دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 3651
ترجمه فارسی عنوان مقاله

نقش انعطاف پذیری تولید در رسمی سازی مدیریت دوگانه و عدم قطعیت محیطی شرکت های نوظهور

عنوان انگلیسی
Role of manufacturing flexibility in managing duality of formalization and environmental uncertainty in emerging firms
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
3651 2011 20 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Journal of Operations Management, Volume 29, Issues 1–2, January 2011, Pages 143–162

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

واژگان کلیدی

1.مقدمه

2.توسعه نظری و فرضیه ها 

2.1نظریه اقتضایی و ایده برازش

2.2نظریه اقتضایی و مدیریت عملیات

2.3عدم قطعیت محیطی و لزوم رسمی سازی در شرکتهای در حال ظهور

2.3.1عدم قطعیت محیطی کم و رسمی سازی شرکتی کم

2.3.2عدم قطعیت محیطی بالا و رسمی سازی شرکتی بیشتر

2.4 انعطاف پذیری در تولید و رسمی سازی شرکت

2.5انعطاف پذیری بالا در تولید در خصوص برازش عدم قطعیت کم-رسمی سازی شرکتی کم

2.6انعطاف پذیری بالا در تولید در خصوص برازش عدم قطعیت بالا-رسمی سازی شرکتی بالا

3.دادهها

4.اندازه گیری

4.1متغیرهای غیر وابسته

4.1.1میزان رسمی سازی

4.1.2 عدم قطعیت محیطی

4.1.3انعطاف پذیری در تولید

4.2متغیر وابسته

4.2.1رشد سود عملیاتی و یازده رشد داراییها

جدول یک. نتایج ترتیب ثانویه عامل در مورد میزان رسمی سازی.

4.3متغیرهای کنترلی

4.4. هم راستایی و واریانس روش مشترک

5.رویکرد تحلیلی

5.1رگرسیون چند جملهای و تجانس

5.2تست دوگانگی میان عدم قطعیت محیطی و رسمی سازی

6.نتایج

شکل 1  آثار اقتضایی در فرمت سه بعدی را نشان میدهد. 

6.1نتایج فرضیه 1

6.2.نتایج فرضیه 2

6.3.تحلیل نیرو 

7.بحث

7.1.کاربردهای تعامل مدیریت عملیات و کارآفرینی

7.2کاربرد رابطه رابطه میان کارآفرینی-مدیریت عملیاتی

7.3محدودیتها و مسیرهای آتی تحقیق

8.نتیجه گیری

ضمیمه A

ضمیمه B. رگرسیون چند جمله¬ای
ترجمه کلمات کلیدی
مشارکت - تولید انعطاف پذیر - رسمی - نظریه اقتضایی - رگرسیون چند جمله ای تعدیل شده
کلمات کلیدی انگلیسی
ترجمه چکیده
افزایش رسمی سازی در شرکت به شرکت های نو ظهور کمک می کند برنامه ها و فرآیندهای باثباتی را به منظور افزایش فرصت بقا تدوین کنند. با این حال، برای رفع محیط های شغلی نامعلوم و پویا در شرکت های نوظهور به ساختارهای سازمانی منعطف تر نیاز است. وجود چنین دوگانگی در توصیه های ساختاری ریشه در تقاضاهای رقابتی محیط های شغلی و نهادی دارد. پیشنهاد می دهیم انعطاف پذیری در تولید به جدایی فعالیت های اجرایی در محیط های شغلی از محیط های نهادی کمک می کند، به همین خاطر همزمان تضاد به وجود آمده به دلیل اتخاذ ساختارهای منعطف و غیر منعطف کاهش می یابد. در شرکت های سرمایه گذاری در حال ظهور می توان تقاضاهای محیط های نهادی را از طریق ساختارهای رسمی برآورده کرد و از انعطاف پذیری در تولید برای حل نیازهای محیط شغلی جهت کاهش جدید بودن مسئولیت ها بهره برد. با استفاده از جامعه آماری 167 شرکت تولیدی با فناوری بالا در انگلیس، از روش رگرسیون چند جمله ای تعدیل شده برای تست چارچوب پیشنهادی استفاده کردیم. نتایج حاکی است ساختارهای رسمی در انطباق با انعطاف پذیری در تولید سبب بهبود عملکرد خواهد شد. یافته های این مقاله منابع موجود را در خصوص ساختارهای سازمانی در مدیریت عملیات و کارآفرینی گسترش داد.
ترجمه مقدمه
شرکت های در حال ظهور باید منابع به دست آرند، مرزها را مشخص کنند و در این محیط در تبادل باشند (کالتز و گارتنر، 1988). به منظور تحقق چنین تبادلاتی، باید در محیط های نهادی و شغلی با ذینفعان وارد معامله شوند. محیط های نهادی به شرکت های جدید مشروعیت می بخشد در حالیکه محیط های شغلی سهولت تبادل ورودی و خروجی را میسر می سازد. (آلدریچ، 2007). امکان دارد ساختارهای سازمانی مختلف به دلیل تفاوت بستر محیط های نهادی و شغلی لازم باشد در محیط های مربوطه به شکلی کارآمد فعال باشند. در نظریه اقتضایی از این قاعده پیروی می شود، «فرضیه هایی با جهت گیری کلی آنرا هدایت می کند که سازمان هایی که ویژگی های داخلی شان (یعنی ساختار) به بهترین شکل با تقاضاهای محیط هایشان انطباق دارند به بهترین سازگاری می-رسند» (اسکات و داویس، 2007، ص89). ساختارهای رسمی جهت بهبود مشروعیت میان ذینفعان به واسطه افزایش مسئولیت پذیری آنها، پیشرفت فرآیند و برنامه ریزی و درک محیط های اولیه مهم هستند (ویک، 2001). مشروعیت یعنی هنجارهایی که یک شغل در برپا شدنش در قالب یک شرکت باید از آنها تبعیت داشته باشد. برای مثال، تدوین نکردن صورت های حسابداری رسمی یا سریعاٌ با حالت های مختلف سازمانی سازگاری نیافتن منجر به بروز تردید در ذهن ذینفعان نهادی در خصوص مشروعیت این شرکت سرمایه گذاری خواهد شد. شرکت های سرمایه گذاری از طریق اتخاذ ویژگی های سنتی و مورد انتظار یک شرکت که به لحاظ هنجارهای قانونی، اجتماعی و فرهنگی مقبول هستند مشروعیتش را پایه ریزی می کند (دی ماگیو و پاول،1991). برای مثال، در بسترهای پویای شرکت های سرمایه گذاری، ارزش برنامه ریزی تجاری زیر سوال می رود. با این حال، برنامه ریزی تجاری یکی از لازمه های نهادی جهت افزایش مشروعیت یک شرکت است. هانانوفریمان 1977)) اظهار می دارند شرکت های در حال ظهور باید از طریق اتخاذ ساختارهای دقیق تر اقدام به تدوین فرآیندها و برنامه های روزمره باثبات کنند زیرا هزینه های مستقیم و غیر مستقیم سازگاری با محیط های خاص می تواند بسیار زیاد باشد. افزون بر این، ذینفعان با افزایش مسئولیت پذیری شان در محیط شغلی بیشتر امکان دارد در تبادل با شرکت های در حال ظهور و مشروع مشارکت ورزند (کریسمن و همکاران، 1998). با وجود این، محیط های شغلی نیازمند ساختارهای ارگانیک است تا در صورت مواجه با محیط های عدم قطعیت، پیچیدگی و پویا، تضمین کننده انعطاف پذیری سازمانی باشد. شرکت ها باید با توجه به تغییر نیازهای محیطی اقدام به ایجاد، تولید و توزیع محصولات جدید کنند. در کنار افزایش عدم قطعیت محیطی، شرکت باید در برابر ضربه هایی که به محیط شغلی وارد می شود انعطاف پذیر باشد. با استفاده از ساختاری ارگانیک به شرکت ها کمک می شود تا بر عدم قطعیت تقاضا، فناوری و رقابت فایق آیند، کاری است که دشوار به خصوصی جهت مشارکت در تبادلات قابل اعتماد با ذینفعان موجود در محیط شغلی دارد (توشمان و اندرسن، 1986). نبود قابلیت پیش بینی در خصوص تقاضای مشتریان باعث دشوار شدن پیش بینی میزان فروش و در نتیجه بروز دشواری در تخصیص موثر منابع در شرکت های سرمایه گذاری می شود که از بدهی های کوچک رنج می برند. عدم قطعیت فناوری سبب دشواری حفظ برنامه ریزی های مطمئن و توسعه آن جهت تبدیلش به ورودی و خروجی می شود. علاوه بر اینها، عدم قطعیت رقابتی نیز باعث دشواری شرکت های سرمایه گذاری در پیش بینی و ارزیابی فعالیت-ها و تعهدات رقابتی می شود. شرکت با داشتن ساختاری کمتر رسمی می تواند تهدیدات ناشی از عدم قطعیت را کاهش دهد و در تبادلات قابل اطمینان در محیط شغلی وارد شود. آلدریچ 2007)) برای برآورده سازی نیازهای محیط نهادی، مفهوم سازی نظری را برای لزوم وجود رسمی-سازی فراهم می کند. سین و همکاران (2006) از لزوم وجود رسمی سازی در برآورد نیازهای محیط نهادی به منظور تضمین بقای شرکت، پشتیبانی تجربی فراهم می آورند. با این حال، در محیط های نامشخص، در نظریه اقتضایی پیشنهاد شده است برای برآورد نیازهای محیط شغلی از ساختارهای ارگانیک استفاده شود. در تحقیقات پیشین نحوه رسیدگی شرکت های سرمایه گذاری را در مواجه با تقاضاهای رقابتی ساختاری رسمی و غیر رسمی بیان نشده است. با بیان لزوم دو جانبه افزایش رسمی سازی در محیط های نهادی و ساختارهای ارگانیک در محیط های شغلی، عملکرد شرکت های سرمایه گذاری را می توان شدیدا ارتقا بخشید. این موضوع به دو سوال تحقیقاتی می انجامد: (a) آیا ممکن است تضادهای ملزومات ساختاری را از هم مجزا کرد؟ و (b) در واقع، چطور ممکن است چنین ملزومات ساختاری دو گانه مکمل هم باشند؟ باید تقاضاهای متضاد موجود در محیط های نهادی و شغلی را جهت بهبود هر چه بیشتر عملکرد در شرکت های سرمایه گذاری گنجاند. مایر و اسکات (1983، ص140) محیط شغلی را اینگونه تعریف می کنند: «محیط هایی که کالاها و سرویس ها درون شان در بازاری مبادله می شوند به گونه ای که چنین سازمان هایی به خاطر کنترل موثر و اثربخش فرآیند کاری تشویق می شوند.» محیط های نهادی نیز «پیچیدگی های قوانین و ملزوماتی را شامل می شود که اگر سازمان ها قصد دریافت حمایت و مشروعیت از این محیط هستند باید با آنها سازگاری پیدا نمایند.»
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  نقش انعطاف پذیری تولید در رسمی سازی مدیریت دوگانه و عدم قطعیت محیطی شرکت های نوظهور

چکیده انگلیسی

Increased firm formalization helps emerging firms develop stable routines and processes to increase their chances of survival. However, uncertain and dynamic task environments of emerging firms require more flexible organizational structures. Such duality of structural prescriptions stems from competing demands of task and institutional environments. We propose that manufacturing flexibility could help decouple activities required in task environments from those required in institutional environments, thereby mitigating the conflict of adopting flexible and rigid structures at the same time. An emerging venture could meet demands of institutional environments through formalized structures, and use manufacturing flexibility to address needs of task environment in order to mitigate liabilities of newness. Using a sample of 167 high-technology manufacturing firms in the UK, we use a moderated polynomial regression approach to test the proposed framework. Results indicate that formalized structures in conjunction with manufacturing flexibility lead to enhanced performance. The findings extend literature on organizational structures in operations management and entrepreneurship.

مقدمه انگلیسی

Emerging firms must acquire resources, establish boundaries, and engage in exchanges within the environment (Katz and Gartner, 1988). In order to realize such exchanges, they must perform transactions with stakeholders in institutional and task environments. Institutional environments confer legitimacy to new firms, whereas task environments facilitate the exchange of inputs and outputs (Aldrich, 2007). Due to the different contexts of institutional and task environments, different organizational structures may be necessary to effectively operate in respective environments. Contingency theory follows this principle, “guided by the general orienting hypothesis that organizations whose internal features (i.e., structure) best match the demands of their environments will achieve the best adaptation” (Scott and Davis, 2007, pp. 89). Formal structures are important for enhancing legitimacy among institutional stakeholders through increased stakeholder accountability, routine and process development, and understanding of the initial environment (Weick, 2001). Legitimacy refers to norms a venture must follow to establish itself as a firm. For example, not developing formal accounting statements, or adopting radically different organization mode, could lead to doubts in minds of institutional stakeholders about the legitimacy of the venture. Ventures establish legitimacy by adopting the traditionally expected characteristics of a firm that are accepted regulatory, social and cultural norms (DiMaggio and Powell, 1991). For example, value of writing a business plan is questioned in dynamic contexts of ventures. Yet writing a business plan is an institutional requirement to increase legitimacy of a venture. Hannan and Freeman (1977) argue that emerging firms must develop stable routines and processes by adopting more rigid structures because the direct and indirect cost of adaptation to particular environments could be too high. Furthermore, with increased accountability, stakeholders in the task environment are more likely to engage in exchanges with more legitimate emerging firms (Chrisman et al., 1998). However, task environments demand organic structures to ensure organizational flexibility in the face of uncertain, complex, and dynamic environments. Firms must create, manufacture and distribute new products with changing environmental needs. With increased environmental uncertainty, a venture must be resilient to shocks in the task environment. An organic structure can help a firm to cope with demand, technological, and competitive uncertainty, which make it particularly challenging to engage in reliable exchanges with task environment stakeholders (Tushman and Anderson, 1986). Unpredictability in demand makes it difficult to predict sales and allocate resources efficiently in ventures suffering from liabilities of smallness. Technological uncertainty makes it difficult to sustain and develop reliable routines to convert inputs to outputs. Furthermore, competitive uncertainty makes it difficult for ventures to predict and assess competitive actions and commitments. A less formalized structure could enable a venture to mitigate threats from uncertainty and to engage in reliable exchanges in the task environment. Aldrich (2007) provides theoretical conceptualizations for the necessity of formalization to meet the needs of institutional environments. Sine et al. (2006) offer empirical support for the necessity of formalization to meet the demands of institutional environments in order to ensure a venture's survival. However, in uncertain environments, contingency theory would suggest using organic structures to meet the needs of the task environment. Prior research has not addressed how ventures deal with the competing demands of formal and organic structures. By addressing the dual necessities of increased formalization required from institutional environments and organic structures required by task environments, ventures greatly enhance their performance. This leads to two research questions: (a) Is it possible to decouple conflicting structural requirements? and (b) How can such dual structural requirements be, in fact, complementary? Ventures must accommodate conflicting demands from task and institutional environments to further enhance their performance. Meyer and Scott (1983, p. 140) define task environments as ‘those within which a product or service is exchanged in a market such that organizations are rewarded for effective and efficient control of the work process.’ Institutional environments are ‘elaboration(s) of rules and requirements to which individual organizations must conform if they are to receive support and legitimacy from the environment’.

نتیجه گیری انگلیسی

Emerging firms face duality in adopting appropriate structures to enhance firm performance. Based on calls for contingency research in operations management, the study focuses on three-way contingency fit between firm formalization, manufacturing flexibility and environmental uncertainty. It further tested bivariate fit using polynomial regression, an approach rarely used in management literature to test contingencies despite its methodological relevance. The findings suggest that increased formalization in face of increased environmental uncertainty leads to enhanced firm performance. However, to meet the needs of task environment, manufacturing flexibility moderates the contingency. Manufacturing flexibility plays a key role in helping emerging firms adopt formal structures and yet enhance performance by meeting requirements of task environment. More importantly, as shown in recent research, formalization and flexibility are complementary rather than mutually exclusive.