ترجمه فارسی عنوان مقاله
هوش هیجانی بعنوان معرف سازگاری شغلی کارکنان
عنوان انگلیسی
Emotional intelligence as a predictor of employees' career adaptability
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
43810 | 2014 | 8 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Journal of Vocational Behavior, Volume 84, Issue 1, February 2014, Pages 90–97
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلمات کلیدی
1.مقدمه
2.زمینه های نظری تحقیق
2.1- هوش هیجانی
2.2 – سازگاری شغلی
3.روش انجام تحقیق
3.1- شرکت کنندگان
3.2- اندازه گیری
3.2.1- هوش هیجانی
3.2.2- سازگاری شغلی
3.2.3- متغیرهای جمعیت شناختی
3.3- مراحل انجام کار
3.4- تجزی تحلیل
4.نتایج
4.1- نتایج و توصیف همبستگی
جدول I: میانگین، انحراف معیار، همبستگی پایا و دومتغیری برای متغیرهای تحقیق
4.2- تجزیه تحلیل همبستگی متعارف
جدول2: نتایج تحلیل همبستگی متعارف مطابق برای اولین تابع متعارف
4.3- محاسبه سازگاری شغلی
5.بحث یافته ها
5.1-پیامدهای نظری و عملی تحقیق
5.2- محدودیت های تحقیق
شکل. 1. هوش هیجانی به عنوان پیش بینی سازگاری شغلی
6.نتیجه گیری
کلمات کلیدی
1.مقدمه
2.زمینه های نظری تحقیق
2.1- هوش هیجانی
2.2 – سازگاری شغلی
3.روش انجام تحقیق
3.1- شرکت کنندگان
3.2- اندازه گیری
3.2.1- هوش هیجانی
3.2.2- سازگاری شغلی
3.2.3- متغیرهای جمعیت شناختی
3.3- مراحل انجام کار
3.4- تجزی تحلیل
4.نتایج
4.1- نتایج و توصیف همبستگی
جدول I: میانگین، انحراف معیار، همبستگی پایا و دومتغیری برای متغیرهای تحقیق
4.2- تجزیه تحلیل همبستگی متعارف
جدول2: نتایج تحلیل همبستگی متعارف مطابق برای اولین تابع متعارف
4.3- محاسبه سازگاری شغلی
5.بحث یافته ها
5.1-پیامدهای نظری و عملی تحقیق
5.2- محدودیت های تحقیق
شکل. 1. هوش هیجانی به عنوان پیش بینی سازگاری شغلی
6.نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
هوش هیجانی - سازگاری شغلی - روانی اجتماعی متا ظرفیت - عملکرد انطباقی شناختی عاطفی
کلمات کلیدی انگلیسی
Emotional intelligence; Career adaptability; Psychosocial meta-capacity; Cognitive–affective adaptive functioning
ترجمه چکیده
هوش هیجانی و سازگاری شغلی ظرفیت های بسیار مهم روانی –اجتماعی در حوزه های مختلف زندگی از جمله عرصه ی شغلی هستند. با این وجود، در مورد رابطه ی هوش هیجانی و مفهوم savickas 2005 از ساز گاری شغلی اطلاعات کمی شناخته شده است. تحقیق حاضر ارتباط بین هوش هیجانی نسبت به سازگاری شغلی را بررسی میکند. بررسی مقطعی با تعداد نمونه 409 تایی از نمایندگی مراکز تلفن (با میانگین سنی 32 سال ) که در سه مورد از بزرگترین مراکز تلفن مالی برون سپاری شده در آفریقا انجام گرفت. تجزیه تحلیل همبستگی متعارف و مدل سازی معادلات ساختاری، پیش بینی اعتبار هوش هیجانی در ارتباط با سازگاری شغلی را تایید کرد. نتایج نشان داد مدیریت احساسات شخصی، بیشترین کمک در توضیح هوش عاطفی کلی و واریانس سازگاری شغلی کلی در چهار حوزه نگرانی شغلی، کنترل شغلی، اعتماد شغلی و کنجکاوی شغلی میباشد. نتایج تحقیق حاضر، اهمیت توسعه ی هوش عاطفی فردی را بمنظور تقویت سازگاری شغلی را برجسته تر کرد. تحقیق حاضر دیدگاه های ارزشمند و جدیدی که موقعیت های توسعه دهنده ی شغلی را در مراکز تلفن بهمراه دارد را ارائه داد.
ترجمه مقدمه
در اقتصاد جهانی امروز، برای مقابله با استرس ناشی از عدم اطمینان شغلی و غیر قابل پیش بینی بودن تغییرات در حال انجام نیاز به تعادل سازی بین عوامل شناختی و عاطفی مداوم را می طلبد. در پاسخ به انتقال شغلی، افراد بایستی هوش هیجانی و سازگاری شغلی (هردو را باهم) داشته باشتد. هوش عاطفی افراد به عنوان یک ظرفیت روانی-اجتماعی فراتر برای سازگاری موفق د ر حوزه های مختلف شغلی بشمار میرود. (2012 جین) و حیطه ی کاری افراد را در برمیگیرد. گرچه تحقیقات برروی هوش عاطفی بعنوان ظرفیت روانی-اجتماعی مافوق در سازگار کردن آشفتگی ها و استرس افراد محدود هستند. (2011 ،هری و کوتسی). شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد سازگاری شغلی یک توانایی روانی – اجتماعی فراتریست که برای انتقالات شغلی مفید و موثر موورد نیاز است. اخیرا سازگاری شغلی، بعنوان محرک مهم روانی-اجتماعی برای مقابله با مشاغل پردغدغه شناخته شده است. (2013، روسیر و مگیوری راچ، جانسون – 2012، ساویکس و پرفلی، -2011، ساویکس) . سازگاری شغلی ، منابع شامل نگرش، باورها و شایستگی های افراد را نشان میدهد که برای پاسخ و مقابله با شرایط شغلی پر دغدغه بکار میرود. تحقیقات روی هوش عاطفی و سازگاری شغلی در بافت های مختلف غیر از مراکز تلفن با متغیرهای متفاوتی نیز انجام گرفت. بعنوان مثال هوش عاطفی در ارتباط با تعهد کاری (1988) ،مدیریت شغلی شخصی (2011 و 2008).
در مطالعات نشان داده شده که سازگاری شغلی با شخصیت (Teixeira, Bardagi, Lassance)، مهارتهای استخدامی (De Guzman & Choi, 2013)، جهت یابی بسمت شادی و استرس کاری (Johnston)، و رفاه حرفه ای و کلی (Maggiori, Johnston, Krings, Massopudi, & Rossier, 2013) مرتبط است. کمبود تحقیقات مرتبط در این زمینه نیاز به تحقیق حاضر را دوچندان کرد. هدف تحقیق حاضر افزودن مطالبی مرتبط با توسعه و پیشرفت شغلی، و رفاه است. چنین انتظار میرود که هوش هیجانی بطور مثبت میتواند سازگاری شغلی را پیش بینی کند. همراستا با استلال کاب و مایر2000، و ساویکاس و پرفلی در 2012، هر دو ساختار بعنوان راهبرد خود نظارتی و ظرفیت هایی ست که در تعاملات فردی (روانی) و هم محیطی (اجتماعی). بعنوان منبع مهم روانی –اجتماعی بکار میرود . بغیر از رفتارهای شخصیتی ثابت، سازگاری شغلی و هوش هیجانی سازگارتر بنظر میرسند-رفتارهای شناختی و عاطفی افراد که از طریق آموزش، مشاوره میتوانند بهبود پیدا کنند. بنابراین تحقیقی که رابطه بین هوش هیجانی و سازگاری شغلی را بررسی کند مهم تلقی میشود چراکه باعث طراحی موقعیتهای مناسبی میشود که به افراد در مدیریت موفق شغلشان و پیشرفت و رفاه در محیط کاری کمک میکند.