ترجمه فارسی عنوان مقاله

علم "حسابداری مدیریت" به عنوان یک منبع سیاسی برای توانمند سازی موسسات دولتی نهادینه شده

عنوان انگلیسی

Management accounting as a political resource for enabling embedded agency

کد مقاله	سال انتشار	تعداد صفحات مقاله انگلیسی
95197	2018	17 صفحه PDF

منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Management Accounting Research, Volume 38, March 2018, Pages 22-38

فهرست مطالب ترجمه فارسی

چکیده

کلمات کلیدی

1. مقدمه

２. روش های بازبینی

2.1. شناسایی مقالات مرتبط

2.2. مشخصات نمونه

2.3. سازماندهی یافته های بازبینی

3. نتایج بازبینی

3.1. شناسایی نیاز و جلب حمایت دیگران برای تغییرات نهادی

3.1.1. بیان اراده سیاسی از طریق حسابداری مدیریت

3.1.2. اطلاعات حسابداری مدیریتی مورد استفاده برای شناسایی نیاز و مشروعیت پیش بینی شده تغییر نهادی

3.1.3. نواقص و ابهام در سیستم های حسابداری مدیریت

3.2. اجرایی سازی تغییر نهادی

3.2.1. حسابداری مدیریت مورد استفاده برای افزایش شفافیت سازمانی و کنترل فعالان درون‌زا و / یا برونی

3.2.2. حسابداری مدیریت استفاده شده برای افزایش بهره وری فعالان یا جهت گیری بازار / کسب و کار

3.2.3. حسابداری مدیریت استفاده شده برای افزایش مسئولیت پذیری فعالان

3.3. تعامل بین حسابداری مدیریت و سایر عوامل در تحقق آژانس ادارات دولتی نهادینه شده

4. بحث و بررسی و راه هایی برای پژوهش آتی

4.1. سهم حسابداری مدیریت در شناسایی نیاز به تغییرات نهادی

4.2. حسابداری مدیریت استفاده شده به عنوان یک منبع سیاسی برای توانمند سازی ادارات دولتی نهادینه شده و با عوامل بیشتر تعبیه شده و دارای سطح پایین

4.3. خصوصیات زمینه ای نقش حسابداری مدیریت در توانمند کردن ادارات دولتی نهادینه شده

5. نتیجه گیری

ترجمه چکیده

این که چگونه نقش آفرینان جای گرفته در موسسات می ‌توانند این موسسات را تغییر دهند به عنوان تناقضی برای ادارات دولتی نهادینه شده شناخته می‌ شود. اگرچه توجهات علمی به ادارات دولتی نهادینه شده در سالهای اخیر افزایش ‌یافته است، اما آنچه که نقش آفرینان را قادر می ‌سازد تا در ادارات دولتی نهادینه شده درگیر باشند هنوز بخوبی درک نشده اند. یک منبعی که ممکن است به نقش آفرینان در تشخیص ادارات دولتی نهادینه شده و غلبه بر مقاومت سیاسی توسط مخالفان تغییرِ کمک کند، علم "حسابداری مدیریت" می باشد، به طوری که حسابداری مدیریت می ‌تواند – در میان سایر عملکردها – به عنوان یک منبع اطلاعاتی مهم برای فعالان در ادارات دولتی نهادینه شده خدمت نماید. اگرچه مقالات موجود ممکن است به طور صریح به ادارات دولتی نهادینه شده اشاره نداشته باشند، مطالعات پژوهشی منتشر شده احتمالا شامل شواهدی از نقش حسابداری مدیریت به عنوان منبعی در کار نهادی می ‌باشد. بنابراین این مطالعه به دنبال بررسی و تحلیل مجدد مقالات موجود برای شواهد در این رابطه است که چگونه مدیریت حسابداری ممکن است به عنوان یک منبع سیاسی مورد استفاده قرار گیرد که ادارات دولتی نهادینه شده را توانمند سازد. برای این منظور، این مطالعه از روش ‌های مرور مقالات نظام‌ مند استفاده می کند و نشان می‌دهد که چرا و چگونه مدیریت حسابداری ممکن است به عنوان یک منبع سیاسی در تغییر نهادی عمل کند. این مطالعه شش نقش را در این رابطه توسعه می‌ دهد که چگونه مدیریت حسابداری ممکن است به عنوان یک منبع سیاسی در شناسایی نیاز و کسب پشتیبانی دیگران و اجرای تغییرات نهادی به کار گرفته می شود. این امر فراتر از آن نشان می‌دهد که حسابداری مدیریت ممکن است در تقابل با عوامل دیگر در توانمند سازی ادارات دولتی نهادینه شده باشد. در نهایت، یافته‌ های بررسی نشان می‌ دهد که حسابداری مدیریت نه تنها ممکن است یک منبع مهم در قانونمند سازی تغییرات نهادی به وقوع پیوسته باشد، بلکه در شناسایی نیاز به تغییر، به دست آوردن حمایت دیگران برای تغییر و اجرای تغییر نیز مهم است.

ترجمه مقدمه

مسلما، روش ‌های مختلفی برای تعریف آنچه که یک "نهاد" را شکل می ‌دهد وجود دارد (به عنوان مثال، بارلی و تولبرت، 1997؛ اسکات، 1987). با این حال بیشتر این تعاریف به این معنی هستند که نهادها دارای ساختارهای اجتماعی مهمی هستند که اغلب به طور مسلم و عمیقا در محیطهای اجتماعی خاص مورد استفاده قرار می ‌گیرند (به عنوان مثال، بيرنز و اسکاپنس، 2000؛ ريبيرو و اسکاپنس، 2006). نهادها همچنین به طور منظم به عنوان نشان دادن پایداری و در نتیجه سطح بالایی از انعطاف پذیری و مقاومت در برابر تغییر نگریسته می ‌شوند (اسکات، 2001). برای توضیح اینکه چگونه موسسات ممکن است با این وجود تغییر کنند، یعنی توضیح تغییرات نهادی، دیدگاههای نظری مختلف در طول چارچوب زمانی متفاوت در ادبیات مطالعات سازمانی، غالب شده ‌اند. در دهه ‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، به طور کلی، مطالعات به عنوان " نهاد گرایی قدیمی " بر این حوزه غالب بودند (باتیلانا و دآنو، 2009). آن‌ها در وهله اول بر نقش فعالان (سازمان‌ها یا افراد) در توضیح توسعه و تغییر موسسات تمرکز داشتند و بنابراین آنها به این فعالان، آزادی و توانایی عمل به صورت خود مختار و فعالانه را نسبت می ‌دادند. بنابراین فعالان به عنوان منابع اصلی تغییر نگریسته شدند و درجه بالایی از نمایندگی به آنها نسبت داده شد (گرین و لي، 2011؛ سلزنيك، 1949). در مقابل، مطالعات به عنوان " نظریه نوین نهادی " در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ تحت سلطه بود (باتیلانا و دآنو، 2009). این مطالعات به طور معمول فرضشان بر این است که محدودیتهای ساختاری، رفتار فعالان را شکل می ‌دهند که با موسسات سازگار گشته اند (گرین وود و هنینگز، 1996). ترکیب نهادگرایی قدیمی با دیدگاه نوین نهادی و اینکه چگونه فعالانی که جای گرفته و تجربه دیده هستند فشار ساختاری موسسات را تجربه می ‌کنند، می‌ توانند عاملی در تغییر آن موسسات باشند (سئو و کرید، 2002). این تناقض اکنون به طور گسترده به عنوان پارادوکس " ادارات دولتی نهادینه شده " شناخته می‌شود (گراود و دیگران، 2007؛ گرین وود و سودابي، 2006؛ كيلفويل و ریچاردسون، 2011). بنابراین، همانطور که توسط کیلفویل و ریچاردسون (2011، ص 191) اشاره شد، "پارادوکس نمایندگی تعبیه شده شامل داشتن عوامل تعبیه شده به طور نهادی است که تغییر سازمانی را معرفی می کنند". فعالانی که در ادارات دولتی نهادینه شده شرکت می کنند، به دنبال تغییر باورها و شیوه های موجود هستند و به این ترتیب به عنوان کارآفرینان نهادی اشاره می شوند (دی ماجیو، 1988). دشوار نیست تصور کنید که فعالان دیگر در یک سازمان ممکن است مایل به تغییر باورها و شیوه ها نباشند، بنابراین ترجیح می دهند وضعیت فعلی را حفظ کرده و مانع تغییر نهادی شوند (باتیلانا و همکاران، 2009؛ گارود و همکاران، 2007؛ سئو و گرید، 2002). برای تشخیص ادارات دولتی نهادینه شده، این مخالفان یا " مدافعان سازمانی " (ديماجيو، 1988) باید بر این مساله غلبه کنند. با توجه به مقاومت مدافعان سازمانی، واضح است که دستیابی به تغییر نهادی ممکن است بسیار دشوار باشد. در عین حال، به دلیل بحران مالی و اقتصادی اخیر، بسیاری از سازمانهای معاصر در حال حاضر به دنبال آن هستند، یا به تغییر سازمانی دست یافته‌ اند (باتیلانا و همکاران، 2009؛ ریاض و همکاران، 2011). عواملی که کارآفرینان نهادی را قادر می ‌سازد تا تغییر سازمانی را اجرا کنند، نه تنها از نظر آکادمیک بلکه از منظر منافع عملی نیز هستند. ما می دانیم که قدرت و سیاست ممکن است یکی از این عوامل باشد (هاردی و مگوایر، 2008؛ پففر، 1992). در حالی که قدرت توسط وبر (1978، ص 53)، به عنوان "احتمال اینکه یک فعال درون یک رابطه اجتماعی در موقعیتی باشد که بتواند اراده اش را با وجود مقاومت اجرا کند" مفهوم سازی شده است، سیاست به طور کلی به عنوان " تاکتیک و استراتژیکی که فعالان برای بیان این قدرت و یا تلاش برای مقاومت در برابر آن به کار می برند" اشاره شده است (فلمینگ و اسپیکر، 2014، ص 238). در میان این استراتژی ‌ها شواهدی وجود دارد که مدیریت حسابداری ممکن است به عنوان یک منبع سیاسی برای تغییر موسسات مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه ادارات دولتی نهادینه شده را فعال کند (مارکوس و پیفر، 1983؛ یزدیفار و همکاران، 2005؛ ویکارامیشنش، 2006). مطالعات اخیر نشان می‌دهد که دیدگاه ادارات دولتی نهادینه شده یک چارچوب امیدوار کننده برای تحلیل پدیده حسابداری مدیریت ارایه می ‌دهد. به عنوان مثال، کیلفویل و ریچاردسون (2011) این را پیشنهاد می کنند که دیدگاه ادارات دولتی نهادینه شده ممکن است به طور قابل توجهی به درک بهتر فرآیند بودجه بندی کمک کند و اینکه چگونه ادارات دولتی نهادینه شده می ‌تواند از فرآیندهای بودجه بندی بوجود آید. به منظور گسترش تلاشهای کیلفویل و ریچاردسون (2011)، انگلاند و گردین (2011) چهار منشا اصلی ادارات دولتی نهادینه شده را پیشنهاد می ‌کنند و تعدادی از فرصت ‌های آینده را در تحقیقات حسابداری مدیریت در این چهار اصل شناسایی می‌ کنند. تمرکز روی برخی انگیزان های درونزاد ادارات دولتی نهادینه شده، هورتون و دآراوو وندرلی (2016)، پیشنهاد می ‌کنند که کار هویت و تضادهای هویت حسابداران مدیریت ممکن است عوامل مهمی در توضیح ادارات دولتی نهادینه شده در حسابداری مدیریتی باشد. علاوه بر این کار مفهومی، برخی کارهای تجربی اخیر در تحقیقات حسابداری مدیریت نیز از چشم ‌انداز ادارات دولتی نهادینه شده استفاده می ‌کنند. در میان این موارد، برخی مطالعات نشان می‌دهند که ادارات دولتی نهادینه شده ممکن است از اطلاعات حسابداری مدیریتی برای شناسایی تناقضات بین ساختارهای اجتماعی موجود استفاده کنند و از این تضادها برای چالش و تغییر موسسات موجود استفاده کنند (بانوس سانچز-ماتاموروس و همکاران.، 2014؛ برنز و بالدوينزدوتير، 2005؛ شارما و همکاران، 2010؛ یانگ ومودل، 2013). مطالعات تجربی دیگر درک عمیقتری تری از این امر توسعه می دهند که چگونه ادارات دولتی نهادینه شده ممکن است بر موسسات خارجی در زمانی که سیستم‌ های حسابداری مدیریت جدید به کار گرفته می‌ شوند تکیه نمایند (گونيراتن و هوک، 2016؛ سوتيواسينون و همکاران، 2016). انگلاند و دیگران (2013) این ایده را افزودند که نه تنها محتوای اطلاعات حسابداری مدیریت ممکن است باعث ایجاد ادارات دولتی نهادینه شده، بلکه ابهامات اطلاعات حسابداری مدیریتی نیز ایجاد می کند. با تمرکز بر عواقب تغییر سازمانی، مطالعات بیشتر (دیژین و همکاران، 2004؛ لاکت و همکاران، 2015) پیشنهاد کرده اند که اقدامات و معیارهایی ممکن است منابع سیاسی تعیین کننده برای مشروعیت بخشیدن به تغییرات نهادی باشد. به عنوان مثال، لاکت و همکاران (2015) نشان می دهند که یک منبع بسیار مهم برای مشروعیت بخشیدن به کارآفرینی نهادی گذشته نگر، ممکن است اقدامات و معیارهای عملکرد باشد. در حالی که این بینش ‌ها از مفهوم ذکر شده بالا حمایت می ‌کنند که یک کاربرد سیاسی از اطلاعات حسابداری مدیریت ممکن است عامل مهمی در ایجاد ادارات دولتی نهادینه شده باشد، بینش صریح در مورد چرایی و چگونگی استفاده از این ماده گری ها کمیاب است. از آنجا که " ادارات دولتی نهادینه شده " یک دوره نسبتا جدید در مطالعات سازمانی است، مطالعات حسابداری مدیریت موجود در زمینه قدرت و سیاست ممکن است یافته ‌های آنها را به عنوان مرتبط با ادارات دولتی نهادینه شده شناسایی نکرده باشد، اگرچه این یافته‌ ها به طور بالقوه مربوط به ادارات دولتی نهادینه شده است (همچنین انگلاند و همکاران. 2013 را ببینید). بنابراین، هدف مقاله حاضر پر کردن این خلا و بررسی سیستماتیک ادبیات تجربی موجود برای شواهد صریح و ضمنی در مورد این امر است که چرا و چگونه مدیریت حسابداری می ‌تواند به عنوان یک منبع سیاسی به کار رود که ادارات دولتی نهادینه شده را توانمند می‌ سازد. این مقاله به سه روش به ادبیات کمک می ‌کند. اول، این مقاله شش نقش را در این رابطه توسعه می دهد که چگونه مدیریت حسابداری ممکن است برای شناسایی نیاز و کسب حمایت دیگران برای تغییر سازمانی و اجرای تغییر سازمانی استفاده شود. به طور کلی، این شش نقش نشان می‌ دهند که قدرت و سیاست جنبه‌ های مهمی برای پیشبرد درک ما از حسابداری مدیریت و پارادوکس ادارات دولتی نهادینه شده هستند، اما توجه صریح و واضحی به تاریخ دریافت کرده ‌اند. به طور خاص، مقاله حاضر نشان می ‌دهد که موازین و معیارهایی مانند اطلاعات حسابداری مدیریت می ‌توانند منابع مهمی نه تنها در قانونمند سازی تغییرات سازمانی گذشته نگر (دژان و همکاران، 2004؛ لاکت و همکاران، 2015)، بلکه در شناسایی نیاز و کسب حمایت دیگران برای تغییر و نیز اجرای تغییر باشند. دوم، این مقاله نشان می ‌دهد که حسابداری مدیریت احتمالا در تقابل با عوامل متعدد دیگر در توانمند سازی ادارات دولتی نهادینه شده است. برای مثال، تحولات در زمینه‌ های سازمانی مانند فناوری های جدید و افزایش رقابت ممکن است برای یک سازمان از طریق اطلاعات حسابداری مدیریت قابل رویت باشد. بنابراین، حسابداری مدیریت در چنین مواردی به تنهایی کار نمی ‌کند، بلکه در تقابل با عوامل درونی و برون زاد در راه‌ اندازی ادارات دولتی نهادینه شده است. با برجسته کردن این تقابلات، مقاله به فراخوانی برای شواهدی در رابطه با اثر متقابل بین عوامل مختلف که ادارات دولتی نهادینه شده را توانمند می‌ سازند پاسخ می ‌دهد (باتیلانا و همکاران، 2009). سوم، این مقاله نشان می ‌دهد که حسابداری مدیریت، نه تنها برای کارآفرینان نهادی در توسعه تمایل به تغییر نهادهایی که آنها را احاطه می‌ کنند مهم است (مانند بانوس سانچز ماتاموروس و همکاران، 2014؛ انگلاند و گردین 2011؛ انگلاند و همکاران، 2013؛ کیلفویل و ریچاردسون، 2011)، بلکه برای غلبه بر مقاومت در برابر چنین تلاشهای ادارات دولتی نهادینه شده است. باقیمانده این مقاله به شرح زیر است : بخش ۲ روشهای بازبینی کاربردی را ارایه می ‌دهد. یافته‌ های این بازبینی در بخش ۳ ارایه شده‌ است. بخش ۴ این یافته‌ ها را مورد بحث قرار می ‌دهد و فرصت های تحقیقاتی ارزشمند آینده را شناسایی می‌ کند. بخش ۵ با مهمترین مفاهیم مقاله را نتیجه گیری می‌نماید.

دانلود رایگان 2 صفحه اول مقاله لاتین (PDF)

پیش نمایش مقاله

چکیده انگلیسی

How actors embedded in institutions can change those institutions is known as the paradox of embedded agency. Although academic interest in embedded agency has increased in recent years, what enables actors to engage in embedded agency is still not well understood. One resource that may assist actors in realising embedded agency and overcoming political resistance by opponents to change is management accounting, as management accounting canâamong other functionsâserve as an important information resource for actors willing to engage in embedded agency. Although the existing literature may not explicitly refer to embedded agency, published research studies are likely to already contain some evidence of the role of management accounting as a resource in institutional work. Thus, this study seeks to survey and re-analyse the existing literature for evidence regarding how management accounting may be used as a political resource that enables embedded agency. For this purpose, the study uses systematic literature review methods and demonstrates why and how management accounting may serve as a political resource in institutional change. The study develops six roles concerning how management accounting may be used as a political resource in the identification of a need for and gaining othersâ support for and the implementation of institutional change. It further shows that management accounting may be at interplay with other factors in enabling embedded agency. Finally, the review findings suggest that management accounting may be an important resource not only in legitimising institutional change ex post but also in identifying the need for change, gaining othersâ support for change and implementing change.