ناتوانی‌های یادگیری ریاضی و اختلال کم توجهی و/ یا بیش‌فعالی : مطالعه فرآیندهای شناختی دخیل در حل مساله محاسباتی

چکیده

کلمات کلیدی

1.مقدمه

1.1 توصیف شناختی و حل مسئله محاسباتی در MLD

1.2 توصیف شناختی و حل مسئله حساب در ADHD

1.3 یک دیدگاه یکپارچه از عملکرد شناختی: نظریه PASS

1.4 مطالعه حاضر

2. روش

2.1 شركت كنندگان

۲.۲. اندازه‌گیری‌ها

2.2.1 پردازش شناختی

2.2.2 حل مسئله حساب

جدول 1.آمار توصیفی

3. نتایج

3.1 تجزیه و تحلیل گروه

جدول ۲.تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی : مشارکت ویژه متغیرهای شناختی برای محاسبه مساله حساب در هر نمونه ( مدل‌های نهایی )

3.2 تجزیه و تحلیل رگرسیون

4. بحث

پیشینه : هدف این مطالعه بررسی نقش عملکرد شناختی در حل مساله ریاضی و بررسی پروفایل شناختی کودکان با اختلال حواس (کم توجهی) و / یا بیش‌فعالی ( ADHD) و با ناتوانی‌های یادگیری ریاضی (MLD ) می‌باشد. روش‌ها : نمونه از مجموع ۹۰ دانش‌آموز چهارم، پنجم، و ششم تشکیل شد که در سه گروه : ADHD ( n = ۳۰ )، MLD ( n = ۳۰)و ً گروه دستیابی به کنترل معمول ( TA ؛ n = ۳۰ ) سازماندهی داده شدند. ارزیابی در دو جلسه انجام شد که در آن فرایندهای PASS و حل مساله ریاضی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج : عملکرد گروه ADHD در برنامه‌ریزی و حواس بدتر از گروه کنترل بود. کودکان مبتلا به MLD نتایج ضعیفی نسبت به گروه کنترل در برنامه‌ریزی و پردازش همزمان و پی‌درپی کسب کردند. فرآیندهای اجرایی حل مساله ریاضی را در گروه ADHD پیش‌بینی کردند در حالی که پردازش همزمان یک پیش‌بینی‌کننده منحصر به فرد در نمونه MLD بود. نتیجه‌گیری : کودکان با ADHD و با MLD پروفایل ‌های شناختی مشخص را نشان دادند. عملکرد حل مساله گروه‌ها را می‌توان از عملکرد شناختی آن‌ها پیش‌بینی کرد.

حل مساله علم حساب، یک فعالیت پیچیده ریاضی است که شامل تسلط مهارت‌های شناختی مختلف است. زمانی که با یک مسئله ترکیب ریاضی در کلاس چهارم آموزش ابتدایی روبرو شدم، برادرم کارلوس دو برابر من کارت داشت و من یک سوم پسر عمویم الکساندر دارم که ۱۸ کارت دارد. چند کارت در بین ما سه نفر وجود دارد ؟ کودک باید مسئله را درک کند ( لی، ان جی، و ان جی، ۲۰۰۹ )، عملیات‌های ریاضی ارایه‌شده در این اظهارات را درک کند ( فاچ و همکاران، ۲۰۰۶ )، نوع مسئله را براساس عملیات حساب درگیر درک کند ( ریتل جانسون، سیگلر، و آلیبالی، ۲۰۰۱ )، و استراتژی‌های یاد شده برای حل آن را اعمال کند ( گیری، هورد، برد - کراون، و د سوتو، ۲۰۰۴ ). پژوهش‌های اخیر نشان داده‌است که این مهارت‌ها و استراتژی‌های خاص ضروری هستند ( به عنوان مثال، مایر، سلیم پور، وو، گیری، و مینون، ۲۰۱۰ )، اما برای تضمین حل مساله حساب ناکافی است زیرا در مراحل مختلف توسعه آن‌ها و اجرای مناسب ممکن است خواستار فرآیندهای شناختی عمومی بیشتری باشند که به ریاضیات ارتباطی ندارند ( سوانسون، جرمن، و ژنگ، ۲۰۰۸ ). در حال حاضر، علی‌رغم پیشرفت قابل‌توجه تحقیقات، فرآیندهای عمومی دخیل در عملکرد افتراقی دانش آموزان به طور کامل درک نمی‌شوند. برخی نویسندگان از فقدان یک رویکرد چندبعدی به عملکرد شناختی شکایت کرده‌اند تا توضیح دهند که چگونه فرآیندهای عمومی کار می‌کنند و چگونه با مهارت‌های خاص خود ارتباط برقرار می‌کنند تا به طور کامل عمل کنند ( فاچ و همکاران، ۲۰۰۶ ؛ پرستون، هیتون، مک کن، واتسون، و سلک، ۲۰۰۹ ).در این مطالعه , ما یک رویکرد مبتنی بر مدل PASS ای را ( داس , ناگلیری , و کایربی , 1994 ) به دلیل جامعیت نظری در ادبیات از موقعیت‌های نظری مختلف و به دلیل توانمندی های سیستم ارزیابی شناختی ( CAS، ناگلیری و داس , 1997 ) برای تجزیه و تحلیل تفاوت‌های شناختی فردی و شناسایی اختلالات و ناتوانی‌های یادگیری پیشنهاد می‌کنیم ( داس و ناگلیری , 2001 ). در این زمینه , هدف از این مطالعه بررسی نقش افتراقی کارکرد شناختی در حل مساله ریاضی در کودکانی است که تمایل به انجام ضعیف در این نوع از کار مدرسه دارند, مانند آن‌هایی که دچار اختلال نقص توجه و یا بیش‌فعالی ( ADHD) یا ناتوانی های یادگیری ریاضی (MLD) هستند. این مطالعه بر روی این دو اختلال تمرکز دارد، به دلیل comorbidity، رخداد و نرخ بالای ترک‌تحصیل، و به دلیل اشتراک متغیرهای شناختی مورد استفاده برای مشخص کردن آن‌ها. استفاده از مدل PASS ای که برای مطالعه کارکرد شناختی زیربنایی بکار می‌رود ممکن است به تفسیر دیگری از پروفایل ‌های مرتبط با این اختلالات و توضیح سهم خاص کارکرد اجرایی و سیستم پردازش برای عملکرد حل مساله حساب کمک کند.