ترجمه فارسی عنوان مقاله
شرکت های چند ملیتی، چگونه مجموعه های با استعدادشان را ایجاد می کنند؟ تاثیرات بر احتمال اینکه بتوان افرادی را استعداد نامید
عنوان انگلیسی
How do MNCs establish their talent pools? Influences on individuals’ likelihood of being labeled as talent
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
1694 | 2010 | 9 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Journal of World Business, Volume 45, Issue 2, April 2010, Pages 134–142
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
مقدمه
مدیریت استعداد و پتانسیل کارمندان
گزینه و جستجوی استراتژیک
موردپژوهی
تعیین کنندگان ارزیابی و شناسایی استعداد
نوع دوستی
موقعیت شبکه
بحث
ترجمه کلمات کلیدی
مدیریت استعداد - شرکت های چند ملیتی - سرمایه های استعداد - شناسایی استعداد
کلمات کلیدی انگلیسی
Talent management,Multinational corporations,Talent pools,Talent identification
ترجمه چکیده
با پرداختن به این پرسش تحقیقاتی که چه چیز بر احتمال «استعداد» نامیده شدن فردی در موسسات چند ملیتی اثر می گذارد، این مقاله درصدد درک فرایندهای تصمیم گیری در تشخیص استعداد داخلی-MNC است. ما چارچوبی را ارائه می کنیم که نشان می دهد تصمیمی که کارمندی را در مجموعه افراد با استعداد شرکت شامل شود، فرایندی دو مرحله ای است که در آن از ارزیابی های ارزشیابی عملکرد عمدتا مبتنی بر تجربه (آنلاین) به عنوان ورودی در تصمیم گیری مدیریتی (آفلاین) عمدتا مبتنی بر شناخت استفاده می شود. نتیجتا، معیار قرار گرفتن در مجموعه ی مستعد نه تنها بر اساس برآوردهای ارزشیابی عملکرد معین می گردد، بلکه همچنین توسط تعدادی از عوامل معین می گردد که در مرحله ی دوم فرایند شناسایی فرد با استعداد، بر تصمیم گیری اثر می گذارند. با استفاده از بینشهای تجربی ناشی از یک مطالعه ی عمیق موردی بصورت مصور، سه فاکتور اینچینی را شناسایی می کنیم- فاصله ی نهادینه و فرهنگی بین موقعیتهای عضو احتمالی از مجموعه ی استعدادها و تصمیم گیرندگان؛ نوع دوستی بین فرد و تصمیم گیرندگان؛ و موقعیت شبکه ی فرد موردنظر
ترجمه مقدمه
امروزه، کمبود استعداد به یکی از بزرگترین نگرانیهای HR برای موسسات چندملیتی (MNC ها) تبدیل شده است (Cappelli، 2008؛ Ready و Conger، 2007). یک محرک اصلی برای این موج علاقه تشدید رقابت جهانی است که به نیاز روزافزون به سرمایه ی انسانی نه تنها برای مدیریت شرایط انسجام جهانی و سازگاری محلی بلکه همچنین برای نوآوری و یادگیری بین المللی در MNC ها منجر شده است (Bartlett و Ghoshal، 1989؛ Kang، Morris و Snell، 2007؛ Lepak و Snell، 1999). در واقع MNC ها پی می برند که برای رقابتی بودنشان به منابع انسانی ممتاز نیاز مبرمی دارند و اینکه این منابع را می توان در بخشهای مختلف جهان پیدا کرد (Bryan، Joyce و Weiss، 2006). نتیجتا، مدیریت استعداد که به تلاشهای سازمان برای جلب، انتخاب، پرورش و ابقای کارمندان کلیدی مستعد اشاره دارد (Stahl و سایرین 2007) به عنوان موردی پراولویت برای موسسات سربرآورده است. گرچه رویکردهای مدیریت استعداد از آنچه که اساسا نسخه ای منسجمتر از روالهای مرسوم منابع انسانی است تا رتبه بندی کارمندان بر اساس عملکرد و مدیریت مرتبط با کانالهای استعداد به منظور تامین کارمند جهانی و برنامه ی جایگزینی نوسان دارند (Conger و Fulmer، 2003؛ Lewis و Hackman، 2006)، اکثر رویکردها بر مجموعه ای مشخص یا مجموعه هایی از مدیرانی تمرکز دارند که به عنوان افراد مستعد اجرایی احتمالی تلقی می شوند (Stahl و سایرین، 2007).