دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 32166
ترجمه فارسی عنوان مقاله

مهارت های تفکر و خلاقیت مدل سازی بر تفکر واگرا و خلاقیت هنری تأثیر می گذارد

عنوان انگلیسی
Modeling influences on divergent thinking and artistic creativity
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
32166 2015 7 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Thinking Skills and Creativity, Volume 16, June 2015, Pages 62–68

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

کلمات کلیدی

1. مقدمه

1.1. شواهدی مبنی بر این که مدل سازی به طور کلی خلاقیت را افزایش می دهد

2.1. شواهدی مبنی بر این که مدل سازی به طور کلی خلاقیت را افزایش نمی دهد

3.1. مطالعه ی حاضر

2. روش

1.2. شرکت کنندگان

2.2. ابزارها 

1.2.2. آزمون خلاقیت عمومی – آزمون تفکر خلاق بیجینگ (BTCT)

3.2. روند و آزمایش

1.3.2. دستورالعمل ها

4.2. نمره دهی

3. نتایج

1.3. پایایی بین ارزیاب

2.3. اثر مدل سازی بر تفکر واگرا

3.3. اثر مدل سازی بر خلاقیت هنری

4. بحث

پیوست الف: دستورالعمل آزمون تفکر واگرای بیجینگ

جدول 1: پایایی های بین ارزیاب بین گروه های مختلف داوران برای ابعاد مختلف موجود در آزمایش های ساخت کلاژ و کشیدن موجود فضایی

جدول 2: تحلیل نتایج واریانس مقایسه ی شاخص های خلاقیت عمومی گروه های کنترل و آزمایشی

جدول 3: تحلیل نتایج واریانس برای مقایسه ی شاخص های خلاقیت هنری گروه های کنترل و آزمایش 



 
ترجمه کلمات کلیدی
خلاقیت - مدل سازی - تفکر واگرا - خلاقیت هنری
کلمات کلیدی انگلیسی
Creativity; Modeling; Divergent thinking; Artistic creativity.
ترجمه چکیده
علی رغم شواهد گسترده ای که نشان می دهند مدل سازی از دامنه ی گسترده ای از رفتارهای انسان تأثیر می گذارد، حمایت تجربی از نقش مدل سازی در خلاقیت ضد و نقیض و محدود است. در این مطالعه، 138 دانش آموز متوسطه-ی چینی به دو گروه تقسیم شدند، که یکی از این دو گروه تکالیف تفکر واگرا (DT) و گروه دیگر تکالیف خلاقیت هنری را به انجام رسانیدند. نیمی از افراد هر گروه از قبل در معرض مدل های بسیار خلاقانه قرار داده شدند و نیم دیگر با هیچ مدلی مواجه نشدند. نتایج شواهد حاکی از تأثیر معنادار و بزرگ مدل سازی بر DT و خلاقیت هنری هستند، اگر چه تجزیه و تحلیل تعقیبی حاکی از آنند که اثرات DT تا حد زیادی به تکالیف DT کلامی محدود هستند.
ترجمه مقدمه
بیشتر رفتارهای انسان از به وسیله ی مشاهده از طریق مدل سازی (بندورا، 1986) فرا گرفته می شوند. دهه هاست که مدل سازی به عناوین مختلف نظیر عامل اجتماعی مهمی برای رفتار خلاقانه (امابایل، 1983؛ کافمن، و کولبرت-وایت، 2011) توجه روان شناختی بسیاری را به خود جلب کرده است. نظریه ی یادگیری اجتماعی (بندورا، 1986) فرض را بر این می گذارد که مدل سازی ابزارهای شناختی و رفتاری ای را برای نوآوری فراهم می کند. بر اساس این نظریه، افراد از طریق شناسایی ویژگی های مرتبط و فهم قوانین زیربنایی، پس از نمایش بصری رفتار به احتمال بیشتری به انجام رفتاری خلاقانه دست می زنند. برخی اوقات نمایش غیرعمدی است و حتی وقتی دیگران از منبع تأثیر بودن خود آگاه نیستند رفتار مشاهده شده ی آن ها بر عملکرد خلاقانه تأثیر می گذارد (امابایل، 1983). تصور فردی بسیار خلاق که کاملاً از سایر افراد یا به طور کلی تر از سایر رفتارهای خلاقانه یا محیطی خلاقانه جدا باشد سخت است. بنابراین، از دیدگاهی اجتماعی-شناختی، می توان خلاقیت به عنوان توانایی را به صورت مجموعه ای از روابط در نظر گرفت که از طریق تعاملات پویای بین افراد، محیط و روابط فرهنگی اجتماعی تحقق یافته اند (گلاوینو، 2011a؛ مک ویلیامز و پلاکر، 2014؛ پلاکر و باراب، 2005؛ پلاکر، بگتو و دو، 2004).
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  مهارت های تفکر و خلاقیت مدل سازی بر تفکر واگرا و خلاقیت هنری تأثیر می گذارد

چکیده انگلیسی

Despite widespread evidence of modeling effects across a wide range of human behaviors, empirical support for the role of modeling on creativity has been mixed and limited. In this study, 138 Chinese middle school students were separated into two groups, with one completing divergent thinking (DT) tasks and the other completing artistic creativity tasks. Half of each group were exposed to highly creative models beforehand, and half were exposed to no models. Results provide evidence of significant and large modeling effects on both DT and artistic creativity, although post hoc analyses suggest that the DT effects are largely restricted to verbal DT tasks.

مقدمه انگلیسی

Most human behaviors are learned by observation through modeling (Bandura, 1986). Modeling has drawn many psychologists’ attention over the decades, including as a social factor important for creative behavior (Amabile, 1983 and Kaufman et al., 2011). Social learning theory (Bandura, 1986) posits that modeling can provide cognitive and behavioral tools for innovation. According to this theory, individuals, by identifying relevant features and grasping underling rules, are more likely to perform a creative behavior after a visual demonstration of the behavior. Sometimes the demonstration can be unintentional, with the observed behavior of others affecting creative performance even when those others are unaware that they are a source of influence (Amabile, 1983). It is difficult to imagine a highly creative individual who is completely isolated from other creative people, or, more broadly speaking, isolated from other creative behaviors or a creative environment. Therefore, from a social-cognitive perspective, creativity as an ability can been viewed as a set of relations that are actualized through dynamic transactions among individuals, environments, and social cultural relations (Glăveanu, 2011a, Glăveanu, 2011b, McWilliams and Plucker, 2014, Plucker and Barab, 2005 and Plucker et al., 2004).