ترجمه فارسی عنوان مقاله
مشخصات شناختی خلاقیت در طراحی
عنوان انگلیسی
The cognitive profile of creativity in design
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
32088 | 2015 | 10 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Thinking Skills and Creativity, Volume 6, Issue 3, December 2011, Pages 159–168
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلمات کلیدی
1.مقدمه
1.1.عملکردهای شناختی در خلاقیت طراحی
1.2.سیستم معناشناسی
1.3.مطالعه ی خلاقیت در طراحی در چارچوب سیستم معناشناسی
1.4.هدف و فرضیه ها
جدول 1. متغیرهای اصلی سیستم معناشناسی: متغیرهای معنایی
2.روش
2.1.شرکت کنندگان
2.2.ابزارها
شکل 1. طرح نشان دهنده ی یک راه حل بسیار خلاق برای طراحی یک موزه
2.3.روش کار
شکل 2. طرح نشان دهنده ی راه حل کمی خلاق برای طراحی موزه
3.نتایج
جدول 2 . تفاوت های قابل توجه در متغیرهای معنایی بین نمرات شرکت کنندگان بسیار خلاق و کمتر خلاق
4.بحث
5.نتیجه گیری
کلمات کلیدی
1.مقدمه
1.1.عملکردهای شناختی در خلاقیت طراحی
1.2.سیستم معناشناسی
1.3.مطالعه ی خلاقیت در طراحی در چارچوب سیستم معناشناسی
1.4.هدف و فرضیه ها
جدول 1. متغیرهای اصلی سیستم معناشناسی: متغیرهای معنایی
2.روش
2.1.شرکت کنندگان
2.2.ابزارها
شکل 1. طرح نشان دهنده ی یک راه حل بسیار خلاق برای طراحی یک موزه
2.3.روش کار
شکل 2. طرح نشان دهنده ی راه حل کمی خلاق برای طراحی موزه
3.نتایج
جدول 2 . تفاوت های قابل توجه در متغیرهای معنایی بین نمرات شرکت کنندگان بسیار خلاق و کمتر خلاق
4.بحث
5.نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
خلاقیت -
طراحی -
نظریه معنا -
فرآیندهای شناختی -
سیستم معنی -
ارزیابی
کلمات کلیدی انگلیسی
Creativity;
Design;
Theory of meaning;
Cognitive processes;
Meaning system;
Assessment
ترجمه چکیده
هدف این مطالعه بررسی مشخصات شناختی خلاقیت در طراحی با استفاده از رویکردی جدید در ارزیابی خلاقیت بر اساس نظریه ی معناشناسی بود (کریتلر و کریتلر). ارزیابی معنا امکان شناسایی فرآیندهای شناختی منحصر به فرد و همچنین فرآیندهای لازم برای عملکرد خوب برخی از رفتارهای شناختی همچون خلاقیت را فراهم می کند. فرضیه ی ما این بود که خلاقیت در طراحی تا حدودی شامل مؤلفههای شناختی مشخص شده در مطالعات قبلی خلاقیت و تا حدودی مؤلفه های جدید می شود. شرکت کنندگان 52 دانشجوی دانشکده ی طراحی بودند که یک کار طراحی و آزمون معناشناسی بر روی آنها اجرا شد که محدوده ی وسیعی از فرآیندهای شناختی را ارزیابی می کند. میزان خلاقیت محصولات طراحی توسط سه مهندس معماری ارزیابی شد. فرآیندهای شناختی به عنوان عوامل ساختاری مشخصات شناختی خلاقیت در طراحی شناخته شد؛ فرآیندهای شناختی دانشجویانی که طراحی های خلاقانه تری داشتند، با دانشجویان دارای طرح های کمتر خلاق، تفاوت چشمگیری داشت. مشخصات بدست آمده با فرضیه تطابق داشت و اطلاعاتی در مورد فرآیندهای شناختی خلاقیت در طراحی ارائه داد که می توان از آن برای ارتقاء خلاقیت در دانشجویان طراحی نیز استفاده کرد.
ترجمه مقدمه
طراحی شامل حل مسئله می شود. به بیان دیگر، طراحی اغلب در چارچوب مدل عقلایی درک شده است که روش مرحله محوری را برای استفاده ی نظام مند از راهبرهای شناخته شده برای بدست آوردن مجموعه ای از اهداف تعریف شده فرض می کند ( بروکس 2010؛ درست و دیجخویس 1995، صفحه ی 261؛ نیوول و سایمون 1972؛ پال، بیتز، فلدهوسن و گروت 2007؛ رالف 2010). این مدل از بسیاری از جهات نقد شده است، به طور خاص به این دلیل که مشاهدات تجربی نحوه ی اجرای طراحی، آن را تأیید نمی کند و در اصل به این دلیل که این مدل فضای چندانی برای خلاقیت باقی نمی گذارد (بروکس 2010؛ کراس، درست و روزنبرگ 1992؛مک کراکن و جکسون 1092؛ رالف 2010؛ شون 1983). در سالهای اخیر، نقش خلاقیت در طراحی بیش از پیش شناخته شده است. تا زمانی که در طراحی با موقعیت های حل مسئله ای سر و کار داشته باشیم که به خوبی تعریف نشده اند و محدوده ی مشخصی ندارند و اهداف طراحی ناقص و غیردقیقی را ایجاد می کنند، این حجم انتقاد امری عادی است. (گوئل 1995؛ سایمون 1973). طبق استدلال ها، این نوع مسائل را نمی توان به وسیله ی روش های معمول حل مسئله، حل کرد (گوئل 1995) و بنابراین، احتمال ارائه-ی راه حل های جدید و خلاقانه وجود دارد (پورسل و گیرو 2006). این نوع بینش ها باعث ایجاد رویکرد جایگزینی نسبت به طراحی شده اند. این رویکرد اغلب با نام «مدل اقدام محور» شناخته می شود و بر این فرض استوار است که هیجان، شم، نوآوری و دیگر فرآیندهای تشکیل دهنده ی خلاقیت، نقش عمده ای در طراحی دارند (کراس و دیگران 1992؛ رالف 2010؛ شون 1983؛ ترواکس، باسکرویل و تراویس 2000). این نوع مشاهدات نشان می دهند که خلاقیت حداقل تا حدودی در هر کار طراحی نقش دارد.
اطلاع از نقش مهمی که خلاقیت می تواند در طراحی ایفا کند، باعث تمایل بیشتر برای ارتقاء خلاقیت در طراحی شده است که این خود موجب تلاش هایی در جهت درک عمیق تر از فرآیندهای موجود در خلاقیت در این زمینه شده است.