دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 60253
ترجمه فارسی عنوان مقاله

قدردانی، افسردگی و PTSD: ارزیابی روابط ساختاری

عنوان انگلیسی
Gratitude, depression and PTSD: Assessment of structural relationships
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
60253 2015 4 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Psychiatry Research, Volume 230, Issue 3, 30 December 2015, Pages 867–870

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده


کلمات کلیدی


1.مقدمه


1.1. قدردانی و اختلالات DSM


2.1. PTSD و افسردگی


3.1. پژوهش حاضر


1. روش


1.2. رویه و شرکت‌‌کنندگان


2.2. معیارها


3.2. تحلیل داده‌ها 


3. نتایج


4. بحث


جدول 2.تست‌های والد محدودیت‌های پارامتر 


جدول 1. رابطه‌ی بین قدردانی، MDD و عوامل PTSD
ترجمه کلمات کلیدی
DSM-5؛ قدردانی ؛ اختلال استرس پس از سانحه؛ اختلال افسردگی اساسی
کلمات کلیدی انگلیسی
DSM-5; Gratitude; Posttraumatic stress disorder; Major depressive disorder
ترجمه چکیده
قدردانی؛ به معنای تمایل به سپاسگذاری از وقایع مثبت در زندگی شخص است که تا حدی به شخص دیگری نسبت داده می‌شود، پیشگوی قوی از بهزیستی بیشتر است. پژوهشگران همچنین نشان داده‌اند که قدردانی با چندین اختلالات هیجانی، ازجمله اختلال افسردگی عمده ( MDD) و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD )، ارتباط معکوسی دارد. هر دوی این اختلالات هیجانی با هم رخ می‌دهند و هر دو دارای علائم دﯾﺴﻔﻮرﯾﮏ هستند (به‌عنوان مثال، عاطفه محدود، کناره‌گیری، آنهدونیا) که می‌توانند توجیهی بر احساس کمبود در تجربه و ابرازِ قدردانی باشند. برای آزمایش روابط بین قدردانی و عواملِ علائمی PTSD (با استفاده از مدل DSM-5) و MDD در نمونه‌ای از دانشجویانی که در معرض تروما (202 4/1N) بودند از آزمون تحلیل عاملی استفاده کردیم. نتایج نشان می‌دادند که قدردانی، در مقایسه با سایر عوامل PTSD، با تغییرات منفی PTSD در خلق و خوی و شناخت (NAMC ) ارتباط بیشتری دارد. درباره‌ی پیامدهای این یافته‌ها در رابطه با قدردانی و تروما حرف زده‌ایم که می‌توان به این مورد اشاره کرد: آیا مداخلات قدردانی و مبتنی بر قدردانی برای هدف‌ قرار دادن علائم افسردگی مناسب هستند و یا خیر؟
ترجمه مقدمه
قدردانی را می‌توان به طور گسترده قدردانی آگاهانه از مزایایی دریافتی از مهربانی افراد دیگر تعریف کرد (به‌عنوان مثال، McCullough et al., 2001). مطالعات متعددی نشان داده‌اند كه افراد قدردان بهزیستی روانشناختی بیشتری را در زندگی خود تجربه می‌كنند (به‌عنوان مثال، mmons and McCullough, 2003; Lambert et al., 2010)؛ این امر شامل کاهش افکار خودکشی با گذشت زمان و افزایش معنای زندگی و (برای مثال، Kleiman et al., 2013) و پرخاشگری کمتر و رفتارهای اجتماعی بیشتر (De- Wall et al., 2012) است. همچنین مجموعه‌ی کوچکی از آثار وجود دارد که نشان می‌دهند که قدردان بودن باعث بهبود سلامت جسمی، کیفیت بهتر خواب و سپری کردن مدت زمان بیشتر برای ورزش کردن می‌شود (Emmons and McCullough, 2003; Wood et al., 2009; Hill et al., 2013). در پاسخ به پژوهش‌های اساسی در حوزه‌ی مزایای روانشناختی، اجتماعی و جسمی قدردانی، پیوندهای بین قدردانی و اختلالات روانی خاص را در سطح نهفته بررسی کردیم. با امید به درک علائم بهداشت روان، که به‌ویژه به قدردانی مربوط هستند، روابط آن را با عوامل نهفته بررسی کردیم که معرف اختلال افسردگی عمده (MDD) و علائم استرس پس از سانحه (PTSD) هستند.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  قدردانی، افسردگی و PTSD: ارزیابی روابط ساختاری

چکیده انگلیسی

Gratitude, the tendency to appreciate positive occurrences in one’s life that can be partially attributed to another person, has been shown to be a robust predictor of greater well-being. Researchers have also found gratitude to be inversely related to several emotional disorders, including major depressive disorder (MDD) and posttraumatic stress disorder (PTSD). Both of these emotional disorders are highly comorbid and share dysphoric symptoms (e.g., restricted affect, detachment, anhedonia) that could account for deficits in the experience and expression of gratitude. We used confirmatory factor analysis to test the relationships between gratitude and the symptom factors of PTSD (using the DSM-5 model) and MDD in a sample of trauma-exposed college students (N=202). Results indicated that gratitude is more strongly related to PTSD’s negative alterations in mood and cognition (NAMC) factor than to other PTSD factors. Implications of these findings for the study of gratitude and trauma are discussed, including whether gratitude and gratitude-based interventions might prove particularly suited to targeting depressive symptoms.