دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 43860
ترجمه فارسی عنوان مقاله

دوستم دارد، دوستم ندارد: نگاهی دقیق بر همکاری در زنجیره‌های تأمین پایدار

عنوان انگلیسی
A nuanced view on collaboration in sustainable supply chains
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
43860 2015 14 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Journal of Purchasing and Supply Management, Volume 21, Issue 3, September 2015, Pages 178–191

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

کلیدواژه‌ها

1. مقدمه 

2. پیش‌زمینه نظری: دیدگاه رابطه‌ای SSCM

2.1. پیش‌زمینه همکاری SC و SSCM 

2.2. نظریه رابطه‌ای و ارتباط آن با همکاری در SSCM 

جدول  SEQ جدول \* ARABIC 1. توانمندسازها و موانع رانت‌های رابطه‌ای (منبع: برگرفته از دایر و سینگ، 1998)

2.3. دیدگاه رابطه‌ای روابط SSC 

جدول  SEQ جدول \* ARABIC 2. توانمندسازها، فقدان توانمندسازها و موانع همکاری SSCM، از چشم‌انداز نظریه رابطه‌ای 

3. پرسش‌های تحقیقاتی 

4. متدولوژی 

4.1. جوانب طراحی

4.1.1. انگیزه و شایستگی راهکار جامع موردی 

4.1.2. زمینه تحقیقات 

4.2. جوانب جمع‌آوری داده

4.2.1. متدها و سه‌گانه‌سازی 

جدول  SEQ جدول \* ARABIC 3. شرح شرکت‌های شرکت‌کننده و تعداد مصاحبه‌ها  

جدول  SEQ جدول \* ARABIC 4. موضوعات مصاحبه  

4.2.2. نقش محقق، دسترسی و اعتماد  

4.3. جوانب تحلیل داده

4.3.1. سطح تحلیل

جدول  SEQ جدول \* ARABIC 5. توانمندسازها، فقدان توانمندسازها و موانع همکاری SSCM در مطالعه جاری

4.3.2. دسته‌بندی، موضوعات و الگوها

4.3.3. کیفیت: چرخه‌، بازتاب‌ و بازخورد 

5. یافته‌ها

6. بحث

6.1. چه عواملی از همکاری درباره پایداری بین خریدار بزرگ و تأمین‌کنندگان کوچکش حمایت می‌کنند یا مانع از آن می‌شوند؟

6.1.1. توانمندسازها 

6.1.2. موانع و فقدان توانمندسازها  

6.1.3. عواملی که به تازگی شناسایی شده‌اند

6.2. رابطه مربوط به پایداری بین خریدار بزرگ و تأمین‌کنندگانش تا چه حد مشارکتی است؟ 

7. نتیجه‌گیری

7.1. کاربردهای نظری 

7.2. کاربردهای مدیریتی 

7.3. محدودیت‌ها و تحقیقات آینده
ترجمه کلمات کلیدی
پایداری - زنجیره تامین - روابط خریدار و عرضه کننده - همکاری - نظر نسبی
کلمات کلیدی انگلیسی
Sustainability; Supply chains; Buyer–supplier relationships; Collaboration; Relational view
ترجمه چکیده
در این مقاله پارادایم مشارکتی در مدیریت زنجیره تأمین پایدار (SSCM) را بررسی می‌کنیم. عمق و کیفیت رابطه شرکت و تأمین‌کنندگان عموما به عنوان تسهیل‌گر حیاتی SSCM شناخته می‌شود. بسیاری از نویسندگان این حوزه استدلال کرده‌اند که رویکرد مشارکتی در مدیریت رابطه SC احتمالا در دستیابی به اهداف توسعه پایدار مثمرثمرتر است. با این حال، تعداد کمی از تحقیقات دیدگاه دقیق‌تری درباره SSCM مشارکتی ارائه کرده‌اند و به طور خاص امکان‌پذیری آن را خارج از بستر شرکت‌های بزرگی که در فعالیت‌های محیطی همکاری دارند ارزیابی کرده‌اند. در این مقاله همکاری در SSCها را از طریق مطالعه کیفی یک شرکت بزرگ چندملیتی در بخش غذا بررسی می‌کنیم که با تأمین‌کنندگان کشاورزی کوچک کار می‌کند. نشان می‌دهیم که عامل‌های حمایتی و همینطور بازدارنده در SSCM مشارکتی نقش دارند. این مطالعه ماهیت پویای روابط SC را برای پایداری نشان می‌دهد و اینکه می‌توان همکاری را به کمک سرمایه‌گذاری در مکانیزم‌های رسمی ایجاد رابطه و جوانب رابطه‌ای‌تر در طول زمان توسعه دارد. نقش اصلی این مقاله در نگاه دقیق آن به همکاری در SSCM و کاربرد نظام‌مند نظریه رابطه‌ای است (دایر و سینگ ، 1998).
ترجمه مقدمه
در سال‌های اخیر، شرکت‌ها به منظور پرداختن به روش‌های عموما غیراخلاقی و ناپایدار که به عنوان بخشی از فعالیت‌های عملیاتی‌شان ظهور یافته‌اند، بیش از پیش در زمینه مدیریت روابط زنجیره تأمین‌شان (SC) به چالش کشیده شده‌اند (کراس و همکارانش، 2009؛ پائول و شوچنکو ، 2014). عمق و کیفیت رابطه شرکت و تأمین‌کنندگان رایج‌ترین تسهیل‌گر ذکرشده برای مدیریت SC پایدار (SSCM) بود (برامر و همکارانش، 2011). تحقیقات پیشین درباره روابط SSC تأکید زیادی بر همکاری بین شرکای SC برای تسهیل طرح‌های پایداری داشته‌اند (به عنوان مثال، گلد و همکارانش، 2010؛ سورینگ و مولر ، 2008). به ویژه، یادگیری بین سازمانی و تشریک مساعی برای بهبود عملکرد SC پایدار نشان داده شده است. تشریک مساعی با تأمین‌کنندگان به عنوان بهترین روش رایج SCM در ارتباط با نتایج سازمانی بهتر شناخته شده است و از اینرو، به طور شگفت‌آور آن را همچون مؤلفه‌ای حیاتی برای ساخت SCهای پایدار دانسته‌اند (پاگل و وو ، 2009). مثال‌های زیادی از فعالیت‌های مشارکتی سبز SC شناسایی شده‌اند. بعضی مثال‌ها عبارت‌اند از: کاهش ضایعات مشارکتی (سیمپسون و پاور ، 2005؛ تیال ، 2001)، نوآوری محیطی (لی و کیم ، 2011؛ ورگیز و لوئیس ، 2007)، پذیرش فناوری‌های محیطی (واچون و کلاسن ، 2007)، کاهش مواد سمی (پاگل و همکارانش، 2007) و توسعه مشترک محصولات قابل بازیافت (سیمپسون، 2010). این «پارادایم مشارکتی» که اولین‌بار در نظریه سنتی‌تر SCM پدیدار شد (چن و پلاریج ، 2004؛ واچون و کلاسن، 2006a) به دیدگاه غالب روابط SSC تبدیل شد. اعتماد بین شرکای SC به عنوان یک مکانیزم رابطه‌ای حیاتی برای همکاری شناخته شده است که برخلاف گرایش رابطة مبتنی بر انطباق است که بر قدرت تکیه دارد (سیپسون و پاور، 2005). در بسیاری از تحقیقات SSCM، توسعة اشکال قوی‌تر همکاری، مثل مشارکت، به مثابه مطلوب‌ترین مسیری که می‌توان دنبال کرد دیده شده است (واچون و کلاسن، 2006b؛ یون و همکارانش، 2011). از سویی دیگر، انطباق را اغلب منفی دانسته‌اند و با رویکردهای اجباری در خصوص مدیریت ارتباط مرتبط بوده است (بوید و همکارانش، 2007). تغییرات رابطه‌ای در زمینه SSC پیچیده‌اند و ممکن است این اندیشه که روابط واقعا مشارکتی به راحتی قابل توسعه‌اند بیش از حد ایده‌آل باشد. مدیریت روابط SSC چالش‌های منحصربه‌فردی مثل توسعه مشارکت ذینفعان و خرید سهم در طول زمان را موجب می‌شود (آلوارز و همکارانش) تا به عنوان مثال در توسعه محصول محیطی شرکت داشته باشند (پاگل و وو، 2009). سازمان‌ها برحسب تفاوتشان در میزان تأثیرگذاری بر سایر سازمان‌های SC تکیه دارند. بنابراین انتقال از SCM به SSCM باعث می‌شود شرکت‌ها برای تطبیق با تغییرات چشم‌انداز کسب و کار که تحت تأثیر نیازهای پایداری است، به طور چشمگیری درباره استراتژی‌های مدیریت رابطه‌شان بازاندیشی کنند (پاگل و همکارانش، 2010). بعضی نویسندگان ارزش درک میزان همکاری در روابط SSC را به طور خاص شناسایی کرده‌اند (هال ، 2000؛ ماتوپولوس و همکارانش، 2007). با این حال تعداد کمی از تحقیقات پارادایم مشارکتی را عمیقا بررسی کرده‌اند و دیدگاه دقیق‌تری از همکاری را به عنوان مثال با در نظر گرفتن عدم توازن قدرت ارائه داده‌اند (هایموس و آدرین-کربی ، 2012؛ واکر و همکارانش، 2012). با اینکه همکاری حقیقی را مسلما می‌توان بهترین راه پیش رو در نظر گرفت، ممکن است در واقعیت دستیابی به آن مشکل باشد. این موضوع حتی زمانی صادق‌تر است که در نظر می‌گیریم اغلب تحقیقات این حوزه به بررسی فعالیت‌‌های شرکت‌های بزرگی پرداخته‌اند که اغلب برای پیاده‌سازی روش‌های پایدار با تأمین‌کنندگان کوچک و متوسط (SME) در خانه یا در آن‌سوی مرزها کار می‌کنند (آماشی و همکارانش، 2008؛ هال، 2001؛ لی و کلاسن، 2008؛ واکر و پروس ، 2008). SMEها 99 درصد ساختار اقتصادی اتحادیه اروپا را تشکیل می‌دهند (کمیسیون اروپا، 2013) و بازیگران کلیدی در SCها هستند. با اینکه تحقیقات پیشین شواهدی ترکیبی درباره نقش اندازه در توجه به پایداری در SCها نشان داده‌اند، به نظر می‌رسد بحث‌ها به سمت تصدیق اهمیت دسترس‌پذیری منابع برای SSCM همگرا می‌شوند (بوئن ، 2002؛ لی، 2008؛ لی و کلاسن، 2008). بنابراین مهم است که درک شود شرایطی که تحت آن ممکن است همکاری واقعی برای پایداری بین شرکت‌های بزرگ و کوچک صدمه ببیند یا دستیابی به آن مشکل شود چیست و راه‌های ممکن پیش روی آن کدام‌اند. در این مقاله به بررسی همکاری در SSCهایی می‌پردازیم که شامل شرکت‌های بزرگ چندملیتی هستند که با تأمین‌کنندگان کوچک کار می‌کنند. هدف‌مان درک بهتر مشکلات خاصی است که ممکن است در همکاری SC در مسائل مربوط به پایداری به وجود بیایند. توجه‌مان به طور خاص بر شناسایی عوامل حمایتی و بازدارنده برای روش‌های مشارکتی در این زمینه است. درک این عوامل برای توسعه اثربخش همکاری توسط بازیگران SC حیاتی است. ما از نظریه رابطه‌ای برای تحلیل یافته‌هایمان استفاده می‌کنیم (دایر و سینگ، 1998). نقش این مطالعه از سه جنبه است. اولا، ما با بررسی دیدگاه رابطه‌ای در SCM پایدار که استفاده زیادی از آن نشده است (واچون و کلاسن، 2006a) بینش نظری درباره همکاری SSC ارائه ميکنیم. با اینکه بسیاری از تحقیقات در SSCM غیرنظری باقی می‌مانند (کارتر و ایستون ، 2011؛ توبولیک و واکر ، 2015)، بحثی آگاهانه از لحاظ نظری درباره همکاری ارائه می‌کنیم که نقش جالب توجهی ایفا می‌کند. ثانیا، ما هر دو دسته عواملی را که از روش مشارکتی در خصوص پایداری حمایت می‌کنند یا مانع از آن می‌شوند بررسی می‌کنیم تا به این ترتیب دیدگاه دقیق‌تری از پارادایم مشارکتی فراهم شود. مهم‌تر آنکه ما به ایجاد درک بهتر نحوه آشکار شدن SSCM در عمل، و نه محتوای روش‌های SSCM، کمک می‌کنیم، همانطور که پاگل و شوچنکو (2014) خواستار آن بوده‌اند. این امر در نگریستن به SSCM به عنوان فرایند تغییر مفید است. ساختار باقی مقاله به این صورت است. ابتدا منابع مطالعاتی درباره همکاری و SSCها را از نگاه رابطه‌ای بررسی می‌کنیم. سپس شکاف‌های موجود در تحقیقات جاری را نشان می‌دهیم و پرسش‌های تحقیقاتی‌مان را مطرح می‌کنیم. بخش بعدی مقاله متدولوژی به کار رفته در این مقاله را شرح می‌دهد و طراحی تحقیقات، جمع‌آوری و تحلیل داده را به تفصیل بیان می‌کند. یافته‌های مطالعه‌مان در بخش بعدی با توجه به چارچوب رابطه‌ای ارائه و بحث می‌شوند. در آخر، پاسخ‌هایی برای پرسش‌های تحقیقاتی‌مان ارائه می‌کنیم و براساس کاربست‌مان از نظریه رابطه‌ای نتایجی را منعکس می‌کنیم که می‌تواند بر مدیران و تحقیقات آتی اثرگذار باشد.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  دوستم دارد، دوستم ندارد: نگاهی دقیق بر همکاری در زنجیره‌های تأمین پایدار

چکیده انگلیسی

In this paper we investigate the collaborative paradigm in Sustainable Supply Chain Management (SSCM). The depth and quality of the relationship between a firm and its suppliers is widely recognised as a critical facilitator of SSCM. Many authors in the field have argued that a collaborative approach to SC relationship management was likely to be more fruitful in achieving sustainable development goals. However, little research has offered a more nuanced perspective on collaborative SSCM and specifically assessed its feasibility outside the context of large companies collaborating on environmental activities. In this paper, we explore collaboration in SSCs through a qualitative study of a large multinational in the food sector working with small agricultural suppliers. We show that there are both supporting and hindering factors to collaborative SSCM. The study reveals the dynamic nature of SC relationships for sustainability and that collaboration can be developed through time thanks to investment in both formal relationship building mechanisms and more relational aspects. The main contributions of the paper lie in its nuanced view of collaboration for SSCM and systematic application of relational theory (Dyer and Singh, 1998) in SSCM.