ترجمه فارسی عنوان مقاله
مدل سازی معادله ساختاری در مورد ایجاد دانش در پروژه DMAIC شش سیگما و تاثیرش بر عملکرد سازمانی
عنوان انگلیسی
Structural equation modelling on knowledge creation in Six Sigma DMAIC project and its impact on organizational performance
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
44041 | 2015 | 13 صفحه PDF |
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : International Journal of Production Economics, Volume 168, October 2015, Pages 105–117
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلیدواژهها
1.مقدمه
2.بررسی منابع
2.1.شش سیگما
2.2.مدیریت دانش
2.2.1.دانش
2.2.2.نظریه دانش محور شرکت
2.2.3.نظریه خلق دانش
2.3.شش سیگما و عملکرد سازمانی
2.4.شش سیگما و خلق دانش
2.5.پروژه شش سیگما و عملکرد سازمانی
2.6.مدل تحقیق
2.6.1.ف1الف: اجتماعیسازی تاثیر مثبت بر دانش در پروژه شش سیگما DMAIC دارد.
2.6.2. ف1ب: بیرونیسازی دارای تاثیر مثبت بر دانش در پروژه DMAIC شش سیگما است.
2.6.3.ف1پ: ترکیب تاثیر مثبت بر دانش در پروژه DMAIC شش سیگما دارد.
شکل 1. مدل تحقیق.
2.6.4.ف1ت: درونیسازی تاثیر مثبت بر دانش در پروژه DMAIC شش سیگما دارد.
2.7.ف2: خلق دانش در مراحل DMAIC شش سیگما تاثیر مثبت بر موفقیت پروژه شش سیگما دارد.
ف3: موفقیت پروژه شش سیگما بر عملکرد سازمانی تاثیر مثبت دارد.
3.روش تحقیق
4.نتایج تحلیل
4.1.تحلیل توصیفی
4.1.1.میزان پاسخ
جدول 1. مشخصات تجاری پاسخدهندگان نظرسنجی.
4.1.2.مشخصات کسب و کار
4.1.3.تجربههای شش سیگما
جدول 2. تجربه شش سیگما.
4.2.نتایج تحلیل مدل سنجش
4.3.نتایج تحلیل مدل ساختاری
4.4.اصلاح مدل بعدی
جدول 3. نتیجه تحلیل مدل سنجش.
جدول 4. تحلیل روایی تفکیککننده برای مدل سنجش.
جدول 5. نتیجه تحلیل مدل ساختاری 1
شکل 2. مدل ساختاری نمودار مسیر.
5.بحث
جدول 6. خلاصه نتایج آزمایش فرضیهها.
شکل 3. مدل ساختاری جایگزین.
6.کاربردهایی برای نظریه
6.1.نظریه دانش محور شرکت
6.2.نظریه خلق دانش سازمانی
6.3.رابطه بین دانش و کیفیت
6.4.محدودیتها
6.5.نتیجهگیری
کلیدواژهها
1.مقدمه
2.بررسی منابع
2.1.شش سیگما
2.2.مدیریت دانش
2.2.1.دانش
2.2.2.نظریه دانش محور شرکت
2.2.3.نظریه خلق دانش
2.3.شش سیگما و عملکرد سازمانی
2.4.شش سیگما و خلق دانش
2.5.پروژه شش سیگما و عملکرد سازمانی
2.6.مدل تحقیق
2.6.1.ف1الف: اجتماعیسازی تاثیر مثبت بر دانش در پروژه شش سیگما DMAIC دارد.
2.6.2. ف1ب: بیرونیسازی دارای تاثیر مثبت بر دانش در پروژه DMAIC شش سیگما است.
2.6.3.ف1پ: ترکیب تاثیر مثبت بر دانش در پروژه DMAIC شش سیگما دارد.
شکل 1. مدل تحقیق.
2.6.4.ف1ت: درونیسازی تاثیر مثبت بر دانش در پروژه DMAIC شش سیگما دارد.
2.7.ف2: خلق دانش در مراحل DMAIC شش سیگما تاثیر مثبت بر موفقیت پروژه شش سیگما دارد.
ف3: موفقیت پروژه شش سیگما بر عملکرد سازمانی تاثیر مثبت دارد.
3.روش تحقیق
4.نتایج تحلیل
4.1.تحلیل توصیفی
4.1.1.میزان پاسخ
جدول 1. مشخصات تجاری پاسخدهندگان نظرسنجی.
4.1.2.مشخصات کسب و کار
4.1.3.تجربههای شش سیگما
جدول 2. تجربه شش سیگما.
4.2.نتایج تحلیل مدل سنجش
4.3.نتایج تحلیل مدل ساختاری
4.4.اصلاح مدل بعدی
جدول 3. نتیجه تحلیل مدل سنجش.
جدول 4. تحلیل روایی تفکیککننده برای مدل سنجش.
جدول 5. نتیجه تحلیل مدل ساختاری 1
شکل 2. مدل ساختاری نمودار مسیر.
5.بحث
جدول 6. خلاصه نتایج آزمایش فرضیهها.
شکل 3. مدل ساختاری جایگزین.
6.کاربردهایی برای نظریه
6.1.نظریه دانش محور شرکت
6.2.نظریه خلق دانش سازمانی
6.3.رابطه بین دانش و کیفیت
6.4.محدودیتها
6.5.نتیجهگیری
ترجمه کلمات کلیدی
شش سیگما - خلق دانش - عملکرد سازمانی
کلمات کلیدی انگلیسی
Six Sigma; Knowledge creation; Organizational performance
ترجمه چکیده
شش سیگما استراتژی کسب و کار است و به سازمانها کمک میکند تا کاراییهای سازمانی و رضایت مشتری بهبود یابد؛ این موضوع هزینههای عملیاتی را کاهش و سود را افزایش میدهد. مطالعات حرفهای متعدد ادعا دارند شش سیگما عملکرد سازمانی را بهبود میبخشد. با این حال، تحقیقات تجربی در این حوزه محدود است. هیچ بررسی مفصلی در مورد نحوه منتهی شدن شش سیگما به بهبود عملکرد سازمانی وجود ندارد. این تحقیق نشان میدهد ارتباط بین شش سیگما و عملکرد سازمانی قابل توضیح و توسعه توسط ادغام فرایندهای خلق دانش سازمانی است. مدل تحقیقاتی نظری براساس منابع توسعه یافته است. این مطالعه وجود رابطه در میان فرایندهای خلق دانش سازمانی (اجتماعی کردن، بیرونیسازی، ترکیب و درونیسازی) در پروژه شش سیگما DMAIC، دانش، موفقیت پروژه شش سیگما و عملکرد سازمانی با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری را بررسی میکند. نتایج مطالعه نظرسنجی حمایت کلی از مدل تحقیقاتی نظری نشان میدهد. نتایج نشان میدهند فرایندهای خلق دانش سازمانی به شکلی مثبت بر دانش تاثیرگذار است. در نتیجه، دانش تاثیر مثبت بر موفقیت پروژه شش سیگما دارد، و موفقیت پروژه شش سیگما منجر به عملکرد سازمانی بهتر میشود.
ترجمه مقدمه
مفهوم شش سیگما توسط موتورلا در دهه 1980 توسعه یافت و توسط تلاشهای جنرال الکتریک (GE)، الاید سیگنال و سایرین در اواخر دهه 1990 ارتقا یافت (برانسچیدل و همکاران 2011). امروزه، شش سیگما یکی از ابتکارات کیفیت اولیه است که به صورت ابزار کسب و کار مهم در قرن بیست و یکم ثبت شده است (پپر و اسپدینگ، 2010؛ مادر، 2008). شش سیگما نه تنها به صنایع کمک میکند تا کارآییهای سازمانی و رضایت مشتری را بهبود دهند، بلکه هزینههای عملیاتی را کاهش و سود را افزایش میدهد (لاریانی و همکاران، 2013؛ هاری و همکاران، 2010؛ هو و چوانگ، 2006؛ گوون و تالون، 2005؛ ماهانی و آنتونی، 2005؛ مکآدام و لافرتی، 2004).
داستانهای موفقیت شرکتهای بزرگ که شش سیگما را اتخاذ کردهاند، از جمله موتورلا، GE و الایدسیگنال/هانیول، در چند مقاله گزارش شده است که ادعا میکنند کاربرد شش سیگما منتج به صرفهجویی مالی زیاد میشود (جیجو و همکاران، 2010؛ هندریکس و کلباف، 1998). برای نمونه، در دهه بین شروع شش سیگما در 1987 و 1997، دستاوردهای موتورلا شامل رشد پنج وجهی در فروش، همراه با سود افزایشی تقریباً 20%، صرفهجویی انباشته براساس شش سیگما ثابت در 14 میلیارد دلار، و قیمت سهام موتورلا ترکیبی تا نرخ سالانه 3/21% است (پاندی و همکاران 2000). در سال 1997، GE مبلغ 400 میلیون دلار در شش سیگما سرمایهگذاری کرد، که منتج به صرفهجویی 700 میلیون دلاری شد (پاندی و هالپ، 2002). در سال 1999، GE مبلغ 700 میلیون دلار خرج کرد و بیش از 2 میلیارد دلار صرفهجویی کرد (واتسون، 2003). الاید سیگنال هزینههایش را تا 4/1 میلیارد دلار از سال 1992 تا 1997 کاهش داد (برو و هووس، 2006). با ملاحظه این گزارشها، دانشگاهها تردید کردند که آیا این ادعای صرفهجویی واقعاً مربوط به شش سیگما هست یا خیر. سوسا و واس (2002) لزوم توجیه تجربی ادعاهایی از هر نوع در منابع مدیریت کیفیت را برجسته کردند.
بسیاری از انتشارات شش سیگما، از جمله مقالات و کتابها، در دسترس هستند. مفاهیم فعلی در حوزه شش سیگما عمدتاً توصیفی هستند و مبتنی بر تجویز «معلم» پیشرویی است که در شرکتهای عمده کار میکنند، از جمله GE، موتورلا و هانیول، که از شش سیگما استفاده میکنند (ژو و همکاران، 2008). برای مثال، پیژک و کلر (2009) جزوه شش سیگما براساس تجربههای مولفین در شرکتها نوشته شد، از جمله GE و موتورلا، که به شکلی موفق از شش سیگما استفاده کردند. این کتاب جزئیاتی درباره مفاهیم شش سیگما، روش تحقیق، ابزارها و تکنیکها، و استراتژی پیادهسازی فراهم میکند. جزوه کمربند مشکی شش سیگما مصدق از کوبیاک و بنبو (2009) و پیادهسازی شش سیگما از بریفوگل و همکاران (2003) چارچوب شش سیگمای یکسان فراهم میکنند. منابع حرفهای اصولاً رویهها و رهنمونهای تجویزی فراهم میکنند که برای پیادهسازی شش سیگما ضروری است. توسعه نظری به ندرت بررسی شده است. نانتالیراک و هندری (2006) گفتند، به طور کل، مطالعات متعدد به توصیف تمرین به جای توسعه نظری پرداختهاند که برای مدیران و متخصصان مفید است. لیندرمان و همکاران (2003) گفتند شش سیگما به شکلی قابل ملاحظه بر صنعت تاثیرگذار بوده است، اما نظریهای درباره شش سیگما وجود ندارد. آنتونی (2004الف، 2004ب) موافق بود و اعلام کرد علیرغم تاثیرگذاری قابل ملاحظه شش سیگما بر صنعت، جمعیت دانشگاهی ورای درک شش سیگما است. شرودر و همکاران (2008) علاوه بر این استدلال کردند تحقیقات دقیق و نظاممند برای تعیین تاثیر شش سیگما بر عملکرد سازمانی ضروری است.
در مالزی، مطالعات تجربی برای بررسی حتی وجود صرف ابتکارات شش سیگما در کشور وجود ندارد. به استثناء تحقیق جایارامان و همکاران (2012)، هیچ مطالعه دیگری به شکل تجربی میزان وجود ابتکارات شش سیگما در منطقه کلی جنوب آسیا را بررسی نکرده است. با این حال، تحقیق جایارامان و همکاران (2012) تنها ابتکارات شش سیگما چابک را براساس ادراکات افراد حرفهای بررسی کردند. چند مطالعه تجربی نیز رابطه بین شش سیگما و عملکرد سازمانی را بررسی کردند، اما نتایج ترکیب شدند. اغلب مطالعات دریافتند شش سیگما تاثیرات مثبت بر عملکرد سازمانی دارد (لی، 2002؛ فلورا، 2003؛ ژو و همکاران، 2008؛ و آنگ و همکاران، 2010). سایر مطالعات (گوه و همکاران، 2003؛ گوتیرز و همکاران، 2009) هیچ رابطه معنیدار با عملکرد سازمانی نیافتند. مطالعاتی که دریافتند شش سیگما تاثیرات مثبت بر عملکرد سازمانی دارد بر رابطه مستقیم بین شش سیگما و عملکرد سازمانی متمرکز شدند. در عین حال، آروموگام و همکاران (2013) تاثیرات دو مورد قبلی، یعنی، منابع و ایمنی روانشناسی تیمی، بر خلق دانش و یادگیری را در تیمهای پروژه شش سیگما را بررسی کردند که خلق دانش را ارتقا میدهد و در نتیجه بر عملکرد پروژه تاثیرگذار است.
با این حال، هیچ بحث مفصلی بر این پدیده در دسترس نیست که چگونه شش سیگما منجر به عملکرد سازمانی میشود. ارتباط بین شش سیگما و عملکرد سازمانی مشخصاً به صورت کامل توضیح داده نشده و توسعه نیافته است. عناصر مختلف این ارتباطات را تشکیل میدهند و شناخت تعاملشان اهمیت دارد. دیدگاه جامع مفید است (لیندرمن و همکاران 2004). لیندرمن و همکاران (2004) نظر دادند نظریه درباره شش سیگما وجود ندارد و هیچ پایهای برای تحقیقات غیر از مطالعات حداکثر فعالیت ممکن وجود ندارد. بنابراین، نقطه عطف در اجرای تحقیقات بر شش سیگما باید فرمولاسیون و شناسایی نظریههای مفید باشد که در ارتباط با پدیده شش سیگما است.
با توجه به این وضعیت، رابطه بین شش سیگما و عملکرد سازمانی موضوعی جالب توجه است. این مطالعه پیشنهاد میکند نظریه دانش محور شرکت و نظریه خلق دانش سازمانی نوناکا (1994) رویکردهای مفید در شرح پدیدهای هستند که شش سیگما منجر به عملکرد سازمانی میشود. براساس نظریه دانش محور شرکت، دانش منبع استراتژیکی است که شرکت برای توسعه قابلیت رقابت ماندگار استفاده میکند (داونپورت و پروساک، 1998؛ گرانت، 1996؛ کوگوت و زاندر، 1996؛ اسپندر، 1996) و فعالیتهای شرکت در ارتباط با ایجاد دانش میتواند تاثیرات قابل ملاحظه بر عملکرد سازمانی داشته باشد. براساس نظریه خلق دانش سازمانیِ نوناکا (1994)، تغییر بین دانش ضمنی و آشکار باعث میشود دانش توسط فرایندهای اجتماعیسازی، بیرونیسازی، ترکیب و درونیسازی ایجاد شده است. با توجه به این دو دیدگاه نظری، اگر فعالیتهای شش سیگما منجر به خلق دانش شود، آنگاه ارتباط بین شش سیگما و عملکرد شرکت قابل شرح خواهد بود. یعنی، شش سیگما منبع خلق دانش میشود که منتج به مزیت رقابتی است و منجر به عملکرد سازمانی بهتر میشود.
این مطالعه شکافهای موجود در منابع را با گزارش بررسی تجربی و شناخت تاثیر فرایندهای اجتماعیسازی، بیرونیسازی، ترکیب و درونیسازی دانش بر منابع پروژههای شش سیگما به حداقل میرساند، و در نتیجه منجر به عملکرد سازمانی میشود. بنابراین، این مطالعه به صورت تجربی از تحقیقات اولیه لیندرمن و همکاران (2010) و اللورنس- مونتس و مولینا (2006) حمایت میکند و تحقیقات اجرایی توسط چو و همکاران (2007) را گسترش میدهد. مابقی مقاله به شرح ذیل سازماندهی شده انگلیسی ست: بخش 2 شش سیگما، مدیریت دانش و عملکرد و توسعه مدلهای نظری و فرضیهها را معرفی میکند. بخش 3 روشهای تحقیق را نشان میدهد، از جمله گردآوری دادهها و توسعه معیارها. بخش 4 تحلیل و نتایج را نشان میدهد. بخش 5 بحثی درباره کاربردهای نظری و مدیریتی، فرصت هایی برای تحقیقات آتی و محدودیتهای تحقیق است. بخش 6 به نتیجهگیری میپردازد.