مدل های کسب و کار قابلیت انعطاف محور و رویکردهای پیکربندی سیستم: کاربرد صنعتی

چکیده

کلمات کلیدی

مقدمه

مدلهای کسب و کار نوآورانه برای سیستمهای تولید متمرکز بر انعطافپذیری

پیکربندی مجدد، مدل کسب و کار را تضمین میکند

شکل 1- نقش مشتری و تأمینکننده در مدل کسب و کار "تضمین پیکربندی مجدد".

مدل کسب و کار تضمین ظرفیت

شکل 2- نقش مشتری و تأمینکننده در مدل کسب و کار ''تضمین ظرفیت''.

روشهای طراحی متمرکز بر انعطافپذیری برای پشتیبانی از مدلهای کسب و کار نوآورانه

شکل 3- چارچوب برنامهریزی تصادفی چند مرحلهای.

شکل 4- نوع محصول C و D.

کاربرد برای یک مورد صنعتی

تنظیم مسئله تولید

جدول 1- خلاصهای از گرهها در درخت سناریو.

نتایج

جدول 2- پیکربندی سیستم در مدل کسب و کار سنتی.

ملاحظات

جدول 3- پیکربندی سیستم در چشمانداز ماشینساز.

نتیجه گیری

تشکر و سپاسگزاری

در سناریوی رقابتی کنونی، شرکت های صنعتی تغییرات غیر منتظره و مکرری را در تقاضای تولید تجربه می کنند. آنها برای مقابله با این مورد، اغلب سرمایه گذاری در فناوری های تولید را انتخاب می کنند که انعطاف پذیری فوق العاده ای را تعبیع می کند که به ندرت مورد استفاده قرار می گیرد و در نتیجه بر عملکرد مالی و عملیاتی تأثیر می گذارد. مدل های کسب و کار قابلیت انعطاف محور و نوآورانه براساس پیشنهادات نوآورانه ارزش خدمات می توانند رقابت پذیری تولید کنندگان را در محیط آشفته افزایش دهند و می توانند عامل رقابتی برای تأمین کنندگان سیستم ارائه کنند. پیاده سازی صنعتی آنها نیازمند بهینه سازی انعطاف پذیری تولید در طول چرخه عمر سیستم و تعیین میزان عملکرد اقتصادی برای مشتریان و تأمین کنندگان به منظور مدیریت ریسک و شکل گیری توافقات پایدار قراردادی است. در این مقاله، روش های پیکربندی تصادفی برای طراحی سیستم های تولید متمرکز بر انعطاف پذیری، به عنوان تواناساز متدولوژیکی امیدوار کننده مدل های کسب و کار جدید قابلیت انعطاف محور ارائه می شوند. یک مورد صنعتی که ارزش بالقوه این روش ها را نشان می دهد، مورد بحث قرار گرفته است. در نهایت، تحولات تحقیقاتی آینده مطرح می شود.

کاهش چرخه عمر محصولات، به علت تسریع روند تکنولوژیکی یا پویایی بسیار سریع بازار که به واسطه کاربردهای مصرف مدرن تولید شده است، می تواند به تغییرات مکرر در ویژگی های محصولات و حجم تولید آنها منجر شود. عامل بنیادی موفقیت کلیدی، مخصوصاً برای تولیدکنندگان در بخش هایی که آشفتگی در آنها بالا است، قابلیت دنبال کردن سریع نوسانات غیر منتظره بازار به منظور راضی نگه داشتن مشتریان و کسب شهرت و اعتبار تأمین کنندگان قابل اعتماد است. با این حال، برای رسیدن به این اهداف، باید بر فناوری های تولید با انعطاف پذیری مناسب یا سطح پیکربندی یا تنظیم مجدد متکی باشند، تا با چنین تغییرات سریع در حجم و ویژگی های قطعات تولیدی غلبه کنند. بنابراین، تصمیم گیری در مورد سطح انعطاف پذیری [3،19] و قابلیت پیکربندی مجدد سیستم های تولیدی، تصمیمی کلیدی است که می تواند تأثیر بسزایی بر رقابت پذیری شرکت داشته باشد. به طور معمول، سیستم های تولید انعطاف پذیر – سیستم هایی که از پتانسیل تعبیه شده برای انطباق با تغییرات خارجی برخوردار هستند – در موارد تولید حجم عملکر کمتری داشته و گران هستند، در حالی که سیستم های تولید با قابلیت پیکربندی مجدد [9] – سیستم هایی که تواناسازهایی برای اصلاح آسان جهت تطبیق با تغییرات خارجی دارند – هزینه سرمایه گذاری اولیه پایین تری را نشان می دهند، اما ممکن است برای تنظیم و پیکربندی مجدد به هزینه (و زمان) اضافی نیاز داشته باشند، که می تواند با درخواست های بازار سازگار نباشد [23،24]. سطح سیستم های تولید نسبتاً پیچیده است، شرکت های صنعتی اغلب سیستم های تولیدی را انتخاب می کنند که دربرگیرنده سطح بسیار بالای انعطاف پذیری هستند و قابلیت برآورده ساختن طیف گسترده ای از الزامات غیر منتظره آینده را تضمین می کند. به این ترتیب، آنها یک انتخاب زیر بهینه انجام می دهند، زیرا آنها برای چیزی هزینه پرداخت می کنند که احتمالاً استفاده نخواهد شد و در میان مدت، عملکرد تولید پایین تری را تجربه می کنند. محققان اخیراً برای حل معضل و افزایش رقابت پذیری تولید، پیشنهادات جدیدی درباره ارزش خدمات محور ارائه کردند که می تواند هدف بهینه سازی انعطاف پذیری تولید مشتریان را تأمین کنندگان تجهیزات ارائه دهد [4،11]. با این حال، این مدل های کسب و کار، تغییر ریسک از مشتریان به تأمین کنندگان را نشان می دهند، از این رو، تأمین کنندگان باید آگاهی بهتری در خصوص انعطاف پذیری تولید تعبیه شده در سیستم هایی که ارائه می کنند و همچنین عملکرد و هزینه تولید تحت منطق ''کل هزینه مالکیت'' کسب کنند. در حمایت از این بیانیه، توانایی برآورد عملکرد اقتصادی این مدل های کسب و کار در ادبیات به عنوان عامل موفقیت مهم برای پیاده-سازی موفق آنها مطرح می شود [5،12]. در واشع، تعداد بسیار کمی از روش ها و ابزارها در دسترس هستند که به طور مشترک به پیکربندی سیستم تولید، مدل کسب و کار پایه و ارزیابی مالی می پردازند و به ویژه برای بخش ابزار ماشینی، طراحی شده اند [6]. علاوه بر این، رویکردهای در دسترس معمولاً بر اصول و معیارهایی (مانند تکنیک های جریان نقدی تخفیف یافته) متکی هستند که مناسب بازارهای ایستا می باشند که در آنها عدم قطعیت و آشفتگی نقش مهمی ایفا نمی کنند. بدین ترتیب، روش هایی که قادر به بهینه سازی انعطاف پذیری تولید و برآورد اثرات اقتصادی در شرایط عدم قطعیت بالا هستند، به عنوان تواناسازهای بنیادی برای حمایت از قابلیت دوام مدل های کسب و کار جدید انعطاف پذیر محور عمل می کنند. برای مقابله با عدم قطعیت، روش های تصادفی برای برنامه ریزی تولید و پیکربندی سیستم تولید در سال های اخیر پیشنهاد شده است [20،21]. این موارد اخیر به نوع و تعداد ماشین آلات گنجانده شده در طرح سیستم به منظور مقابله با تغییرات مورد انتظار جهت بهینه سازی تابع هزینه تصادفی، و معمولاً ارزش مورد انتظار اشاره می کنند. این روش ها شامل پیکربندی های سیستم هستند که اغلب "سیستم های تولید متمرکز بر انعطاف پذیری" نامیده می شوند، یعنی سیستم هایی با حداقل سطح انعطاف پذیری مورد نیاز برای سناریوهای تولید مورد نظر [17،18]. آنها توسط جامعه تحقیقاتی تولید با هدف پیکربندی فنی سیستم های تولید پیشنهاد شدند، اما تاکنون با تحقیقات مدل کسب و کار مرتبط نبوده اند. ما در این مقاله قصد داریم نشان بدهیم که رویکردهای پیکربندی "متمرکز بر انعطاف پذیری"، پشتیبانی قابل توجهی در خصوص استفاده از مدل های نوآورانه کسب و کار در بخش ابزار ماشینی فراهم می کنند و ممکن است به فشار آوردن برای پذیرش آنها کمک کنند. طرح کلی مقاله به شرح ذیل می باشد. در بخش دوم، مدل های کسب و کار نوآورانه انعطاف پذیر محور ارائه شده است. در بخش سوم، روش های پیکربندی تصادفی به عنوان تواناسازهای بالقوه برای مدل های کسب و کار ارائه شده مورد بحث قرار می گیرند. در بخش چهارم، یک مطالعه موردی صنعتی بیان می شود، که نشان دهنده پتانسیل محسوس روش های پیکربندی تصادفی است. در نهایت، در قسمت پنجم، محدودیت ها و مسیرهای تحقیقاتی آینده مطرح می شود.