دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 43802
ترجمه فارسی عنوان مقاله

تاثیر میانجیگری قابلیت های مدیریت فرآیند کسب و کار و زنجیره تامین در تاثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد شرکت: شواهدی از شرکت های چینی

عنوان انگلیسی
Mediation effect of business process and supply chain management capabilities on the impact of IT on firm performance: Evidence from Chinese firms ☆
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
43802 2016 8 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : International Journal of Information Management, Volume 36, Issue 1, February 2016, Pages 89–96

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده 

کلمات کلیدی

1.مقدمه 

۲. مرور ادبیات

۳. فرضیه ها

۴. روش شناسی

۴.۱. موارد اندازه گیری

۴.۲. روند جمع آوری داده ها

۴.۳. نتایج آزمون کفایت نمونه گیری کایزر میر اولکین  (KMO) 

جدول ۱. آیتم های متغیرهای مطالعه

جدول ۲. آمار توصیفی

جدول ۳. کفایت نمونه گیری کایزر میر اولکین و آزمون بارتلت.

۴.۴. تحلیل داده ها

۴.۵. مدل میانجیگری بارون و کنی

۵. نتایج

جدول ۴. بارگذاری عاملی و پایایی عملکرد شرکت (FP)

جدول ۵ .بارگذاری عاملی و پایایی BPMC.

جدول ۶. بارگذاری عاملی و پایایی SCMC.

جدول ۷. بارگذاری عاملی و پایایی ITC.

جدول ۸. ماتریس همبستگی و روایی افتراقی

جدول ۹. نتایج رگرسیون مدل های کامل و کاهش یافته.

شکل ۱. مدل پژوهش

شکل ۲. نتایج تحلیل مسیر

۶. بحث

۶.۱. پیامدهایی برای تحقیقات آینده

۷. نتیجه گیری

جدول ۱۰. آزمون اثرات میانجیگری فرآیندهای کسب و کار
ترجمه کلمات کلیدی
قابلیت فناوری اطلاعات - مدیریت فرآیند کسب و کار - مدیریت زنجیره تامین - عملکرد شرکت - میانجیگری
کلمات کلیدی انگلیسی
IT capability; Business process management; Supply chain management; Firm performance; Mediation
ترجمه چکیده
این پژوهش با انگیزه حضور پارادوکس بهره وری در چین، به بررسی چگونگی تاثیر فناوری اطلاعات (IT) بر عملکرد شرکت می پردازد. در این پژوهش، با استفاده از دیدگاه فرآیند محور فناوری اطلاعات، یک چارچوب نظری برای عوامل میانجی برای ارتباط بین قابلیت های فناوری اطلاعات و عملکرد ایجاد می کنیم. بر اساس نظرسنجی از ۱۲۷ شرکت در چین، متوجه می شویم که قابلیت های مدیریت یک شرکت برای مدیریت فرایند کسب و کار داخلی و خارجی، تاثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد شرکت را میانجیگری می کند. دو قابلیت مدیریتی در این مطالعه، قابلیت مدیریت فرآیند کسب و کار و قابلیت مدیریت زنجیره تامین است. نتایج ما نشان می دهد که تنها ادغام یکپارچه قابلیت های فناوری اطلاعات با توانایی شرکت برای بهینه سازی فرآیندهای کسب و کار و بهبود مدیریت زنجیره های تامین می تواند عملکرد شرکت را ارتقا دهد. شرکت ها باید از این فکر نادرست اجتناب کنند که سرمایه گذاری های فناوری اطلاعات به تنهایی مسئول عملکرد بهتر شرکت هستند. بر اساس یافته های خود، پیامدهای تحقیق را مورد بحث قرار می دهیم.
ترجمه مقدمه
در سال های اخیر، شرکت های چینی به شدت در فناوری اطلاعات سرمایه گذاری کرده اند. روی هم رفته، رواج کاربردهای فناوری اطلاعات (IT)، فرصت جدیدی برای شرکت های چینی به منظور بهبود قابلیت های مدیریتی آنها فراهم می کند. در یک نظرسنجی انجام شده توسط CCW Research (۲۰۱۰) دریافتند که سرمایه گذاری های فناوری اطلاعات که توسط بنگاه های کوچک و متوسط (SMEها) در چین انجام شده، به ۲۰۰ میلیارد یوان (حدود ۳۰ میلیارد دلار آمریکا) رسید. با این حال، بهبود عملکرد و رقابت عملیاتی آنها حداقل بوده است. بنابراین یک مسئله مهم مدیریتی این است که آیا به اصطلاح "پارادوکس بهره وری" سیستم های اطلاعاتی، که به تناقض بین "پیشرفت های عظیم در تکنولوژی بنیادی" اشاره می کند، و فقدان مزایای ناشی از سرمایه گذاری های فناوری در چین وجود دارد یا خیر (براینجولفسون و هیت ، ۱۹۹۶). دیدگاه فرآیند کسب و کار مربوط به فناوری اطلاعات استدلال می کند که بیشتر ارزش کسب و کار مربوط به فناوری اطلاعات از همبستگی آن با فرایندهای کسب و کار حاصل می شود (باروا، کروبر، و موکوپادیای ، ۱۹۹۵). به طور خاص، فناوری اطلاعات بر فرآیندهای کسب و کار مانند توسعه محصول، مدیریت کیفیت، تولید و مدیریت زنجیره تامین تاثیر می گذارد که به نوبه خود بر عملکرد شرکت تاثیرگذار است. لوئیس و برد (۲۰۰۳) چارچوبی برای مطالعه اثر میانجیگری فرآیندهای کسب و کار در ارتباط بین فناوری اطلاعات و عملکرد سازمانی ایجاد کردند. آنها استدلال کردند که فناوری اطلاعات، زیرساختی را که فعالیت ها و فرآیندهای دیگر به آن وابسته است، فراهم می کند. پیشرفت اخیر در مطالعه سیستم های اطلاعاتی (IS)، قابلیت های مدیریت فرایند کسب و کار را به عنوان میانجی گر مهمی بین قابلیت های فناوری اطلاعات و عملکرد شرکت شناسایی کرده است (میتاس، راماسوبو، و سمبامورثی ، ۲۰۰۸، میتاس، راماسوبو، و سمبامورثی، ۲۰۱۱). با استفاده از تئوری بازی، پنگ (۲۰۰۹) شرایطی را برای تطبیق بهینه بین سطح کاربرد فناوری اطلاعات و قابلیت های مدیریتی به منظور نشان دادن تأثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد ارائه داد. به همین ترتیب، قابلیت بیش از حد و یا کم تر از حد فناوری اطلاعات، به معنای استفاده ناکارآمد از منابع شرکت است. تحقیق در مورد ارزش کسب و کار فناوری اطلاعات در کشورهای توسعه یافته به سطح معینی از رشد رسیده است (کنستانتیدز، چیاسون، و اینترونا ، ۲۰۱۲، گروور و کوهلی ، ۲۰۱۲). کار تجربی در مورد این موضوع در کشورهای در حال توسعه، مانند چین، هرچند در مرحله پیدایش است. این که آیا یافته های یک کشور توسعه یافته به یک کشور در حال توسعه قابل تعمیم است هنوز معلوم نیست و ممکن است سوال برانگیز باشد. پس از تمام این حرف ها، تفاوت در مرحله توسعه اقتصادی، ساختار سازمانی و فرهنگ بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه ممکن است بر ارزش کسب و کار فناوری اطلاعات تاثیر بگذارد. سان، ژینگ و وانگ (۲۰۱۰، ص ۳۹۷)، اظهار داشتند: "با وجودی که مسائل مربوط به سرمایه گذاری فناوری اطلاعات و عملکرد سازمانی مورد توجه دانشگاهیان و متخصصان بوده است، مطالعات تجربی مشابه در چین نسبتا محدود است و نتایج تعدادی از مطالعات موجود متناقض هستند. به عنوان مثال، لین، مادو، کوئی، و لو (۲۰۰۴)، بازگشت سرمایه گذاری فناوری اطلاعات در صنعت تولیدی چین را تحلیل کردند و دریافتند که عملکرد شرکت را ارتقا می دهد. علاوه بر این، مطالعه شرکت های الکترونیک خارجی و محلی در مالزی توسط راسیا و مالاکولونتو (۲۰۰۹) نشان داد که شدت فناوری و بهره وری همبستگی مثبت دارند. با این حال، ژو (۲۰۰۴) از داده های داخلی یک بانک تجاری دولتی در چین استفاده کرد و اثبات کرد که سرمایه گذاری در دارایی های فناوری اطلاعات تاثیر منفی بر بهره وری نهایی بانک دارد. علاوه بر این، لی، فنگ، و ژی (۲۰۰۳) نشان دادند که تأثیر سرمایه گذاری فناوری اطلاعات بر عملکرد شرکت های سهامی عام در چین قابل توجه نیست. علاوه بر این، سان و همکاران (۲۰۱۰) نشان دادند که سرمایه گذاری فناوری اطلاعات و عملکرد سازمانی برای شرکت های سهامی عام در صنعت فناوری اطلاعات همبستگی منفی دارند. یافته های فوق نشان دهنده ویژگی های پارادوکس بهره وری فناوری اطلاعات هستند. از آنجاکه چین بزرگترین کشور در حال توسعه در جهان است، تحقیقاتی که به منظور مشخص کردن علل پارادوکس بهره وری فناوری اطلاعات انجام شدند، به احتمال زیاد پیامدهای مهمی را برای شرکت های چین و احتمالا برای دیگر کشورهای در حال توسعه ایجاد می کنند، چرا که آنها تلاش می کنند از طریق سرمایه گذاری فناوری اطلاعات، ارزش کسب و کار ایجاد کنند. این پژوهش با انگیزه حضور پارادوکس بهره وری در چین، این چهار عامل جدید را برای تعیین اینکه آیا فناوری اطلاعات ارزش کسب و کار را برای شرکت های چینی ایجاد می کند یا نه، در نظر گرفته است. اولا، دیدگاه مبتنی بر فرآیند فناوری اطلاعات را بهبود می بخشد (باروا و همکاران، ۱۹۹۵؛ ساه و مارکوس ، ۱۹۹۵) که در آن فرآیندهای کسب و کار، تأثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد را با تاکید بر نقش میانجیگری قابلیت های مدیریت فرآیند کسب و کار، تعدیل می کنند. دوم، این تحقیق مفهوم قابلیت مدیریت کسب و کار را به دو نوع متمایز تقسیم می کند: فرآیند کسب و کار داخلی و قابلیت های مدیریت زنجیره تامین. این دو قابلیت، فعالیت های داخلی و خارجی شرکت ها را توصیف می کنند. زریری (۱۹۹۷) مدیریت فرایند کسب و کار (BPM) را به عنوان یک رویکرد ساختاری برای تجزیه و تحلیل و بهبود مداوم فعالیت های اساسی مانند تولید، بازاریابی، ارتباطات و دیگر عناصر اصلی عملیات یک شرکت تعریف می کند. بنابراین، قابلیت مدیریت فرآیند کسب و کار برای عملیات های یک شرکت ضروری است. مطالعات قبلی اغلب BPM را به عنوان یک جزء تنها مورد استفاده قرار می دهند (میتاس و همکاران، ۲۰۱۱). ما با توجه به طبقه بندی فرآیندهای کسب و کار به فرآیندهای داخلی و فرایندهای زنجیره تامین خرجی، به این ساده سازی پرداختیم. قابليت مديريت زنجيره تأمين، چگونگي اداره روابط شرکت با تأمين كنندگان خود و كنترل كيفيت را در زنجيره تامین نشان مي دهد. در واقع، شرکت ها باید با تامین کنندگان و مشتریان خارجی برای تهیه مواد خام و توزیع محصول همکاری و تعامل داشته باشند. در نتیجه، چگونگی اداره ارتباطات زنجیره تامین برای عملکرد کسب و کار حیاتی است. از سوی دیگر، تمام فرآیندهای کسب و کار داخلی نیز برای عملکرد شرکت مهم هستند. سوم، این تحقیق نشان دهنده ارتباط بین قابلیت های فناوری اطلاعات و عملکرد شرکت است. دیدگاه مبتنی بر فرایند پیشنهاد می کند که تفاوت عملکرد به تفاوت در قابلیت های فناوری اطلاعات بستگی دارد نه تفاوت در هزینه های فناوری اطلاعات (استول و موهانا ، ۲۰۰۹). با این حال، نتایج آزمایش های تجربی در رابطه با این رابطه، ناسازگار هستند. به عنوان مثال، برادویج (۲۰۰۰) نشان داد که شرکت هایی با قابلیت های فناوری اطلاعات بالاتر دارای عملکرد بهتر هستند. سوتو-آکوستا و مرونو-کردن (۲۰۰۸) دریافتند با وجودی که منابع اینترنتی به طور مستقیم با ارزش کسب و کار الکترونیکی ارتباط ندارند، قابلیت های کسب و کار الکترونیکی محرک های اصلی کلید ارزش کسب و کار الکترونیکی هستند. سانتانام و هارتونو (۲۰۰۳)، ارتباطی بین عملکرد و قابلیت فناوری اطلاعات نیافتند. در نهایت، مطالعه حاضر باید درک ارتباط بین فناوری اطلاعات و عملکرد شرکت در چین را افزایش دهد. تحقيقات موجود در چين نتایج و شواهدي ناسازگار از پارادوکس بهره وري فناوري اطلاعات به دست آورده اند (سان و همکاران، ۲۰۱۰؛ ژو، ۲۰۰۴). در پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که تأثیر قابلیت های فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی به وسیله قابلیت های مدیریت فرایند کسب و کار داخلی و زنجیره تامین، میانجی می شود. این مطالعه، تحقیق در مورد ارزش کسب و کار فناوری اطلاعات را با بررسی این موضوع در زمینه چینی گسترش می دهد. یافته های این تحقیق در چین ممکن است پایه ای برای شرکت های در حال توسعه در زمینه طراحی و اجرای استراتژی های مناسب برای به حداکثر رساندن بازده هزینه های فناوری اطلاعات باشد.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  تاثیر میانجیگری  قابلیت های مدیریت فرآیند کسب و کار و زنجیره تامین در تاثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد شرکت: شواهدی از شرکت های چینی

چکیده انگلیسی

Motivated by the seeming presence of the productivity paradox in China, this research revisits the question of how information technology (IT) affects firm performance. Leveraging the process-based view of IT, we establish a theoretical framework for the mediation factors for the relationship between IT capabilities and performance. Based on a survey of 127 companies in China, we find that a firm's management capabilities to manage both its internal and external business processes fully mediate the impact of IT on firm performance. The two management capabilities in this study are business-process management capability and supply-chain management capability. Our results show that only the coherent integration of IT capability with firm’s ability to optimize business processes and to improve management of supply chains can enhance firm performance. Firms should avoid the fallacy that IT investments are solely responsible for better firm performance. Based on our findings, we discuss the implications for research and practice.