهیم» (وین، هوران، کرینگ، سیمونز و گرین، 2010). تغییر منفی وابسته (CNV) گسترده ترین پتانسیل تحت مطالعه مرتبط با رویداد (ERP) پیش نگرانه است. این مطلب با استفاده از پوست سر بعد از محرک هشدار (S1) ثبت شده است در حالی که فرد شرکت کننده منتشر محرک الزامی (S2) است و آماده پاسخ گویی می شود (والتر، 1967). برطبق نظر بیربامر، البرت، کاناوان و راکستروچ (1990)، CNV فعالیت درختان شجری عصب های هرمی غشایی را نشان می دهد و فراوانی اش دسترسی به منابع سیستم های مرتبط عصبی را بازنمود می کند. با توجه به دیدگاه روندهای روان شناسی، فراوانی CNV مربوط به انتظار، توجه، انگیزش و آماده سازی حرکتی است (برای ملاحظه بررسی ها، برونیا و وان بوکستل، 2001؛ وان بوکستل و باکر، 2004 را ببینید). وقتی وقفه های بین محرک ها به 3 ثانیه تعمیم می یابد، دو مولفه CNV را می توان تمیز داد: موج ابتدایی (iCNV) و موج انتهایی (ICNV) (کراپ، کیویت، گوبل، وتر و گربر، 2000؛ لاولس، 1973). فراوانی iCNV تصور می شود توسط انگیزش فیزیولوژیک و انتظار S2 تعدیل می-شود (مک کالوم، 1988؛ سیمونز، مک میلان لیی و ایرلند، 1982). تصور می شود ICNV فعالیت های عصبی را منعکس می کند که برای حرکت هدف محور آماده شده اند (مک کالوم، 1988؛ سانکویست، بیتی و لیندسلی، 1981). هردو iCNV و ICNV توزیع قشری بر روی مناطق قدامی-مرکزی دارند، و ICNV نسبتاً در عقب و گسترده تر از iCNV توزیع شده است (کوی و همکاران، 2000؛ فیشر، لانگنر، دیرس، بروک و بیربامر، 2010؛ گایلارد، 1976؛ هامانو و همکاران، 1997؛ وان دن بوش، 1983). CNVها اهمیت بالقوه در کاربرد بالینی دارند، یعنی، برای ارزیابی تغییرات کارکردهای شناختی در بیماری-های مختلف و وضعیت های ذهنی استفاده می شوند. مطالعات CNV قبلی به بررسی نمونه های بالینی با نواقص انتظاری پرداختند از جمله شیزوفرنی (Wynn et al., 2010)؛ اختلال استرس پساضربه ای (Siniatchkin, Averkina, & Gerber, 2006; Siniatchkin, Gerber-von, Darabaneanu, Stephani, et al., 2011; Siniatchkin, Sandor, Schoenen, & Gerber, 2003)؛ اختلالات حرکتی، نظیر پارکینسونیسم (Oishi, Mochizuki, Du, & Takasu, 1995)؛ یا نواقص توجهی، نظیر اختلال بیش فعالی نقص توجه (Banaschewski et al., 2003). مطالعات تنکرد شناسی برقی نیز نشان داد که CNV قابل تعدیل توسط استرس یا اضطراب در نمونه های سالم غیر از این است. مطالعات قبلی نشان داد که CNV بیشتر با استرس نسبتاً بیشتر و میزان انگیختگی ارتباط دارد (Brown, Fenwick, & Howard, 1989; Nagai et al., 2004; Tecce, 1972). نتایج تحقیق سینیاتکین و همکاران (2006) نیز نشان داد که زنان سالم تحت استرس دستاورد آزمایش فراوانی iCNV را در مقایسه با زنان تحت شرایط کنترل افزایش دادند. جالب تر اینکه، مطالعات نشان داد که افراد مضطرب عالی-صفت نسبت به افراد مضطرب پست-صفت که در سطوح قیاس پذیر عمل می کنند CNV بیشتری دارند (Ansari & Derakshan, 2011; Glanzmann & Froehlich, 1984). آنها تبیین کردند که افراد مضطرب از منابع پردازش بیشتری برای جلوگیری از کاهش عملکرد به هزینه کارآمدی پردازش استفاده می کنند (Ansari & Derakshan, 2011). این تحقیقات از اضطراب/استرس حاد تحت القاء آزمایشگاه (Glanzmann & Froehlich, 1984; Siniatchkin et al., 2006) یا نمونه های جمعیت مضطرب ویژه (Ansari & Derakshan, 2011) استفاده کردند، و مطالب زیادی درباره اینکه چگونه استرس زاهای طبیعی و فیزیولوژیکی بلندمدت مرحله انتظار پردازش اطلاعات را تعدیل می کنند، مطابق CNV، به دست نیامده است. برخی مطالعات به تفاوت فردی اضطراب ویژگی در رابطه بین فراوانی CNV و استرس/اضطراب وضعیتی پرداختند. در مجموعه آزمایش ها (Knott & Irwin, 1967; Knott &Irwin, 1968; Knott & Irwin, 1973; Van Veen, Peters, Knott, Miller, & Cohen, 1973)، CNV بزرگتر در آزمودنی هایی با اضطراب پست-ویژگی یافت شد هنگامی که S2 شوک الکتریکی در مقایسه با محرک عصبی می بود؛ با این حال، در آزمودنی های دارای اضطراب زیاد CNV کم بود. به همین ترتیب، مک کالوم و پاپاکاستوپولوس (1973) متوجه شدند که همانند کارکرد پیچیدگی فزاینده وظیفه، CNV در آزمودنی های کم اضطراب افزایش و در آزمودنی های پراضطراب کاهش می یابد. گلانزمان و فروهلیچ (1984) نیز پیشنهاد کردند که کاهش CNV با افزایش اضطراب وضعیتی در آزمودنی های پراضطراب ارتباط دارد؛ این ارتباط در آزمودنی های کم-اضطراب دیده نشد. دو تفسیر برای این نتایج پیشنهاد شد. کنا و اروین (1976) «فرضیه سقف» را پیشنهاد کردند، بدین معنی که اشخاص پراضطراب این شناخت انتظاری را از خط مبنای بالاتر نسبت به اشخاص کم اضطراب اجرا می کنند، به این ترتیب فضای کمی برای منفی بودن بیشتر باقی می ماند. «فرضیه حواس پرتی» پیشنهادی از سوی تیس (1971)، تیس (1972) نشان می دهد که هنگامی که انتظار S2 وجود دارد ممکن است حواس اشخاص پراضطراب توسط نگرانی و مشغله فعلی نامربوط-به وظیفه، افکار خودمتمرکز پرت شود. این مطالعات معمولاً شرکت کنندگان را برحسب مقیاس های خودگزارش تفکیک کرده اند. با این حال، مشخص نیست چگونه استرس زای نوع ویژه، طبیعی و بلندمدت (برای مثال استرس دانشگاهی) رابطه بین اضطراب وضعیتی و دامنه CNV را تعدیل می کند. بنابراین، هدف این تحقیق بهبود ادراک میدانی از مکانیسم های موجود در CNV تحت شرایط تولید شده توسط استرس زاهای زندگی واقعی است. برای این منظور، CNV در الگوی کلاسیک S1–S2 استفاده شد تا پردازش انتظاری در نمونه متجانس مرکب از 42 دانشجوی مرد که برای آزمودن به مدت طولانی آماده شده بودند و 21 دانشجوی مرد با انطباق سنی و تحصیلی بدون آزمون اندازه‌گیری شود. برق نگار مغز (EEG) را 11-25 روز قبل از آزمون از دانشجویان دوره لیسانس گردآوری کردیم که آماده شرکت در آزمون ورودی فوق لیسانی ملی (NPEE) می شدند، این آزمون رویدادی کاملاً رقابتی و وقت گیر است. برطبق نتایج مطالعات قبلی، پیش بینی کردیم که: (1) گروه آزمون iCNV و یا lCNV با دامنه بیشتر نسبت به گروه بدون آزمون ایجاد خواهند کرد؛ (2) رابطه بین اضطراب وضعیتی و دامنه CNV بین گروه ها متفاوت خواهد بود، برای مثال، همبستگی مثبت بین دامنه CNV و اضطراب وضعیتی و یا میزان استرس در گروه بدون آزمون وجود خواهد داشت، در حالی که، برطبق فرضیه سقف و فرضیه حواس پرتی، همبستگی منفی برای گروه آزمون وجود داشت یا اصلاً همبستگی وجود نداشت.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  روندهای پیش نگرانه تحت استرس آکادمیک: مطالعه ERP

چکیده انگلیسی

It is well known that preparing for and taking high-stakes exams has a significant influence on the emotional and physiological wellbeing of exam-takers, but few studies have investigated the resulting cognitive changes. The current study examined the effect of examination-induced academic stress on anticipation in information processing. Anticipation was indexed using the contingent negative variation (CNV). Electroencephalograms (EEG) were collected from 42 participants using the classic S1–S2 paradigm. These participants were preparing for the Chinese National Postgraduate Entrance Exam (NPEE). EEGs were also collected from 21 age-matched, non-exam comparison participants. The levels of perceived stress and state anxiety were higher and both the initial CNV (iCNV) and the late CNV (lCNV) were more negative in the exam group than in the non-exam group. These results suggest that participants under academic stress experienced greater anticipation of upcoming events. More important, for the non-exam group, state anxiety was positively related to both the iCNV and lCNV amplitude, and this correlation existed when trait anxiety was controlled; however, there was no such relationship in the exam group. These results suggested that the cortical anticipatory activity in the high-stressed exam group reached the maximum ceiling, leaving little room for transient increases in state anxiety.