دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 32426
ترجمه فارسی عنوان مقاله

تعریف مشارکت توجه مداوم و حافظه کاری به تفاوت های فردی در ذهن آگاهی

عنوان انگلیسی
Delineating the contributions of sustained attention and working memory to individual differences in mindfulness
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
32426 2013 9 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Personality and Individual Differences, Volume 54, Issue 2, January 2013, Pages 226–230

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده


کلمات کلیدی


1.مقدمه


2- روش ها و مواد 


1-2- خصوصیات شرکت کنندگان


2-2- فرایند


3-2-  مقیاس ها 


1-3-2- مقیاس ذهن آگاهی فیلادلفیا


2-3-2- تست II عملکرد پیوسته کانرز


2-3-3- تست  Penn Letter N-back  


2-3-4- آزمون واکسلر از خواندن بزرگسالان 


2-3-5مصاحبه بالینی ساختاری برای اختلالات محور   I  DSM-IV – نسخه بیمار


3- نتایج


 3-1- آمار توصیفی


3-2- تجزیه و تحلیل همبستگی و رگرسیون


4- بحث
ترجمه کلمات کلیدی
ذهن آگاهی - توجه - هوشیاری - حافظه کاری - آگاهی - پذیرش -
کلمات کلیدی انگلیسی
Mindfulness; Attention; Vigilance; Working memory; Awareness; Acceptance
ترجمه چکیده
ذهن آگاهی را می توان به دو جزء تشکیل دهنده تقسیم کرد: آگاهی لحظه ای و پذیرش. توجه و حافظه کاری به منظور تکیه بر تفاوت های فردی در صفات ذهن آگاهی تئوری شده اند ، هر چند رابطه دقیق میان این ساختارها نامشخص است. هدف مطالعه حاضر ارزیابی ارتباط شاخص های عصبی شناختی توجه و حافظه کاری با مقیاس دوجانبه ذهن آگاهی است. پنجاه و پنج بزرگسال سالم از نظر روانی و عصبی، تست عملکرد مداوم کاننر، تست Penn Letter N-back و مقیاس ذهن آگاهی فیلادلفیا را تکمیل کردند. نتايج نشان داد که آگاهي لحظه ای با یک مقیاس متغیر سرعت پاسخ از توجه پایدار ایجاد شد، در حالی که پذیرش بیشتر به کارآیی حافظه کاری مرتبط بود، حتی پس از اینکه توانایی های کلی فکری بررسی شد. این یافته ها نشان می دهد که توجهات و توانایی های حافظه کار ممکن است بطور متفاوت تفاوت های فردی را در آگاهی و پذیرش لحظه ای ارتقا می دهد، در نتیجه درک ما از مکانیسم های شناختی را ارائه می دهد که ممکن است ذهن آگاهی خاصی را تحت تأثیر قرار دهند.
ترجمه مقدمه
ذهن آگاهی یک ساختار پیچیده ای است که متشکل از دو ابعاد اصلی باشد: آگاهی لحظه کنونی و پذیرش. نقش شناخت در حمایت از این دو جزء ذهن آگاهی صحیح درمدل های تئوری این ساختار تعریف شده است. به نظر می رسد که آگاهی از طریق خود تنظیمی توجه - '' مشاهده و مشارکت در زمینه تغییر افکار، احساسات و عواطف از لحظه ای به لحظه ای منتقل می شود. به نظر می رسد آگاهی از تجربیات کنونی نیاز به توجه پایدار برای حفظ تمرکز روی جریان حوادث طولانی مدت دارد. پذیرش یک جهت گیری برای تجربه را نشان می دهد که از طریق نگرش غیر قضاوتی به سمت رویدادهای داخلی و خارجی مشخص می شود ، طوری که فردی بطور تجربی در لحظه کنونی آزاد است. این بعد ذهن آگاهی یک فرایند ارتباطی است، طوری که افراد آزاد و پذیرنده تجربه هستند ، یک روندی که هنگام تقویت می تواند منجر به سطح بالاتری از پیچیدگی شناختی شود. در واقع، فعالیت مداوم با پذیرش می تواند منجر به تمایز بهبود یافته، به عنوان مثال، در میان افکار، عواطف و احساسات جسمانی شود. جدای از مدل های نظری ذهن، مشخص نیست که چطور عملکردهای شناختی خاص ممکن است برای حمایت از تفاوت های فردی در آگاهی و پذیرش مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده شود. تعداد کمی از مطالعات مشارکتهای توانایی های ذهنی پایدار برای جنبه های خاص ذهن آگاهی را بررسی کرده است. اسچمرتز ، اندرسون و رابینز(2009) این ارتباط را بین چندین مقیاس خود گزارشی از شاخص های ذهن آگاهی و عملکرد بر روی یک آزمون معتبر از توجه بصری پایدار، ، تست عملکرد مداوم کاننرز( (CPT-II ارزیابی کردند. این کار نیاز به افراد برای فشار دادن یک دکمه برای هدفگذاری محرک ها دارد. (یعنی هر حرف به غیر از X) و پاسخ های خود را برای یک محرک غیر هدف نگهدارند. (به عنوان مثال، حرف X) نتایج تجزیه و تحلیل همبستگی نشان داد که سطح پایین آگاهی خاص با اشتباهات مکرر (به عنوان مثال، عدم موفقیت در پاسخ به به محرک هدف) هماهنگ بود. پیشنهاد می کند که آگاهی کمتر از تجربیات لحظه ای ممکن است فرد را در معرض لغزش مختصر توجه بصری پایدار قرار دهد. در مقابل، تغییرات زمان پاسخ برای محرک هدف در طول دوره عملکرد کار، ارتباطی با مقیاس های ذهن آگاهی خاص نداشت. با استفاده از یک مسئله توجه بصری مشابه ، جوزفسون و بروبرگ (2011) دریافتند که نمره کلی بر روی معیار اندازه گیری چند بعدی ذهن آگاهی با توجه به یک شاخص کلی خطاهای این کار (از جمله حذف، کمیسیون و پاسخ های مکرر به محرک های هدف )ارائه شد. مطالعه ای توسط مرازک ، اسمالوود و اسکولر (در مطبوعات) نیز نشان داد که سطوح بالاتر دقت در آزمون توجه بصری پایدار می تواند با آگاهی بیشتر مبتنی بر ذهن آگاهی مرتبط شود. بعلاوه، این تحقیق نشان داد که سطوح پایین آگاهی با زمان واکنش نامطلوب بیشتر برای محرک هدف هماهنگ شد که برخلاف یافته های مطالعه شومرتز و همکاران (2009) بود ه هیچ ارتباطی را پیدا نکرد. برای درک بیشتر این رابطه بین توجه پایدار و ذهن آگاهی صحیح، روزنبرگ، نوونان، دیگوتیس و استمن (2011) یک معیار سنجش عملکرد مداوم جدیدرا توسعه دادند که برای ایجاد متغییر زمان پاسخ بیشتر به هدف محرک با تغییر بصری صحنه های پس زمینه طراحی شد در حالی که شرکت کنندگان وظیفه توجه بصری اصلی را تکمیل کردند. مطابق با یافته های مرازک و همکاران (در مطبوعات)، کاهش آگاهی مبتنی بر ذهن آگاهی با تغییرات زمان واکنش بیشتر مرتبط بود، هر چند این رابطه به شرایطی محدود بود که تحت تأثیر حواس پرتی های تصویری پس زمینه معرفی شدند. با توجه به شاخص های مربوط به خطا، اشتباهات بسیار کمی در این کار برای ارزیابی معنی دار انجمن های آنها با توجه به گزارش خودآگاهی وجود داشت. بطور کلی ، نتایج به دست آمده از تعداد کمی از مطالعات نشان می دهد که سطوح بالاتر از ذهن آگاهی صحیح ممکن است با تشخیص دقیق تر محرک های بصری در مورد کارهای توجه پایدارایجاد شود. بنابراین تحقیق نشان می دهد که رابطه بین مقیاس های رفتاری توجه و گزارش از ذهن آگاهی وجود دارد. علاوه بر این، داده های در حال ظهور وجود دارد که نشان می دهد که یک شاخص جداگانه از توجه پایدار، تغییر زمان واکنش نیز ممکن است با معیارهای خاص از ذهن آگاهی ، به ویژه با توجه به مولفه آگاهی از این ساختار ایجاد شود. بهر حال این یافته های اولیه، بر اساس مطالعاتی هستند که به چندین روش محدود شده اند. اولا، مقیاس های ذهن آگاهی بکار رفته در این مطالعات معمولا بین ابعاد اولیه آگاهی و پذیرش تفاوتی نمی گذارد. نتایج مورد بررسی در بالا نشان داد که این رابطه بین توجه پایدار و ذهن آگاهی بیشتر مربوط به مولفه آگاهی این ویژگی است، اگر چه تحقیقات تا به حال در این زمینه مبهم بوده است. ثانیا، مطالعات قبلي هميشه بین مقیاسهای مبتنی بر دقت توجه بصری پایدار(به عنوان مثال، اشتباهات حذف) در مقابل آنهایی که بر مبنای تنوع زمان واکنش برای محرک هدف هستند تفاوتی قائل نشده است که هر دو برخی ارتباطات را با مقیاس های ذهن آگاهی نشان داده اند. ثالثا، هر چند فرمول های نظری آگاهی لحظه ای، بر خود تنظیمی توجه به عنوان یک مولفه مهم ذهن آگاهی تاکید می کند، پژوهش در این زمینه مشارکت بالقوه حافظه ی کار را برای ذهن آگاهی نادیده می گیرد. حافظه کاری نشان دهنده یک سیستم برای ذخیره سازی موقت و به روز رسانی اطلاعات در دسترس است . اگر چه تحقیقات برای هدایت حافظه ما در این زمینه وجود دارد، ممکن است فرض شود که ظرفیت حافظه کاری ممکن است با ذهن آگاهی، به عنوان حافظه کاری ارائه شود که احتمالا با'' یادآوری '' برای ذهن آگاهی همراه است. بنابراين هدف مطالعه حاضر بررسي رابطه ذهن آگاهی خاص و دوبعد سازنده( یعنی آگاهی و پذیرش) با شاخص های توجه پایدار (به عنوان مثال خطاهای حذف و تنوع زمان واکنش) و حافظه کاری بود. بر اساس تحقیقات قبلی، ما فرض کردیم که مولفه آگاهی جزء یک معیار دو بعدی از ذهن آگاهی می تواند به توانایی های توجه پایدار مرتبط باشد، با وجود آن که مشخص نیست که تا چه حد شاخص های مبتنی بر درستی - در مقایسه با متغییر زمان واکنش- ممکن است در این رابطه دخیل باشند. علاوه بر این، شواهد اولیه از آموزش ذهن آکاهی اشاره می کند که مولفه آگاهی از ذهن آگاهی ممکن است با تفاوت های فردی در ظرفیت حافظه کاری همراه باشد. بنابراین، ما این انتظار را داشتیم که حافظه کار با ذهن آگاهی صحیح مرتبط است. یک جنبه ای از توجه ذهنی که از جنبه شناختی پذیرش مورد مطالعه قرار نگرفته است. بنابراین، تجزیه و تحلیل مرتبط به این جزء ذهن آگاهی اکتشفای است و ممکن است بر توانایی های شناختی تاکید کند که از این بعد صفت پشتیبانی می کند. تعریف سهم توجه و حافظه کار پایدار به ذهن آگاهی صحیح باعث افزایش و گسترش درک ما از مکانیسم های شناختی می شود که ممکن است بر تفاوت های فردی در این ساختار را بررسی کند و جداسازی اثرات مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی را بر عملکرد شناختی در هر دو گروه بالینی و غیر بالینی را مشخص کند.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  تعریف مشارکت توجه مداوم و حافظه کاری به تفاوت های فردی در ذهن آگاهی

چکیده انگلیسی

Mindfulness can be deconstructed into two constituent components: present-moment awareness and acceptance. Attention and working memory are theorized to contribute to individual differences in trait mindfulness, although the precise relationship among these constructs remains unclear. The purpose of the present study was to evaluate the association of neurocognitive indices of attention and working memory with a bidimensional trait measure of mindfulness. Fifty-five psychiatrically and neurologically healthy adults completed the Conners Continuous Performance Test, Penn Letter N-back Test, and Philadelphia Mindfulness Scale. Results indicated that present-moment awareness was associated with a response speed variability measure of sustained attention, whereas acceptance was more strongly linked to working memory efficiency, even after accounting for general intellectual ability. These findings suggest that sustained attention and working memory capacities may differentially subserve individual differences in present-moment awareness and acceptance, thereby illuminating our understanding of the cognitive mechanisms which may underlie trait mindfulness.

مقدمه انگلیسی

Mindfulness represents a complex construct which is thought to be composed of two primary trait dimensions: present-moment awareness and acceptance (Cardaciotto, Herbert, Forman, Moitra, & Farrow, 2008). The role of cognition in supporting these two constituents of trait mindfulness has been elaborated upon in theoretical models of this construct. Awareness is theorized to be carried out through the self-regulation of attention – “observing and attending to the changing field of thoughts, feelings, and sensations from moment to moment” ( Bishop et al., 2004, p. 232). The awareness of present-moment experiences is thus thought to require sustained attention so as to maintain focus toward ongoing events over extended periods of time. Acceptance reflects an orientation to experience characterized by a non-judgmental attitude toward internal and external events such that an individual is experientially open to the present moment ( Bishop et al., 2004). This dimension of mindfulness is thought to be a relational process whereby individuals are open and receptive to experience, a process which when fostered can lead to a higher level of cognitive complexity. Indeed, continued practice with acceptance can lead to improved differentiation, for example, among thoughts, emotions and physical sensations ( Brown & Ryan, 2003). Aside from theoretical models of mindfulness, it remains unclear how specific cognitive functions might serve to support individual differences in mindfulness-based awareness and acceptance. A small number of studies have examined the contributions of sustained attentional abilities to trait aspects of mindfulness. Schmertz, Anderson, and Robins (2009) evaluated the relationship between several self-report measures of mindfulness and performance indices on a well-validated test of sustained visual attention, the Conners Continuous Performance Test-II (CPT-II; Conners, 2000). This task requires individuals to press a button to target stimuli (i.e., any letter except for X) and withhold their responses to a non-target stimulus (i.e., the letter X). The results of correlational analyses indicated that lower levels of trait awareness were associated with more frequent omission errors (i.e., failures to respond to target stimuli), suggesting that less awareness of present-moment experiences may predispose one to brief lapses in sustained visual attention. In contrast, variability of response times to target stimuli over the course of task performance was unrelated to trait mindfulness measures. Using a similar visual attention task, Josefsson and Broberg (2011) found that the total score on a multidimensional trait measure of mindfulness was associated with an aggregate index of errors on this task (including omissions, commissions and repeated responses to target stimuli). A study by Mrazek, Smallwood, and Schooler (in press) also showed that higher levels accuracy on a test of sustained visual attention could be linked to greater mindfulness-based awareness. Additionally, this investigation found that lower levels of awareness were associated with more erratic reaction times to target stimuli, which stands in contrast to the findings of the study by Schmertz et al. (2009) which found no such relationship. To further understand the relationship between sustained attention and trait mindfulness, Rosenberg, Noonan, DeGutis, and Esterman (2011) developed a novel continuous performance measure that was designed to induce greater response time variability to target stimuli by visually alternating background scenes while participants completed a primary visual attention task. Consistent with the findings of Mrazek et al. (in press), lower of mindfulness-based awareness was associated with greater reaction time variability, although this relationship was limited to conditions under which background visual distractions were introduced. With regard to error-related indices, there were too few errors on this task to meaningfully evaluate their associations with self-reported mindfulness. Taken together, the results of a small number of studies indicate that higher levels of trait mindfulness may be associated with more accurate detection of visual stimuli on sustained attention tasks. This research, therefore, suggests that there may be a relationship between behavioral measures of attention and self-reports of mindfulness. Additionally, there are emerging data which indicate that a separate index of sustained attention, reaction time variability, may also be associated with trait measures of mindfulness, particularly with respect to the awareness component of this construct. These preliminary findings, however, are based on studies that are limited in a number of ways. First, the mindfulness measures employed in these studies typically did not differentiate between the primary dimensions of present-moment awareness and acceptance. The results reviewed above suggest that the relationship observed between sustained attention and mindfulness is likely most pertinent to the awareness component of this trait, although the research to date is ambiguous in this respect. Second, previous studies did not consistently discriminate between accuracy-based measures of sustained visual attention (i.e., omission errors) versus those based on reaction time variability to target stimuli, both of which have shown some association with mindfulness measures. Third, although theoretical formulations of present-moment awareness emphasize the self-regulation of attention as a critical component of mindfulness, research in this area has tended to disregard the potential contributions of working memory to trait mindfulness. Working memory represents a system for temporary storage and updating of information as it becomes available ( Baddeley, 1992). Although there is little research to guide our hypotheses in this respect, one might suppose that greater working memory capacity may be associated with higher trait mindfulness, as working memory is presumably associated with “remembering” to be mindful. The purpose of the present study, therefore, was to examine the relationship of trait mindfulness and its two constituent dimensions (i.e., awareness and acceptance) with indices of sustained attention (i.e., omission errors and reaction time variability) and working memory. Based on previous research (Rosenberg et al., 2011 and Schmertz et al., 2009), we hypothesized that the awareness component of a bidimensional trait measure of mindfulness would be related to sustained attentional abilities, although it remains unclear the extent to which accuracy – versus reaction time variability – based indices might be implicated in this relationship. Furthermore, preliminary evidence from a mindfulness training program indicates that the awareness component of mindfulness may be associated with individual differences in working memory capacity (Chambers, Lo, & Allen, 2008). Therefore, we expected that working memory would be associated with trait mindfulness. An aspect of trait mindfulness which has not been studied from a cognitive perspective is that of acceptance; therefore, analyses related to this component of mindfulness are exploratory and may shed light on the cognitive abilities which support this trait dimension. Clarifying the contributions of sustained attention and working memory to trait mindfulness will increase and broaden our understanding of the cognitive mechanisms which may underlie individual differences in this construct, and inform research to isolate the effects of mindfulness-based interventions on cognitive functioning in both clinical and non-clinical populations.