ترجمه فارسی عنوان مقاله
همگرایی و رشد بهره وری کل عوامل در صنعت نفت:ارزیابی تجزیه و تحلیل تجربی برای همگرایی
عنوان انگلیسی
Total factor productivity growth and convergence in the petroleum industry: Empirical analysis testing for convexity
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
11775 | 2012 | 11 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : International Journal of Production Economics, Volume 139, Issue 1, September 2012, Pages 196–206
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلمات مهم
1. مقدمه
2. عدم تحدب در تولید و صنعت نفت: بررسی منابع
3. شاخص بهره وری زمان گسسته لانبرگر: تعاریف، ویژگی های فناوری، جهانی در مقابل تغییر فنی محلی، و بررسی همگرایی
3.1. تعاریف فناوری، تابع فاصله و شاخص بهره وری لانبرگر
3.2. فناوری های محدب و غیر محدب
3.3. تغییر فنی جهانی در مقابل محلی در زمینه فناوری های محدب در مقابل غیرمحدب
شکل 1. تغییر فنی محلی و جهانی
3.4. تجزیه و تحلیل آماری همگرایی و رشد بهره وری
4. توصیف نمونه
5. نتایج برآورد تجربی
شکل 2. تغییر بهره وری محلی و جهانی براساس فناوری های محدب و غیر محدب (موقعیت های (8) و (9)).
5.1. نتایج شاخص بهره وری لانبرگر
شکل 3. تغییر بهره وری در صنعت نفت براساس مفروضات محدب و غیر محدب
شکل 4. تغییر فنی در صنعت نفت براساس مفروضات محدب و غیر محدب
شکل 5. تغییر بهره وری در صنعت نفت براساس مفروضات محدب و غیر محدب
جدول 1 :شاخص بهره وری: آمار توصیفی
جدول 2:نتایج ارتباط توزیع های اثربخشی/بهره وری
جدول 3:ارزیابی همگرایی از تغییرات بهره وری
5.2. نتایج همگرایی
جدول 4:ارزیابی همگرایی از تغییرات بهره وری
6. نتیجه گیری ها
تشکر و قدردانی
کلمات مهم
1. مقدمه
2. عدم تحدب در تولید و صنعت نفت: بررسی منابع
3. شاخص بهره وری زمان گسسته لانبرگر: تعاریف، ویژگی های فناوری، جهانی در مقابل تغییر فنی محلی، و بررسی همگرایی
3.1. تعاریف فناوری، تابع فاصله و شاخص بهره وری لانبرگر
3.2. فناوری های محدب و غیر محدب
3.3. تغییر فنی جهانی در مقابل محلی در زمینه فناوری های محدب در مقابل غیرمحدب
شکل 1. تغییر فنی محلی و جهانی
3.4. تجزیه و تحلیل آماری همگرایی و رشد بهره وری
4. توصیف نمونه
5. نتایج برآورد تجربی
شکل 2. تغییر بهره وری محلی و جهانی براساس فناوری های محدب و غیر محدب (موقعیت های (8) و (9)).
5.1. نتایج شاخص بهره وری لانبرگر
شکل 3. تغییر بهره وری در صنعت نفت براساس مفروضات محدب و غیر محدب
شکل 4. تغییر فنی در صنعت نفت براساس مفروضات محدب و غیر محدب
شکل 5. تغییر بهره وری در صنعت نفت براساس مفروضات محدب و غیر محدب
جدول 1 :شاخص بهره وری: آمار توصیفی
جدول 2:نتایج ارتباط توزیع های اثربخشی/بهره وری
جدول 3:ارزیابی همگرایی از تغییرات بهره وری
5.2. نتایج همگرایی
جدول 4:ارزیابی همگرایی از تغییرات بهره وری
6. نتیجه گیری ها
تشکر و قدردانی
ترجمه کلمات کلیدی
- بهره وری - شاخص بهره وری لوئنبرگر - غیر محدب - همگرایی
کلمات کلیدی انگلیسی
Productivity,Luenberger productivity indicator,Non-convexity,Convergence
ترجمه چکیده
درحالی که نظریه اقتصادی تصدیق می کند که برخی ویژگی های فناوری (برای مثال، تقسیم ناپذیری ها، صرفه جویی های مقیاس، و تخصصی شدن) اصولا می توانند فرضیه سنتی تحدب را نقض کنند، تقریبا تمام مطالعات تجربی براساس اعتقاد ویژگی تحدب را قبول می کنند. در این مقاله، برای ارزیابی رشد بهره وری کل عوامل و آزمایش اهمیت اصل متعارف تحدب با استفاده از آزمون غیرپارامتری تراکم بین توزیع های ناشناخته دو فناوری جایگزین تولید انعطاف پذیر را اعمال می کنیم. نتایج تجربی براساس داده های منحصر به فرد سطح میدانی در صنعت نفت تفاوت های قابل توجهی را آشکار می سازد که به احتمال زیاد نشان می دهد این تکنولوژی تولید غیر محدب است. علاوه براین، تاثیر تحدب را بر پاسخ های سوالات متداول همگرایی در منابع رشد بهره وری نیز نشان دادیم.
ترجمه مقدمه
تقسیم ناپذیری بر این موضوع دلالت دارد که ورودی ها و خروجی ها لزوما به طور کامل تقسیم پذیر نیستند و اینکه امکان ندارد افزایش و یا کاهش تدریجی کل فرایند تولید در کسرهای متعارفی بی نهایت کوچک نیز عملی باشند. تنها مثال مناسب هزینه راه اندازی و توقف در تولید برق است (او نیل و همکاران، 2005). اسکارف (1986، 1994) در انتخاب گزینه های تکنولوژیکی بر اهمیت تقسیم ناپذیری تاکید کرد. صرفه جویی های مقیاس و تخصصی شدن (که به طور ضمنی با حضور تقسیم ناپذیری ها و سایر اشکال غیر تحدب در تولید بیان می شود) مستلزم این است که تولید سرانه بالاتر وسعت بازار را افزایش می دهد، تقسیم کار را تسهیل می سازد و بهره وری تولید را افزایش می دهد. اساسا این ویژگی های فناوری که به لحاظ اقتصادی مهم هستند تحدب مجموعه تولید احتمالی را همراه با نمونه معروف تاثیرات خارجی از بین می برد (برای بررسی کلی فارل، 1959 را ببینید). با این حال، این ویژگی ها در تحلیل تجربی سنتی (برای مثال تحلیل سنتی تولید پارامتری، و یا حتی تحلیل تولید غیر پارامتری) ازطریق تحمیل اصل متعارف تحدب رد می شوند. درواقع، این موضوع مسلم است که عدم تحدب در تولید به اندازه کافی برای توضیح رفتار موجود در برخی صنایع و توسعه نظریه رشد جدید مهم است ( برای مثال رومر، 1990 را در ورودی های غیر حریف ببینید). به همین منوال، مک فادن (1978) درحال حاضر بیان می کند که اهمیت تحدب در تجزیه و تحلیل تولید به جای واقع گرایی اقتصادی در سهولت تحلیلی آن قرار دارد.
بنابراین، باتوجه به ارتباط این فرایند با نظریه اقتصادی و تجزیه و تحلیل تجربی مرتبط فرد نمی تواند تاثیر بالقوه عدم تحدب را نادیده بگیرد. با این حال، تقریبا هیچ یک از مطالعات قبلی با استفاده از فنون آماری بسیار دقیق مستقیما برای وجود عدم تحدب در تولید مورد آزمایش قرار نگرفتند. با این وجود، عدم تحدب در تولید نقش مهمی را در منابع تئوری وار اقتصاد خرد ایفا می کند و در طول چند دهه مورد مطالعه قرار می گیرد (برای مثال فرانک، 1969 و یا ویلار، 1999 را ببینید). برای مثال، نظریه تعادل کلی فناوری های غیرمحدب کاملا مورد بررسی قرار می گیرد (برای مثال بابزین 1998؛ جوشی، 1997، و یا اخیرا چاواز و بریک، 2012). درحال حاضر، برای کسب قیمت های خطی روش های عملیاتی ابداع می شوند که تعادل رقابتی موجود در بازارها را با عدم تحدب مبتنی بر برنامه ریزی عدد صحیح مختلط پشتیبانی می کنند (برای مثال او نیا و همکاران، 2005).
در این مقاله، با استفاده از ویژگی های غیرپارامتری فناوری دو مدل جایگزین تولید انعطاف پذیر را اعمال و اعتبار فرضیه عدم تحدب در تولید را آزمایش می کنیم. یکی از ویژگی های تولید فناوری غیر محدب (NCP) مدل قابل عرضه آزاد هال است (که دپرینز و همکاران (1984) ابداع کردند. این مدل تنها فرضیه مصرفی قوی و یا آزاد ورودی ها و خروجی ها را اعمال می کند. یکی دیگر از ویژگی های بسیار رایج فناوری برای ایجاد الگوی تولید غیرپارامتری محدب (CP) تحدب را به این بدیهیات مصرفی قوی اضافه می کند (برای مثال مقاله اثر گذار فارل (1957) و یا آفریت (1972)، فار و همکاران (1994) را در میان دیگر مقاله ها ببینید). براساس توابع فاصله به عنوان بازنمودهای فناوری (و تفسیر آنها به عنوان شاخص های بهره وری) که نسبت به این ویژگی های غیرپارامتری غیر محدب و محدب فناوری محاسبه می شوند، با پیروی از بریک و همکاران (2004) اهمیت تفاوت ها را با استفاده از آزمون غیر پارامتری تراکم بین دو توزیع ناشناخته ناشی از مشاهدات وابسته و یا مستقل لی (1996) آزمایش کردیم. مسلما، درصورتی که تحدب فناوری سوال برانگیز باشد، بنابراین فرضیه بسیار مشخص تحدب مجموعه های ورودی و یا خروجی نیز به طور جداگانه مشکوک هستند.
سیمار و ویلسون (2008) درمورد خواص آماری این برآوردکننده های مرزی غیرپارامتری محدب و غیرمحدب دیدگاه مکملی را توسعه دادند که نوعی عدم تقارن را در تحمیل هر دو فرضیه مورد تاکید قرار می دهد. اگر مجموعه امکانات تولیدی واقعی محدب باشد، سپس برآوردکننده های CP و NCP سازگار هستند و هرچند مدل NCP به طور معمول دارای میزان کمتری از همگرایی است تقریبا باید برآوردهای مشابهی را برای نوارخوان های بزرگ به همراه داشته باشند. با این حال، اگر فناوری غیرتحدب باشد درحالی که مدل CP تخمین ناپایداری را ارائه می دهد سپس مدل NCP پایدار می ماند.
این ویژگی های غیرپارامتری به منظور اجتناب از مسئله جزئی خطای نمونه مستلزم مجموعه داده های عمده فناوری های تولید هستند. علاوه براین، این تجزیه و تحلیل باید برای اجتناب از هرگونه سوگرایی تجمعی به طورهمانندی باتوجه به فرایند تولید بر داده های سطح شرکت تمرکز کند که دارای جزئیات کافی هستند. در اینجا، درطول سالهای 1947 تا 1998 آزمون تحدب را به داده های منحصر به فرد سطح میدانی حاصل از صنعت نفت در خلیج ایالات متحده مکزیک اعمال کردیم. اگرچه در بخشی از منابع اذعان می شود مجموعه تولید احتمالی بهره برداری و توسعه نفت و گاز باید غیرتحدب باشد (برای مثال دوین و لسو، 1972 و در ادامه مباحث بیشتر را ببینید)، ما از وجود مطالعات اقتصادی قبلی که این فرضیه را برای آزمون تجربی مطرح می کند بی اطلاع هستیم. از این رو، ارزیابی اینکه آیا روش شناسی NCP بالا در این صنعت فناوری مرجع مربوطه را به همراه دارد به سوال تجربی قابل توجهی تبدیل می شود.
علاوه براین، موضوعی که با ظهور نظریه های رشد درونزا توجه گسترده ای را دریافت کرد موضوع همگرایی در سطوح بهره وری است (برای مثال اسلام، 2003 را برای بررسی ببینید). فرضیه برنارد و جونز (1996، ص. 1043) که می گویند « کار آتی در همگرایی باید به طور بسیار دقیق بر فناوری تمرکز کند» را در بررسی اهمیت عدم تحدب برای نظریه رشد مطرح می کنیم (رومر، 1990). به طور خاص، درحالی که اهمیت تفاوت های نهایی بین مدل های CP و NCP را آزمایش می کنیم با استفاده از شاخص اخیر بهره وری گسسته زمانی لانبرگر (چمبرز، 2002) که نسبت به ویژگی های فناوری غیرپارامتری محاسبه می شوند موضوع همگرایی/واگریی را در تغییر بهره وری کل عوامل بررسی می کنیم. طول مدت دوره مشاهده برای آزمودن تاثیر فرضیه تحدب بر همگرایی نهایی میزان رشد بهره وری کل عوامل دامنه کافی را ارائه می دهد.
انتخاب بین تحدب و عدم تحدب در ارزیابی تغییر بهره وری کل عوامل با ماهیت تغییر فنی در ارتباط است. مدل NCP دارای مزیتی است که درنهایت تغییر فنی محلی را به جای جهانی درنظر می گیرد (برای مثال بحث موجود در تالکنز، 1993، پایین را ببینید). توجه داشته باشید که ما معتقدیم که این اولین مقاله ای است که دقیقا تغییر تکنولوژیکی محلی و جهانی را تعریف می کند. درحالی که تمایز بین تغییر تکنولوژیکی محلی و جهانی در برخی کارهای تئوری وار ایفای نقش می کند (برای مثال آتکینسون و استیگلیتز، 1969 را در میان دیگر مقاله ها ببینید)، ما تنها از برخی کارهای تجربی که این موضوع را مطرح می کنند مطلع هستیم. اگر NCP ارائه واقعی فناوری باشد، پس امکان ندارد کار تجربی قبلی درمورد موضوع همگرایی قابل اعتماد باشد. این مطالعه همگرایی مدل NCP را با پیش بینی یکی از نتایج مهم درک می کند.
ساختار این مقاله به شرح زیر است. بخش 2 منابع زمینه ای را بررسی می کند. بخش 3 شاخص بهره وری لانبرگر و همچنین توابع فاصله اساسی خود، تمایز بین تغییر فنی محلی و جهانی موجود در تجزیه و تحلیل ما، و مدل های اقتصاد سنجی به کار گرفته شده برای تست همگرایی را ارائه می دهد. بخش 4 نمونه داده های میدان نفتی حاصل از خلیج مکزیک را ارائه می کند. بخش بعد نتایج تجربی و نتایج آزمون های آماری را ارائه می دهد. بخش پایانی برخی اظهارات نتیجه گیری را رائه می دهد.