دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 493
ترجمه فارسی عنوان مقاله

توسعه‌ی یک راهبرد تصمیم‌گیری برای بهبود کارایی BPR

عنوان انگلیسی
Development of a decision-making strategy to improve the efficiency of BPR
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
493 2009 15 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Expert Systems with Applications, Volume 36, Issue 2, Part 2, March 2009, Pages 3248–3262

فهرست مطالب ترجمه فارسی

چکیده

1. مقدمه

2. پیش‌زمینه

3. فرایند باز طراحی

4. معیارها برای راهبرد تصمیم‌گیری

4.1.کاوش معیار «محبوبیت»

2.4. کاوش معیار «مؤلفه» 

3.4. کاوش معیار «تأثیرگذاری»

4.4. کاوش معیار «هدف»

5.4. کاوش معیار «ریسک»

5. استفاده از AHP به‏عنوان روش چندمعیاری

1.5. فاز ۱: ایجاد فرایندی سلسله‌مراتبی برای مسئله‌ی تصمیم

2.5. فاز ۲ و ۳: مقایسه‌ی دو به دوی هر ساختمان عوامل سطح سلسله‌مراتبی و برآورد بار مربوطه بین عوامل هر دو سطح مجاور

1.2.5بررسی اهمیت نسبی معیارها به هدف جهانی 

2.2.5. ارزیابی اهمیت مرتبط شاخص‌ها به معیارها

3.2.5. ارزیابی اهمیت مرتبط جایگزین‌ها به شاخص‌های هر معیار

1.3.2.5. محبوبیت

2.3.2.5. مؤلفه‌ها

3.3.2.5. تأثیرگذاری 

4.3.2.5.هدف

5.3.2.5. خطر

3.5. فاز 4: تجمیع وزن‏های مرتبط سطوح مختلف سلسله‏مراتب برای فراهم کردن طبقه‏بندی جایگزین‏های تصمیم

6. مطالعه‌ی موردی

1.6. هدف (های) این پروژه

2.6. ریسک (های) این پروژه

3.6. نتایج

7. کارهای مرتبط

8. نتیجه‌گیری

ترجمه کلمات کلیدی
طراحی مجدد فرایند کسب و کار - چند معیاره - تصمیم گیری - بهترین شیوه ها - مقالات مهندسی مجدد فرایندهای کسب و کار - مدل های تصمیم گیری
کلمات کلیدی انگلیسی
ترجمه چکیده
این مقاله برای پشتیبانی برآورد و انتخاب از یک لیست اصول کلی بهبود فرایند کاری، راهبردی را برای پیاده‌سازی بازطراحی فرایند کسب‌و‌کار (BPR) پیشنهاد می‌کند. پشتوانه‌ی آن با روش چندمعیاری فرایند واکاوی سلسله‌مراتبی (AHP) و پژوهش قبلی ما در مورد محبوبیت و تأثیرگذاری مجموعه‌ای از بازطراحی‌ها با عنوان «اقدامات برتر» شکل گرفته است. با استفاده از AHP یک طبقه‌بندی برای بهترین جهت‌دهی بازطراحی فرایندی خاص مشتق کردیم. شاخص‌هایی همچون محبوبیت، تأثیرگذاری، اهداف و ریسک‌های پیاده‌سازی BPR در نظر گرفته شده‌اند. یک نمونه‌ی موردی برای نشان دادن عملی بودن روش و سودمندی آن در این مقاله گنجانده شده است.
ترجمه مقدمه
یکی از تأکیدها در بررسی گسترده‌ی مدیران ارشد کاری این است که بازطراحی فرایند کاری (BPR) تقریباً به همان اندازه‌ی آغازش در اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ محبوبیت دارد (ریگبای و بیلودیو، ۲۰۰۵). علی‌رغم علاقه‌ی مداوم در مورد این رویکرد برای بازنگر‌ی ساختارهای فرایند موجود با در نظر گرفتن فرصت‌هایی که IT فراهم می‌کند، ابزارهای واکاوی اندکی برای پشتیبانی بازطراحی واقعی یک فرایند کاری وجود دارد (نیسن، ۱۹۹۸). هدف پژوهش ارائه شده در این مقاله توسعه‌ی ابزاری است که پشتیبانی کارورهای فرایند تصمیم‌گیری بکار می‌گیرند تا برنامه‌ای جدید و بهبودیافته را برای فرایند کاری مطرح کنند. این هدف با مشاهده‌ی کلی‌تری مرتبط است که BPR اغلب منجر به نتایج دلخواه نمی‌شود، زیرا این موضوعی وقت‌گیر و پرهزینه با نتایجی غیرقابل پیش‌بینی است. این گونه استدلال شده است که نیازی مشخص برای پیشرفت خود فرایند بازطراحی وجود دارد (هوفاکر و وتشرا، ۲۰۰۱؛ نیسن، ۱۹۹۸؛ ریجرز، ۲۰۰۳). هدف ابزار تصمیم‌گیری که در این مقاله توضیح داده شده این است که: (۱)‌ افزایش کارایی خود فرایند بازطراحی و (۲) منتهی شدن به ارزیابی نظام‌مندتر فرصت‌‌های پیشرفت. در پژوهش قبلی (لیام منسر و ریجرز، ۲۰۰۵، ۲۰۰۷؛ ریجرز و لیام منسر، ۲۰۰۵) تلاش خود برای دستیابی به هدف ثانویه از طریق شناسایی، اعتبارسنجی و کاربرد مجموعه‌ای به اصطلاح « اقدامات برتر» را منتشر کردیم. در این متن اقدام برتر سلسله‌مراتبی مشتق شده از رویارویی‌های موفق به عملکرد فرایند پیشرفت است که احتمالاً نیازمند مطابقت ماهرانه‌ای برای بکارگیری در محیطی عینی باشد. برای مثال، به جای استفاده از فایلی کاغذی که رسیدگی فایل‌ها را به صورتی پشت سر هم آسان می‌کند (یعنی پرونده کاغذی از یک مأمور اجرا به مأمور اجرایی دیگر می‌رسد)، ممکن است استفاده از فایل الکترونیکی برای سرعت بخشیدن به کار در نظر گرفته شود، چرا که افراد می‌توانند بطور هم‌زمان روی کپی‌های الکترونیک خود کار کنند. مجموعه‌ی پیشنهاد شده‌ی اقدامات برتر ممکن است برای ساختن فصل‌های بازطراحی با متخصصان کاری استفاده شود، همان‌طور که ما برای مثال در مورد بازطراحی روندی پذیرشی در محیط مراقبت سلامت روحی انجام دادیم (جانسن - ویولرز و ریجرز، ۲۰۰۶). هر یک از اقدامات برتر توسط تمام شرکت‌کنندگان با اطلاق‌پذیری و متعاقب بودن خودش منوط به ارزیابی عملکرد کامل‌تری با شبیه‌سازی مدل‌های فرایند در نظر گرفته شده بود. اگرچه این رویکرد ساختاری به صورتی که BPR اغلب انجام می‌شود بهبود می‌یابد، اما با این منطق که یک رویکرد مستلزم زمان و تلاش قابل‌ملاحظه‌ای از تمامی شرکت‌کنندگان برای انجام پروژه است هنوز مشکل‌ساز باقی می‌ماند. ابزار توصیف شده در این مقاله هنوز گستره‌ی در نظر گرفتن مجموعه‌ای از اقدامات برتر بازطراحی را ترویج می‌دهد، اما کارایی فرایند BPR را با طبقه‌بندی کارامد مجموعه‌ای از مناسب‌ترین اقدامات برای موردی خاص نیز برآورده می‌کند. چنین نتیجه‌ای می‌تواند همچون یک «آغازگر» برای بازطراحی تیم مشارکت‌کننده و سرعت بخشیدن به فرایند بازطراحی عمل کند. جایی که عمدتاً الگوریتم‌های هوش مصنوعی استفاده شده‌اند عوامل دیگری در این زمینه دخیل هستند. استدلال موردی و قوانین استنتاج مثال‌هایی از چنین رویکردهایی هستند (مین، کیم، کیم، مین و کو، ۱۹۹۶ را ببینید). با این حال، اکثر این شرکت‌کنندگان مستلزم جمع‌آوری مجموعه‌ی زیادی از موارد موفق یا فقط برآورده ساختن فرایندهای خاصی برای صنعت داده شده یا بخش خدمات هستند.‌ یک استثنا در این زمینه پژوهش نیسن (نیسن، ۱۹۹۸) است که هدف آن شناسایی نقاط ضعف در طراحی فرایند داده شده با استفاده از الگوریتم‌های مختلف متریک و اختصاص‌یافته است. اگرچه هدف این پژوهش قابل مقایسه با پژوهش ماست، همان‌طور که در بخش مربوطه توضیح خواهیم داد، رویکرد ما به کلی متفاوت است (بخش ۷ را ببینید). در باقی این مقاله، بخش ۲ پیش‌زمینه‌ی ضروری برای این مقاله را در فرم مروری از پژوهش قبلی‌مان بدست خواهد داد. بخش ۳ توصیفی سطح بالا و مشارکت ابزارمان و به ویژه نحوه‌ی کمک به بهبود اقدامات طراحی معمول را ارائه می‌کند. ‌بخش ۴ به معرفی جنبه‌ها یا شاخص‌های مختلفی می‌پردازد که باید در نظر گرفته شوند که کدام تصمیم‌گیری در موقعیتی عینی اقدام برتر است. بخش ۵ AHP را به‌عنوان روش تصمیم‌گیری چندمعیاری انتخابی برای این مطالعه معرفی می‌کند و راهبردی را برای پیاده‌سازی BPR با استفاده از AHP ایجاد می‌کند. ‌بخش ۶ یافته‌های ما را در مطالعه‌ی موردی یک شهرداری هلندی بکار می‌گیرد. بخش ۷ مروری بر کارهای مرتبط است. در نهایت، بخش ۸ به نتیجه‌گیری‌های ما و پژوهش‌های آینده می‌پردازد.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  توسعه‌ی یک راهبرد تصمیم‌گیری برای بهبود کارایی BPR

چکیده انگلیسی

To support the efficient appraisal of and selection from a list of generic business process improvement principles, this paper proposes a strategy for the implementation of business process redesign (BPR). Its backbone is formed by the analytic hierarchy process (AHP) multicriteria method and our earlier research into the popularity and impact of a set of redesign “best practices”. Using AHP, we derive a classification of most suitable directions for a particular process to be redesigned. Criteria such as the popularity, the impact, the goals and the risks of BPR implementation are taken into account. A case study is included to demonstrate the method’s feasibility and effectiveness.

مقدمه انگلیسی

One of the highlights in a large survey among senior business managers is that business process redesign (BPR) is almost as popular again as it was in the beginning of the 1990s (Rigby & Bilodeau, 2005). Despite the continued interest in this approach to rethink existing process structures considering the opportunities that IT provides, few analytical tools exist to support the actual redesign of a business process (Nissen, 1988). The aim of the work as presented in this paper is to develop a tool that supports the decision-making process practitioners apply to come up with a new, improved plan for a business process. This aim links up with a more general observation that BPR often does not lead to the desired results, because it is a time-consuming and costly affair with unpredictable results. It has been argued that there is a clear need to improve the redesign process itself (Hofacker and Vetschera, 2001, Nissen, 1988 and Reijers, 2003). The goal of the decision-making tool that is described in this paper is to: (i) increase the efficiency of the redesign process itself, and (ii) to lead to a more systematic evaluation of improvement opportunities. In earlier work (Limam Mansar and Reijers, 2005, Limam Mansar and Reijers, 2007 and Reijers and Limam Mansar, 2005), we published on our efforts to attain the second goal through the identification, validation, and practical use of a set of so-called “best practices”. In this context, a best practice is a general heuristic derived from earlier successful encounters to improve process performance, which may need skilful adaptation to be applied in a concrete setting. For example, instead of using a paper file which favors processing in a sequential way (i.e. the physical document is passed from one executor to the other), the use of an electronic file may be considered to speed up the work, as people can work concurrently on their own electronic copies. The proposed set of best practices may be used to structure the redesign sessions with business professionals, as we did, for example, for the redesign of an intake procedure in a mental health-care setting (Jansen-Vullers & Reijers, 2006). Each best practice was considered by all participants on its applicability and subsequently subjected to a more thorough performance evaluation by simulating the process models. But even though this structured approach improves upon the often intuitive way that BPR is carried out, it remains problematic in the sense that such an approach requires considerable time and efforts from all participants to carry out the project. The described tool in this paper still fosters the systematic breadth of considering a set of redesign best practices, but it also addresses the efficiency of the BPR process by efficiently classifying a set of most appropriate best practices for a specific case. Such a result may serve as a “kick-start” for the redesign team involved, speeding up the redesign process. There have been other contributions in this field where mainly artificial intelligence algorithms have been used. Case-based reasoning and inference rules are examples of such approaches (see e.g. Min, Kim, Kim, Min, & Ku, 1996). However, the majority of these contributions require the gathering of a large set of successful cases or address only specific processes for a given industrial or service sector. An exception is the work of Nissen (Nissen, 1988) that aims to detect weaknesses in a given process design by using various metrics and dedicated algorithms. Although the aim of this work is comparable to ours, the approach is completely different, as will be discussed in our related work section (see Section 7). In the remainder of this paper, Section 2 will give the necessary background for this paper in the form of an overview of our earlier work. Section 3 gives a high-level description and contribution of our tool and specifically how it may help to improve upon common design practice. Section 4 deals with introducing the different aspects or criteria that should be taken into account when deciding which best practice should be implemented in a concrete situation. Section 5 introduces AHP as the multicriteria decision-making method chosen for this study and builds up the strategy for the implementation of BPR using AHP. Section 6 applies our findings to the case study of a Dutch municipality. Section 7 is a review of related work. Finally, Section 8 provides our conclusions and future work.

نتیجه گیری انگلیسی

This paper presented a decision-making method based on AHP to support practitioners in the field of BPR to choose appropriate best practices to enhance processes. It is important to emphasize that this work supports business process redesign where process improvement is the goal as opposed to a clean slate approach to redesign. In that context, the main contribution of this paper is twofold. Firstly, it presents a new approach to business process redesign (refer to Section 3 and Fig. 1). This approach aims at shortening the time practitioners will spend discussing the usefulness of best practices and at providing them with a much clearer appreciation of best practices importance and impact. Secondly, it synthesizes all important criteria for selecting best practices, introducing the goal and risks of the examined projects. This forces the redesign team to reflect on the conditions in which the redesign is conducted. Secondly, the presented parameterization and application of the AHP algorithm to select best practices for a specific redesign project is a further step towards the development of a decision-making strategy for BPR. Based on earlier work of ourselves and others, we came up with substantiated comparisons and weights of the tables that are used in the appraisal of AHP. Although some values were derived in previous papers (Limam Mansar and Reijers, 2005, Limam Mansar and Reijers, 2007, Mansar et al., 2006 and Reijers and Limam Mansar, 2005), they were not presented or organized in such a way that it would clearly indicate how they can be used by practitioners. Despite the well-known disadvantage of AHP in terms of effort required to rate criteria and options, the rating is really restricted to defining the relative weights for the indicators of the goal and the risk criteria only (equivalent to filling the values of Fig. 6 and Fig. 7). Also, the use of AHP in the presented method should be seen in the light of a more rational approach towards BPR, attaining the advantages of a more systematic search for redesign opportunities but more efficiently than by using simulation. Our method has been implemented in Java 2 (JBuilder), compatible with the JDK standard 4.0 and higher. For now, data in the form of different tables is entered in text files and used by the algorithm. The results are then generated and displayed visually on a computer screen. The algorithm takes virtually no time to make the computations for the size of data that we considered here. Clearly, our implementation is still a prototype and needs enhancement of its user interface to be fully used in a business environment. Currently, contacts with a Dutch investment bank are exploited to enhance the tool with respect to this issue. Using a case study in this paper, we showed the feasibility and potential of the approach. We compared and discussed its outcome to the real application, where simulation was used. The presented method allows the user to identify potentially interesting best practices. Although AHP’s output is a ranking of best practices, we do not think the exact ranking is important. What should be considered is merely a preferred set of best practices as opposed to all best practices or the best practice. Indeed, in none of the redesign initiatives the authors have been involved in merely one best practice was singled out. Discussions always resulted in indicating a preferred set that later was tested or applied. With the presented method, the best practices’ relevance is addressed through a “high-level” assessment. It considers factors such as the redesign project’s risks and goals and the characteristics of the best practices, for example their impact on the processes’ performance indicators. In this respect, it is different from the work of Nissen (Nissen, 1988) that takes a “low-level” approach. This work considers the structure of a given process in much detail (e.g. length of the paths, number of steps, etc.) to identify improvement opportunities. It would be interesting to see whether these approaches could actually be used together or even merged and by doing so, take another step in moving redesign from art to science. Future research should also focus on further validating the values assigned informally in this paper, namely the relative importance of the criteria and of the impact indicators as well as the relationship between the risk’s and goal’s indicators values and the best practices