ترجمه فارسی عنوان مقاله
مدیریت عملیات و مهندسی مجدد
عنوان انگلیسی
Operations management and reengineering
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
435 | 1998 | 12 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : European Management Journal, Volume 16, Issue 3, June 1998, Pages 306–317
فهرست مطالب ترجمه فارسی
کلمات کلید
مقدمه
چارچوب مفهومی طراحی فرایند کسب و کار
شکل1. نمودار فرایند
شکل2. چرخه تکرار شونده طراحی فرایند
منطق متداول جدید طراحی فرایند کار
جدول1. اصول طراحی فرایند برای بهبود زمان پاسخدهی
شکل 3. اصول H&C طراحی فرایند
شکل 4. اصول H&C در شبکه پردازش
مزایای کار یکپارچه
شکل5. سه شبکه پردازش با تجمع
شکل6. انواع تجمع در H&C
جدول2. مقایسه زمان خروجی سیستم های تجمعی
شکل7. توزیع های زمان خروجی
خلاصه و نتیجه گیری
مقدمه
چارچوب مفهومی طراحی فرایند کسب و کار
شکل1. نمودار فرایند
شکل2. چرخه تکرار شونده طراحی فرایند
منطق متداول جدید طراحی فرایند کار
جدول1. اصول طراحی فرایند برای بهبود زمان پاسخدهی
شکل 3. اصول H&C طراحی فرایند
شکل 4. اصول H&C در شبکه پردازش
مزایای کار یکپارچه
شکل5. سه شبکه پردازش با تجمع
شکل6. انواع تجمع در H&C
جدول2. مقایسه زمان خروجی سیستم های تجمعی
شکل7. توزیع های زمان خروجی
خلاصه و نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
مقالات مهندسی مجدد فرایندهای کسب و کار مدیریت عملیاتی حرکت کیفیت مهندسی مجدد فرایندهای کسب و کار بهره وری - مدیریت عملکرد
کلمات کلیدی انگلیسی
ترجمه چکیده
مهندسی مجدد فرایند کسب و کار تاثیرگذارترین جنبش مدیریت دهه 1990 بوده است، و مانند جنبش کیفیت دهه 1980، توجه مدیریت را مستقیما بر فرایندها و عملیات معطوف کرده است. هرچند در نگاه نخست دیدن هرگونه رابطه ای بین حکم های مهندسی مجدد فرایند کسب و کار و آموزش مدیریت عملیات سنتی دشوار است. مقصود این مقاله دوگانه است. نخست، نظراتی درباره اینکه این رابطه چیست با مفهوم سازی فرایند طراخی برحسب تکرار ارزیابی شده طراحی ارائه می کند: مهندسی مجدد بصورت نشان داده شده توسط تاثیرگذارترین کتاب درباره این موضوع، مهندسی محدد شرکت توسط هامر و چامپی (1993)، تقریبا منحصرا روی مرحله طراحی تمرکز می کند، درحالیکه جهتگیری آموزش مدیریت عملیات سنتی شدیدا بسوی ارزیابی است، و طراحی را معین فرض می کند. دوما، این مقاله اصل طراحی فرایند تحقیق یکپارچه اعلام شده توسط هامر و چامی را مورد بحث قرار می دهد. نشان داده می شود که فایده کمّی تحقیق یکپارچه چگونه می تواند با استفاده از ابزارهای مدیریت عملیات برآورد شود، و اینکه این نفع به کنترل جریان بستگی دارد، یک اهرم طراحی فرایند مهم دیگر که هامر و چامپی به آن نمی پردازند. این مقاله با این نظر به پایان می رسد که هنگامی که شرکتها از کاهش هزینه به رشد تولید می رسند، مهندسی مجدد فرایند کسب و کار از عناوین ناپدید می شود، اما طراحی مجدد فرایند و بهبودها می توانند بسوی بهبود عملکرد و تولید درآمد هدایت شوند به همان خوبی که برای منافع بهره وری در گذشته استفاده شده اند.
ترجمه مقدمه
مهندسی مجدد فرایند کسب و کار (BPR)، اگرچه از عناوین مطبوعات تجارت ناپدید می شود، بدون تردید تاثیرگذارترین پیشرفت در تفکر مدیریت در دهه 1990 است. اگرچه بنظر می رسد BPR مسیر خود را طی کرده است همانطور که شرکتها از تمرکز بهره وری بسوی جستجوی رشد جدید می روند، مفاهیم مهندسی مجدد محرک تغییر سازمانی در بسیاری از شرکتهای برجسته امریکای شمالی و اروپایی بوده است.
مفهوم مشهور BPR توسط میخاییل هامر و جیمز چامی در کتاب پرفروش مهندسی مجدد شرکت ، تاثیرگذارترین کتاب مهندسی مجدد، در سال 1993 متبلور شد که این مقاله روی آن تمرکز می کند، و پس از این بعنوان H&C اشاره می شود. دو عنصر متمایز و قابل تفکیک می توانند در H&C شناسایی شوند. از یک طرف، اصول طراحی فرایند کسب و کار را اعلام می کنند. بویژه، آنها طرفدار یکپارچه سازی مجدد کار صنعتی، وارونه سازی این روند بسوی تخصصی سازی و تقسیم کار که از اوایل انقلاب صنعتی با ما بوده است. از طرف دیگر، هامر و چامپی ، برخلاف یک رویکرد افزایشی یا تکاملی، در اجرای طراحیهای فرایند جدید و ساختارهای سازمانی وابسته طرفدار تغییر چشمگیر هستند. درحقیقت، تداعی اولیه بسیاری از مدیران با اصطلاح "مهندسی مجدد" رویکرد جسورانه به تغییر مدیریت مورد دفاع هامر و چامپی است.
این مقاله با کنار گذاشتن جنبه مهم مدیریت تغییر روی اصول طراحی فرایند کسب و کار ، موضوع محوری در رشته مدیریت عملیات (OM) تمرکز می کند. بخش بزرگی از دانش مربوط به طراحی فرایند توسط دست اندرکاران و محققان در قرن گذشته تولید شده است. در این زمان هنگامی که BPR درحال فرو نشستن است، طبیعی است بپرسیم کدام یک از حکم های آن احتمالا دوام می آورند، و چگونه با مجموعه دانش از قبل موجود که بر تدریس OM غلبه دارد ارتباط می یابند. این مقصود مقاله حاضر است.
از منظر مدیریت عملیات حرفه ای، جنبش مهندسی مجدد تنها با قرار دادن جنبه عملیات کسب کار در پیش زمینه مسئله مدیریت ارشد که کار از طریق آن مرتبا انجام می شود، بدون اتلاف تلاش و firefighting که مشخصه عملیات ناکارامد است کمک مهمی می نماید. با تمرکز روی فرایندها بعنوان ابزار دستیابی به عملیات موثر، رهبران مهندسی مجدد موضوع محوری جنبش کیفیت دهه 1980 را تقویت کرده اند. سازمانها برای موثر بودن باید انرژی خلاق را در طراحی، مستندسازی و حفظ فرایندهایی نمایند که نیازهای مشتری را بطور منظم برآورده سازد. کارگران باید کارکرد کلی فرایندهای کسب و کار اصلی را درک کنند، و عملکرد باید برحسب ارزش ارائه شده به مشتریان اندازه گیری شود.
هرچند بنظر می رسد که BPR بخشهایی از چشم انداز مدیریت عملیات را روشن کرده است اما سایر بخشها را نادیده گرفته است. همه کتابها و مقالات تاثیرگذار در پرداختن به طراحی فرایند زبان مبهم استفاده قدیمی و فقدان استدلال علت و معلولی را ذکر کردند. علاوه براین، توصیه های آنها تلویحا وابسته به عنصر حیاتی طراحی فرایند، یعنی کنترل جریان هوشمند است، اما هرگز آنرا بعنوان طبقه جداگانه ای از اهرم های طراحی تصدیق نمی کنند.
بخش بعد چیزی را خلاصه می کند که هریسون (1997) "پارادایم شبکه پردازش" می نامد، الگوی فرایندی که مبنای بیشتر تدریس مدیریت عملیات است و زبان دقیق، استدلال علّی، و شیوه های تحلیلی برای حمایت از طراحی فرایند از آن بدست می اید. بخش 3 به خلاصه کردن حکم های اصلی BPR پرداخته و، با استفاده از زبان پردازش پارادایم شبکه، توضیح می دهد که BPR و OM چگونه یکدیگر را کامل می کنند، درحالیکه در تاکید و بافت فرق دارند. بخش آخر این مقاله، در مثال کار یکپارچه، نفع پروتکل های مدیریت جریان و مفید بودن ابزارهای مدیریت عملیات برای برآورد ارزش آنها را نشان می دهد.