دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 10638
ترجمه فارسی عنوان مقاله

رویکرد تجزیه برای طراحی سیستم ساخت و تولید

عنوان انگلیسی
A decomposition approach for manufacturing system design
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
10638 2001 19 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Journal of Manufacturing Systems, Volume 20, Issue 6, 2001–2002, Pages 371–389

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده 

کلیدواژه‌ها

مقدمه

طراحی سیستم ساخت و تولید

اهداف پژوهش

پژوهش‌های مرتبط

شکل 1- سلسله‌مراتب اهداف ساخت و تولید (هاپ و اسپیرمن 1996).

شکل 2- روابط میان اهداف و ابزارها (ماندن 1993)

شکل 3- ساختار مدیریت سیستم ساخت و تولید واحد (وو 2000)

تجزیه طراحی سیستم ساخت و تولید

طراحی بدیهی گرا

فرآیند AD

انتخاب بهترین مجموعه DP ها

شکل 4- نمایش گرافیکی ماتریس طراحی معادله (2). فلش DP به FR نشان‌دهنده وجود یک عنصر غیر صفر خارج از قطر در طراحی است

شکل 5- فرآیند ساده‌شده تجزیه طراحی بدیهی گرا

تجزیه طراحی سیستم ساخت و تولید (MSDD)

شکل 6- دو بخش اول شش سطح MSDD

شکل 7- شاخه‌های مختلف MSDD

شکل 8- سطوح بالاتر MSDD

کاهش تغییرات زمان توان عملیاتی- شناسایی و حل مسائل و خروجی قابل پیش‌بینی

شکل 9-جریان بخش‌های مختلف در سیستم ساخت و تولید سلولی متصل 

شاخه شناسایی و حل مسائل

شکل 10- کاهش تغییرات زمان توان عملیاتی شامل دو بخش است: واکنش سریع به اختلالات و تضمین منابع قابل پیش‌بینی

شاخه خروجی قابل پیش‌بینی

شکل 11-شاخه شناسایی و حل مشکلات MSDD

شکل 12- تجزیه منابع قابل پیش‌بینی با تمایز میان اطلاعات، تجهیزات، افراد و مواد

یکپارچه‌سازی MSDD

شکل 13- MSDD نسبت به حوزه‌های مختلف طراحی سیستم تولید

شکل 14- ترکیب رویکرد طراحی رویه‌ای با MSDD (کوچران، کیم، کیم 2000)

کاربردها

مثال گویا

شکل 16-تأثیر کوره پیوسته در دستیابی به اهداف سطح بالای سیستم. طراحی کوره پیوسته (DP) موجب دشوار شدن برآورده کردن FR های سطح پایین می‌شود. فلش‌ها نشان‌دهنده سطح ریسک اهداف سطح بالای سیستم هستند که باید برآورده شوند. 

کاربرد صنعتی

شکل 17- اهداف طراحی اولیه به‌صورت مربع‌های سیاه نشان داده‌شده‌اند. اهداف وابسته به طراحی (مربع‌های خاکستری) با در نظر گرفتن تجزیه در سطوح پایین‌تر یا بررسی وابستگی‌ها مطابق ماتریس طراحی MSDD تعیین می‌شوند. 

شکل 18- MSDD استفاده شده جهت تحلیل سیستم موجود نسبت به FR های تعیین‌شده در گام‌های 1 و 2. دایره‌ها نشان‌دهنده حوزه‌های اصلی موردتوجه هستند. شبیه‌سازی کامپیوتری جهت تعیین فرآیند کار استاندارد ارائه شد. علاوه براین، کارخانه از یک شبیه‌سازی فیزیکی استفاده می‌کند که توسط آزمایشگاه طراحی سیستم تولید در MIT در مورد سیستم جدید جهت آموزش متصدیان و نشان دادن جریان اطلاعاتی جدید پیش از پیاده‌سازی سیستم ارائه‌شده است. 

نتایج و چشم‌انداز
ترجمه کلمات کلیدی
- طراحی سیستم تولید - استراتژی تولید - طراحی بدیهی
کلمات کلیدی انگلیسی
Manufacturing System Design,Manufacturing Strategy,Axiomatic Design
ترجمه چکیده
لازم است تا طرح‌های موفق سیستم ساخت و تولید توانایی برآورده کردن اهداف راهبردی یک شرکت را دارا باشند. ابزارهای زیادی جهت طراحی سیستم‌های ساخت و تولید وجود دارند. باوجود این، بیشتر چارچوب‌ها اهداف را از ابزارها تفکیک نمی‌کنند. درنتیجه، شناخت تعامل میان اهداف مختلف طراحی و راهکارها و ارتباط این تعاملات دشوار است. این مقاله در پی ارائه رویکردی جهت کمک به طراحان سیستم ساخت و تولید است به‌طوری‌که (1) اهداف را به‌طور صریح از ابزارهای دستیابی تفکیک می‌کند (2) فعالیت‌های و تصمیمات سطح پایین را به اهداف و الزامات سطح بالا مرتبط می‌سازد (3) در پی ‌شناخت روابط درونی میان عناصر مختلف طراحی یک سیستم است و (4) ارتباط مؤثری با این اطلاعات در طی سازمان تولیدی برقرار می‌کند. این پژوهش به تشریح تجزیه طراحی سیستم ساخت و تولید (MSDD) می‌پردازد. MSDD موجب می‌شود تا شرکت به‌طور هم‌زمان به اهداف هزینه، کیفیت، پاسخگویی تحویل به مشتری و انعطاف‌پذیری دست یابد. بخش کاربرد نشان‌دهنده نحوه اعمال MSDD همراه با مهندسی ساخت و تولید رویه‌ای موجود است.
ترجمه مقدمه
طراحی یک سیستم ساخت و تولید جهت دستیابی به مجموعه‌ای از اهداف راهبردی شامل اتخاذ مجموعه‌ای از تصمیمات پیچیده در طی زمان است (هایس و ویلرایت 1979). اتخاذ این تصمیمات به‌منظور پشتیبانی از اهداف سطح بالای شرکت نیازمند شناخت نحوه تأثیرگذاری مسائل طراحی دقیق بر تعاملات میان اجزاء مختلف یک سیستم ساخت و تولید است. این مقاله تجزیه مبتنی بر طراحی بدیهی گرا را برای مجموعه کلی از الزامات کارکردی و پارامترهای طراحی برای یک سیستم ساخت و تولید ارائه کرده و در مورد نحوه استفاده از این تجزیه به‌عنوان یک رویکرد جهت کمک به مهندسان و مدیران در طراحی و عملیات سیستم‌های ساخت و تولید توضیح می‌دهد. در عمل طراحی جزئیات سیستم‌های ساخت و تولید (طراحی تجهیزات و مشخصات فنی، طرح‌بندی، راهنما و محتوای کار خودکار، مواد و جریان اطلاعات و غیره) به‌نحوی‌که مؤید راهبرد کسب‌وکار شرکت باشد، به‌عنوان یک چالش دشوار تلقی شده است. با توجه به این که سیستم‌های ساخت و تولید به‌عنوان واحدهایی پیچیده با عناصر تعاملی زیاد محسوب می‌شوند، شناخت تأثیر نقایص سطح پایین جزئی و به‌طورکلی، تغییر عملکرد یک سیستم ساخت و تولید دشوار است. شینگو (1988) به بحث در مورد مسئله بهینه‌سازی عملیات برخلاف فرآیند کلی می‌پردازد (که ازاین‌پس تحت عنوان سیستم ساخت و تولید خوانده می‌شود). هاپ و اسپیرمن (1996) به تشریح مسئله‌ای مشابه تحت عنوان رویکرد تقلیل‌گرایی پرداخته‌اند به‌نحوی‌که تمرکز این رویکرد بر تجزیه یک سیستم پیچیده به اجزاء ساده‌تر و سپس تحلیل هر جزء به‌صورت مجزا است. آن‌ها بیان کردند که تأکید بیش‌ازحد بر اجزاء به‌صورت مجزا می‌تواند منجر به از بین رفتن دیدگاه در مورد کل سیستم شود و بهره‌گیری از یک رویکرد همه‌جانبه می‌تواند منجر به عملکرد بهتر کل سیستم شود. چارچوب این مقاله ابزاری را جهت کمک به طراحان سیستم ساخت و تولید با اهداف زیر ارائه کرده است (1) تفکیک دقیق اهداف از ابزارهای دستیابی به آن‌ها (2) مرتبط کردن فعالیت‌ها و تصمیمات سطح پایین به اهداف و الزامات سطح بالا (3) شناخت ارتباط میان عناصر مختلف طراحی یک سیستم و (4) ارتباط مؤثر این اطلاعات در سازمان. ساختار این مقاله مبتنی بر طراحی بدیهی گرا است. چارچوب تجزیه طراحی و کنترل سیستم ساخت و تولید در پی یکپارچه‌سازی حوزه‌های مختلف از جمله طراحی کارخانه و عملیات، سازمان‌دهی نیروی کار، ارگونومی، طراحی تجهیزات، تأمین مواد، استفاده از فناوری اطلاعات و سنجش عملکرد است. صنایع هدف این چارچوب، شرکت‌های ساخت و تولید تکراری با حجم متوسط تا زیاد است.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  رویکرد تجزیه برای طراحی سیستم ساخت و تولید

چکیده انگلیسی

Successful manufacturing system designs must be capable of satisfying the strategic objectives of a company. There exist numerous tools to design manufacturing systems. Most frameworks, however, do not separate objectives from means. As a result, it is difficult to understand the interactions among different design objectives and solutions and to communicate these interactions. The research described in this paper develops an approach to help manufacturing system designers: (1) clearly separate objectives from the means of achievement, (2) relate low-level activities and decisions to high-level goals and requirements, (3) understand the interrelationships among the different elements of a system design, and (4) effectively communicate this information across a manufacturing organization. This research does so by describing a manufacturing system design decomposition (MSDD). The MSDD enables a firm to simultaneously achieve cost, quality, delivery responsiveness to the customer, and flexibility objectives. The application section illustrates how the MSDD can be applied in conjunction with existing procedural manufacturing engineering.

مقدمه انگلیسی

Designing a manufacturing system to achieve a set of strategic objectives involves making a series of complex decisions over time (Hayes and Wheelwright 1979). Making these decisions in a way that supports a firm’s high-level objectives requires an understanding of how detailed design issues affect the interactions among various components of a manufacturing system. This paper presents an axiomatic design-based decomposition of a general set of functional requirements and design parameters for a manufacturing system and explains how this decomposition can be used as an approach to aid engineers and managers in the design and operation of manufacturing systems.In practice, designing the details of manufacturing systems (equipment design and specification,layout, manual and automatic work content, material and information flow, etc.) in a way that is supportive of a firm’s business strategy has proven to be a difficult challenge. Because manufacturing systems are complex entities involving many interacting elements, it can be difficult to understand the impact of detailed, low-level deficiencies and change the performance of a manufacturing system as a whole.Shingo (1988) discusses the problem of optimizing individual operations as opposed to the overall process (referred to as the manufacturing system herein). Hopp and Spearman (1996) describe the same problem, calling it a reductionist approach where the focus is on breaking a complex system into its more simple components and then analyzing each component separately. They go on to point out that “too much emphasis on individual components can lead to a loss of perspective for the overall system,” and that a more holistic approach can lead to better overall system performance.The framework presented in this paper develops a tool to help manufacturing system designers (1) clearly separate objectives from the means of achieving them, (2) relate low-level activities and decisions to high-level goals and requirements, (3)understand the interrelationships among the different elements of a system design, and (4) effectively communicate this information across the organization.The structure of the framework is based onaxiomatic design.The decomposition framework for manufacturing system design and control integrates several different disciplines, such as plant layout design and operation,human work organization, ergonomics, equipment design, material supply, use of information technology, and performance measurement. The target industries of the framework are medium to highvolume repetitive manufacturing companies.

نتیجه گیری انگلیسی

This paper has presented an axiomatic designbased decomposition of a general set of functional requirements and design parameters for a manufacturing system. This decomposition applies to a wide variety of manufacturing systems in different competitive environments. It is particular suitable for medium to high-volume repetitive manufacturing. Other similar frameworks reviewed do not match objectives to means when relating low-level design decisions to higher-level system objectives. The use of the principles of axiomatic design was also reviewed with an emphasis on the structured decomposition process it provides. The resulting decomposition has been found to be a useful approach for: 1.Understanding the relationships between highlevel system objectives (increasing customer satisfaction, reducing system throughput time, and so on) and lower-level design decisions (equipment design and selection, system layout, etc.) 2.Understanding the interrelations, precedence,and dependencies among various elements of a system design that determine its ability to meet high-level requirements and objectives. Future work must combine the approach presented with existing manufacturing system design tools such as those discussed in the integration section. Because the MSDD covers many different aspects of manufacturing systems, a foundation has been developed to integrate a wide diversity of systems engineering design tools. While the MSDD states interrelationships between design solutions and design objectives, it is also desirable to quantify these interrelationships. Additional work has been done to associate performance measurables with each functional requirement of the MSDD (Cochran et al. 2000).