ترجمه فارسی عنوان مقاله
گرایش به کاربرد مشوق های مالی در پروژه های ساختمانی
عنوان انگلیسی
Motivation toward financial incentive goals on construction projects
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
4992 | 2011 | 9 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Journal of Business Research, Volume 64, Issue 7, July 2011, Pages 765–773
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
واژه های کلیدی
1.مقدمه
2. چارچوب مفهومی
شکل 1: چارچوب مفهومی-انگیزه در پروژه های ساختمانی
1.2تعهد به هدف
2.2 عدالت توزیعی
3.2عدالت رویه ای
4.2 عدالت تعاملی همکار محور
3. روش
4.بحث و یافته ها
جدول 1.ویژگی های کلیدی پروژه های موردی
جدول 2.محرک های کلیدی انگیزه و فعالیت های پروژه
1.4. طراحی مشوق مالی
1.1.4 محرک انگیزشی 6: انعطاف پذیری مشوق
2.1.4 محرک انگیزه: 7: فرصت های هدف
.3.1.4 محرک انگیزه:8: توزیع پاداش
2.4 قرارداد
1.2.4 محرک انگیزه:1: تخصیص ریسک
3.4 انتخاب مناقصه
1.3.4 محرک انگیزه: 5: انتخاب ارزش محور
4.4 مدیریت طراحی و ساخت و ساز
1.4.4 محرک انگیزه: دخالت در طراحی
4.5. مدیریت رابطه
1.5.4 محرک انگیزه:2: کار آینده
شکل 2: چارچوب مفهومی اصلاح شده –انگیزه در پروژه های ساختمانی
2.5.4: محرک انگیزه 3: کارگاه های رابطه
5.نتیجه گیری ها
واژه های کلیدی
1.مقدمه
2. چارچوب مفهومی
شکل 1: چارچوب مفهومی-انگیزه در پروژه های ساختمانی
1.2تعهد به هدف
2.2 عدالت توزیعی
3.2عدالت رویه ای
4.2 عدالت تعاملی همکار محور
3. روش
4.بحث و یافته ها
جدول 1.ویژگی های کلیدی پروژه های موردی
جدول 2.محرک های کلیدی انگیزه و فعالیت های پروژه
1.4. طراحی مشوق مالی
1.1.4 محرک انگیزشی 6: انعطاف پذیری مشوق
2.1.4 محرک انگیزه: 7: فرصت های هدف
.3.1.4 محرک انگیزه:8: توزیع پاداش
2.4 قرارداد
1.2.4 محرک انگیزه:1: تخصیص ریسک
3.4 انتخاب مناقصه
1.3.4 محرک انگیزه: 5: انتخاب ارزش محور
4.4 مدیریت طراحی و ساخت و ساز
1.4.4 محرک انگیزه: دخالت در طراحی
4.5. مدیریت رابطه
1.5.4 محرک انگیزه:2: کار آینده
شکل 2: چارچوب مفهومی اصلاح شده –انگیزه در پروژه های ساختمانی
2.5.4: محرک انگیزه 3: کارگاه های رابطه
5.نتیجه گیری ها
ترجمه کلمات کلیدی
مشوق های مالی - ساخت و ساز - قردادها - انگیزش - پروژه ها
کلمات کلیدی انگلیسی
ترجمه چکیده
ناظران صنعت ساختمان از کاربرد مشوق های مالی به عنوان ترویج دهنده های انگیزه و تعهد در پروژه ها حمایت میکنند. با وجود این، شواهد تجربی کمی در ارتباط با میزان ثمربخشی این مشوق ها وجود دارد. کدام عوامل به عنوان محرک انگیزه در پروژه های ساختمانی عمل می کنند؟ در این مقاله دلایل تحریک شدن مشارکت کننده های پروژه ساختمانی برای دنبال کردن اهداف تشویقی اختیاری را با بهره گرفتن از چهار مطالعه موردی استرالیایی، بررسی میکنیم. نتایج به دست آمده نشان دهنده نقش حیاتی روابط پروژه و شرایط منصفانه قرارداد در تقویت کردن میزان ثمربخشی مشوق های مالی هستند. در زمینه پروژه های ساختمانی، در این مطالعه نشان می دهیم مشوق های مالی در مقایسه با طرح های تقویت رابطه اهمیت کمتری برای ایجاد انگیزه و بهبود عملکرد دارند. این یافته غیر منتظره است و پیامدهایی برای طراحی استراتژی های تدارکات پروژه دارد. این نتایج نشان می دهند چنانچه مشتری های پروژه اهمیت کیفیت رابطه بین مشارکت کننده ها را نادیده بگیرند، تأثیر مشوق های مالی به خطر خواهد افتاد.
ترجمه مقدمه
پروژه های ساختمانی شکل دهنده محیط مصنوعی هستند که در آن افراد زندگی و کار می کنند. این محیط معمولاً به عنوان مهم ترین دارایی یک کشور از لحاظ مالی و اقتصادی در نظر گرفته میشود. در کشورهای توسعه یافته، حدود 95 درصد مردم در این محیط ها کار می کنند و تقریباً 80 درصد GDP کشور نیز در این مکآنها تولید میشود (Newton,2009). عملکرد پروژه های ساختمانی و مدیریت مادام العمر دارایی های ساخته شده بر روی بهره وری، قدرت رقابتی، کیفیت زندگی و پایداری بوم شناختی یک کشور تأثیرگذار هستند (Newton,2009). با وجود این، بسیاری از کشورها با چالش های مهمی از لحاظ عملکرد پروژه های ساختمانی و دارایی های ساخته شده روبرو هستند (Manseau,Seaden,2001)
کاربرد مشوق های مالی در پروژه های ساختمانی به عنوان یکی از روش های کلیدی برای بهبود دادن نتایج محیط در نظر گرفته میشود. مشوق های مالی معمولاً در پروژه های ساختمانی به منظور ایجاد انگیزه برای دستیابی به اهدافی فراتر از سطح کسب و کار مرسوم (BAU) استفاده میشوند و فرصتی برای پیمانکار فراهم میکنند تا در صورت دست یابی به عملکرد عالی در محیط کار، حاشیه های سود بالاتری حاصل شود.BAU شامل حداقل نیازمندی های ضروری است که باید تحت قرارداد ساخت و ساز برآورده شوند. اهداف اختیاری شامل اهداف سطح بالاتری میشوند که فراتر از حداقل نیازمندی های BAU بوده و توسط مشتری ها تعیین میشوند. هدف از کاربرد مشوق های مالی، افزایش راندمان و بهره وری پروژه ها از طریق ایجاد انگیزه برای تلاش بیشتر و هوشمندانه تر در جهت دست یابی به اهداف تعریف شده است (Sliwka,2003). در قراردادهای ساختمانی سه نوع مشوق های مالی مورد استفاده قرار می گیرند (Bower,2002).
1. مشوق های مرتبط با اشتراک گذاری پس اندازها که در آن صرفه جویی های انجام شده در هزینه ها بر اساس یک توافق بین مشتری و پیمان کار تقسیم میشوند؛
2. مشوق های زمانی که بر اساس آنها پاداشی برای تکمیل زودهنگام پروژه برای پیمانکار در نظر گرفته میشود.
3. در نظر گرفتن جوایزی برای عملکرد فنی، بدون در نظر گرفتن مشوق های هزینه و زمان بندی. یک برنامه اعطای جایزه عملکردی را میتوان برای دامنه گسترده ای از حوزه های عملکردی مانند کیفیت و قابلیت های کارکردی در نظر گرفت.
پیچیدگی زنجیره تأمین محصولات ساختمانی یکی از چالش های مهم در مقابل استفاده از مشوق های مالی در جهت ایجاد انگیزه در بین تیم های پروژه است. پروژه های ساختمانی به صورت یک مجموعه متحد پدیدار نمی شوند. در این پروژه ها روابط از هم گسیخته بین طرف های قرارداد، عدم انطباق اهداف و رفتارهای ریسک گریز قابل مشاهده هستند (Rahman,Kumaraswamy,2004). به طور مشابه، محیط های کاری خصمانه و رقابتی در صنعت ساختمان به عنوان یکی از موانع اصلی در مقابل رشد دائمی و توسعه نوآوری های جدید در نظر گرفته میشوند (Anderson,2004). بنا براین، نه تنها مشوق های مالی برای تقویت کردن انگیزه ها در سطح فردی و سازمانی ضروری هستند، بلکه برای ارتقای انگیزه یکپارچه بین تیم های پروژه ای که به شدت به یکدیگر وابسته بوده و از لحاظ قراردادی نسبت به هم مستقل هستند نیز به این مشوق ها نیاز خواهیم داشت. این تیم ها شامل بازیگران مختلفی مانند پیمانکاران، طراحان و عرضه کننده هایی هستند که در یک موقعیت یک باره جمع آوری شده اند و فرصت زیادی برای توسعه دادن روابط بین آنها در طول زمان وجود ندارد.
دشواری در ارزیابی عملکرد تیم های وابسته میتواند مشکلات را افزایش دهد، زیرا ممکن است تمایز دادن نتایج فردی از نتایج گروهی امکان پذیر نباشد (Howard,2002). بنا براین، مشوق های مالی تیمی برای پروژه های ساختمانی که دارای سطوح بالایی از وابستگی متقابل کاری و ترتیبی هستند، مناسب خواهند بود. مدل تولید چند شرکتی به کار گرفته شده در پروژه های ساختمانی میتواند این وابستگی متقابل را شکل دهد.
فرض این تحقیق آن است که عوامل اشاره شده، محیطی منحصر به فرد برای کاربرد مشوق های مالی خلق میکنند. در منابع مرتبط با مشوق های مالی که در زمینه فرایندهای روانی فردی (Adams,1963؛Bandura,1986) یا انگیزه شغلی کارمندان در سطح سازمان (Hackman,Oldham,1980؛Katzell,Thommpson,1990) انجام شده اند، تفاوت هایی ببین محیط های پروژه گزارش شده است. در این تحقیق ابعاد جدیدی به منابع قبلی اضافه می کنیم.
مفسران اکادمیک و کسب و کار به طور مکرر ادعا کرده اند که مشوق های عملکردی میتوانند نتایج پروژه را برای مشتری های اصلی و عاملان خود (مشاوران و پیمانکاران) بهبود دهند (Bower,2002؛Howard,1997). برای مثال، در گزارش های صنعت ساختمانی استرالیا ادعا شده است در رویکردهای تدارکاتی که در آنها ساز وکارهای تشویقی منصفانه ای برای همه تیم های پروژه به کار گرفته شده باشد، بهبود دادن عملکرد صنعت و پروژه امکان پذیر خواهد شد (Kenley,20؛AEGIS,1998). در یکی از مطالعات اخیر نشان داده شد در صورت دسترسی داشتن به اطلاعات مناسب، مشتری های ساختمانی استرالیا قابلیت لازم برای توسعه چنین استراتژی هایی را دارند (Manley,2006)
با وجود مزایای اشاره شده برای مشوق های مالی، تاکنون مدیران پروژه اطلاعات ساختمانی کافی در ارتباط با نحوه پیاده سازی مؤثر این مشوق ها را در اختیار نداشته اند. اگرچه در کارهای قبلی اهمیت مشوق های تیمی و صلاحیت مشتری مورد تاکید قرار گرفته است، هیچ بررسی دقیقی بر روی نحوه پیاده سازی کردن این تغییرات برای دست یابی به حداکثر مزایا انجام نشده است. مشتری های صنعتی در استرالیا هنوز در مورد ثمربخش بودن مشوق های مالی و فقدان درکی مناسب از عوامل تعیین کننده کارایی این مشوق ها، نگران هستند. در واقع، تحقیقات تجربی کمی در مورد تأثیر این مشوق ها بر روی انگیزه و عملکرد در زمینه پروژه های ساختمانی انجام شده است؛Bresnen و Marshall (2000) یک استثنای مهم است.Bresnen و Marshal اشاره می کنند در منابع معمولاً رابطه بین سیستم های تشویقی و عملکرد بسیار ساده انگارانه توصیف میشود. آنها بر روی نیاز برای بررسی بیشتر دینامیک سازمانی و بین سازمانی در زمینه مشوق های مالی در پروژه های ساختمانی تاکید می کنند.
در این مقاله سعی می کنیم عوامل تحریک کننده مشارکت کننده های ساختمانی برای دنبال کردن اهداف تشویقی اختیاری در پروژه ها را بررسی کنیم و از این بعد از آنها با نام محرک های انگیزه نام برده و کار خود را بر اساس چهار پروژه ساختمانی مقیاس بزرگ استرالیا که مشوق های مالی در بندهای قراردادی خود در نظر گرفته اند، انجام می دهیم. نتایج به دست آمده نشان می دهند بدون دست یابی به درکی دقیق از زمینه کاربردی مشوق های مالی، ممکن است این مشوق ها تأثیر مخربی بر روی انگیزه افراد نسبت به پیروی از اهداف اختیاری در پروژه داشته باشند. به طور ویژه، نتایج به دست آمده نشان می دهند چنانچه مشتری های ساختمانی بر روی شکل دادن روابط تیمی مؤثر در پروژه تمرکز کنند، مشوق های مالی تأثیر مثبت تری بر روی انگیزه افراد خواهند داشت.