دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 60343
ترجمه فارسی عنوان مقاله

PTSD و دلایل زندگی: پیوستگی‌ها با علائم افسردگی و مصرف الکل

عنوان انگلیسی
PTSD and reasons for living: Associations with depressive symptoms and alcohol use
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
60343 2014 6 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Psychiatry Research, Volume 219, Issue 3, 30 November 2014, Pages 550–555

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

کلمات کلیدی

1.مقدمه

2. روشها

2.1. روش

2.2. معیارهای

2.3 تجزیه و تحلیل داده ها

3. نتایج

3.1 شركت كنندگان

جدول 1. مشخصات دموگرافیک نمونه

جدول2. آماری خلاصه و همبستگی بین شدت علائم PTSD ، شدت علائم افسردگی ، مصرف الکل به میزان خطرناک و دلایل نمره کل زندگی

3.2 همبستگی صفر سفارش

3.3 اثرات غیرمستقیم

شکل 1. تجزیه و تحلیل مسیر از شدت علائم PTSD ، علائم افسردگی و مصرف الکل به میزان خطرناک پیش بینی دلایل زندگی. AUDIT - تست شناسایی اختلالات مصرف الکل؛ BDI-II = نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک؛ RFL = دلایل موجودی زندگی؛ مقیاس PTSD تحت کنترل پزشک CAPS.

4. بحث
ترجمه کلمات کلیدی
PTSD؛ تروما؛ افسردگی؛ مصرف الکل؛ دلایل برای زندگی
کلمات کلیدی انگلیسی
PTSD; Trauma; Depression; Alcohol Use; Reasons for living
ترجمه چکیده
اختلال استرسی پس از آسیب روانی (PTSD) با اندیشه و رفتار خودکشی همراه است، و به نظر می‌رسد که اغلب با سایر شرایطی همراه است که خطر بروز رفتارهای خودکشی را افزایش می‌دهد. به‌رغم این یافته‌ها، تعداد کمی از افراد مبتلا به PTSD دست به اقدامات خودکشی می‌زنند، و برای بررسی عواملی که از شخص در برابر چنین رفتارهایی حفاظت می‌کند، تحقیقات کمی صورت گرفته است. پژوهش حاضر از روش تحلیل مسیر برای بررسی ارتباط بین PTSD، افسردگی، مصرف الکل به میزان خطرناک و اندیشه‌های مربوط به خودکشی (یعنی دلایل زندگی) در یک جامعه آماری با PTSD مرتبط با تصادف با وسیله نقلیه موتوری استفاده کرده است (تعداد = 50 نفر). دلایل زندگی با PTSD، افسردگی و مصرف الکل رابطه‌ی عکس داشت. علاوه بر این، شدت علائم افسردگی ارتباط بین شدت علائم PTSD و دلایل زندگی را توضیح می‌دهد. در مقابل، مصرف الکل به میزان خطرناک تنها روندی را برای در نظر گرفتن ارتباط بین PTSD و دلایل زندگی نشان داده است. یافته‌های ما اهمیت ارزیابی پزشکان بالینی از علائم افسردگی هم‌رخدادی را نشان می‌دهد و استفاده بالقوه از مداخلاتی را که باعث ارتقا شناخت‌های تطبیقی در مورد خودکشی در افراد مبتلا به PTSD می‌شود، نشان می‌دهد.
ترجمه مقدمه
اختلال استرس پس از آسیب روانی (PTSD) وضعیتی ناتوان‌کننده است که با اندیشه‌ی خودکشی (جاکوپاک و همکاران، 2009)، رفتارهای خودآزارنده (دایر و همکاران، 2009) و اقدام به خودکشی (سارین و همکاران 2005؛ پاناگیوتی و همکاران 2012) همراه است. تخمین زده می‌شود که شیوع اندیشه‌ی خودکشی در بین مبتلایان به PTSD به 40% می‌رسد و شیوع اقدام به خودکشی در این افراد تقریبا 20٪ است (کوگل و همکاران، 2009). به علاوه، PTSD با سایر اختلالات روانشناختی همچون افسردگی و اختلالات مصرف الکل (AUDs) همبودی دارد، که به طور مستقل با افزایش خطر ابتلا به رفتارها و اندیشه‌های خودکشی مرتبط است (بولتون و همکاران ، 2010 ؛ بلانکو و همکاران ، 2013). علی‌رغم افزایش خطر ابتلا به اندیشه و رفتار خودکشی در بین افراد مبتلا به PTSD و عارضه‌های همبودی با آن، بخش قابل توجهی از این افراد هرگز درگیر رفتار خودکشی نمی‌شوند. تحقیقات قبلی در درجه اول بر روی عواملی متمرکز شده است که خطر خودکشی را بیشتر می‌کند. با این وجود، بررسی عوامل مؤثر در جلوگیری از خودکشی در این گروه برای اطلاع‌رسانی کامل از اقدامات مداخله و پیشگیری، حائز اهمیت است. عوامل محافظتی شناسایی‌شده در برابر خودکشی، انواع مختلف حوزه‌ها، از جمله دسترسی به مراقبت‌های بالینی، عوامل اجتماعی، مهارت‌های مقابله مثبت و اعتقادات مذهبی را شامل می‌شود، اما به آن محدود نیست (خدمات بهداشت عمومی ایالات متحده، 1999). به طور خاص، شناخت در مورد ماهیت و عواقب خودکشی به عنوان یک عامل محافظتی در برابر اندیشه‌ها و رفتار خودکشی در افراد جامعه و در بیماران بستری‌شده برجسته شده است (لینهان و همکاران ، 1983). لینهان و همکاران (1983) دلایل موجودی زندگی (RFL) را ایجاد کردند، که باورهای پایدار زندگی را ارزیابی می‌کند که ممکن است فرد را از درگیر شدن در اقدامات خودکشی باز دارد. این سنجش شش نوع اعتقاد / دلایل زندگی را شامل می‌شود: بقا و عقاید مقابله‌ای، مسئولیت در قبال خانواده، نگرانی‌های مربوط به کودک، ترس از خودکشی ، ترس از عدم پذیرش اجتماعی و اعتراضات اخلاقی. چندین بررسی مقطعی یافته‌های اصلی لینهان و همکارانش در مورد ارتباط منفی بین دلایل زندگی و اندیشه‌های خودکشی را تایید کرده‌ است. علاوه بر این ، تحقیقات آینده نگر نشان داده است که دلایل بیشتر زندگی معکوس با رفتار خودکشی بعدی همراه است (لیزاردی و همکاران ، 2007). روی هم رفته ، این یافته‌ها نشان می دهد که این باورهای مشخص شده در مورد خودکشی / دلایل زندگی ممکن است مجموعه قابل توجهی از شناخت باشد که در برابر تجربه ایده پردازی خودکشی و درگیری در رفتار خودکشی کاهش می یابد. بنابراین ، ممکن است درک ویژه ما از عواملی که منجر به تغییر در این باورها می شوند ، اهمیت ویژه‌ای داشته باشد ، که ممکن است یک هدف اصلی و مکانیزم درمانی برای تقویت تاب آوری در مقابل خودکشی باشد. چند مطالعه نقش این شناختهای محافظتی را در بین افرادی که علائم پس از آسیب روانی دارند بررسی کرده است. در یک مطالعه رابطه بین قرار گرفتن در معرض تروما و دلایل زندگی در زنان بررسی شده است. معلوم شد درجه قربانی شدن جنسی با دلایل کلی زندگی رابطه معکوس دارد ، به گونه ای که افرادی که تحت فشار اجباری جنسی قرار گرفته‌اند یا اقدام به تجاوز جنسی کرده‌اند ، دلایل کمتری برای زندگی در مقایسه با افرادی که تجربه قربانی کردن نداشته اند ، گزارش شده اند (Segal، 2009). علاوه بر این ، در بین افراد دوگانه با PTSD همراه و وابستگی به مواد ، دلایل زندگی از جمله: نگرانی در مورد کودکان ، آرزوی زنده ماندن ، و اعتقاد فرد به توانایی آنها برای مقابله با متمایز از افراد متعهد به رفتارهای خود آسیب زا یا اقدام به خودکشی از کسانی که نبودند (هارند و همکاران ، 2006). این یافته ها نشان می دهد که وجود علائم PTSD ممکن است با تغییر در شناختهایی که از درگیر شدن در رفتارهای خودکشی محافظت می کنند ، همراه باشد. با این حال ، مطالعات یاد شده نتوانستند به نقش شرایط روانپزشکی همراه (مثلاً افسردگی) بپردازند که ممکن است بهتری برای روابط مشاهده شده باشد. همانطور که قبلاً گفته شد ، اختلالات افسردگی و استفاده از الکل (AUDs) با PTSD کاملاً همراه است ، با تخمین همبودی بین 30 تا 50 درصد برای افسردگی (Breslau et al.، 1991؛ Kessler et al.، 1995؛ Blanchard et al.، 1998 ؛ بلانکو و همکاران ، 2013) و به اندازه 24٪ برای AUDs (کین و همکاران ، 1998). علاوه بر این ، افسردگی و AUD هر دو به طور مستقل با افزایش اندیشه و رفتار خودکشی همراه هستند (بولتون و همکاران ، 2010 ؛ پاناجیوتی و همکاران ، 2012 ؛ استیونز و همکاران ، 2013). وجود افسردگی همزمان و AUD در افراد مبتلا به PTSD ممکن است در توانایی آنها در ایجاد باورهای سازگارانه سازگار باشد که مانع از ورود آنها به خودکشی شود. به عنوان مثال ، مدل های شناختی افسردگی نشان می دهد که افسردگی با یک منفی گسترده سیستماتیک فرآیندهای شناختی ، از جمله ناامیدی مشخص می شود (بک ، 2002). وجود چنین سبک شناختی ممکن است توانایی فرد در ایجاد باورهای سازگارانه در مورد خودکشی را محدود کند. علاوه بر این ، تحقیقات قبلی نشان می دهد كه استفاده از الكل می تواند با محدود كردن توجه و محدود كردن فرآیندهای فكر ، پردازش شناختی را مختل كند ، به موجب آن ، فوری ترین قسمت های تجربه شخص بر رفتار و احساسات تأثیر می گذارد (استیل و جوزف ، 1990). بنابراین ، استفاده از الکل ممکن است حالت تنگی شناختی را ایجاد کند (به عنوان مثال افکار شدید خودکشی که نمی توان آن را رد کرد) که توانایی تولید و اجرای راهکارهای مقابله ای مؤثر را مهار می کند که ممکن است مانع از درگیر شدن در رفتارهای خودکشی شود. در مجموع ، PTSD ، افسردگی و AUDs هر یک ممکن است بر باورهای مقابله‌ای سازگار تأثیر منفی بگذارند. با توجه به تناسب زیاد بروز همزمان این اختلالات ، افسردگی و AUD نیز باید مورد بررسی قرار گیرند تا ارتباط بی نظیر بین PTSD و عقاید تطبیقی در مورد رفتارهای خودکشی بهتر مشخص شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین PTSD ، افسردگی ، مصرف الکل به میزان خطرناک و باورهای سازگار با خودکشی است. بر اساس یافته های قبلی (هارند و همکاران ، 2006) ، پیش بینی کردیم که دلایل زندگی می تواند با شدت علائم PTSD ، شدت علائم افسردگی و مصرف الکل به میزان خطرناک همراه باشد. علاوه بر این ، ما انتظار داشتیم که ارتباط بین شدت علائم PTSD و دلایل زندگی برای شدت علائم افسردگی و مصرف الکل به میزان خطرناک به حساب بیاید.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  PTSD و دلایل زندگی: پیوستگی‌ها با علائم افسردگی و مصرف الکل

چکیده انگلیسی

Posttraumatic stress disorder (PTSD) is associated with suicidal ideation and behavior, and is found to frequently co-occur with other conditions that exacerbate the risk for suicidal behavior. Despite these findings, few individuals with PTSD engage in suicidal acts, and there has been little research to examine those factors that protect against such behaviors. The current study used path analysis to examine the association among PTSD, depression, hazardous alcohol consumption, and beliefs about suicide (i.e., reasons for living) in a community sample with motor vehicle accident related-PTSD (N=50). Reasons for living were inversely associated with PTSD, depression, and alcohol use. Further, depression symptom severity accounted for the association between PTSD symptom severity and reasons for living. In contrast, hazardous alcohol consumption only demonstrated a trend for accounting for the association between PTSD and reasons for living. Our findings highlight the importance of clinicians assessing co-occurring depression symptoms and suggest the potential use of interventions that promote adaptive cognitions about suicide among people with PTSD.