دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 5050
ترجمه فارسی عنوان مقاله

رابطه ی بین مشارکت کاربران و موفقیت سیستم: یک رویکرد اقتضایی همزمان

عنوان انگلیسی
The relationship between user participation and system success: a simultaneous contingency approach
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
5050 2000 13 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Information & Management, Volume 37, Issue 6, September 2000, Pages 283–295

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

1. مقدمه

2. مدل نظری و فرضیهها

2.1 رابطهی مشارکت و موفقیت

2.2رابطهی همزمان: مشارکت، نگرشها و شرکت کاربر

2.3 عوامل مشروط

3. مدلهای برآورد

جدول 1: فرضیههای ثبت شده و ضریبها مربوطه

جدول 2: ابزارهای اندازهگیری متغیرها

جدول3:آمار توصیفی متغیرهای بررسی شده


جدول 4: ماتریس همبستگی متغیرهای تحت بررسی

جدول 5: برآورد ضریب شکل ساختاری مدل

5. بحث و گفتگو

جدول هفتاثرات کلی

نتیجهگیری









 
ترجمه کلمات کلیدی
مشارکت کاربر - موفقیت سیستم - رضایت کاربر - نگرش کاربر - دخالت کاربر - تاثیر سیستم - پیچیدگی سیستم - برون سپاری - احتمالی - همزمانی
کلمات کلیدی انگلیسی
ترجمه چکیده
رابطهی بین مشارکت کاربر و موفقیت سیستم اطلاعرسانی (IS) مدتی است که توجه محققان را به سمت خود جلب کرده است. تصور میشود که مشارکت شدید کاربران آینده در طراحی سیستم اطلاعرسانی منجر به پیامدهای موفقیتآمیز کاربرد بیشتر سیستم اطلاعرسانی، پذیرش بیشتر کاربر و افزایش رضایت روزافزون کاربر گردد. با این وجود، اکثر تحقیقات تجربی صورت پذیرفته تاکنون قادر به نشان دادن مزیتهای آن نبودهاند. این مقاله به بررسی رابطهی بین مشارکت و موفقیت در زمینهای گستردهتر میپردازد که اثرات مشارکت کاربر و دو عامل مهم دیگر نگرش کاربر و شرکت کاربر در موفقیت سیستم به طور همزمان به وقوع میپیوندند. دیگر متغیرهای اقتضایی لحاظ شده در اینجا عبارت هستند از: تأثیر سیستم، پیچیدگی سیستم و روششناسی توسعه. چارچوب نظری و فرضیات مرتبط به طور تجربی از بررسی 32 سازمان به ثبت رسیدهاند. نتایج تجربی پیوتدی مثبت را بین مشارکت کاربر و رضایت کاربر به وجود میآورند و شواهدی رامبنی بر تأثیر متقابل نگرشهای کاربر و شرکت کاربر ارائه میکنند.
ترجمه مقدمه
مشارکت کاربر از مدتها پیش به عنوان عاملی مهم در افزایش احتمال موفقیت در توسعهی یک سیستم اطلاعرسانی مورد توجه بوده است (به عنوان نمونه، [6,3l,36,68]). مشارکت کاربر به «طراحیهای مختلف مربوط به رفتار و فعالیتهایی که کاربرای هدف یا نمایندگان آنها در فرآیند توسعهی سیستمهاد به اجرا در می.آورند» اشاره دارد [3]. کاربران یک سیستم اطلاعرسانی (IS) میتوانند از طریق مشارکت در مراحل برنامهریزی، تجزیه و تحلیل، طراحی، ثبت و اجرا، با طراحان سیستم در ارتباط باشند و در نتیجه در بسیاری از جنبههای فرآیند توسعهی سیستم کمک نمایند. روشهای مختلفی از روششناسیهای توسعه، مانند توسعهی مشترک، طراحی مشارکتی (PD) و طراحی تقاضای مشترک (JAD) به منظور عملی ساختن مشارکت کاربر مورد پیشننهاد واقع گردیدهاند [3,l0]. منافعی وجود دارند که میتوان از این رفتارهای مشارکتی کاربری انتظار داشت. آیوز و اولسون [37] اشاره کردهاند که مشارکت کاربر در توسعهی سیستم میتواند کیفیت سیستم را از طریق شناسایی دقیقتر و کاملتر خلاءهای اطلاعاتی [60,63]، دانش و تخصص در مورد سازمانی که سیستم قرار است از آن پشتیبانی نماید [49] اجتناب از ویژگیهای سیستمی غیرقابل پذیرش یا بیاهمیت و ارائهی درک بهتری از سیستم ارتقاء بخشد. همچنین این باور وجود دارد که مشارکت کاربر پذیرش سیستم را توسط کاربر همراه با انتظاراتی واقعبینانه در مورد قابلیتهای سیستم [27]، ایجاد فرصتی برای کاربران و طراحان در جهت رفع اختلاف نظرها در مورد مسائل مربوط به طراحی [4l]، حس مالکیت کاربران نسبت به سیستم، کاهش مقاومت کاربر دربرابر تغییرات احتمالی اعمال شده توسط سیستم، و تعهد بیشتر از جانب کاربران افزایش دهد [3l]. در نتیجه، مشارکت کاربر در سطح گستردهای توسط دست اندرکاران در جهت توسعهی سیستم اطلاعرسانی پیگیری و پیشبرده شده است. در این میان، محققان تلاش بسیاری را در جهت یافتن شواهدی تجربی در مورد اثربخشی مشارکت کاربر در افزایش موفقیت سیستم به انجام رسانیدهاند. با این وجود، نتایج اعلام شده در همآمیخته و چندپاره بودهاند. در یک بررسی جامع پیشین 22 پژوهش به انجام رسیده از سال 1939 تا سال 1981، آیوز و اولسون موفق به شناسایی تنها 8 مورد (%36) گردیدند که رابطهای مثبت را میان مشارکت کاربر و برخی از معیارهای موفقیت سیستم، من جمله کیفیت سیستم[9,24]، کاربرد سیستم [68]، رفتار یا نگرشهای کاربر [l,33] و رضایت اطلاعاتی [22,30,38] نشان دادند. نتایج بهدست آمده از دیگر تحقیقات یا غیرقطعی هستند و یا برخلاف انتظارات قرار دارند. کاروای [ll] به بررسی 19 پژوهش بیشتری که در طی سالهای 1982 تا 1992 به چاپ رسیدهاند پرداخت، اما وی نیز دریافت که تنها (%37) از این پژوهشها وجود رابطهی مثبتی را بین مشارکت و موفقیت به اثبات میرسانند [2,7,l4,l6,23,40,42]. علیرغم این واقعیت که 10 سال بیشتر از تحقیقات سپری شده است، اما به نظرمیرسد که این برنامه محدود و کند باشد. یافتهها همچنان در همآمیخته و چندپاره هستند. محققان چندین علت احتمالی را برای وجود ابهام و دوگانگی شناسایی نمودهاند. روشهای ضعیف تحقیقاتی و حذف عوامل زمینهای از جمله دلایل احتمالی به حساب میآیند [33]. همچنین امکان دارد که وجود یک رابطهی علیت سادهی مستقیم بین مارکت کابر و موفقیت سیستم کافی نباشد. دی براباندر و ادکستروم [l3] پیشنهاد کردهاند که زمینهای که سیستم در آن توسعه مییابد باید مورد لحاظ قرار گیرد. در نتیجه، رویکرد اقتضایی در سطح گستردهای برای رسیدگی به این مسئله مورد استفاده قرار گرفته است (به عنوان نمونه، [l7,43,48,30,34,64,63,69]). این امر در شناسایی عواملی که امکان دارد پیامدهای یک فرآیند را تغییر دهند سودمند است. با این وجود، اکثر این مدلها دنبالهای هستند، همراه با روابط علیت مستقیم فرضی. علاوه بر این، پیشنهاد میشود که باید چند سازهی گیج کننده به منظور کاهش احتمال بروز نتایجی گیجکننده، به دقت تعریف گردند. هوانگ و تورن[34] 23 پژوهش را فرا تحلیل کردند و دریافتند که «هم شرکت کاربر و هم مشارکت کاربر سودمند هستند، اما میزان این سودبخشی بیشتر به چگونگی تعریف مشارکت و اثرات آن بستگی دارد». هدف این مقاله بررسی رابطهی بین مشارکت کاربر و موفقیت سیستم در زمینهای گستردهتر است که تمامی اثرات مهم در موفقیت سیستم به طور همزمان و مشترک مشخص میشوند. به علت پیچیدگی این طرح، ما بر این باور هستیم که بررسی این رابطه با استفاده از رویکردی همزمان و اقتضایی سودمند و مناسب باشد.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  رابطه ی بین مشارکت کاربران و موفقیت سیستم: یک رویکرد اقتضایی همزمان

چکیده انگلیسی

The relationship between user participation and information system (IS) success has drawn attention from researchers for some time. It is assumed that strong participation of future users in the design of IS would lead to successful outcomes in terms of more IS usage, greater user acceptance, and increased user satisfaction. However, in spite of this, much of the empirical research so far has been unable to demonstrate its benefits. This paper examines the participation–success relationship in a broader context, where the effects of user participation and two other factors, user attitudes and user involvement, on system success occur simultaneously. Other contingency variables considered here are: system impact, system complexity, and development methodology. The theoretical framework and the associated hypotheses are empirically tested by a survey of 32 organizations. Empirical results corroborate the positive link between user participation and user satisfaction and provide evidence on the interplay between user attitudes and user involvement.

مقدمه انگلیسی

User participation has long been regarded as an important factor to improve the chances of the success in developing an information system (e.g., [6], [31], [36] and [68]). User participation refers to ‘the various design related behaviors and activities that the target users or their representatives perform in the systems development process’ [5]. Through participation, users of an information system (IS) can interact with system designers in the stages of planning, analysis, design, testing, and implementation and, hence, aid in many aspects of the system development process. A variety of development methodologies, such as codevelopment, participative design (PD) and joint application design (JAD), have been proposed to operationalize user participation [3] and [10]. There are a number of benefits which can be expected of such user participative behaviors. Ives and Olson [37] have pointed out that user participation in system development can enhance system quality through a more accurate and complete identification of user information requirements [60] and [63], knowledge and expertise about the organization the system is intended to support [49], avoidance of unacceptable or unimportant system features, and a better user understanding about the system. User participation is also believed to increase user acceptance of the system with a more realistic expectation about system capabilities [27], an opportunity for users and designers to resolve conflicts about design issues [41], users’ feelings of ownership toward the system, a decrease in user resistance to possible changes incurred by the system, and greater commitment from users [51]. In consequence, user participation has been extensively sought and encouraged by practitioners in developing IS [32]. In the meantime, researchers also have made great efforts to find the empirical evidence of efficacy of user participation in improving system success. However, the reported results have been mixed and fragmented. In an earlier comprehensive review of 22 empirical studies conducted from 1959 to 1981, Ives and Olson were able to identify only eight (36%) that show a positive link between user participation and some measure of system success, including system quality [9] and [24], system usage [68], user behavior/attitudes [1] and [35], and information satisfaction [22], [30] and [38]. The results from other studies are either inconclusive or contrary to expectations. Cavaye [11] has reviewed 19 more recent studies published from 1982 to 1992, but also found only seven (37%) of them can substantiate a positive participation–success relationship [2], [7], [14], [16], [23], [40] and [42]. Despite the fact that 10 more years of research have lapsed, the progress seems to be limited and slow. The findings are still mixed and fragmented. Researchers have identified several possible causes of the ambiguity and contradiction. Poor research methods and the omission of important contextual factors are possible causes [53]. Also a simple direct causal relationship between user participation and system success may not be sufficient. DeBrabander and Edstrom [13] suggested that the context in which the system is being developed has to be considered. Hence, the contingency approach has been widely utilized to address this issue (e.g., [17], [43], [48], [50], [54], [64], [65] and [69]). This is helpful in identifying factors that may alter the consequences of a process. However, most of these models are sequential, with assumed direct causal relationships. Furthermore, it is suggested that several confounding constructs have to be carefully defined to reduce the possibility of confusing results (e.g., [6] and [44]). Hwang and Thorn [34] meta-analyzed 25 studies and found ‘both user involvement and user participation are beneficial, but the magnitude of these benefits much depend on how involvement and its effects are defined’. The purpose of this paper is to explore the relationship between user participation and system success in a broader context where all major effects on system success are simultaneously and jointly determined. Due to the complexity of this scenario, we believe it is beneficial and appropriate to study the relationship by means of a simultaneity and contingency approach.

نتیجه گیری انگلیسی

In the design and development process of a new IS, the effect of user participation on system outcome is supposedly positive but should not be taken for granted. Such an effect must be scrutinized by considering the contextual environment. It is necessary to include the relevant contingency factors that may affect user participation and system success both directly and indirectly. However, it is equally important to notice that the scenario may not be as sequential. A research model based on the contingency approach and the simultaneity analysis was proposed and empirically tested to investigate the proposition that the relationships among the contingent factors are determined simultaneously, rather than sequentially. The estimation results affirm the positive link between user participation and system success, and suggest that user participation, user attitudes, and user involvement form a circular relationship. It implies that getting users involved in the development process may improve their attitudes toward the system and enhance the importance and relevance users perceive about the system. Furthermore, the empirical results show that system complexity has a significant effect on user participation. We conclude by indicating that the simultaneity or interdependence methodology is in sharp contrast with the sequential causality methodology and that the former may be superior in applied MIS research. This research may answer the call of methodological rigor in IS empirical studies. We hope that more answers to this call are forthcoming.