ترجمه فارسی عنوان مقاله
اثرمتقابل بیثباتی هیجانی، همدلی و مواجهه با رفتارهای جامعهیار و پرخاشگرانه
عنوان انگلیسی
The interplay of emotional instability, empathy, and coping on prosocial and aggressive behaviors
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
35487 | 2012 | 6 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Personality and Individual Differences, Volume 53, Issue 5, October 2012, Pages 675–680
فهرست مطالب ترجمه فارسی
جکیده
کلید واژه ها
1. مقدمه
2. روش
2.1. شرکتکنندگان و روش
2.2. معیارها
2.3. همدلی
2.4. رفتارهای جامعهیار، پرخاشگری، بیثباتی هیجانی
2.5. مواجهه مسئله و هیجان محور
2.6. طرح تحلیل دادهها
3. نتایج
3.1 نتیجه مدل اصلی
جدول 1
معیارها، انحرافات استاندارد، همبستگی برای متغیرهای اصلی مطالعه.
شکل. 1. نتایج مدل واسطهگری مواجهه ویژگی برای روابط مستقیم و غیرمستقیم بین همدلی، بیثباتی هیجانی، مواجهه، تعرض فیزیکی و رفتار جامعهیار.
جدول 2
تاثیرات غیرمستقیم (مقادیر غیراستاندارد) برای مواجهه با صفت و مدل واسطه ویژگی اجتماعیشناختی.
3.2. نتایج تعدیل
4. بحث
شکل 2. نتایج مدل میانجی ویژگی اجتماعیبرانگیزندگی برای روابط مستقیم و غیرمستقیم بین مواجهه، همدلی، بیثباتی هیجانی، تعرض فیزیکی و رفتار جامعهیار
ترجمه کلمات کلیدی
رفتارهای مطلوب اجتماعی - همدلی - مقابله - پرخاشگری - تکانشگری -
کلمات کلیدی انگلیسی
Prosocial behaviors; Empathy; Coping; Aggression; Impulsivity
ترجمه چکیده
تاثیرات میانجیگری و تعدیلکنندهی ویژگیهای اجتماعیهیجانی و سبکهای مواجهه با رفتارهای پرخاشگر و جامعهیار بررسی شدند. نمونهای متشکل از 1557 دانشآموز اسپانیایی (53% مرد، میانگین سن = 13.12) ابزارهای خودگزارش مواجهه، همدلی، بیثباتی هیجانی، تعرض فیزیکی و رفتارهای جامعهیار را تکمیل کردند. تحلیل معادلات ساختاری از دو مدل میانجیگری پشتیبانی کرد اما پشتیبانی از تعدیل کم بود. بیثباتی هیجانی به شکلی مثبت مواجهه عاطفه محور، و در نتیجه، به شکلی مثبت پرخاشگری را پیشبینی کرد. در مقابل، همدلی به شکلی مثبت مواجهه مسئله محور، و در نتیجه، به شکلی مثبت رفتارهای جامعهیار را پیشبینی کرد. علاوه بر این، مواجهه مسئله محور به شکلی مثبت ویژگی همدلی، و در نتیجه، به شکلی مثبت رفتارهای جامعهیار و به شکلی منفی پرخاشگری را پیشبینی کرد. مواجهه عاطفه محور ارتباط مثبت با بیثباتی هیجانی، و در نتیجه، ارتباط مثبت با پرخاشگری داشت. بحث حاضر به اثر متقابل خود تنظیم و ویژگیهای اجتماعی عاطفی در پیشبینی رفتارهای جامعهیار و پرخاشگری میپردازد.
© 2012 شرکت مسئولیت محدود الزویر. تمام حقوق محفوظ است.
ترجمه مقدمه
پرخاشگری (یعنی اقداماتی که به دیگران آسیب میزنند) و رفتارهای جامعهیار (یعنی اقداماتی که به سود سایرین است) عموماً رفتارهای اجتماعی هستند که کاربردهای اجتماعی و بهداشتی قابل ملاحظه دارند (Carlo, 2006; Coie & Dodge, 1998). محققان نشان دادهاند در دوره نوجوانی رفتارهای پرخاشگری افزایش و جامعهیار کاهش مییابند (Carlo, 2006; Pulkinnen & Pitkanen, 1993). در سالهای اخیر، هدف تحقیقات شناخت سازوکارهای اساسی افزایش این رفتارهای اجتماعی است، هرچند این تحقیقات به رفتارهای جامعهیار یا پرخاشگری پرداختهاند، اما به هر دو این مقولهها به صورت همزمان نپرداختهاند. این بررسیها چند متغیر مرتبط با عاطفه پیشین از جمله مواجهه (یعنی تنظیم عواطف و رفتارها)، بیثباتی هیجانی (یعنی تکانشگری) و همدلی (یعنی داشتن احساسی یکسان با دیگری) را شناسایی کردهاند. با این حال، تحقیقات به اثر متقابل سبکهای مواجهه، بیثباتی هیجانی و همدلی در پیشبینی پرخاشگری و رفتارهای جامعهیار در نوجوانان نپرداختهاند. این تحقیق برای پرداختن به این شکاف طراحی شده است.
اتفاق نظر نسبی در این باره وجود دارد که مواجهه ساختاری چندوجهی مربوط به پاسخهای شناختی، انفعالی و رفتاری به تقاضاها و چالشهای فرد است (Cole, Michel,& Teti, 1994; Compas, Connor-Smith, Saltzman, Thomsen, &Wadsworth, 2001; Lazarus & Folkman, 1984). مولفه شناختی شامل ابعاد فرایندهای توجه، رمزنگاری و بازخوانی از جمله تغییر توجه، تمرکز توجه و بازخوانی انتخابی است (Derryberry & Rothbart, 1988). فرایندهای انگیختگی روانشناسی و انفعالی نیز مولفههای مرتبط با مواجهه هستند و تفاوتهای فردی در واکنش به محرکها را نشان میدهند. تنظیم رفتاری به شکاف بین پاسخدهی شناختی و انفعالی میپردازد و کنترل مظاهر رفتاری را نشان میدهد. براساس نظر متخصصان، افراد تفاوتهای گسترده در عین حال ثابت فردی در مواجهه با استرسزاهایی دارند که ممکن است مبتنی بر تندمزاجی باشد. (Compas et al., 2001; Derryberry & Rothbart, 1988; Lazarus& Folkman, 1984).
رویکرد رایج دستهبندی مواجهه به دو نوع گسترده است، مسئله محور و هیجان محور (Carver & Scheier, 1994; Compas et al., 2001; Frydenberg & Lewis, 1996; Pastorelli, Barbaranelli, Cermak, Rozsa, & Caprara, 1997). مواجهه مسئله محور یا بارآور اشاره به پاسخهایی دارد که هدفشان کاهش یا حذف منبع استرس است، این پاسخها عبارتند از حل مسئله، برنامهریزی غنی و حمایت طلبی وسیلهای. در مقابل، مواجهه هیجان محور یا غیربارآور (از جمله ابراز عقیده آزاد، حواسپرتی، پرهیز) به صورت پاسخ هایی با هدف بهبود وضعیت هیجانی یا روانی فرد تعریف شده است. به شکلی جالب، تحقیقات مستقیم بر روی روابط بین این شکل مواجهه و رفتارهای جامعهیار و پرخاشگری در واقع، به خصوص در میان نوجوانان، وجود ندارد. با این حال، تحقیقاتی درباره ارتباطهای بین شکلهای متفاوت مواجهه و رفتارهای جامعهیار و پرخاشگری، به خصوص در کودکی، وجود دارد (برای مثال Eisenberg, Fabes, & Spinrad, 2006; Rothbart, Ahadi, & Hershey, 1994; ؛ Coie & Dodge, 1998 را ببینید). این تحقیقات عموماً نشان میدهند مواجهه اثربخشتر (از جمله هیجان محور) ارتباط مثبت با پرخاشگری و ارتباط منفی با نتایج جامعهیار دارد (Compas et al., 2001; Eisenberg et al., 2006 را ببینید). با این حال، ممکن است این روابط بسته به عاملهای وضعیتی (نظیر قابلیت کنترل در این موقعیت) متفاوت باشند و شکلی از مواجهه از شکلهای دیگر استفاده نکند (Cheng, 2001).
ویژگیهای اجتماعیبرانگیزنده نظیر بیثباتی هیجانی و همدلی، ارتباط نزدیک با پیامدهای رفتاری اجتماعی دارند. بیثباتی هیجانی معمولاً گرایشی برای نمایش واکنشهای انفعالی سریع، غیرمنتظره و فشرده تعریف شده است. وجود بینظمی هیجانی و پاسخدهی هیجانی شدید که ویژگیهای اصلی بیثباتی هیجانی هستند احتمالاً منجر به آمادگی برای گرایشهای پرخاشگری و مشکلاتی در رفتارهای جامعهیار میشوند. در کل، بیثباتی هیجانی (مشابه با تکانشگری؛ باس و پلامین، 1975) با میزان زیاد پرخاشگری، مسائل اختلال رفتاری و شخصیت مرزی ارتباط دارد (Caprara & Pastorelli, 1993; Cole, Llera, & Pemberton, 2009; Cooper, Wood, Orcutt, & Albino, 2003; Koenigsberg, 2010; Leech, Day, Richardson, & Goldschmidt, 2003; Martino, Ellickson, Klein, McCaffrey, & Edelen, 2008; Pastorelli et al., 1997). با این حال، تا جایی که میدانیم، روابط مستقیم بین تکانشگری و رفتارهای جامعهیار مطالعه نشدهاند.
همدلی معمولاً نیازمند مواجهه مناسب و مهارتهای خودتنظیم است. (Eisenberg & Fabes, 1992). هافمن (2000) میگوید همدلی نیازمند میزان متوسط انگیختگی به طوری که فرد بتواند به نیازهای سایرین توجه کند و تهییج به اقدام به شکلی شود که به افراد نیازمند دیگر سود برساند. از سوی دیگر، آمادگی برای بیشبرانگیختگی ممکن است منتج به اضطراب شخصی (یعنی خود تمرکز، واکنش انفعالی آزارنده) و در نتیجه، میزان همدلی و رفتارهای جامعهیار کمتر شود. شواهد قابل ملاحظهای درباره روابط مثبت بین همدلی و رفتارهای جامعهیار، و روابط منفی با پرخاشگری، وجود دارد (Eisenberg et al., 2006).
به لحاظ مفهومی، متخصصان مدلهای متفاوت برای ارتباطات در میان ویژگیها، مواجهه و نتایج پیشنهاد کردهاند. پیشنهاد اول به این ترتیب است که، از آنجایی که ویژگیهای شخصیتی به نمایش ویژگیهای نسبتاً ماندگار، ثابت، مبتنی بر زیستشناسی میپردازند، ویژگیهای اجتماعیبرانگیزنده نظیر بیثباتی هیجانی و همدلی ممکن است مواجهه را پیشبینی کنند، که در نتیجه، ممکن است پیامدهای رفتاری را پیشبینی کنند، و شواهد حمایتی در این باره وجود دارد (Bolger, 1990; Bolger & Zuckerman, 1995; Vollrath,2001). بنابراین، انتظار خواهد رفت بیثباتی هیجانی بتواند به شکلی مثبت مواجهه هیجان محور و رفتارهای پرخاشگر، و به شکلی منفی مواجهه مسئله محور و رفتارهای جامعهیار را پیشبینی کند. در مقابل، همدلی میتواند به شکلی مثبت مواجهه مسئله محور و رفتارهای جامعهیار، و به شکلی منفی رفتارهای پرخاشگر و مواجهه هیجان محور را پیشبینی کند.
به صورت جایگزین، متخصصان رشد اظهار میکنند مواجهه با ویژگی نسبتاً ماندگار و ثابت است و ابعاد خلقوخو را نشان میدهد (Derryberry & Rothbart, 1988; Eisenberg & Fabes,1992). از آنجایی که مواجهه مسئله محور گرایش دیگر محور است که گرایشهای انگیختگی متوسط را منعکس میکند، و این موردها ویژگیهای گرایشهای جامعهیار و تلقینی را تعریف میکنند، میتوان انتظار داشت این مواجهه منجر به تسهیل گرایشهای جامعهیار شود. در مقابل، افرادی با سبکهای مواجهه هیجان محور ممکن است مستعد بیثباتی هیجانی و رفتارهای پرخاشگر باشد. بنابراین، مدل جایگزین به این ترتیب است که این ویژگیهای مرتبط با هیجان میتوانند واسطه روابط بین سبکهای مواجهه و رفتارهای اجتماعی باشند. برخی محققان از این مفهوم حمایت کردهاند که ویژگیهای اجتماعی برانگیزنده واسطه روابط بین مواجهه و نتایج است (Vollrath, Alnaes, & Torgersen, 1998; Woodward,Murrell, & Bettler, 2005). علاوه بر این، تحقیقات نشان میدهند مداخلههای مواجهه تغییرات در ویژگیهای اجتماعیبرانگیزنده (نظیر همدلی و تکانشگری) را نشان میدهند (برای مثال هافمن، گراسمن و هینتون، 2011؛ سور، گاتمن و لازار، 2007). با این حال، شواهد مستقیم درباره نقشهای میانجین احتمالی همدلی و بیثباتی هیجانی کمیاب است.
اگرچه روابط میانجی ممکن است، با این حال برخی محققان شواهدی گزارش دادهاند که شخصیت و مواجهه ممکن است برای پیشبینی نتایج تعامل کنند (Bolger & Schilling, 1991; Bolger & Zuckerman, 1995; Roesch, Aldridge, Vickers, & Helvig, 2009). برای مثال، ویژگیها ممکن است ارتباطی متفاوت با رفتارهای اجتماعی به صورت تابعی از میزان مواجهه داشته باشند. به ویژه، ممکن است انتظار برود که بیثباتی هیجانی میتواند ارتباط مثبت با رفتارهای پرخاشگر، و ارتباط منفی با رفتارهای جامعهیار، تنها در سطوح بالای مواجهه هیجان محور یا سطوح پایین مواجهه مسئله محور، داشته باشد. به همین ترتیب، همدلی میتواند ارتباط منفی با رفتارهای پرخاشگر و ارتباط مثبت با رفتارهای جامعهیار، تنها در سطوح بالای مواجهه مسئله محور یا سطوح پایین مواجهه هیجان محور، داشته باشد. بنابراین، بررسی کردیم که آیا تاثیرات بیثباتی هیجانی و همدلی تنها در سطوح بالا یا پایین وجود مواجهه تشدید شدهاند یا خیر.