دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 33981
ترجمه فارسی عنوان مقاله

سبک های شخصیت در یک نمونه غیر بالینی: نقش اختلال در تنظیم هیجان و تکانشگری

عنوان انگلیسی
Personality styles in a non-clinical sample: The role of emotion dysregulation and impulsivity
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
33981 2015 6 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Personality and Individual Differences, Volume 79, June 2015, Pages 44–49

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

کلمات کلیدی

1.مقدمه

١.١.اختلال در تنظيم هيجان، تكانشگري و سبك هاي شخصيت

جدول1. شرح و آخرین نمود از اختلالات شخصیت بررسی شده در این مطالعه در DSM 

2-روش ها

2.1.شرکت کنندگان و روش ها

2.2.مقیاس ها

2.2.1.ویژگی های اختلالات شخصیت

2.2.2.اختلال در تنظیم هیجان

2.2.3. ويژگي تكانشگري

2.3رويكرد تحليلي داده ها

.3نتايج 

جدول2. میانگین، انحراف استاندارد (SD)، کجی، کشیدگی و آلفای کرونباخ متغیرها

جدول3. ضریب همبستگی زیر مقیاس های DERS و نمره کل BIS-11 با مقیاس های MCMI-III، برای اختلالات شخصیت مورد مطالعه در این تحقیق(N=399).

٤.بحث

4.1 محدودیت ها و پیشنهادات برای مطالعات آینده

4.2 تلویحات بالینی و پژوهشی 
ترجمه کلمات کلیدی
اختلال در نظم احساسات - تکانشگری - اختلالات شخصیت - سادیستی - خودآزارانه - منفعل - پرخاشگر - افسرده کننده
کلمات کلیدی انگلیسی
Emotion dysregulation; Impulsivity; Personality disorders NOS; Sadistic; Masochistic; Passive-aggressive; Depressive
ترجمه چکیده
در نظر گرفتن تنظیم هیجان و ابعاد گوناگون آن در نظریه های شخصیت و اختلالات شخصیت به طور فزاینده ای رو به افزایش است. تکانشگری یک ویژگی شخصیتی است که به صورت علائم متنوعی خود را نشان می دهد. اگرچه بیشتر مطالعات قبلی در این زمینه روی اختلال شخصیت مرزی انجام شده است، اما مطالعات اخیر رابطه بین اختلال در تنظیم هیجان و تکانشگری را با سبک های شخصیتی در همه دسته ها بررسی کرده اند. در این مطالعه تلاش کردیم که تحقیقات موجود را با، بررسی سهم مشترک دشواری در تنظیم هیجان و تکانشگری، با ویژگی چهار سبک شخصیت در یک نمونه از مردم عادی، گسسترش دهیم (تعداد نمونه=399،سن متوسط=37.91،56.6%مرد). در این مطالعه بیشتر بر سبک های شخصیتی افسرده، مازوخیسم، پرخاشگری منفعلانه و سادیستیک تمرکز کردیم. تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه در چند حوزه از اختلال در تنظیم هیجان و همه سبک های شخصیتی بررسی شده، ارتباط نشان داد. عدم پذیرش پاسخ هیجانی رابطه معنادار و مثبت با نمره همه سبک های شخصیتی داشت. عدم آگاهی هیجانی نیز مشخصه ای از سبک های مختلف بود. فراتر از این شباهت ها الگوهای واضحی می توانستد بین ویژگی های برون سازی(سادیستیک و پرخاشگری منفعلانه) و درون سازی(افسردگی و مازوخیسم) ، تمایز ایجاد کنند.علاوه برنقشِ،اختلال در تنظیم هیجان، ویژگی تکانشگری با مازوخیسم، پرخاشگری منفعلانه و ویژگی های سادیستیک، نیز مرتبط بود.
ترجمه مقدمه
دشواری در تنظیم هیجان و کنترل تکانشی اجزای مرتبط با عملکرد شخصیتی ناسازگار و اختلالات شخصیت(PD) در نظر گرفته می شوند. تاکنون تحقیقات بر روی اختلال در تنظیم هیجان و تکانشگری عمدتا تاثیر اینها بر اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت ضداجتماعی را در نظر گرفته اند. تعداد انگشت شماری از دیگر سبک های PD بخاطر ارتباط آن ها با مطالعات عملکرد شخصیتی، همچنین برای سهم آن ها در دیگر اختلالات شخصیت(اختلال شخصیت افسرده ، اختلال شخصیت مازوخیسم ، اختلال شخصیت پرخاشگر منفعل و اختلال شخصیت سادیستیک ) از لحاظ تاریخی در نظر گرفته شده اند اگرچه . این ها به عنوان تشخیص رسمی شناخته شده نیستند اما به عنوان اختلال شخصیت جایگزین نامعین (PD NOS) لیست می شوند. با.جود اینکه این اختلالات در سیستم تشخیص رسمی در نظر گرفته نمی شوند، اما شیوع اختلال شخصیت جایگزین نامعین در بین همه اختلالات شخصیت از21% تا 39% گزارش شده است. نویسندگان دیگر معتقدند که"اکثر بیماران با آسیب شخصیتی که آسیب آن ها به اندازه کافی برای توجه و رواندرمانی معناداراست، در حال حاضر در بخش غیرقابل تشخیص محور دوم تشخیص داده می شوند". برهمین اساس با وجود بررسی های اندک توسط محققان، افسردگی، مازوخیسم، پرخاشگری منفعلانه و اختلال شخصیت سادیستیک بیشتر مورد بحث قرار گرفته اند. به عنوان مثال یافته ها در یک نمونه بزرگسال که بر اساس DSM-IV دارای اختلال شخصیت تشخیص داده شده بودند(به عنوان مثال افسردگی یا اختلال شخصیت پرخاشگری منفعلانه) نشان دادند که این این افراد بیشتر احتمال دارد بعدها به جای اختلالات شخصیت خوشه A ، B،C ، به اختلالات روانی عمده دچار شوند. توجه داشته باشید که مقیاس های بسیار زیادی که تاکنون برای ارزیابی شخصیت استفاده شده اند هنوز شامل این سبک های شخصیتی می باشند(مانند میلون) ، اما نتایج مربوط به آنها به ندرت ارائه می شود. درباره اينكه آيا اختلال در تنظيم هيجان و تكانشگري همچنين مي توانند اين سبك هاي شخصيتي را مشخص كنند و آنها را ايجاد كنند خيلي كم مي دانيم. بنابراين در اين مطالعه ما ابتدا تحقیقات و مطالعات موجود را مروركرديم سپس به صورت تجربي رابطه بين اختلال در تنظيم هيجان، تكانشگري، و ويژگي هاي هركدام از اختلالات شخصيت را در يك نمونه بزرگ بررسي كرديم.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  سبک های شخصیت در یک نمونه غیر بالینی: نقش اختلال در تنظیم هیجان  و تکانشگری

چکیده انگلیسی

Theories of personality and personality disorders are increasingly considering the centrality of emotion regulation and its dimensions. Impulsivity as well is recognized as a personality trait underlying diverse symptom presentations. Although research in this field has mainly regarded borderline personality disorder, recent studies supported the association of both emotion dysregulation and impulsivity with personality styles across all clusters. In the present study, we sought to extend extant research by investigating the joint contribution of selected difficulties in emotion regulation and impulsivity to traits of four personality styles in a community sample (N = 399, mean age = 37.91, 56.6% males). In particular, we focused on depressive, masochistic, passive-aggressive and sadistic personality styles. Multiple regression analyses showed the unique association of several domains of emotion dysregulation with all personality styles examined. Nonacceptance of emotional response was significantly and positively related with scores of all personality styles. Lack of emotional awareness was also characteristic of different styles. Beyond these similarities, distinct patterns were able to distinguish between externalizing (sadistic and passive-aggressive), and internalizing (depressive and masochistic) traits. Beyond the role of emotion dysregulation, trait impulsivity was also related to masochistic, passive-aggressive, and sadistic traits, independently explaining a significant amount of additional variance.

مقدمه انگلیسی

Difficulties in emotion regulation and impulse control are considered relevant components of maladaptive personality functioning and personality disorders (PD), yet research on emotion dysregulation and impulsivity has mainly regarded their influence on borderline PD and antisocial PD (Scott, Stepp, & Pilkonis, 2014). Although not recognized as official diagnoses but only listed as PD Not Otherwise Specified (NOS), a handful of other PD styles have historically been considered for their relevance in the study of personality functioning, as well as for their contribution to other PDs, namely: depressive PD, masochistic PD, passive-aggressive PD, and sadistic PD (Kernberg, 1992 and Millon, 2006). Even though they are not included in the official diagnostic systems, the prevalence of PD NOS among all PDs has been reported as ranging from 21% to 49% (Verheul & Widiger, 2004). Other authors suggested that “the majority of patients with personality pathology significant enough to warrant clinical psychotherapeutic attention are currently undiagnosable on axis II” (Westen & Arkowitz-Westen, 1998, p. 1769). Among these, depressive, masochistic, passive-aggressive, and sadistic PD have been the most discussed, even though only sparsely investigated by researchers (Kernberg, 1992 and Millon et al., 2004). For instance, Johnson et al. (1999) found in an adolescent sample that PD diagnoses included in the appendix to DSM-IV (i.e., depressive and passive-aggressive PD) were more predictive of subsequent development of major mental disorders than either cluster A, B or C PDs. Of note, different measures largely used for personality assessment still include these personality styles (e.g., Millon, 2006), yet results concerning them are rarely presented. To our knowledge, little is known about whether emotion dysregulation and impulsivity could also characterize these personality styles. Thus, in the present study we first reviewed the extant literature, and then empirically tested the associations between emotion dysregulation, impulsivity and traits of each of these PD styles in a large community sample.

نتیجه گیری انگلیسی

Table 2 shows means, standard deviations, skewness, kurtosis and reliability coefficients for each dimension. Table 2. Mean, standard deviation (S.D.), skewness, kurtosis and Cronbach’s alpha of all study variables (N = 399). Mean S.D. Skewness Kurtosis Cronbach’s α DERS Nonacceptance 13.51 5.67 0.74 −0.20 .87 DERS Goals 13.58 4.77 0.42 −0.36 .85 DERS Impulse 12.05 4.92 0.93 0.98 .84 DERS Awareness 14.06 4.32 0.52 0.24 .63 DERS Strategies 16.70 6.95 0.95 0.70 .89 DERS Clarity 10.03 3.88 0.97 0.98 .78 BIS-11 63.13 8.11 0.59 0.88 .80 Sadistic 52.49 22.51 −0.69 −0.17 .82 Passive-aggressive 53.69 24.42 −0.39 −0.90 .84 Masochistic 40.07 29.66 −0.03 −0.91 .80 Depressive 41.59 30.75 0.03 −0.93 .87 Note: DERS = Difficulties in Emotion Regulation Scale, subscale scores. BIS-11 = Barratt Impulsiveness Scale, total score. Sadistic to Depressive are all scales of the Millon Clinical Multiaxial Inventory-III. Table options Skewness and kurtosis values between −1 and 1 suggested that all study variables were reasonably normally distributed, thus parametric analyses methods could be performed. Cronbach’s alphas of the six DERS dimensions showed a good internal consistency for five of the six scale, with an almost adequate coefficient for Awareness (consistent with recent research conducted with the Italian version of the DERS; Fossati, Gratz, Maffei, & Borroni, 2013). Both the BIS-11 total score and the MCMI-III scales showed good internal consistency. All DERS dimensions and the BIS-11 total score were significantly and positively related with MCMI-III scales for sadistic, passive-aggressive, masochistic, and depressive PD styles (see Table 3). Table 3. Correlation coefficients of the six DERS subscales and BIS-11 total score with MCMI-III scales for personality disorders considered in this study (N = 399). Nonacceptance Goals Impulse Awareness Strategies Clarity BIS-11 Sadistic .34⁎⁎ .35⁎⁎ .41⁎⁎ .11⁎ .33⁎⁎ .23⁎⁎ .40⁎⁎ Passive-aggressive .41⁎⁎ .37⁎⁎ .45⁎⁎ .18⁎⁎ .43⁎⁎ .30⁎⁎ .38⁎⁎ Masochistic .47⁎⁎ .41⁎⁎ .46⁎⁎ .16⁎⁎ .51⁎⁎ .38⁎⁎ .35⁎⁎ Depressive .49⁎⁎ .38⁎⁎ .44⁎⁎ .16⁎⁎ .54⁎⁎ .33⁎⁎ .32⁎⁎ Note: Nonacceptance to Clarity are scales of the Difficulties in Emotion Regulation Scale (DERS). BIS-11 = Barratt Impulsiveness Scale total score. Sadistic to Depressive are all scales of the Millon Clinical Multiaxial Inventory-III. For ease of interpretation, medium effect sizes (i.e., ⩾.30) are bolded and large effect sizes (i.e., ⩾.50) are bolded and italicized. ⁎ p < .05. ⁎⁎ p < .01. Table options Hierarchical multiple regression analyses were carried out in order to explore the effects of emotional dysregulation and impulsivity on PDs styles. Gender was entered in Step 1 as control variable, whereas Step 2 included the six DERS dimensions and BIS-11 total score as independent variables (results are shown in Table 4). VIF values ranging between 1.31 and 3.26 suggested that least squares method could be used since multicollinearity did not bias regression findings.