دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 37150
ترجمه فارسی عنوان مقاله

ازدواج مجدد بعد ازطلاق و خطر افسردگی

عنوان انگلیسی
Remarriage after divorce and depression risk
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
37150 2015 6 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Social Science & Medicine, Volume 141, September 2015, Pages 109–114

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده 

کلمات کلیدی

1.مقدمه 

2.روش 

2.1.سابقه ازدواج 

2.2 افسردگی 

2.2.1. عوامل مخل بالقوه 

2.4. نمونه تحلیلی

شکل 1.سن دراین شکل  براساس سن در اول ژانویه یک سال مفروض بدست می اید. حداقل سن درتحلیل نمونه، 16 سال است.

2.5. تحلیل آماری

3. نتایج 

جدول 1. ویژگیهای اجتماعی اقتصادی، دموگرافیک ؛ شناختی، فیزیکی  بواسطه سابقه ازدواج بین سال های 1985 و 2004. 

4. بحث و بررسی 

جدول 2. سابقه ازدواج 1985-2004 و افسردگی در2005-2009

مدل 1: موقعیت اقتصادی اجتماعی والدین، محل سکونت در 1985، سال تولد و تشخیص افسردگی در1985-2004 درمدل  افزوده شدند

مدل 2: تاب آوری دربرابراسترس، عملکرد شناختی، عملکرد فیزیکی، وسابقه بیماری در بزرگسالی به مدل 1 افزوده شد.

مدل 3: طبقه اجتماعی و درآمد به مدل 2 افزوده شد.

5. نتیجه گیری 
ترجمه کلمات کلیدی
ازدواج مجدد - طلاق - افسردگی - ضد افسردگی - سوئد
کلمات کلیدی انگلیسی
Remarriage; Divorce; Depression; Antidepressant; Sweden
ترجمه چکیده
همچنانکه درمقایسه با مجرد بودن، ازدواج با افسردگی پایین تر ارتباط دارد، ما قصد داریم که بررسی کنیم آیا ازدواج مجدد درمقایسه با مطلقه بودن نیز با خطر پایین تر افسردگی ارتباط دارد یا خیر. ازداده های ثبت شده سوئد برای تعیین گروهی از مردان استفاده می شود که بین سال های 1952 و 1956 متولد شدند و دربزرگسالی به خدمت اجباری سربازی فراخوانده شدند.این جمعیت پژوهش( 72246نفر) ازمردانی تشکیل می شدکه در سال 1985 طلاق گرفته بودند.خطر درمان افسردگی ازطریق دارو ازسال 2005 تا2009 درافرادی که بین سالهای 1986 و 2004دوباره ازدواج کرده بودند و افرادی که مطلقه مانده بودند، مقایسه شد.تحلیل مخاطره متناسب کاکس به منظور نسبتهای مخاطره برای خطر افسردگی شناسایی شده با درمان دارویی همراه با طیفی ازعوامل بالقوه ومخل ازجمله شرایط اقتصادی اجتماعی، ویژگیهای شناختی، فیزیکی، روانشاختی و دارویی بزرگسالی وکودکی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که نسبت به مردانی که مطلقه می مانند، مردان مطلقه که دوباره ازدواج کرده اند نشانه هایی از خطر افسردگی پایین تری درزندگی پیشین همچون عملکرد شناختی و فیزیکی بالاتر، تاب آوری بالاتری دربرابر استرس و مزایای اقتصادی اجتماعی بهتری نشان می دهند، درمقایسه با مردانی که مطلقه باقی می مانند، ازدواج مجدد با نسبت خطر تعدیل شده 1.27 ارتباط دارد.درمقایسه با مطلقه ماندن، ازدواج مجددبعد از طلاق با کاهش خطر افسردگی ارتباط ندارد. ازنظر خطر افسردگی، مشکلات مالی یا بین فردی ناشی از ازدواج مجدد ممکن است از مزایای ازدواج بیشتر باشد.
ترجمه مقدمه
ازدواج درمقایسه با ازدواج نکردن، با میزان افسردگی و مرگ ومیر پایین ترارتباط دارد. چنین ارتباطی با ازدواج به مراقبت های خصوصی و دوطرفه، پاداشهای عاطفی، استانداردهای بالای زندگی بواسطه شرایط مالی بهبود یافته و پایدار، گسترش حمایت های اجتماعی و خانوادگی، افزایش دسترسی به خدمات اجتماعی و حضور فعال در سبک های زندگی سالم تر مربوط است.بااین حال، درمورد اینکه ازدواج مجدد درمقایسه با حالت پایدار طلاق با کاهش خطر افسردگی درارتباط است یاخیر، اطلاعات محدودی وجود دارد.میانگین ازدواج کاهش یافته است، اماطلاق و ازدواج مجدددرکشورهای سازمان همکاری اقتصاد ی و توسعه بسیار رایج است.درسوئد، نسبت کسانیکه برای نخستین بارازدواج کرده اند از 90 درصد درسال 1970به 75 درصد درسال 2010 کاهش یافته است. ازدواج مجدد ممکن است با ازدواج اول متفاوت باشد چرا که چنین وصلتهایی پایدارکمتری دارندو بیشتر تحت تأثیر عواملی می باشند که در ازدواجهای اول وجود ندارد( همچون فرزندخواندگی و والدین پیشین )، که ممکن است به دلایلی همچون مشکلات والدین و مدیریت های مالی تعارضاتی ایجاد کندو ازاین رو، خطر افسردگی را افزایش دهد. بعلاوه، طلاق ممکن است با ویژگیهای شخصیتی ارتباط داشته باشد که برای روابط پایدار مناسب نباشند و خطر استرس و اضطراب را افزایش دهند. مقایسه خطر افسردگی بین آنهایی که مطلقه باقی می مانند و دوباره ازدواج می کنند بسیار به ندرت انجام گرفته است.دوپژوهش گزارش داده اند که درمقایسه با مردان مطلقه، مردانی که دوباره ازدواج می کنند دارای خطر افسردگی پایین تر، رضایت اززندگی بالاترو سلامتی بهتری برخوردارند.این مطالعات ( گرچه حاوی اطلاعی هستند) محدودیتهایی چون ترکیب طلاق با مطلقه بودن دارند. بااستفاده ازداده های ثبت شده سوئدی، این موضوع بررسی شد که آیا دربین مردان متولد دهه پنجاه میلادی و درمقایسه با مردان مطلقه، ازدواج مجدد با خطرپایین ترافسردگی ارتباط دارد یا خیر. ما سابقه ازدواج را بین سال های 1985 تا2004 بررسی کردیم و درمان دارویی افسردگی را بین 2005 تا2009 شناسایی نمودیم.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  ازدواج مجدد بعد ازطلاق و خطر افسردگی

چکیده انگلیسی

Abstract As marriage is associated with lower depression rates compared with being single in men, we aimed to examine if remarriage compared with remaining divorced is also associated with a reduced depression risk. Swedish register data were used to define a cohort of men who were born between 1952 and 1956 and underwent a compulsory military conscription assessment in adolescence. This study population comprised men who were divorced in 1985 (n = 72,246). The risk of pharmaceutically treated depression from 2005 to 2009 was compared for those who remarried or remained divorced between 1986 and 2004. Cox proportional hazards analysis was used to estimate hazard ratios for the risk of depression identified by pharmaceutical treatment, with adjustment for a range of potential confounding factors including childhood and adulthood socioeconomic circumstances, cognitive, physical, psychological and medical characteristics at the conscription assessment. The results showed that, even though divorced men who remarried had markers of lower depression risk in earlier life such as higher cognitive and physical function, higher stress resilience and socioeconomic advantages than men who remained divorced, remarriage was associated with a statistically significant elevated risk of depression with an adjusted hazard ratio (and 95% confidence interval) of 1.27(1.03 1.55), compared with men who remained divorced. Remarriage following divorce is not associated with a reduced risk of depression identified by pharmaceutical treatment, compared with remaining divorced. Interpersonal or financial difficulties resulting from remarriage may outweigh the benefits of marriage in terms of depression risk.

مقدمه انگلیسی

Introduction Marriage is associated with lower rates of depression (Yan et al., 2011) and mortality than being unmarried (Manzoli et al., 2007). Such associations with marriage have been attributed to intimacy and mutual care, emotional reward, increased living standards through stable and improved financial circumstances, extension of kinship and social support, improved access to social services, and engagement in healthier lifestyles (Musick and Bumpass, 2012). However, less is known about whether remarriage compared with a persistently divorced state is associated with a reduced risk of depression. The average rate of marriage has declined, but divorce and remarriage have become more common in OECD countries (OECD, 2014 and United Nations – Department of Economic and Social Affairs – Population Division, 2009). In Sweden, the proportion who marry for the first time has declined from approximately 90% in 1970 to 75% in 2010 (OECD, 2014). Remarriage may be different from a first marriage, as such unions tend to be less stable (Martin and Bumpass, 1989) and may be more often influenced by factors that were absent in first marriages – such as stepchildren and former partners, which may create conflict for reasons such as parenting issues and financial arrangements (Hughes and Waite, 2009 and Skinner et al., 2002) and thus increasing depression risk. Additionally, divorce may be associated with personality traits less suitable for stable relationships (Teachman, 2008), which also can increase stress and depression risk. To our knowledge, comparison of depression risk between those who remained divorced and remarried has been assessed only rarely. Two studies reported that, compared with constantly divorced or widowed men, remarried men had a lower depression risk (Williams, 2003), higher life satisfaction (Williams, 2003) and better self-rated health (Williams and Umberson, 2004). Although informative, these studies had some limitations, including combining divorce with being widowed, which may introduce some heterogeneity. Using longitudinal Swedish register data, we examined whether remarriage is associated with a lower risk of depression compared with being persistently divorced among men born in the 1950s. We examined marital history during 1985–2004 and identified pharmaceutically treated depression during 2005–2009.

نتیجه گیری انگلیسی

5. Conclusions Risk of depression identified by pharmaceutically treated depression was higher in men who remarried compared with those who remained divorced and it seems unlikely that this is due to a selection effect, as the men who remarried were most advantaged and hence had fewer risks for depression prior to remarriage. This suggests that interpersonal or financial difficulties resulting from remarriage can outweigh the benefits of marriage. As expected, men who were married and never divorced had the most notably reduced depression risk.