دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 130955
ترجمه فارسی عنوان مقاله

خشونت خانوادگی، سوء استعمال مواد از سوی والدین و رای به تایید بدرفتاری با کودک

عنوان انگلیسی
Domestic violence, parental substance misuse and the decision to substantiate child maltreatment
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
130955 2018 11 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Child Abuse & Neglect, Volume 79, May 2018, Pages 31-41

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده


کلمات کلیدی


1.مقدمه


1.1. چارچوب نظری


1.1.1. عوامل موردی


1.1.2 عوامل تصمیم گیرنده


تصویر1. بوم شناسی  تصمیم گیری


1.1.3  عوامل سازمانی 


1.1.4 عوامل خارجی


1.2 مطالعه کنونی 


2.روش 


2.1 منبع داده ها


2.2 نمونه


2.3. سنجه ها


2.3.1. تایید


2.3.2 عوامل موردی


2.3.3. عوامل تصمیم گیرنده


2.3.4. عوامل سازمانی


2.4. تحلیل داده ها


جدول 1. خلاصه آمارها


3.نتایج


3.1. تحلیل تک متغیره


3.2. توزیع میزان های شناسایی


تصویر2. نمودارهای جعبه ای  میزان شناسایی مددکار از خشونت خانوادگی و سوء استعمال مواد والدین در سطح بررسی،2009تا2013. 


3.3. مدل رگراسیون چند سطحی منطقی


4. بحث


جدول 2. نتایج رگراسیون منطقی چندسطحی.


تصویر 3. احتمال پیش بینی شده تایید بر اساس شناسایی خشونت خانوادگی و یا سوء استعمال مواد والدین بعنوان عوامل خطر. 


4.1. محدودیت ها


5. نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
خشونت شریک صمیمی، مواد مخدر و الکل، تصمیم گیری در زمینه رفاه کودکان، سیاست رفاه کودکان، نتیجه های ارزیابی،
کلمات کلیدی انگلیسی
Intimate partner violence; Drugs and alcohol; Child welfare decision-making; Child welfare policy; Substantiation outcomes;
ترجمه چکیده
خانواده هایی که خشونت خانوادگی و سوء استعمال مواد از سوی والدین را تجربه می کنند به صورت نامتعادلی با سیستم رفاه کودک ارتباط دارند. پژوهش های قبلی نشان می دهند که مددکاران خدمات حفاظتی کودک بیشتر تمایل دارند ادعاهای بدرفتاری را هنگامی تایید کنند که خشونت خانوادگی و سوء استعمال مواد از سوی والدین در طول بررسی شان شناسایی شود که این امر به مکانیسمی برای این ارتباط و پوشش نامتعادل اشاره دارد. در حالی که مطالعات قبلی به مجموعه داده های ملی وابسته بوده اند، این مطالعه از سوابق اداری برگرفته ازیک سازمان رفاهی کودک بزرگ آمریکای مرکزی بهره می گیرد که مسئول تنوع در سطح ایالتی خط مشی و رویه رفاه کودک است. مجموعی از 501060 تصمیمات تاییدی بین سال های 2009 و 2013 مورد بررسی قرار گرفت تا تاثیر درک مددکار از خشونت خانوادگی و سوء استعمال مواد بر تصمیم به تایید بدرفتاری گزارش شده ارزیابی شود. نتایج حاصل از مدل سازی چندسطحی نشان می دهد که شناسایی خشونت خانوادگی و سوء استعمال مواد در طول بررسی به طور معنادار و قابل ملاحظه ای احتمال تایید یک ادعا را افزایش می دهد. کاربردهای این یافته ها برای رویه رفاه کودک در پرتو این حقیقت در نظر گرفته می شوند که بسیاری ازسازمان های رفاهی کودک مواجهه با خشونت خانوادگی و سوء استعمال مواد از سوی والدین را به خودی خود بعنوان بدرفتاری با کودک در نظر نمی گیرند.
ترجمه مقدمه
خانواده هایی که خشونت خانوادگی و سوء استعمال مواد از سوی والدین را تجربه می کنند به طور ناموزونی با سیستم رفاه کودک در ارتباط هستند. برای مثال، کول و همکاران(2005) یافتند که خشونت خانوادگی فعال، همانطور که با خرده سنجه تهاجم فیزیکی سنجه 1 تاکتیک های اختلاف(استراس،1979) سنجش شد، در 14 % از تمام خانواده هایی که توسط خدمات رفاهی کودک(CPS) برای بدرفتاری مورد بررسی قرار گرفتند، تشخیص داده و شناسایی شد. علاوه بر این، میزان خشونت خانوادگی فعال در میان خانواده هایی که خدمات رفاهی کودک را در خانه دریافت می کردند تا 28% افزایش یافت و در بین 60 % از خانواده هایی که کودک تحت مراقبت رضاعی قرار داشت مشاهده شد. روند مشابهی نیز در ارتباط با سوء استعمال مواد توسط تستا و اسمیت(2009) مشاهده شد. این متغیر در این جا بعنوان استعمالی از الکل و مواد تعریف می شود که عملکرد و توانایی انجام مسئولیت های مراقبتی و سرپرستی را مختل می کند. آنها یافتند که سوء استعمال مواد از سوی والدین به طور کلی در 11 تا 14% موردهای بررسی شده CPS و در 50 تا 79% مواردی که کودک تحت سرپرستی والدین قرار نداشت، دیده می شود. انتشار فزاینده خشونت خانوادگی و سوء استعمال مواد هردو در خانواده های درگیر با رفاه کودک به سطوح قابل توجهی از رخداد همزمان این رفتارها منتهی می شود. نظرسنجی ملی کودک و رفاه نوجوان(NSCAW-II) به بررسی میدانی خانواده هایی می پردازد که خدمات رفاهی کودک در منزل را دریافت می کنند. اگبانایا و کول(2016) با استفاده از داده های حاصل از کوهورت یا گروه دوم این سنجه(NSCAW-II) تخمین زدند که 17% از مراقبانی که به طور فعال خشونت خانوادگی را تجربه می کنند همچنین مشکل و دردسری نیز با سوء استعمال مواد دارند. برعکس، کوی و راین(2007) به بررسی نیازهای خدماتی خانواده های دارای کودک تحت مراقبت رضاعی پرداختند و یافتند که 35% از مراقبان دارای اختلال سوء استعمال مواد همچنین نیازی به خدمات خشونت خانوادگی داشتند. این الگوهای رخداد همزمان برای مددکاران رفاه کودک از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است با نظر به این که درمان سوء استعمال مواد برای آنهایی که خشونت خانوادگی را تجربه می کنند کارایی کمتر و مداخلات خشونت خانوادگی برای آنهایی که از مواد استعمال سوء و نادرست دارند کارایی و تاثیر کمتری دارد. از یک نقطه نظر سیستمی، میزان بالای خشونت خانوادگی و سوء استعمال مواد از سوی والدین در میان خانواده ها در سیستم رفاه کودک در مورد مکانیزم هایی که به این ارتباط نامتوازن منتهی می شوند سوالاتی ایجاد کرده است. پژوهش های قبلی که از داده های اولین کوهورت نظرسنجی ملی کودک و رفاه نوجوان(NSCAW-I) بهره می بردند تصمیمات تاییدی مددکاران را بعنوان یک مکانیسم احتمالی شناسایی کردند. کول و همکاران(2005) گزارش دادند که 52% از بررسی ها هنگامی تایید شد که مددکاران خدمات رفاهی کودک(CPS) خشونت خانوادگی فعالی را شناسایی کردند اما این میزان هنگامی که نه خشونت خانوادگی فعال و نه پیشینه ای از چنین خشونتی تشخیص داده شد به 22% کاهش یافت. به طور مشابه، برگر، اسلک، والدفوگل و براچ(2010) افزایش 18 رقمی در احتمال حاشیه ای تایید را هنگامی مشاهده کردند که سوء استعمال مواد از سوی والدین بعنوان یک عامل خطر خانوادگی شناسایی شد. درحالیکه این مطالعات شواهد مهمی را براین مهم فراهم می کنند که آنچه بعنوان خشونت خانوادگی و سوء استعمال مواد از سوی والدین توسط مددکار درک می شود احتمال تایید بدرفتاری و مداخله بعدی رفاه کودک را افزایش می دهد، این یافته ها بر اساس یک نمونه نمادین ملی است که نسبت به تفاوت های خط مشی و رویه رفاه کودک در سطح ایالتی حساس نیست. ایالت ها تنوع قابل ملاحظه ای را در مورد این مساله نشان می دهند که آیا و تحت چه شرایطی قرار گرفتن در معرض خشونت خانوادگی و سوء استعمال مواد از سوی والدین در دوران کودکی با تعریف حقوقی بدرفتاری با کودک همخوانی دارد. برای مثال، در برخی ایالت ها مواجهه با خشونت خانوادگی به خودی خود بعنوان بدرفتاری درنظر گرفته می شود(یعنی کودک هنگامی که خشونت رخ داده در خانه بوده) و بنابراین شناسایی خشونت خانوادگی به طور منطقی به احتمال بیشتری از تایید منتهی می شود(به تقسم یوتا از خدمات کودک و خانواده 2017 مراجعه کنید). اما در دیگر ایالت ها مددکاران خدمات رفاهی کودک(CPS) باید نشان دهند که خشونت خانوادگی و یا سوء استعمال مواد از سوی والدین منجر به آسیب و تهدیدی از آسیب شود تا این رفتارها به آستانه بدرفتاری برسند. برای مثال، دستورالعمل خانوادگی تگزاس(2005) عنوان می کند که سوء استعمال مواد از سوی والدین تنها زمانی با تعریف رسمی بهره کشی از کودک همخوانی دارد که "استعمال کنونی یک شخص از یک ماده کنترل شده ...به آسیب فیزیکی، روانی یا عاطفی به یک کودک منتهی می شود". به طور مشابه، دستورالعمل اصلاح شده واشنگتون(2017) روشن می سازد که "مواجهه با خشونت خانوادگی ... نسبت به شخصی به جز کودک به خودی خود رفتار مسامحه کارانه یا بدرفتاری تلقی نمی شود". بلکه مواجهه باید به زیان یا آسیب قابل اثبات یا تهدیدی از آسیب به کودک منتهی شود. بنابراین، احتمال فزاینده ای از تایید پیرو شناسایی خشونت خانوادگی و یا سوء استعمال مواد از سوی والدین در این ایالت ها می تواند نشانگر عدم متابعت و پیروی با خط مشی CPS رسمی باشد مگر اینکه یک آسیب مرتبط یا تهدیدی از چنین آسیبی هم مشخص و شناسایی شود. راههای دریافت خدمات حمایتی نیز در میان ایالت ها متفاوت است و این مساله می تواند تبعات مهمی برای تصمیم گیری های تاییدی داشته باشد. در حالیکه برخی ایالت ها لازم و ضروری می دانند که بدرفتاری قبل از فراهم آوردن خدمات(یعنی یک سیستم دو بخشی) تایید شود، دیگر ایالت ها ساختارهای خلقی یا گرایشی متناوبی را فراهم می کنند که به خانواده اجازه می دهد خدماتی را مستقل و فارغ از این مسئله دریافت کنند که آیا شواهد کافی برای همخوانی شان با آستانه حقوقی تایید وجود دارد یا نه. در سیستم هایی که نیاز به تایید قبل از فراهم آوردن خدمات ندارند، مددکاران CPS گرایشی را به تایید در هنگامی دارند که معتقدند یک خانواده نیاز به خدمات دارد صرفنظر از اینکه آیا شواهد کافی برای حمایت از ادعاهای گزارش شده وجود دارد. بنابراین مطالعات ویژه ایالتی لازم است تا تعیین کنیم آیا تشخیص خشونت خانوادگی و سوء استعمال مواد از سوی والدین بر تصمیمات تاییدی تحت اشکال رویه ها و خط مشی های خاص تاثیر می گذارد. مطالعه کنونی به بررسی تصمیمات تاییدی در یک سازمان رفاهی کودک در سطح ایالتی پرداخت که (1) تنها خشونت خانوادگی و سوء استعمال مواد را هنگامی بعنوان بدرفتاری تلقی می کنند که مددکاران دریابند که این رفتارها موجب زیان یا آسیب مستقیم یا تهدیدی از چنین آسیبی به کودک شود و (2) تایید را قبل از فراهم آوردن خدمات لازم می داند. در چنین زمینه ای از خط مشی، تشخیص خشونت خانوادگی و سوء استعمال مواد در مواردی که ثابت نشده هر یک از این دو عامل موجب آسیب یا تهدیدی از چنین آسیبی نشده، نباید بر تصمیمات تاییدی تاثیر بگذارد. بنابراین ما تمرکز خود را به چنین مواردی محدود می کنیم تا بررسی و ارزیابی کنیم آیا تاثیرات گزارش شده از سوی کول و همکاران(2005) و برگر و همکاران(2010) تحت این شرایط مشاهده شده بود.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  خشونت خانوادگی، سوء استعمال مواد از سوی والدین و رای به تایید بدرفتاری با کودک

چکیده انگلیسی

Families that experience domestic violence and parental substance misuse are disproportionately involved with the child welfare system. Prior research suggests that child protective services (CPS) caseworkers are more likely to substantiate maltreatment allegations when domestic violence and parental substance misuse are identified during the investigation, pointing to one possible mechanism for this disproportionate involvement. While previous studies have relied on nationally representative data sets, the current study used administrative records from a large Midwestern child welfare agency that accounts for state-level variation in child welfare policy and practice. A total of 501,060 substantiation decisions made between 2009 and 2013 were examined to assess the influence of caseworker-perceived domestic violence and parental substance misuse on the decision to substantiate reported maltreatment. Results from multilevel modeling suggest that the identification of domestic violence and parental substance misuse during an investigation significantly increased the probability that an allegation would be substantiated. The implication of these findings for child welfare practice are considered in light of the fact that many child welfare agencies do not consider exposure to domestic violence and parental substance misuse in and of themselves to constitute child maltreatment.