هوش هیجانی مدیران

چکیده

کلمات کلیدی

1-مقدمه ایی بر مسئله

2-مبنای نظری

3-روش شناسی پژوهش 

4-نتایج و بحث

شکل یک: سطح کلی هوش هیجانی مدیران

جدول یک : ضریب همبستگی پیرسون 

جدول دو: توسعه ی هوش هیجانی 

5-نتیجه گیری

ضمیمه ی الف: در قرن بیست و یکم صرفاً داشتن هوش شناختی بالا کافی نیست. تأکید بیشتر و بیشتر بر توانایی مدیران است تا علاوه بر تحلیل و درک توانایی اراده ی قوی خود در داشتن اراده ی قوی، احساسات درونیشان را تجزیه و تحلیل کنند و بروز دادن احساسات خود را درک کنند.این مقاله با هوش هیجانی سروکار دارد که ما آن را عنصر مهم شایستگی مدیر می دانیم. ما نتایج پژوهش خود را طبق حوزه های هوش هیجانی گلمان، با تمرکز بر تجزیه و تحلیل سطوح هوش هیجانی مدیران ارائه می دهیم.

ویژگی های مدیر در یک جامعه ی دانشی، به طور قابل ملاحظه ایی متفاوت از ویژگی های مدیران در جامعه ی صنعتی است. شرایط جامعه ی دانشی تأثیر زیادی بر ما دارد و مستلزم تفکر پیچیده در یک زمینه، توانایی آموختن همه چیز از طریق زندگی، استقلال، توسعه ی هوش هیجانی و انعطاف پذیری شخصی است. طبق گفته های موسوا (2009) یکی از مهمترین کارهای مدیریت، در حالی که به آنها می آموزیم چگونه از روش هایی که از خلاقیت گروهی در حل مسائل واقعی حمایت می کنند استفاده کنند، بهبود و توسعه ی مهارتهای خلاقانه و هوش هیجانی مدیران است. بنسیکوآ (2013 الف) با پیشنهاد اینکه هوش فرهنگی در جامعه ی جهانی توسط تمرکز بر توانایی های خاصی که برای ارتباطات شخصی با کیفیت و تأثیر گذاری در موقعیت های گوناگون فرهنگی دارای اهمیت است جایگزین هوش هیجانی شده، در زمینه ی ایده ی هوش هیجانی و شناختی ارتقا پیدا کرد. مدیران به شدت بر بهره وری، کیفیت و موفقیت کلی در هر کسب وکاری تأثیر می گذارند، و بر اساس دانش و تجربه سیستم های مدیریتی خلاقانه و موثرتری را کشف می کنند و آنها را به آرامی گسترش می دهند. در حال حاضر مدیران در مدیریت، همزیستی هوشی، هیجانی و بهره هوشی را ایجاد می کنند (بادورا 2002).