ترجمه فارسی عنوان مقاله
تأثیر مشوق های گزارش دهی و استانداردهای حسابداری بر افزایش کیفیت سود
عنوان انگلیسی
Improving earnings quality: The effect of reporting incentives and accounting standards
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
78 | 2012 | 10 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Advances in Accounting, Volume 28, Issue 1, June 2012, Pages 179–188
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلیدوازه ها
1. مقدمه
2. پیشرفت استانداردهای حسابداری در آلمان
3. پژوهش های قبلی
1.3. مشوق های گزارش دهی
2.3. مدیریت سود
3.3. عدم تقارن اطلاعات
4. فرضیات
5. استراتژی تجربی
جدول 1. تفسیر ضرایب حاصل از OLS1 و OLS2.
1.5. مدیریت سود
2.5. عدم تقارن اطلاعات
6. انتخاب داده ها
7. نتایج
1.7. آمار توصیفی
جدول 2. استانداردهای حسابداری منتخب به تفکیک شرکت های آلمانی عضو بورس
جدول 3. استانداردهای حسابداری منتخب به تفکیک بنگاه های حاضر در نمونه.
2.7. مدیریت سود
جدول 4. آمار توصیفی
جدول 5. مدیریت سود.
3.7. عدم تقارن اطلاعات
جدول 6. عدم تقارن اطلاعات.
8. بحث و ملاحظات
1.8. بحث
2.8. ملاحظات
9. خلاصه و نتیجه گیری
کلیدوازه ها
1. مقدمه
2. پیشرفت استانداردهای حسابداری در آلمان
3. پژوهش های قبلی
1.3. مشوق های گزارش دهی
2.3. مدیریت سود
3.3. عدم تقارن اطلاعات
4. فرضیات
5. استراتژی تجربی
جدول 1. تفسیر ضرایب حاصل از OLS1 و OLS2.
1.5. مدیریت سود
2.5. عدم تقارن اطلاعات
6. انتخاب داده ها
7. نتایج
1.7. آمار توصیفی
جدول 2. استانداردهای حسابداری منتخب به تفکیک شرکت های آلمانی عضو بورس
جدول 3. استانداردهای حسابداری منتخب به تفکیک بنگاه های حاضر در نمونه.
2.7. مدیریت سود
جدول 4. آمار توصیفی
جدول 5. مدیریت سود.
3.7. عدم تقارن اطلاعات
جدول 6. عدم تقارن اطلاعات.
8. بحث و ملاحظات
1.8. بحث
2.8. ملاحظات
9. خلاصه و نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
مقالات نشریه - حسابداری
استانداردهای حسابداری - مشوق های گزارش دهی - کیفیت سود -
اتخاذ داوطلبانه - تصویب اجباری - مدیریت سود - عدم تقارن اطلاعاتی
کلمات کلیدی انگلیسی
ترجمه چکیده
در این مقاله به بررسی آثار متفاوت استانداردهای حسابداری و مشوق های گزارش دهی بر کیفیت سود در کشور آلمان بین سال های 1994 تا 2005 می پردازیم. به همین دلیل با استفاده از زمان پذیرش داوطلبانه IFRS به عنوان یکی از جانشین های مشوق های گزارش دهی، این مشوق ها را به جای سطح کشوری در سطح بنگاه در نظر می گیریم. سپس مشوق های گزارش دهی را وارد تحلیل مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعات می کنیم. بر خلاف انتظار رایج، دریافتیم که گزارش دهی مبتنی بر IFRS به طور بالقوه میانگین کیفیت سود را کاهش می دهد؛ در عین حال به نظر می رسد تأثیر مشوق های گزارش دهی بر کیفیت سود در صورت های مالی مبتنی بر GGAAP بیشتر از تأثیر آن در صورت های مبتنی بر IFRS است. به همین دلیل، IFRS می تواند باعث ایجاد کیفیت سود همگن تر در میان بنگاه ها شود.
ترجمه مقدمه
تأثیر استانداردهای حسابداری بر کیفیت سود در پژوهش های حسابداری اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفته است. با وجود این، کیفیت سود احتمالاً فقط از طریق استانداردهای حسابداری تعیین نمی شود زیرا استانداردهای حسابداری نمی توانند سطح جزئیات مورد نیاز در کسب و کار را پوشش بدهند، در عمل از نوآوری ها عقب می مانند، و اجرای آن ها معمولاً به قضاوت نیاز دارد (برای مثال، بال، کوتاری و رابین، 2000؛ بورگستالر، هیل و لوز، 2006). در نتیجه، در محیط های حسابداری یکسان، شرکت های حسابداری مشابه می توانند از اقلام احتیاطی برای گزارش دهی سود مالی به مردم استفاده کنند و این سودها می توانند به لحاظ کیفیت بسیار متفاوت باشند.
این مسئله را در محیط بازار سرمایه آلمان بررسی می کنیم، جایی که در طول دهه گذشته استانداردهای بین المللی گزارش دهی مالی (IFRS) تا حد زیادی جایگزین اصول حسابداری پذیرفته شده عمومی آلمان (GGAAP) شده است. به طور خاص، این سوال را مطرح می کنیم که آیا نتایج مطالعات موجود کیفیت سود در بازار سرمایه آلمان (مثل گاسن و سلهورن، 2006؛ لوز، 2003؛ لوز و ورچیا، 2000؛ فن تندلو و فن استرالن، 2005) که مشوق های گزارش دهی در آن ها مد نظر قرار نگرفته است، با نتایجی که پس از وارد کردن مشوق های گزارش دهی به مدل به دست می آوریم قابل مقایسه است یا خیر. به این ترتیب تمرکز ما بر روی مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعات است که احتمالاً دو مورد از مهم ترین مشخصه های کیفیت سود هستند.
آلمان «تجربه طبیعی» ارزشمندی برای پژوهش در زمینه مشوق های گزارش دهی فراهم می کند. از سال 1998 قانون تجارت آلمان به شرکت های عضو بورس اجازه داد تا برای تهیه صورت های مالی تلفیقی خود به دلخواه از استانداردهای حسابداری پذیرفته شده بین المللی استفاده کنند. این کار شرایط منحصر به فردی را به وجود آورد که در آن استانداردهای مختلف حسابداری به خصوص IFRS و GGAAP در اواخر دهه 1990 و آغاز هزاره جدید به طور همزمان در بازار سرمایه آلمان به کار گرفته شدند (برای مثال، لوز، 2003). بنابراین شرکت های آلمان در یک دوره زمانی قابل توجه می توانستند برای تهیه صورت های مالی تلفیقی خود به صورت داوطلبانه از IFRS تبعیت کنند. با توجه به خاستگاه متفاوت IFRS و GGAAP، تصمیم گیری برای استفاده از IFRS بدین معنا بود که مدیران برای رعایت قواعد حسابداری سهامدارمحور و مبتنی بر ارزش منصفانه به جای قواعد حسابداری بستانکارمحور GGAAP انگیزه دارند. با توجه به تکامل تاریخی کل محیط حسابداری آلمان، هزینه های این علامت دهی برای بنگاه به زمانی بستگی داشت که IFRS برای اولین بار پذیرفته می شد. بنابراین پژوهش ما مبتنی بر این فرضیه است که از زمان پذیرش IFRS می توان به عنوان جانشین مشوق های گزارش دهی شرکت استفاده کرد.
در تحلیل خود مشاهده کردیم که IFRS به طور میانگین نه تأثیر معناداری بر کیفیت سود دارد و در مقایسه با GGAAP حتی کیفیت سود را کاهش می دهد. علاوه بر این، دریافتیم که مشوق های گزارش دهی در GGAAP و IFRS بر کیفیت سود تأثیر می گذارند. از همه مهم تر، نشان می دهیم که کیفیت سود در گزارش دهی IFRS در مقایسه با GGAAP کمتر تحت تأثیر مشوق های گزارش دهی قرار دارد و در نتیجه IFRS احتمالاً باعث می شود کیفیت سود در میان بنگاه ها همگن تر باشد.
پژوهش های قبلی را از سه جنبه توسعه می دهیم. اول این که بحث های مربوط به نحوه تأثیرگذاری مشوق های گزارش دهی بر کیفیت سود را بسط می دهیم. پژوهش های قبلی نشان می دهد که تفاوت های سازمانی میان کشورها بر کیفیت گزارش دهی تأثیر می گذارد. اما بر خلاف اکثر مطالعات قبلی، نمونه بنگاه های مورد استفاده ما تحت چارچوب و مقررات سازمانی کاملاً مشابهی هستند. بنابراین می توانیم در سطح بنگاه بررسی کنیم که آیا مشوق های گزارش دهی بر کیفیت سود تأثیر می گذارد یا خیر. دوم این که در این مقاله بحثی نظری و شواهدی تجربی ارائه می-شود که نشان می دهد می توان از زمان پذیرش استانداردهای حسابداری جدید به عنوان جانشین تفاوت مشوق های گزارش دهی استفاده کرد، که احتمالاً باعث ایجاد تفاوت در کیفیت سود می شود. از آنجایی که به مدت بیش از یک دهه پذیرش IFRS در بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا (EU) اختیاری بوده است روشی که در ادامه معرفی می شود به پژوهشگران سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا امکان می دهد تا مشوق های گزارش دهی را نیز وارد تحلیل-های کیفیت سود خود کنند. سوم این که برای اثبات تأثیر مشوق های گزارش دهی بر دو معیار منتخب کیفیت سود در آلمان و به منظور مقایسه این مشوق ها از نظر تأثیر ناشی از خود استانداردهای حسابداری، از محیطی خاص استفاده می کنیم. بدین ترتیب بر روی دو معیار مهم کیفیت سود (یعنی مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعات) تمرکز می کنیم. به طور خلاصه، بحث های در حال پیشرفت در مورد آثار استانداردهای حسابداری و مشوق های گزارش دهی بر کیفیت سود را بسط می دهیم.