دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 155634
ترجمه فارسی عنوان مقاله

عامل های پیش بین مرتبط با عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشکده

عنوان انگلیسی
Predictive Factors Associated with Academic Performance in College Students
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
155634 2017 5 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Procedia - Social and Behavioral Sciences, Volume 237, 21 February 2017, Pages 945-949

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده


کلمات کلیدی


1.مقدمه


1.1. اهداف


1.2. مطالعه زمینه 


2. روش


2.1. انتخاب نمونه


2.2. منابع اطلاعاتی و شرح متغیرها


2.3. فرایند


3. نتایج


4. بحث و نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
دستاوردهای علمی، بهبود آموزش، آزمونهای استاندارد،
کلمات کلیدی انگلیسی
Academic achievement; educational improvement; standardized tests;
ترجمه چکیده
مطالعات درباره عامل های سازمانی، روان شناسی، آموزشی، اجتماعی و جمعیت شناسی مرتبط با عملکرد تحصیلی، به خصوص مطالعات تاکیدکننده بر متغیرهای تابع مداخلات برای بهبود سازمانی، اهمیت فزاینده ای برای دانشگاه ها یافته اند (تورنون، 1984؛ دیویس و توماس، 1999؛ نقل از هرناندز مارکز و پالومار، 2006). هدف این تحقیق شناسایی و مقایسه متغیرهایی است که می توانند عملکرد تحصیلی دو گروه همگن هم-نسل از دانشجویان جدید را تبیین کنند، کسانی که در گروه علوم اجتماعی و تجارت دانشگاه دولتی مکزیک ثبت نام کرده اند. این نمونه از 364 دانشجو تشکیل شده است، آنها نماینده 90% گروه های همگن هم نسل ترکیبی هستند، کسانی که آزمون های یکسان حسابداری و ریاضی استاندارد داده اند. تحلیل رگرسیون خطی چندگانه و تشریحی اجرا شد. براساس نتایج معنی دار آماری آزمون ریاضی، این تحقیق نشان داد که ترم ورودی (پاییز یا زمستان) و زمان بندی کلاس (کلاس های روزانه یا شبانه) (F= 46.3، p=.000)، تا 23.4% واریانس را در موفقیت تحصیلی تبیین می کند. در ارتباط با آزمون حسابداری، ترم ورود و زمان بندی کلاس (F= 31.4، p=.000) 26% واریانس را تبیین می کند. این تحقیق شواهد تجربی ارائه می کند که می تواند برای تصمیم‌گیری در ارتباط با بهبود فرایندهای آموزشی در محیط های دانشگاهی مفید باشد. © 2017 نشر توسط شرکت مسئولیت محدود الزویر. این مقاله دارای دسترسی باز تحت مجوز CC BY-NC-ND است
ترجمه مقدمه
علاقه محققان، دانشگاهیان و مدیران به مطالعات تجربی درباره عملکرد تحصیلی در اواخر دهه شصت قرن اخیر افزایش یافت، این موضوع با توسعه مدل های متفاوت در ارتباط با متغیرهایی شروع شد که کمابیش به تبیین عملکرد تحصیلی می پرداختند. این ساختار با استفاده از عبارت های معادل نظیر موفقیت تحصیلی، موفقیت در مدرسه یا عملکرد در مدرسه نیز مطالعه شد، وقتی ارزیابی ها در مقیاس بزرگ انجام شد تحت عنوان موفقیت تحصیلی، آموزشی یا تخصصی نام گرفت (ایدل، 2003). مطالعات درباره عملکرد تحصیلی تعریف مفهوم و عملیاتی و همچنین شناسایی عامل های شخصی، تخصصی و خانوادگی را ممکن ساخت که آن را تبیین و مشروط می کند. ساختار عملکرد تحصیلی پیچیده است زیرا عامل های زیادی وجود دارد که بر فرایند یادگیری تاثیرگذار هستند؛ شاخص یادگیری اصلی است که دانشجویان در سفر خود در آموزش رسمی طی می-کنند. این ساختار نتیجه یادگیری دانشجو نیز هست، و با مداخله آموزشی استاد رواج می یابد. این ساختار محصول تحلیلی استعداد منفرد نیست، بلکه نتیجه حاصل جمع عناصر به هم تنیده است که درون فراگیر فعال است؛ از جمله عامل های سازمانی، آموزشی، روان شناسی و اجتماعی جمعیتی (تورون، 2009). پرکاربردترین شاخص ها برای اندازه‌گیری عملکرد تحصیلی آزمون های هدفمند و پایه ها یا آزمون های عملکرد «سفارشی» هستند. برطبق نظر لاتیسا (1992)، عامل های سازمانی مربوط به ویژگی های کارکردی و ساختاری هستند که در هر سازمانی فرق دارند، و درجه تاثیرگذاری شان به ویژگی های خود دانشگاه ربط دارد: از این میان، محیط سازمان، اندازه گروه، زمان بندی کلاس. در عامل آموزشی، نقش معلم عمدتاً بر عملکرد دانشجو تاثیرگذار است: ارتباطات؛ روابط و نگرش ها به سمت دانشجویان؛ توانایی اجرای طرح ها و برنامه های دوره تحصیلی و همچنین ابعاد انگیزشی (پیج، 1990). ابعاد روان شناسی عبارتند از ویژگی های شخصیتی که می توانند با عملکرد ارتباط داشته باشند، از جمله: انگیزشی؛ اضطراب؛ عزت نفس، خودانگاره؛ و از همه مهمتر استعدادهای هوشمندانه و ذهنی (پیزارو و کرسپو 2000). در نهایت، عامل اجتماعی جمعیتی دربرگیرنده متغیرهایی به شرح ذیل است: جنسیت؛ وضعیت مالی خانوار؛ نوع مدرسه مبدا؛ سطح تحصیلی والدین و منابع فرهنگی دانشجو. مطلبی که ارتباط خاصی دارد تاثیرگذاری وضعیت اجتماعی اقتصادی و عامل های خانوادگی بر عملکرد تحصیلی است. چند بررسی در حوزه ملی و بین‌المللی این مطلب را تایید کرد. میزان تعهد به کار مدرسه، مشاغل مختلف والدین و میزان تحصیلی شان و همچنین شرایط، ساختار، محیط فرهنگی، درآمد خانواده و سبک های مراقبت از کودکان متغیرهایی هستند که، تا حد زیادی، موفقیت یا شکست دانش پژوهی دانشجو را تبیین می کنند (کاسانووا، کروز، دی لا توره، دی لا ویلا، 2005؛ جونز و وایت، 2000؛ رویز، 2001). وقتی درآمد کم است، بی ثباتی دینامیک خانواده خیلی محتمل تر خواهد بود و والدین به فعالیت های مدرسه فرزندان خود علاقه نشان نمی دهند؛ این مطلب باعث فقدان تشویق و انگیزش دانش آموز می شود که می تواند عملکرد تحصیلی اش را پایین بیاورد. با این حال، تمام متغیرهای مربوط به عملکرد تحصیلی نمی توانند تابع مداخله برای پشتیبانی از تصمیم‌گیری برای بهبود سازمان های تحصیلی است، از جمله کاهش افت تحصیلی یا نرخ شکست. درباره اهمیت شناسایی و مطالعه متغیرهایی که قابل دست کاری یا اصلاح توسط سازمان های آموزشی هستند نتیجه گیری شد؛ مدارس به ندرت می توانند بر عامل های روانی اجتماعی و اجتماعی اقتصادی دانش آموزان خود تاثیرگذار باشد، اما فرصت تحصیل متغیرها در حوزه های سازمانی و آموزشی وجود دارد که می توانند به بهبود آموزش کمک کنند (مونترو روخاس، ای.، ویلالوبوس پالما، جی. و والورده برمودز، ای.، 2007). برای این اثر، متغیرها در دانشجویان دانشکده مطالعه شد که می تواند به عملکرد تحصیلی مرتبط باشد، از جمله دوره های پذیرش دانشکده؛ شیفت های کلاسی؛ ساعت های اختصاص یافته به مطالعه؛ وضعیت اشتغال، ترجیحات خواندن و وضعیت تاهل.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  عامل های پیش بین مرتبط با عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشکده

چکیده انگلیسی

Studies on institutional, psychological, pedagogical, social, and demographic factors associated with academic performance, in particular those that emphasize variables that may be subject to interventions for institutional improvement, have become increasingly more important for universities (Tournon, 1984; Davis & Thomas, 1999, cited in Hernandez Marquez & Palomar, 2006). The purpose of this study is to identify and compare variables that might explain the academic performance of two generational cohort groups of freshmen students, enrolled in a business and social science department of a Mexican public university. The sample was composed of 364 students, representing 90% of the combined generational cohort groups, who presented the same standardized math and accounting tests. Descriptive and multiple linear regression analysis were performed. Based on the statistically significant results of the math test, the study found that the semester of entry (fall or winter) and class schedule (day or evening classes) (F = 46.3, p = .000), explain 23.4% of the variance in academic achievement. In regards to the accounting test, the semester of entry and class schedule (F = 31.4, p = .000) explain 26% of the variance. The study presents empirical evidence that can be useful for decision-making to improve educational processes in university settings.