دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 84876
ترجمه فارسی عنوان مقاله

تحریک خلاقیت سازمانی با بداهه‌گویی تئاتری

عنوان انگلیسی
Stimulating organisational creativity with theatrical improvisation
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
84876 2018 10 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Journal of Business Research, Volume 85, April 2018, Pages 484-493

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

کلمات کلیدی

1. مقدمه 

2. خلاقیت سازمانی

3. بداهه‌گویی تئاتری و خلاقیت سازمانی

4. روش

4.1. زمینه تحقیق

جدول 1- خلاقیت سازمانی و بداهه‌گویی تئاتری

4.2. روش تحقیق

4.3کارگاه‌های آموزشی 

4.4. جمع آوری و تحلیل داده ها

 جدول 2- روش تحقیق عملی، رخدادها و نقش های بازیگران

جدول 3- جمع آوری و تحلیل داده‌ها

4.4.1. ویدیوها

4.4.2. نظرسنجی در مورد بازخورد به کارگاه آموزشی

4.4.3. دفترچه‌های خاطرات

4.4.4. داده های بعد از پروژه

5. یافته‌ها

5.1. خلاقیت فردی

5.1.1. ابعاد درونی خلاقیت فردی

5.1.2. بُعد متمرکز بر دیگران خلاقیت فردی

5.2. خلاقیت جمعی

5.3. تاثیر کارگاه های آموزش بداهه گویی 

6. نتیجه گیری

ضمیمه الف- تمرینات در کارگاه های آموزشی

ضمیمه ب. کدگذاری و توسعه مفهوم داده های کیفی
ترجمه کلمات کلیدی
خلاقیت، خلاقیت جمعی، خلاقیت سازمانی، ابتکار، بداهه نوازی تئاتر، روش های مبتنی بر هنر،
کلمات کلیدی انگلیسی
Creativity; Collective creativity; Organisational creativity; Improvisation; Theatrical improvisation; Arts-based methods;
ترجمه چکیده
گرچه خلاقیت سازمانی به طور فزاینده یک محرک مهم عملکرد شده است، در مورد اینکه چگونه می تواند ایجاد و تحریک شود، دانش کمی وجود دارد. ادبیات موجود اکثراً بر فنون ارتقای ایجاد ایده در موقعیت‌های خاص حل مسئله تمرکز کرده‌اند. با این حال، تحقیقات کمی در مورد چگونگی بهبود خلاقیت به عنوان ویژگی که در عملیات روزمره سازمان نفوذ می‌کند وجود دارند. این مطالعه بررسی می‌کند که چگونه بداهه‌گویی تئاتری می‌تواند خلاقیت سازمان را افزایش دهد. نتیجه این تحقیق کیفی، بداهه‌گویی تئاتری را به عنوان یک روش امیدوارکننده جهت تحریک هر دو خلاقیت فردی و جمعی در یک سازمان نشان می‌دهد. این مطالعه بداهه‌گویی تئاتری را با خلاقیت سازمانی مرتبط می‌سازد و به عنوان یک روش بالقوه برای پیشرفت سازمان شناخته می‌شود. این تحقیق درک انسان از خلاقیت سازمانی به عنوان یک پدیده چندسطحی و احتمالات برای بکارگیری روش‌های هنرگرا در توسعه سازمانی را افزایش می‌دهد.
ترجمه مقدمه
در اقتصاد دیجیتالی به سرعت در حال تغییر امروز، موفقیت سازمانی به طور فزاینده‌ای به خلاقیت سازمانی بستگی دارد- ظرفیت سازمان برای توانمندسازی منابع انسانی‌اش در جهت اقدامات خلاقانه که منجر به راه حل‌های نوآورانه و بدیع می‌شود و این به نوبه خود منجر به مزیت رقابتی پایدار می‌گردد (استایری و ساندگرین ، 2005؛ ژو و هویر ، 2014). تقاضا برای خلاقیت از موقعیت‌های حل مسئله به وضوح مشخص شده تا لزوم آن در زندگی کاری روزمره و ظرفیت کلی سازمان جهت تحریک توانایی‌های بالقوه کارمندانش گسترده شده است که روش‌های نوآورانه و انعطاف‌پذیر جهت دستیابی به اهداف سازمانی ایجاد می‌کند. شرکت‌های با عملکرد بالا و تفکر رو به جلو اذعان می‌دارند که پیچیدگی و پویایی شرایط اقتصادی فعلی، مشارکت فعال دیدگاه‌های کارمندان در فعالیت سازمانی را می‌طلبد. شرکت پیکسار بخاطر پرورش خلاقیت جمعی مشهور است. این شرکت تمامی کارمندانش را قادر می‌سازد تا در حین تولید فیلم‌های موفق، در فرآیند خلاقانه مشارکت نمایند. گوگل با ابزارهای متنوع از پلت فرم‌های تکنولوژی و رخدادهای مکرر اجتماعی تا فضاهای فیزیکی که عمداً جهت تحریک خلاقیت ساخته می‌شوند، بر پرورش فرهنگ کاری خلاقانه سرمایه گذاری زیادی می‌کند. ویرجین بخاطر فرهنگ نوآوریش مشهور است، کارمندانش مشغول فعالیت‌های خلاقانه هستند و به خلق ایده‌هایی که ممکن است منجر به پیشرفت مداوم سازمان گردند، تشویق می‌شوند. همچنین به عنوان ظرفیت سازمان در معرفی یک پدیده نوظهور به آنچه انجام می‌دهد و چگونگی انجام آن جهت دستیابی به اهداف سازمانی تعریف شد، خلاقیت سازمانی براساس رفتارهای فردی و جمعی اعضای سازمان شکل می‌گیرد. به عنوان یک فرآیند جمعی (هارگادون و بیچکی ، 2006؛ هاروی ، 2014؛ هاروی و کو ، 2013)، خلاقیت سازمانی یک پدیده چندسطحی است، چون به طور همزمان دربرگیرنده سطوح فردی، بین فردی (گروهی) و سازمانی است (آمابیل ، 1988؛ درازین، گلین و کازانجان ، 1999؛ نیسولا ، 2013؛ وودمن، سوار و گریفین ، 1993). جهت تحریک خلاقیت سازمانی، تمومی این سطوح باید پوشش داده شوند. پس سازمان‌ها چگونه می‌توانند خلاقیت سازمانی را پرورش دهند و از آن حمایت کنند؟ بیشتر ادبیات موجود در این رابطه بر روی فنون ارتقای خلاقیت در رخدادهای خلاقانه خاص و گاه و بی گاه یا موقعیت‌های حل مسئله تمرکز کرده‌اند (هاروی، 2014). در حالی که روش‌های موقت افزایش بهره‌وری خلاقانه، استفاده گاه و بی گاه از فنونی مثل طوفان مغزی (اوزبورن ، 1953) یا تفکر افقی (دی بونو ، 1992) تاثیر زیادی بر خلاقیت کارکنان در کار روزمره ندارند. علاوه براین، تاکید اصلی مطالعات پیشین بر بهبود تولید ایده بوده است (دی بونو، 1992؛ هاروی و کو، 2013؛ اوزبورن، 1953؛ پالوس و براون ، 2003). این دیدگاه ماهیت برجسته مشارکت جمعی در خلاقیت مشترک که در آن تولید ایده، اجرا و تعیین مسئله همگی به صورت پیچیده و تکراری به هم چسبیده‌اند، را نادیده می‌گیرد. در مورد اینکه چگونه باید خلاقیت را به عنوان یک ویژگی که در عملیات‌های روزانه سراسر سازمان نفوذ می‌کند، بهبود بخشید، دانش کمی وجود دارد. خلاقیت سازمانی تنها به عنوان تولید ایده‌های نو جهت پاسخ به مسائل خاص به طور واضح تعریف شده نیست، بلکه به عنوان یک انعطاف‌پذیری جامع نیز شناخته می‌شود که امکان حل مسائل از دیدگاه‌های جدید و قابلیت چابکی برای به چنگ آوردن فرصت‌های جدید را به دست می‌دهد، پس تحریک آن با روش‌هایی که به بازیگران سازمانی کمک نماید تا در حالت آگاهی، حساسیت و پاسخگویی مداوم باشند، مفید خواهد بود. این امر با رویکردهای خلاقیت سازمانی که صرفاً روش‌هایی برای تولید ایده‌های نو جهت استفاده در مناسبت‌های خاص به وضوح مشخص شده ارائه می‌دهند متفاوت است. ضرورت وجود فرهنگ حامی خلاقیت با کارایی بالا به خوبی در ادبیات نوآوری شناخته می‌شود (اندرسون و ویست ، 1998؛ ویست ، 1990)، و تحقیق در مورد خلاقیت سازمانی اخیراً افزایش یافته است (بیسولا و امپراطوری ، 2011). با این وجود نیاز به مطالعاتی جهت بررسی اینکه چگونه خلاقیت سازمانی و پتانسیل خلاقیت جمعی اعضای سازمان را می‌توان ایجاد و تحریک کرد، وجود دارد. این مقاله یک رویکرد هنرگرا را به عنوان یک توانایی بالقوه برای از بین بردن شکاف موجود در توسعه خلاقیت سازمانی بررسی می‌نماید. هدف رویکردهای هنرگرا استفاده از فرآیندها و محصولات هنری است (تیلور و لادکین ، 2009) تا از تغییر و پیشرفت مدیریتی در سازمان‌ها پشتیبانی نمایند (باری و میسیک ، 2010؛ شیوما ، 2011). بخصوص اینکه بررسی می‌کنیم چگونه می‌توان از روش‌های بداهه‌گویی تئاتری جهت تحریک خلاقیت سازمانی استفاده کرد که یک استراتژی مناسب است چون بداهه‌گویی در مورد ارتباطات و تعامل میان مشارکت‌کنندگان است (پینا، کونها و ویرا دا کونها، 2003؛ کانتر ، 2002؛ ویرا و کروسان، 2005). همانطور که عملکرد خلاقانه با تعامل بین سخنان، حالت ها و حرکات افراد ایجاد می‌شود، بداهه‌گویی تئاتری هر دو خلاقیت فردی و جمعی که ضرورتاً به هم چسبیده‌اند را پرورش می‌دهد. به صورت تجربی، تحقیق عملی با سه کارگاه آموزشی بداهه‌گویی جمعی را با دو گروه از مشارکت‌کنندگان در طول یک دوره پنج ماهه انجام دادیم. این مطالعه در ادبیات خلاقیت سازمانی و توسعه آن سهیم است. اول اینکه، درک خلاقیت سازمانی به عنوان یک پدیده در خلاقیت فردی و جمعی که ضرورتاً به هم چسبیده‌اند، را توسعه و گسترش می‌دهد. دوم اینکه، این مطالعه ادبیات خلاقیت سازمانی را با دریافت خلاقیت فردی که در برگیرنده هر دو بعد درونی و متمرکز بر دیگران است. سوم اینکه، این مطالعه با ارائه شواهد تجربی از امکان بداهه گویی تئاتری جهت تحریک خلاقیت سازمانی به عنوان یک پدیده چندسطحی به ادبیات توسعه خلاقیت سازمانی می‌افزاید. چهارم اینکه، این مطالعه با ارائه شواهد تجربی در مورد استفاده از بداهه‌گویی جمعی برگرفته از تئاتر بداهه گویی جهت پرورش خلاقیت جمعی و فردی و در نهایت خلاقیت سازمانی به ادبیات در حال ظهور در زمینه روش‌ها و عملیات‌های هنرگرا می‌افزاید (باری و میشیک، 2010؛ شیئوما، 2011؛ تیلور و کاربونی، 2008). دستاورد مدیریتی این مطالعه این است که دانش روش‌های عملی برای توسعه خلاقیت سازمانی را گسترش می‌دهد و با نشان دادن توانایی بالقوه روش‌های هنرگرا برای توسعه و پیشرفت سازمان، خلاقیت را در کار روزانه اعضای سازمان جای می‌دهد.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  تحریک خلاقیت سازمانی با بداهه‌گویی تئاتری

چکیده انگلیسی

Although organisational creativity has become an increasingly important performance driver, little is known about how it can be built and stimulated. The existing literature has mostly focused on techniques for improving idea generation in specific and occasional problem-solving situations. However, there is scarce research about how to improve creativity as a quality that pervades everyday operations throughout an organisation. This study explores how theatrical improvisation could foster organisational creativity. Qualitative action research shows theatrical improvisation as a promising method to stimulate both individual and collective creativity in an organisation. The study links theatrical improvisation to organisational creativity, understanding the former as a potential method for organisational development. This research extends the understanding about enhancing organisational creativity as a multilevel phenomenon, as well as the possibilities for applying arts-based methods to organisational development.