ترجمه فارسی عنوان مقاله
ورزش و آلزایمر: تمام بدن
عنوان انگلیسی
Exercise and Alzheimer's: The body as a whole
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
117204 | 2017 | 5 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Revista Andaluza de Medicina del Deporte, Volume 10, Issue 3, September 2017, Pages 120-124
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلمات کلیدی
مقدمه
روش
آزمودنیها
جدول 1.مزایای اصلی فعالیت بدنی برای بیماری آلزایمر (استخراجی از).
رویههای آزمایشی
جدول 2. دورهای سازی و جهتگیری ورزش.
تحلیل آماری
نتایج
جدول 3. نتایج آزمون غربالگری پیش- و پسا-مداخله
شکل 1. طرح جعبه نتایج ایستادن روی صندلی 30 درجه و آزمون پا بالا و حرکت (زیر).
بحث
کلمات کلیدی
مقدمه
روش
آزمودنیها
جدول 1.مزایای اصلی فعالیت بدنی برای بیماری آلزایمر (استخراجی از).
رویههای آزمایشی
جدول 2. دورهای سازی و جهتگیری ورزش.
تحلیل آماری
نتایج
جدول 3. نتایج آزمون غربالگری پیش- و پسا-مداخله
شکل 1. طرح جعبه نتایج ایستادن روی صندلی 30 درجه و آزمون پا بالا و حرکت (زیر).
بحث
ترجمه چکیده
هدف: بیماری آلزایمر در حوزههای مختلف دانش مطالعه شده است (شاخصهای زیستی، ساختار مغز، رفتار، نقص شناختی). هدفمان بررسی تاثیرات پروتکل ورزشهای توسعه یافته با استفاده از مفهومهای نظریه پیچیدگی است.
روش: ورزش انعطافپذیری عصبی را (توانایی عصبی برای تغییر و انطباق در نتیجه تجربه) به واسطه مهارتهای بدنی و ذهنی مرتبط با مدارهای مغز تداعی-شناختی بهبود میبخشد. معرفی محرکهای شناختی و بدنی کنترلشده، خود-سازماندهی و پیوند در میان سیستمهای مغز را افزایش میدهد. از وظایفی با خروجیهای غیرخطی (چند راهحل) و یادگیری به عنوان پارامتر نظم استفاده کردیم. وظایف به صورت همزمان، در لبه خود-سازماندهی جستجوی خطا، اجرا شدند.
نتایج: دادههای آزمون پویش کاهش در نقص شناختی را نشان داد که کاهش پیشرفت بیماری را، در قالب کارکرد اجرایی، نشان میدهد. بهبود مشخص در آزمونهای فیزیکی وجود داشت: 30 ثانیه آزمون ایستادن روی صندلی (PRE: 8.78±3.46؛ POST: 9.44±3.68 تکرار) و آزمون پا بالا و حرکت (PRE: 11.95±5.19؛ POST: 11.69±4.43 ثانیه).
نتیجهگیری: نتایج نشان دادند که خود-سازماندهی بیمار افزایش یافت؛ رفتارهای تحلیل رونده یا بازدارنده دوباره ظاهر شدند. با استفاده از این پریشانیهای کنترل شده، بیماران مبتلا به آلزایمر قادر بودند به تواناییهای ذهنی و فیزیکی برسند.
© 2016 نشر توسط الزویر اسپانیا، S.L.U.
این مقاله دارای دسترسی باز تحت مجوز CC BY-NC-ND است (http://creativecommons.org/licenses/by-nc-nd/4.0/).
ترجمه مقدمه
بیماری آلزایمر (AD) بیماری تخریب عصبی است که با انباشت پروتئینهایی نظیر تائو یا بتا-آمیلوید توصیف میشود، که باعث زوال عقلی پیشرونده در بزرگسالی و منجر به وضعیت معلولیت کامل و مرگ میشود. AD در حال حاضر در اسپانیا بر حدود 600000 نفر تاثیرگذار بوده است (25% افراد بالای 65 سال) و بر حدود 44 میلیون نفر در سراسر جهان تاثیرگذار است. این بیماری رایجترین دلیل زوال عقل در اروپا است و شاید رایجترین بیماری تخریب عصبی در سراسر جهان است. هزینههای مراقبت از مردم در این بیماری در اسپانیا به 37000 میلیون یورو در سال است.
قبلاً ثابت شده بود که ورزش تاثیری مثبت بر بیماری AD دارد. ورزش میتواند میزان عامل عصبی غذایی ناشی از مغز (BDNF) و عاملهای رشد دیگر را افزایش دهد، زایایی عصبی را تهییج کند، مقاومت در برابر آسیب مغز را افزایش دهد، یادگیری و عملکرد ذهنی را بهبود بخشد، رشد رگهای خونی را افزایش دهد، بار آمیلوید را کاهش دهد و غیره (جدول 1). اما نکته این است که چه نوع تمرینی مناسب است؟
اغلب نویسندگان به ورزشهایی برای بهبود تناسب بدنی به شکلی مجزا، و به صورت نتیجه غیرمستقیم، میپردازند و به دنبال کاهش پیشرفت بیماری هستند. به نظر ما، این کار اشتباه است چون طبیعت به این ترتیب عمل نمیکند. تفکیک بین بدن و ذهن وجود ندارد. تمام سطوح، در بدن و ماهیت، متصل هستند و بر یکدیگر تاثیرگذار هستند. واقعیت ورزش به ما نشان میدهد که در سطوح مختلف (از جمله مغز)، ساختار، شکل و کارکرد در طول زمان تکامل مییابد و ارتباط نزدیکی با عملکرد دارد. این مطلب نتیجه فرایند تکاملی به واسطه تعاملهای غیرخطی در بسیاری از سیستمهای زیستی و غیرزیستی است.
در نتیجه، و به دنبال این ادعا: «من خودم هستم و شرایطم»، درک این واقعیت فرد با تفکیک روابط با جهان خودش ممکن نیست. تعامل یعنی همکاری-تضاد در میان سیستمها و محیط فرد (بدنی و اجتماعی). در حقیقت، مسئله ماندگار در علوم اجتماعی و زیستی درک شرایط لازم برای ظهور و حفظ همکاری در جمعیتهای رو به تکامل است. بنابراین، استراتژی اصلی که پیشنهاد میکنیم تعامل واحدهای مشهور برای ارتقاء همکاری در میان نظامهای بدن برای ارتقاء خودسازماندهی است. به این دلیل است که مفهوم تمرین جامع (همافزایش سیستمهای بدن: کل بزرگتر از مجموع بخشهایش است) را اجرا کردیم تا برنامه ورزشی برای AD ایجاد کنیم. این ابزار خیلی جالب است زیرا در دسترس است، هزینهاش کم است، تهاجم و بهبود همبودهای مرتبط با پیرشدن را ندارد.
مفهوم خودسازماندهی را میتوان به صورت گرایش عمومی نظامی معین برای تولید الگوهای رفتاری تعاملهای محلی عناصر سازنده و روابط با محیط بیان کرد. این پدیده مردم را قادر میکند مهارتهای ورزشی را ایجاد کنند، چالشهای ذهنی را حل کنند، بارهای ورزشی را شبیهسازی کنند و بهبود دهند، دمای بدن را حفظ کنند، زخمها را درمان کنند و غیره. برطبق نظر گودوین، اگر میخواهید سیستم را بهبود بخشید، کار آرمانی بررسی شرایطی است که خودسازماندهی را بهبود میبخشد. این مطلب صحیح است که اگر منابع مربوط به ورزش و AD را بررسی کنیم، میتوانیم ببینیم که روش مشخصی برای مواجهه با بیماران AD وجود ندارد. شاید این مطلب بدان خاطر باشد که دلایل مبدا بحران و شرایط بیماران مبتلا به AD (افسردگی، استرس و غیره) در هر بیمار فرق دارد و خروجیهای متفاوت برای محرکی یکسان مشاهده میشود. این مطلب تعمیم را همانند جمعیتهای تحقیقاتی دیگر ممکن نمیسازد.