ترجمه فارسی عنوان مقاله
آیا مزایای روانشناسی فضای سبز به شخصیت فرد بستگی دارد؟
عنوان انگلیسی
Do the psychological benefits of greenspace depend on one's personality?
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
152863 | 2017 | 7 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Personality and Individual Differences, Volume 116, 1 October 2017, Pages 233-239
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلمات کلیدی
1. مقدمه
2. روش
1.2. شرکتکنندگان
2.2. متغیرهای اصلی
1.2.2. دادههای سیستمهای اطلاعات جغرافیایی
3.2. معادله 1
4.2. استراتژی برآورد
3.نتایج
جدول 1. شرح متغیر اصلی
4.بحث
جدول 2. نتایج مدل اصلی (بدون تعامل).
جدول 3. نتایج مدل اصلی (با تکرار).
کلمات کلیدی
1. مقدمه
2. روش
1.2. شرکتکنندگان
2.2. متغیرهای اصلی
1.2.2. دادههای سیستمهای اطلاعات جغرافیایی
3.2. معادله 1
4.2. استراتژی برآورد
3.نتایج
جدول 1. شرح متغیر اصلی
4.بحث
جدول 2. نتایج مدل اصلی (بدون تعامل).
جدول 3. نتایج مدل اصلی (با تکرار).
ترجمه کلمات کلیدی
خستگی ذهنی، ثبات عاطفی، سیستم های اطلاعات جغرافیایی، فضای سبز، سلامت روان، طبیعت، تندرستی،
کلمات کلیدی انگلیسی
Attentional fatigue; Emotional stability; Geographic Information Systems; Greenspace; Mental health; Nature; Wellbeing;
ترجمه چکیده
تصور میشود فضای سبز مزایای روانی در قالب کاهش استرس و ترمیم بیتوجهی ایجاد میکند. کارآمدی مواجهه با فضای سبز میتواند به شدت وابسته به شخصیت فرد باشد. ویژگیهای خاص شخصیتی ممکن است فرد را بیشتر در برابر تجربه استرس و بیتوجهی آسیبپذیر کند و بنابراین همین افراد ممکن است مزایای روانی بیشتری از فضای سبز نسبت به سایرین به دست آورند. با استفاده از دادههای نظرسنجی «خانوار، درآمد و دینامیک نیروی کار در استرالیا (HILDA) و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS)، این پژوهش بررسی میکند چقدر ویژگیهای شخصیتی فرد میتواند میانجی مزایای روانی فضای سبز باشد. نتایج این پژوهش شواهدی فراهم میکند که نشان میدهد افرادی که سطح بالاتری از ثبات عاطفی دارند (به صورت معادل، سطوح پایینتر روانرنجورخویی) مزایای روانی بیشتری از فضای سبز به دست میآورند. این نتیجه میتواند افرادی با ثبات عاطفی بیشتر را نشان دهد که به احتمال زیاد مشارکت بیشتری خواهند کرد و از فضای سبز و مساعدتر لذت میبرند. در مقابل، و همسو با انتظارات قیاسی، شواهدی البته ضعیف وجود دارد تا نشان دهد افرادی که وجدان بالایی دارند مزایای روانی بیشتری از فضای سبز نسبت به افرادی با وجدان نسبتاً کمتر کسب خواهند کرد. این یافتهها بر دانش موجود در حوزه روانشناسی محیطی بر مزایای طبیعت بسط مییابند.
© 2017 شرکت مسئولیت محدود الزویر. تمام حقوق محفوظ است.
ترجمه مقدمه
اهمیت ساختن محیط زیست برای سلامت و تندرستی کاملاً مشخص است (Barton, 2009). طبیعت، محیط بازیابی، به معنی محیطی برای پرورش تندرستی و سلامت افراد است. برطبق نظریه ترمیم توجه، طبیعت منجر به مزایای روانی ترمیمی، کاهش استرس و ترمیم بیتوجهی میشود. این مزایا، تاحدی به خاطر محیطهای ترمیمی، حاصل میشود که ذاتاً ترغیب کننده هستند. این «شیفتگی» از رقابت برای جلب توجه فرد جلوگیری میکند. علاوه بر این، شخص در حالتی وارد محیط ترمیمی میشود که به کار نیاز نداشته باشد و از این رو این فرایند به خودی خود در برابر خستگی مقاوم است. به این ترتیب، مزایای ترمیمی مسیری برای کمک به استراحت و ترمیم توجه افراد فراهم میکند (R. Kaplan & Kaplan, 1989; S. Kaplan, 1995).
میزان این مزیت روانی عمدتاً بستگی به شخصیت فرد دارد که محیطهای تجربه شده توسط آنها را شکل میدهد و مزایا را ایجاد میکند. این پیوند شخصیت و طبیعت در جایی دیگر بیان شده است: «ویژگیهای [شخصیتی] اهمیت دارند زیرا آنها بر نحوه تعامل افراد با محیطهای خاص تاثیرگذار هستند... ویژگیهای [شخصیتی] بر نحوه تفسیر معنای شخص از محیط یا موقعیت خاص توسط وی... و اینکه در کدام ابعاد محیطی حضور یابد تاثیرگذار است.» (John, Naumann, & Soto, 2008, p. 141). شواهدی برای تایید این مطلب وجود دارد.
پژوهش قبلی، در میان نوجوانان بخش شمالی ایالت میشیگان، نشان داد محیطهای مختلف چالشهای متفاوت دارند و نیازمند مهارتهای کانونی برای رسیدن به عزت نفس هستند. با دنبال کردن این خط استدلال، آر. کاپلان (1977) نشان داد برخی ابعاد عزت نفس (برای مثال داشتن دیدگاه مثبت برای خود فرد و به صورت مرتبط احساسات فرد برای کاردانی داخلی) به اولویت دادن به محیطهای طبیعی پیوند میخورند (برای مثال حوزههای درختزار، بیابان، اردوگاه با آتش، دریاچه و آبشار). علاوه بر این، این اولویت به طبیعت ظاهراً ناشی از تمایل به موردهای ذیل است: آشنایی با طبیعت؛ یافتن آرامش و آسودگی؛ و تنها شدن و دور شدن از فشارهای دیگر.
پژوهشهای دیگر درباره جمعیتهای نوجوان نیز به پیوند بین محیط فرد و شخصیتشان پیوند خورده است. برای نمونه، در میان دانشآموزان دبیرستان در جنوب آلمان؛ مشخص شد روانپریش گرایی پیوندی مثبت با دیدگاههای انسانمدار از طبیعت دارد؛ و روانرنجورخویی پیوندی مثبت با دیدگاههای بیوسنتریک از طبیعت دارد (Wiseman & Bogner, 2003). علاوه بر این، در میان 96 دانشآموز روانشناسی مقدماتی، مواجهه با تجربه با زمان صرف شده در رستورانها، کافهها یا بارها؛ سازگاری با صرف زمان در مکانهای عمومی دیگر؛ وجدان با صرف زمان در کلاس؛ و روانرنجور خویی با صرف زمان کمتر در بیرون مرتبط بود (Mehl, Gosling, & Pennebaker, 2006). پژوهشها برای استفاده از بیگفایو گلدبرگ (1981) گزارش کردهاند که گشایش و سازگاری پیوند مثبت و قوی با اولویتها برای طبیعت (Hirsh, 2010; Hirsh & Dolderman, 2007; Milfont & Sibley, 2012; Nisbet, Zelenski, & Murphy, 2009) ؛ و پتانسیل برای ترمیم توجه (Felsten, 2014) دارند. تداعیها با برونگرایی و وجدان کمتر مثبت است. علاوه بر این، شواهد درباره روانرنجورخویی و نگرشها برای طبیعت آمیخته است.
فرضیههای صریح یا امکانپذیر برای توضیحهای استقرایی برای برخی از این پیوندهای گزارش شده بین طبیعت و شخصیت نادر است. برای نمونه امکانپذیر است که برخی ویژگیهای شخصیت نظیر درجات بالاتر روانرنجورخویی میتواند در برابر تجربه خستگی و استرس آسیبپذیرتر باشد (به Abdel-Khalek, 2009 رجوع کنید)، که به احتمال زیاد به دنبال تنهایی خواهد بود (Gramzow et al., 2004) و بنابراین به احتمال زیاد باعث مزیت بیشتر در قالب ترمیم توجه (Stephen Kaplan & Berman, 2010) ، تنظیم عاطفی (Johnsen, 2013) یا کاهش نشخوار (Bratman, Hamilton, Hahn, Daily, & Gross, 2015) میشود. به عبارت ساده، نه تنها شخصیت فرد میتواند محیط تجربه شده را شکل دهد، بلکه میتواند بر آسیبپذیری در برابر استرس و خستگی تاثیرگذار باشد و بنابراین؛ افراد روانرنجورتر میتوانند مزایای روانی ترمیمی بیشتر از فضای سبز نسبت به سایرین بگیرند.
در مقابل، فرضیه مقابل به این شرح است که افرادی که بیشتر ثبات عاطفی دارند کمتر احتمال دارد نگران شوند و بنابراین بیشتر احتمال مشارکت در طبیعت دارند. در این زمینه، شواهدی هست تا نشان دهد حداقل برای گروهی منتخب از مردان، زمان صرف شده در فضاهای عمومی با ثبات عاطفی پیوند میخورد (Mehl et al.,2006). علاوه بر این، میتوان استدلال کرد آبوهوا، که میتواند بر راحتی دمایی و فعالیتها تاثیرگذار باشد، در حوزههای سبزتر سازگارتر است (Byrne et al., 2016). به این ترتیب، شرایط آبوهوایی محیطی فیزیکی میتواند متغیرهای تفاوت فردی را تبیین کند (برای مثال پرخاشگری، افسردگی و سلامت) و بنابراین، میتواند ویژگیهای شخصیتی خاص را پرورش دهد (Rentfrow, Gosling, & Potter, 2008). به واسطه تلاقی ثبات عاطفی بیشتر، افراد به دنبال فضای سبز هستند؛ و نقش فضای سبز در کاهش ناراحتی حرارتی است (برای مثال Lafortezza,Carrus, Sanesi, & Davies, 2009)؛ علاوه بر این میتوان فرض کرد که افراد با ثبات عاطفی بیشتر میتوانند مزایای روانی بیشتر از فضای سبز نسبت به سایرین دریافت کنند.
هدف این پژوهش بسط تلاشهای تحقیقاتی زودهنگام است که به پیوندهای بین ویژگیهای شخصیت و نگرش برای طبیعت با فراهم کردن شواهد درباره مزایای روانی ناهمگن بالقوه مرتبط با مواجهه با طبیعت پرداختهاند. برای رسیدن به این هدف، این پژوهش از دادههای نظرسنجی «خانوار، درآمد و دینامیکهای نیروی کار در استرالیا (HILDA)» و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده میکند تا بررسی شود آیا مزایای روانی فضای سبز به برونگرایی، سازگاری، وجدان، ثبات عاطفی و پذیرش تجربه بستگی دارد یا خیر، مسائل دیگر ثابت میمانند. برای انجام این کار، پیشبینی شد که یافتههای این پژوهش دانش فعلی را در حوزه روانشناسی محیطی گسترش میدهد. علاوه بر این، امید است این یافتهها بتواند به اطلاعرسانی درباره تحقیقات و فعالیتهای آتی درمیان شاغلان سلامت با نشان دادن مزایای روانی بالقوه فضای سبز کمک کند، مسائل دیگر ثابت نگه داشته شدند. در ادامه، بخش 2 روش و دادههای به کار گرفته شده را گزارش میکند و بخش 3 گزارشی از نتایج فراهم میکند. در نهایت، در بخش 4 یافتهها بررسی و نتیجهگیری میشود.