ترجمه فارسی عنوان مقاله
ارزیابی عملکرد صندوقهای مشترک سرمایهگذاری براساس محکهای درونی
عنوان انگلیسی
Mutual funds performance evaluation based on endogenous benchmarks
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
1333 | 2011 | 8 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Expert Systems with Applications, Volume 38, Issue 4, April 2011, Pages 3663–3670
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلیدواژهها
1.مقدمه
2.معیارهایی برای سود مازاد و ریسک
2.1.سود مازاد
2.2.ریسکها
3.مدلسازی
3.1.مدلهای مربوط
3.2.مدل پیشنهادی
4.بحث و مطالعه تجربی
4.1.دادهها
جدول 1: ورودیها و خروجیهای 25 صندوق سرمایهگذاری مشترک
جدول 2: نتیجه ارزیابی صندوقهای نوع-سهامی در 2005-2006.
جدول 3: تغییرات مورد نیاز برای ورودیها و خروجیها.
4.2.نتایج
4.3.بحث
4.4.مقایسه با روشهای دیگر
جدول 4: آزمون همبستگی رتبهبندیهای شاخصهای متفاوت.
5.نتیجهگیریها
کلیدواژهها
1.مقدمه
2.معیارهایی برای سود مازاد و ریسک
2.1.سود مازاد
2.2.ریسکها
3.مدلسازی
3.1.مدلهای مربوط
3.2.مدل پیشنهادی
4.بحث و مطالعه تجربی
4.1.دادهها
جدول 1: ورودیها و خروجیهای 25 صندوق سرمایهگذاری مشترک
جدول 2: نتیجه ارزیابی صندوقهای نوع-سهامی در 2005-2006.
جدول 3: تغییرات مورد نیاز برای ورودیها و خروجیها.
4.2.نتایج
4.3.بحث
4.4.مقایسه با روشهای دیگر
جدول 4: آزمون همبستگی رتبهبندیهای شاخصهای متفاوت.
5.نتیجهگیریها
ترجمه کلمات کلیدی
-
صندوق سرمایه گذاری مشترک - تحلیل پوششی داده ها () - ارزیابی عملکرد - بهره وری - ماندگاری -
کلمات کلیدی انگلیسی
Mutual funds,Data envelopment analysis DEA,Performance evaluation,Efficiency,Persistence,
ترجمه چکیده
این مقاله دو مدل DEA محدود-درجه دوم برای ارزیابی عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، از دیدگاه ارزیابی براساس محکهای درونی، پیشنهاد میکند. در مقایسه با مطالعات قبلی، این مقاله دو عامل اساسی را برای عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، یعنی ریسک و سود، تجزیه میکند تا محکهای درونی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک را تعریف کند و بینش و پیشنهاداتی برای مدیریت ارائه کند. از میان دو مدل DEA محدود درجه دوم، یک مدل تا حدی برنامهریزی محدود-درجه دوم قابل کنترل است. این رویکرد با نمونهای از بیست و پنج صندوق سرمایهگذاری مشترک فعال در بازار چین نشان داده شده است. این رویکرد دلایل ریشهای مربوط به ناکارایی و روشهایی برای بهبود عملکرد را تعیین میکند. نتایج نشان میدهند اگرچه محیط بازار در سال 2006 خیلی بهتر از سال 2005 بود، معدل امتیاز کارایی در سال 2006 با توجه به کاهش کنترل ریسک سیستم کمتر شد. اکثریت صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در رتبهبندی کارایی تداوم نداشتند. مهمترین نتیجهگیری وابستگی زیادِ رتبهبندی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک چین به کنترل ریسک سیستم است.
ترجمه مقدمه
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک تبدیل به یکی از مهمترین ابزارهای سرمایهگذاری برای عموم مردم شدهاند چرا که سرمایهگذارهای کوچک را قادر میسازد در سرمایهگذاریهای متنوع شرکت کنند. داراییهای تحت کنترل صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در حال افزایش هستند چرا که تقاضا در حال افزایش است و وجوه متنوع شدهاند. بنابراین، نحوۀ ارزیابی عملکردهای صندوقها تبدیل به سوال اصلی شده است. از زمانِ آثار مهمِ مارکویتز (1952)، شارپ (1964، 1966)، ترینور (1965) و جنسن (1968، 1969)، مطالعات متعدد برای سنجش عملکرد در ارتباط با ریسک و سود انجام شدهاند، این مطالعات اصولاً مبتنی بر چارچوب میانگین-واریانس (MV) بودهاند. نتایج ارزیابی این مطالعات ظاهراً، تا حد زیادی، به محکهای بیرونیِ استفاده شده وابسته است (1978).
در دهه اخیر، چند مطالعه براساس روشهای تحلیل توسعه دادهها (DEA) برای ارزیابی عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک انجام شده است. DEA با معرفی توسط چارنز، کوپر و رودس (1978) روش برنامهریزی ریاضیاتی برای سنجش کاراییهای نسبی واحدهای تصمیمگیری (DMUها) است. از آنجایی که روشی غیرپارامتری قادر به ارزیابی مقایسهای است، بنابراین قادر به ارائه ارزیابی براساس چند ورودی و چندخروجی است، و مدیریتها را قادر میسازد بهترین اقدامات ممکن صندوقهای سرمایهگذاری مشترک را با محاسبه امتیازات اختصاص یافته به کاراییهایشان محک بزنند.
به منظور ارزیابی 11 صندوقِ شرکت کننده در امور مالی و صنایع فلزی در پایگاه دادههای تحقیقات بارگینرس بینالملل، ویلکینز و ژو (2001) انحراف استاندارد سودها و نسبت برگشت ماهانه منفی در سال را ورودی، و سود ماهانه، چولگی توزیع سود و سود حداقلی در سال را خروجی انتخاب کردند. مورتی، چوی ودسای (1997) روش سنجش عملکرد سبد سهام را براساس DEA در سال 1997 مطرح کردند، شاخص کارایی سبدسهام DEA (DPEI)، همراه با انحراف استاندارد و بار تراکنش را ورودی، و برگشت اضافی را خروجی خواندند تا عملکرد 2083 صندوق سرمایهگذاری مشترک را در فصل پاییز سال 1993 بررسی کنند. چوی و مورتی (2001) از ورودیها و خروجیهای یکسان استفاده کردند اما فرمولاسیون DEA متفاوت بود. مکمولن و استرانگ (1998) اثربخشی مقایسهای 135 صندوق سهام آمریکایی را با دادههای یک سال گذشته، سه سال گذشته و پنج سال گذشته، براساس شاخص DPEI، تحلیل و مقایسه کردند. از سوی دیگر، سندزرو و ساردانو (1999) عملکرد 58 صندوق دارایی ایالات متحده را در کانادا با استفاده از DEA همراه با سود سالانه، نسبت هزینه، حداقل سرمایهگذاری ابتدایی و پراکسی برای ریسک به عنوان عوامل مرتبط با عملکرد صندوق تحلیل کردند. گالاگدرا و سیلواپول (2002) اثربخشی مقایسهای 257 صندوق سرمایهگذاری مشترک استرالیا را در طی سالهای 1995- 1999 با ترکیبهای مختلف ورودی و خروجی تحلیل و بررسی کردند. باسو و فوناری (2001) از چند معیار ریسک (انحراف استاندارد، نیمه انحراف استاندارد و بتا) و هزینههای اشتراک و بازخرید به عنوان ورودی، و سود متوسط و کسر دورهها که در آن صندوقهای سرمایهگذاری مشترک غالب نبودند به عنوان خروجی استفاده کردند. باسو و فوناری (2003)، برای ارزیابی اخلاقی صندوقها، کسر دورههای غیرقالب را برای امتیاز اخلاقی صندوق سرمایهگذاری مشترک جایگزین کردند. لئو، وانگ و تیان (2003) از شاخص یکپارچه DEA برای ارزیابی عملکرد مقایسهای 33 صندوق سرمایهگذاری محدود استفاده کردند که قبل از سال 2001 وارد بازار چین شده بود. آنها دریافتند رتبهبندی با شاخص جنسن تفاوت زیادی دارد که نشان میدهد انتخاب شاخص در ارزیابی عملکرد صندوقها بسیار مهم است. چانگ (2004) از فرمولاسیون DEA غیراستاندارد (براساس مجموعه حداقل الزامات ورودی محدب) با سود متوسط به عنوان خروجی، و انحراف استاندارد، بتا، کل دارایی و بار به عنوان ورودی استفاده کرد. ژائو، ژانگ، لای و وانگ (2007) صندوقهای سرمایهگذاری مشترک چین را در مدل DEA با ارزش در معرض ریسک (VAR) تحت توزیع لاپلاس نامتقارن، هزینه و کل سود ارزیابی کردند و کاراییهای مقیاسشان را نیز بررسی کردند. علاوه بر این، هان و لیو (2003)، ما، وو و چنگ (2003) عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری محدود را در بازار چین با مدل بهبودیافته DEA مطالعه کردند. چن (2003) مدلهای DEA اجرا شده در ارزیابی عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک را خلاصه کرد.
اغلب این تحقیقات براساس مدل توسعه خطیِ مرسوم بودند؛ عمده تفاوت بین آنها مربوط به ملاحظه متغیرها و نمونه دادهها بود. همانطور که برای همه مشخص است، رویکردهای DEA محک درونی DMU ناکارآمد و برآوردهایی از بهبود بالقوه قابل اجرا فراهم میکند. در ارزیابی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک با مدلهای DEA، محکهای درونی سبدسهام صندوقها هستند. این موضوع یکی از مزایای رویکردهای DEA است. با این حال، رویکردهای مرسوم DEA در مراجع بالا به صورت صحیح ریسک سبد سهام هدف را محاسبه نمیکنند. این رویکردها معیار ریسک محک را محاسبه میکنند که در مقابل آن صندوق سرمایهگذاری مشترک به صورت ترکیب خطی از معیارهای ریسک صندوقهای سرمایهگذاری مشترک مداخلهگر مقایسه شده است. این مقایسه از تاثیرات گوناگونی، و بیشتخمین منتج از معیار ریسک که معمولاً منجر به دستکم گرفتن امتیازات کارایی است استفاده نمیکند. برای جبران این ملاحظه، موری و موری (1999) مدلهای DEA محدود-دسته دوم را پیشنهاد کردند که از رویکرد MV با واریانس به صورت ورودی و سود متوسط به صورت خروجی استفاده میکنند. اما هنوز جا برای بهبود دارد. ورودیشان کل ریسک و خروجی کل سود است. این موضوع عقلائی است، اما هنوز به حد کافی در مدیریت مشخص نشده است. ارزیابی خوب باید قادر به بیان علت ریشهای برای عملکردهای مختلف باشد.
این مقاله مسئله را عمیقتر بررسی میکند و دو مدل توسعه محدود-درجه دوم با اطلاعاتی از ریسک سیستم، ریسک غیر سیستم، سود مازاد زمانبندی و سود مازاد انتخاب ارائه میکند. هدفمان بررسی دلیل ریشهای کارایی نسبی هر صندوق سرمایهگذاری مشترک، ارائه محکهای درونیاش و ارائه پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد است. با توجه به اینکه دو نوع ریسک کمی متفاوت از یکدیگر هستند، ریسک سیستم را نمیتوان با تنوع کاهش داد، در حالی که ریسک غیرسیستم قابل کاهش است، محدودیت درجه دوم برای ریسک غیرسیستم را در مدل ارزیابی پوششی میدهیم. محدودیتهای ریسک سیستم و سود مازاد در ادامه به صورت خطی بررسی شده است. علاوه بر این، از آنجایی که ریسک سیستم عامل غیرقابل کنترل است، عامل فناوری غیرقابل کنترل را در مدلهای DEA محدود درجهدوممان میگنجانیم. این دو مدل پیشنهادی در این مقاله از دیدگاههای جهتگیریهای ورودی و خروجی است. با این رویکرد، سرمایهگذاران قادر به ارزیابی بهتر صندوقهای سرمایهگذاری مشترک خواهند بود، و باید قادر به طراحی بهترِ سبد سهام صندوقها، با محکهای درونی خودشان، باشند.
بقیه این مقاله به شرح ذیل سازماندهی شده است. بخش 2 معیارهای سود مازاد و ریسک را شرح میدهد. بخش 3 دو مدل ارزیابی پوششی محدود-درجه دوم برای محکهای درونی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک ارائه میکند. بخش 4 مطالعهای تجربی در مورد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در چین انجام میدهد و بخش 5 به نتیجهگیری بینشآفرین میپردازد.