ترجمه فارسی عنوان مقاله
حجم خون مغزی در بیماری آلزایمر و ارتباطش با تمامیت ساختاری بافت
عنوان انگلیسی
Cerebral blood volume in Alzheimer's disease and correlation with tissue structural integrity
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
30725 | 2010 | 9 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Neurobiology of Aging, Volume 31, Issue 12, December 2010, Pages 2038–2046
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
واژگان کلیدی
1. مقدمه
2. روشها
1.2. شرکتکنندگان
2.2. شیوههای امآرآی
3.2. پردازش دادهها
3. نتایج
4. گفتگو
5. نتیجهگیری
ترجمه کلمات کلیدی
'
بیماری آلزایمر -
زوال عقل -
بروز ژن
کلمات کلیدی انگلیسی
Alzheimer's disease.
Cerebral blood volume.
Cerebral blood flow.
VASO.
MRI.
Tissue integrity.
ترجمه چکیده
عنصر عروقی در بیماری آلزایمر (AD) بیش از پیش از اهمیت بسزایی برخوردار است. با استفاده از شیوهی MRI اشغال فضای عروقی (VASO)، که بهتازگی توسعه یافته است، حجم خون مغزی (CBV) را در مبتلایان به آلزایمر و یا اختلال شناختی خفیف (MCI) و در افراد سالخورده non-demented ارزیابی کردیم. در حالی که هر دود مادههای خاکستری و سفید را ارزیابی کردیم، نواحی کمبود CBV معنادار عمدتا در مادهی سفید، بهویژه در لوبهای فرونتال و آهیانه، واقع شدند که در آن CBV در گروه AD و یا MCI تا 20% کاهش یافت. مناطقی که با کمبود CBV مواجه بودند، همان طور که بهواسطهی افزایش ضرایب انتشار ظاهری نشان داده شد، حاکی از کاهشِ تمامیت ساختاری بافت بودند در حالی که در مناطقِ بدون کمبودهای CBV چنین همبستگی وجود نداشت. افراد مبتلا به CBV در تصاویر FLAIR MRI در مادهی سفید ضایعات بیشتر و سرعت روانیحرکتی کندتری داشتند. این دادهها نشان میدهند که نقش عروق در AD عمدتا به مادهی سفید در لوبهای آهیانه و یا فرونتال محدود میشود و با تمامیت بافت مغز مرتبط است.
ترجمه مقدمه
بیماری آلزایمر ( AD) بیماری نوروژنیک و مرتبط با پلاکهای نوریتیکی است که متشکل از آمیلوئید بتا و کلافههای نوروفیبریلی هستند که آنها نیز از پروتئین فسفریلهی تاو ساخته شدند. در حالی که پاتولوژی آمیلوئید و یا تاو تمرکز اصلی در این حوزه محسوب میشوند، شواهد اخیر نشان میدهند که عوامل عروقی در بیماریزایی AD مهم هستند (de la Torre, 2004). این شواهد از طیف گستردهای از مطالعات به دست میآیند که شامل مطالعات postmortem هستند که آنژیوپاتی مغزی شدید را در مبتلایان به AD را نشان میدهند (Chui et al., 2006; Jagust et al., 2008; Tian et al., 2006)، مطالعات اپیدمیولوژیک نشان میدادند که بسیاری از عوامل خطرآفرین برای AD با بیماری عروقی (فشار خون بالا، افزایش کلسترون خون، دیابت و افزایش هوموسیستئین) (بررسیشده در مطالعات de la Torre (2002)) مرتبط هستند و مطالعات تصویربرداری عصب نشان میدهند که مبتلایان به AD دارای حجم بالاتری از هیپراینتانسِ مادهی سفید با منشا ایسکمی هستند (Delano-Wood et al., 2008; Prins et al., 2004).
عملکرد عروق مغز را میتوان با شیوههای مختلف ارزیابی کرد. در مطالعات درون بدنی، جریان خون مغزی ( CBF)، میزان خونی که در هر واحد زمانی به بافت میرسد (Kety and Schmidt, 1948)، پرکاربردترین پارامتر به شمار میرود. مطالعات اولیهی CBF در مبتلایان به AD در قشر تمپوپاریتال، قشر سینگولیت قدامی و، در برخی از موارد، قشر فرونتال کمبود جریان خونِ قابلتوجهی را نشان دادند (Alsop et al., 2000; Bartenstein et al., 1997; Ishii et al., 1997; Johnson et al., 2005; Kogure et al., 2000). CBF با تقاضای متابولیکی مرتبط است. بنابر این، اگرچه کاهش CBF ممکن است نشانهای از اختلال عروقی باشد، ممکن است به دلیل تقاضای متابولیکی کمتر در این مناطق و در برابر عروق مغزی نسبتا دستنخورده باشد (de Leon et al., 2001; Reiman et al., 2005; Small et al., 2000). علاوهبر این، CBF توسط عوامل بیرونی از مغز، مانند: برونداده قلبی، فعالیت خودکار و فشار خون، کنترل میشود. بنابر این، مطالعهی عروق مغزی در AD با استفاده از پارامترهای عروقی جایگزین امری ضروری است.
حجم خون مغزی ( CBV)، میزان خون جاری در هر 100 میلیلیتر پارانشیم مغز، شاخصی برای اندازهی و تراکم مجرای عروق خونی است. CBV در مقایسه با CBF کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است اما بهتازگی نشان داده شده است که در ارزیابی نئوواسکولاریزاسیون در تومورهای مغزی بسیار مفید (Law et al., 2004) و نشانگر خوبی برای آنژیوژنز و سیناپتوژنز است (Pereira et al., 2007; Swain et al., 2003). علاوهبر این، حساسیتِ CBV به تغییرات فیزیولوژیکی حدودا 38% حساسیتِ CBF است (Grubb et al., 1974). بنابر این، CBV به عمق و نرخ تنفس افراد وابستگی کمتری دارد. شیوهی تصویرسازی تشدید مغناطیسی ( MRI) اشغال فضای عروقی ( VASO) برای تعیین کمیت CBV توسعه یافته است (Lu et al., 2005). در مقایسه با شیوهی آمآرآی Dynamic Susceptibility Contrast (DSC)، رویکرد VASO مبتنی بر سیگنال حالت پایدار است و به تابع شریان ورودی بستگی ندارد که خودش ممکن است با بیماری تغییر کند. CBV اندازهگیری شده توسط VASO و با استفاده از آمآرآی DSC رابطهی متوسطی را با آن نشان میدهد همچنین حاکی از برخی از انحرافات نیز است (Lu et al., 2005) که نشان میدهند این دو معیارها از نظر فیزیولوژیکی کمی متفاوت هستند. شیوهی VASO همچنین این مزیت را دارد که این حساسیت برای ارزیابی سلامت عروق در مادهی سفید کافی و مناسب است که معمولا ارزیابی آن به دلیل واسکولاریتی بسیار پایین امری دشوار است.
در این مطالعه، CBV را در گروهی از مبتلایان به AD احتمالی و یا اختلال شناختی خفیف ( MCI) ارزیابی کردیم و در مقایسه با گروه شاهد، که متشکل از سالخوردگان non-demented بود، مناطقی را با کاهش معناداری از CBV نشان دادیم. بهواسطهی ایجاد همبستگی بین مقادیر CBV منطقهای و شاخص انتشار آب به بافت، که توسط تصویرگیری تنسور پخش ( DTI) ارزیابی میشود، و هیپراینتانسِ ماده سفید، که توسط آمآرآی FLAIR ارزیابی میشود، رابطهی کمبود CBV را در آسیبهای پارانشیمی بررسی کردیم. علاوهبر این، نتیجهی CBV با امتیازهای آزمون عصبیروانی را مقایسه کردیم.