دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 31601
ترجمه فارسی عنوان مقاله

اختلال مزمن و بلندمدت پانیک – یک مطالعه 11 ساله

عنوان انگلیسی
The long-term course of panic disorder—an 11 year follow-up
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
31601 2003 10 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Journal of Anxiety Disorders, Volume 17, Issue 2, 2003, Pages 223–232

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

واژه های کلیدی

1. مقدمه

2.روش

2.1. موضوعات و روش ها

2.2. روش های ارزیابی 

2.3. تجزیه و تحلیل های آماری 

3. نتایج 

3.1. مصاحبه دوباره و مدت زمان پیگیری   

3.2. مشخصات دموگرافیک و بالینی 

3.3.  نتیجه 1

جدول 1 – میانگین مقادیر اجتناب فوبیک، ناتوانی در کار، ناتوانی در زندگی خانوادگی/ خانه ، ناتوانی در زندگی/ اوقات اجتماعی در ابتدای بیماری و پس از درمان (24 = N و 18 برای ناتوانی در کار) 

3.3.1. تشخیص

3.3.2. درمان 

شکل 1. درصد بیماران با حملات پانیک، اجتناب فوبیک، ناتوانی های صفر یا خفیف در ابتدای درمان یا پس از درمان (24 = N و 18 برای ناتوانی در کار؛ یک ماه قبل از ارزیابی)

3.3.3. حملات پانیک

3.3.4. اجتناب فوبیک

3.3.5. ناتوانی ها 

3.4. نتیجه 2: مقیاس طولی 

3.4.1. بهبودی 

3.4.2. قصد خودکشی

4. بحث 

سپاسگزاری ها 
ترجمه کلمات کلیدی
اختلال هراس - معلولیت - اجتناب از ترس -
کلمات کلیدی انگلیسی
Panic disorder; Disabilities; Phobic avoidance; Long-term course; Follow-up
ترجمه چکیده
زمینه: هدف از این مطالعه ارزیابی اختلال مزمن و بلندمدت پانیک در یک دوره 11 ساله می باشد. روش: 30 نفر بیمار مبتلا به اختلال پانیک DSM-III-R که به طور متوسط به مدت 6 سال از این اختلال رنج می بردند و به مدت 8 هفته تحت درمان دارویی قرار گرفته، 11 سال پس از درمان در مطالعه ما شرکت کرده بودند. در ابتدا از ابزارهای یکسانی برای ارزیابی تعداد حملات پانیک و سطح ناتوانی ایجاد شده توسط حملات استفاده گردید. دوره بهبودی بیماری با ارزیابی و طراحی نمودارهای طولی در مطالعه مدنظر قرار گرفتند. نتایج: بیماران مطالعه ما در حقیقت پس از 11.3 سال تحت مصاحبه قرار گرفتند. با وجود این که تمامی این بیماران از حملات پانیک رنج برده بودند، اما این حملات در برخی از آنان بسیار شدید بود و 66.7% از آن ها پس از بهبودی دچار حمله پانیک نشده بودند. در طول فرآیند درمان نیز 87.5% دچار حمله پانیک نشده بوده و 54% تنها اضطراب فوبیک خفیفی را نشان داده بودند. در محل کار و یا در میان خانواده، 90% از افراد دارای ناتوانی های خفیفی شده بودند، اما این درصد در زندگی اجتماعی دارای درصد کمتری بود (67%). 33% از بیماران به با توجه به معیارهای درمانی، به طور کامل بهبود یافته بودند. نتیجه گیری: اختلال پانیک یک اختلال مزمن و حاد نمی باشد. مطالعات ما بر طبق یک دوره یازده ساله نشان داد که حملات پانیک و ناتوانی بیماران تا حد زیادی بهبود یافته و قطع این حملات و بهبودی کامل نیز امکان پذیر است.
ترجمه مقدمه
اختلال پانیکیک اختلال مزمن است که میزان شیوع آن مابین 1.5 و 3.5 درصد می باشد (انجمن روان پزشکی آمریکا، 1994). علیرغم این که مشکلات بالینی، بیولوژیک و درمان این بیماری به صورت گسترده ای مورد مطالعه قرار گرفته است، با این وجود دانش علمی بلندمدت در مورد اختلال پانیک و پیش بینی نتایج آن هنوز هم ناکافی و کم است. با توجه به این که این اختلال باعث رنج و ناتوانی قابل ملاحظه در فرد می شود از این رو، ناکافی بودن مطالعات و پژوهش ها در این رابطه یک معضل بزرگ می باشد (لئون، شار، پورترا و کلمن، وایسمن، اوولت، جانسون و گرین والت، 1991). تاکنون هیچ گونه مطالعاتی بر روی افراد مبتلا به پانیک پس از درمان انجام نشده است و پیگیری های کافی در این زمینه انجام نشده است، اما برخی داده ها مربوط به نمونه های بالینی این اختلال به بدست آمده اند که به ارزیابی بلندمدت آن می پردازند. به طور گسترده ای ادعا شده است که اختلال پانیک یک وضعیت پیش رونده و بی انتهاست که توسط مطالعات تجربی و بالینی تا حدودی پشتیبانی می گردد. مطالعات قبلی DSM-III نشان می دهند که اکثر بیماران پس از گذشت چند سال درمان علائم بهبودی نشان می دهند (مارکس و لدر، 1973؛ نویس، کلانسی، هوئن و اسلایمن، 1980). در یک مطالعه انجام شده بر اساس 16 گزارشات پیگیری شده از بیماران در خصوص DSM-III، از معیارهای متعددی بر روی حداقل 1 سال درمانی استفاده شد که نتایج حاکی از این بود که 54% از بیماران بدون ناراحتی قبلی بودند، 31% از استرس فوبیا رهایی یافته بودند و 50% نیز هیچ گونه اختلالات ناتوانی و عملکردی نداشتند. به عبارت دیگر، بین 46 تا 69 درصد از آن ها هنوز دارای علامت های ضعیفی از این اختلال بودند (روی – برونی و کاولی، 1995). کاسچینگ و همکاران (1995) با توجه به بزرگ ترین و طولانی ترین مطالعه (6-2 سال، میانگین 4 سال) انجام شده که تاکنون منتشر شده است گزارشاتی را ارائه کردند که در آن 423 بیمار که تحت درمان های مختلف دارویی قرار داشتند مورد ارزیابی قرار گرفتند (بالنگر و همکاران، 1988؛ پژوهش بین المللی افسردگی و اضطراب، مرحله دوم، 1992). یافته های اصلی بدین صورت بودند که 61% از بیماران هنوز در معرض حملات ناگهانی پانیک قرار داشتند (یعنی 39% از آن ها بدون پانیک بودند)، در حالی که تعداد کمی نیز از استرس فوبیا یا ناتوانی در حوزه های مختلف رنج می بردند – یک تفکیک متمایز کننده بین فرکانس های حمله پانیک و سایر نتایج حاصل از آن. چندین نوع پیش بینی نیز در این رابطه انجام شده است، از جمله زیر مجموعه های اختلال پانیک (بدون عارضه، محدودیت اجتنابی فوبیا، محدودیت گسترده فوبیا) و هبستگی های محوری I و II (افسردگی و اختلالات شخصیتی) (کاسچینگ و امبرینگ، 1998؛ روی – برونی و کاولی، 1995). از آن جا این یافته ها مربوط به پیگیری های کوتاه مدت و چندساله در مورد بیماران مبتلا به اختلال پانیک می باشند، از این رو بسیار قابل توجه هستند. شار (1996) به این نتیجه رسیده است که نتایج مطالعات بلندمدت که دوره های مختلف و گسترده ای را پوشش می دهند، به شدت مورد نیاز پژوهشگران می باشند. پژوهش حاضر شامل چندین دوره پیگیری گسترده است. ما در این مطالعه گزارشات مربوط به دوره های پس از درمان بیماران مبتلا به پانیک را ارائه می کنیم و مزیت اصلی آن نیز این است که یک دوره 11 ساله را شامل می شود و ضعف نسبی آن کوچک بودن نمونه های آن است که از 30 بیمار تشکیل شده است.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  اختلال مزمن و بلندمدت پانیک – یک مطالعه 11 ساله

چکیده انگلیسی

Background: The purpose of this study was to assess the naturalistic long-term course of panic disorder over a period of 11 years. Method: Thirty DSM-III-R panic disorder patients, who had suffered from panic disorder for 6 years on average and who had taken part in an 8-week multicenter drug trial, were included in the intent-to-follow-up group to be reinterviewed 11 years after the end of the trial. At baseline and at follow-up the same instruments were used to assess frequency of panic attacks, level of phobic avoidance, and disabilities. Treatments received during the follow-up period and attempted suicides were assessed with a structured interview. Periods of well-being during the follow-up period were elicited retrospectively with a specifically designed longitudinal chart. Results: Twenty-four patients could actually be reinterviewed after 11.3 years. While at baseline all patients had suffered from panic attacks and had been severely disabled on a number of measures, 66.7% had no panic attack during the year before follow-up. During the month before follow-up 87.5% had no panic attack, and 54% showed no or only mild phobic avoidance. In the areas of work and family life 90% showed no or only mild disabilities, whereas in the area of social life this percentage was lower (67%). Thirty-three percent of the patients were completely remitted according to a composite remission criterion. Conclusions: Panic disorder is not a uniformly chronic and progressing disorder. Over a period of 11 years there is a good chance of recovery from panic attacks and disabilities, and full remission is also possible.

مقدمه انگلیسی

Panic disorder is a frequent disorder with lifetime prevalence rates ranging between 1.5 and 3.5% (American Psychiatric Association, 1994). While clinical, biological, and treatment issues have been extensively studied, scientifically based knowledge about the long-term course of panic disorder and the predictors of outcome are still scanty. This is deplorable since it has been shown that panic disorder generates considerable suffering and disabilities (Leon, Shear, Portera, & Klerman, 1992), as well as enormous costs in the general health care system (Klerman, Weissman, Ouellette, Johnson, & Greenwald, 1991). No follow-up studies of persons diagnosed in population surveys as suffering from panic disorder have been carried out so far, but some data are available on the long-term course of the disorder in clinical samples. The widely held assumption that panic disorder is a progressing and unremitting condition seems to be only partly supported by such long-term empirical studies of clinical populations. Pre-DSM-III studies show that, after many years, a majority of patients experience symptomatic improvement despite absence of complete remission (Marks & Lader, 1973; Noyes, Clancy, Hoen, & Slymen, 1980). In a review of 16 follow-up studies carried out in the DSM-III era, covering a minimum period of 1 year and using multiple outcome criteria at follow-up, an average of 54% of patients were panic-free, 31% showed a remission of phobic avoidance, and 50% had no functional impairment. In other words, however, between 46 and 69% were still symptomatic or impaired (Roy-Burne & Cowley, 1995). Katschnig et al. (1995) have reported about the largest and longest (2–6 years, median 4 years) follow-up study published so far, in which 423 patients were included, who had originally participated in one of two large international multicenter drug trials (Ballenger et al., 1988 and Cross-National Collaborative Panic Study Second Phase Investigators, 1992). The main finding was that 61% of all patients were still experiencing at least occasional panic attacks at follow-up (i.e., 39% were panic-free), while far fewer suffered from phobic avoidance or disabilities in various life domains—a remarkable dissociation between panic attack frequency and other outcomes. A few potential predictors of outcome have been identified so far, including subtypes of panic disorder (uncomplicated, limited phobic avoidance, extensive phobic avoidance) and Axis I and II comorbidity (depression and personality disorders) (Katschnig & Amering, 1998 and Roy-Burne & Cowley, 1995). While these findings are of interest, they relate to rather short follow-up periods of a few years at the most. Shear (1996) has consequently pointed out that long-term outcome studies covering extensive periods are “desperately needed.” The present study covers such an extensive follow-up period. We report on a naturalistic follow-up study of panic disorder patients, with the advantage, that it covers an 11-year period, and the relative disadvantage of a rather small sample size of 30 patients.