دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 3286
ترجمه فارسی عنوان مقاله

هماهنگ سازی دانش و مدیریت پروژه: پروژه های تحول عظیم

عنوان انگلیسی
Knowledge entrainment and project management: The case of large-scale transformation projects
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
3286 2010 12 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : International Journal of Project Management, Volume 28, Issue 2, February 2010, Pages 130–141

فهرست مطالب ترجمه فارسی

چکیده

مقدمه

گزاره های اولیه و متغیرها

پایه های نظری مدل

LST و مدیریت تغییرات

موفقیت فرآیندهای تغییر و مدیریت پروژه ها

مدیریت پروژه و یکپارچه سازی دانش

یکپارچه سازی دانش و اهمیت هماهنگ سازی دانش

جمع بندی از مدل

مدیریت کردن یک پروژه LST: تفسیر یکپارچه سازی دانش

نتیجه گیری از بحث
ترجمه کلمات کلیدی
تغییر - یکپارچه سازی دانش -  پروژه - مدیریت پروژه - زمان - افزودن حباب - آخرین مهلت ارسال آثار - همگام سازی
کلمات کلیدی انگلیسی
Change, Knowledge integration, Project, Project management, Time, Entrainment, Deadline,
ترجمه چکیده
شمار رو به افزایش فرآیندهای تغییر و طرح های اولیه سازمان دهی شده و به عنوان پروژه هایی به کار گرفته می شوند، اغلب از طریق شکل گیری «پروژه های تحول عظیم» (LST)، دربردارنده شمار عظیمی از متخصصان، دانشکده ها، مشارکت کنندگان، کارهای توسعه ای و دانش بنیان. پایه ریزی نظری که از انتخاب مدیریت تغییر به عنوان پروژه پشتیبانی می کند و در عمل، نقش مدیریت پروژه که در کمال شگفتی در متون معاصر توجه بسیار کمی به آن شده است. در این مقاله ما مدلی را ارائه می دهیم که موفقیت طرح های تغییر بوسیله کیفیت مدیریت پروژه توضیح داده شده است که در جای خود بوسیله کیفیت یکپارچه سازی دانش تعیین گردیده است. خطوط کلی این مدل، یکپارچه سازی دانش را به عنوان فرآیندی که بوسیله دورنما و سرعت تغییر لازم است معین می سازد که معمولا درنتیجه مشکل همزمان سازی فعالیت ها درون پروژه LST است. مدل ما ایده «هماهنگی دانش» را به کار می گیرد تا این حقیقت را که بخش های مختلف (سازمان، گروه ها، افراد) به منظور توسعه با گرایشات زمانی گرایش دارند و از همین رو بر چرخه های مختلف فرآیندهای دانشی تکیه می کنند. این امر تاثیر مهمی بر ظرفیت جذب کننده بخش های درگیر پروژه و حجم تاثیرات بر نقش و عمل مدیریت پروژه دارد. داده های تجربی از یک پروژه LST در پوستن، در یکی از بزرگ ترین اپراتور پیام رسانی و تدارکاتی اروپای شمالی، به ترسیم این مدل می پردازد. این مقاله با تحلیل روابط میان یکپارچه سازی دانش و زمان به طور ویژه در پروژه های LST سروکار دارد.
ترجمه مقدمه
فرآیندهاس تغییر و مدیریت تغییر شاید دو موضوعی باشند که بیشترین بحث ها و تحقیقات در مدیریت و مطالعات سازمانی را به خود اختصاص داده اند. به رغم مطالعات بسیار، مقالات و کتاب هایی که درس های مهم آموخته شده از طرح های ابتکاری تغییر در سراسر جهان را خلاصه می کند، نتایجی که درپی آن می آید و اهمیت مدیریت تغییر به سوال گذاشته شده و حتی در بعضی مواقع به شکل جدی مورد نقد قرار گرفته است. به طور خاص برخی از محققان به دنبال موشکافی دقیق ترِ کنش تغییر بوده اند. کارهای اخیر درباره «استراتژی به عنوان عمل» و استراتژی سازی در مسیری مشابه برنیاز به تحلیل مدیریت پروژه استراتژیک و طرح های اولیه سازمانی، به ویژه این که چگونه پروژه های تحول گرایانه، فرآیندهای تغییر استراتژیک را به همراه دارد، تاکید کرده اند (Whittington et al., 2006). مطالعات همچنین استفاده گسترده از مدیریت پروژه و گرایش به تغییر را درجهت توجیه پروژه (Projectified) نشان داده اند ((Whittington et al.,1999 این امر باعث شده محققان نتیجه گیری کنند که «سازماندهی مجدد استراتژیک مدیریت پروژه همان طور که محققان پیشنهاد می کنند، چندان کار آسانی نیست، زیرا دو سو از پروژهای تحول استراتژیک تا اندازه ای و با توجه به مدیریت نامناسب با شکست مواجه می شوند» (Whittington et al.,2006, p. 621) این امر به طور معمول به نیاز به تحلیل های تجربی مدیریتی و سازمانی پروژه های تغییر اشاره دارد. دو نوع از بررسی ها به طور خاص در اینجا جذابیت دارند: (1) تغییر به طور روز افزون به عنوان پروژه (پروژه های استراتژیک، پروژه های تغییر، پروژه های تحولی و مانند آن) سازمان داده می شوند و (2) پروژه ها به طور کلی چه توسعه ای یا کسب وکاری باشند به شکلی روزافزون درگیر عنصر تغییر هستند به طور مثال پروژه توسعه ای نه تنها یک پروژه توسعه ایست بلکه علاوه بر آن فرصتی برای نوسازی سازمانی است (نگاه کنید به Bowen et al., 1994).
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  هماهنگ سازی دانش و مدیریت پروژه: پروژه های تحول عظیم

چکیده انگلیسی

An increasing number of change processes and initiatives are organized and implemented as projects, often through the formation of ‘large-scale transformation projects’ (LST), involving a great number of specialists, departments, partners, development work, and knowledge bases. The theoretical foundation that supports the choice of managing change as projects and, in effect, the role of project management has received surprisingly little attention in the current literature. In this paper, we present a model where the success of change initiatives is explained by the quality of project management, which in turn is determined by the quality of knowledge integration. The outlined model highlights knowledge integration as a process determined by the scope and speed of change, which typically result in problems with synchronization of activities within an LST project. Our model draws on the idea of ‘knowledge entrainment’ to explain the fact that different parts (organizations, teams, individuals) tend to develop different time orientations and hence rely on different cycles of knowledge processes. This has important effects on the absorptive capacity of the involved parts of the project and the amount of information and knowledge that the project can digest. This paper discusses different knowledge-entrainment mechanisms and their effects on the role and practice of project management. Empirical data from an LST project in Posten, one of Northern Europe’s largest messaging and logistics operators, illustrate the model. The paper contributes to the analysis of the relationships between knowledge integration and time, particularly in LST projects.

مقدمه انگلیسی

Change processes and change management are perhaps two of the most discussed and researched topics in management and organization studies. Despite the many studies, articles and books that have summarized the key lessons learned from change initiatives throughout the world, their ensuing results and the eminence of change management have been questioned and sometimes even severely criticized. In particular, some researchers have called for closer scrutiny of the practice of change.

نتیجه گیری انگلیسی

This paper develops a model of knowledge integration that takes time conditions into account with special emphasis on LST projects. We argue that previous research has paid too little attention to two important aspects of time conditions: (1) the role of time when it comes to deadlines and other time-related control mechanisms significant in the practice of project management, and (2) the role of time during the project process. Thereby we identify two parts of knowledge-based theorizing that we think are critical for the understanding of LST projects, namely (1) that knowledge integration in these settings is affected by time conditions (Okhuysen and Eisenhardt (2002), and thus (2) that absorptive capacity is a dynamic phenomenon. The latter part is considered to be particularly important to improve our understanding of knowledge integration operating in the context of LST projects. This new model contributes to two important questions relating to project management theory, i.e. why do projects exist and what is the ‘value’ and ‘role’ of project management (Söderlund, 2004). The inclusion of time factors in our model and specifically time conditions makes it possible to understand why change processes are organized as projects and, along similar lines, how to interpret the role and practice of project management in this kind of project. By pointing to various measures taken by project management we argue that many of these activities are actually ways of stimulating and orchestrating knowledge integration and implementing the sense of urgency generally produced by a challenging deadline. However, such measures, to be productive, must be followed by other measures. In our discussion we point out the importance of various types of knowledge arenas that function as public meeting places for knowledge integration (Nonaka and Konno, 1998). These observations show the role of knowledge entrainment in understanding the capacity of deadlines and knowledge arenas in organizing complex change projects. This generally points out the need to bring deadlines and other time-based controls into the analysis of project management and knowledge integration, but perhaps equally important, how the rhythm and pace of knowledge processes are tied together within the project. Knowledge entrainment is thereby closely associated with how much knowledge a project can digest and effectively use. Project management practice oriented towards establishing knowledge entrainment can then foster heedful action (Weick and Roberts, 1993), i.e., action that considers the action of others, the system-wide coordination of other sub-projects and other project workers, and the efficient use of time. In other words: action that is both knowledgeable and synchronized. The knowledge integration interpretation put forth here stresses the role of project management in integrating the various knowledge processes of a project and the need for skillful combinations and entrainment of knowledge processes. Accordingly, LST projects are then very much a change strategy adopted by management for facilitating knowledge integration during time constraints, and stimulating reflection and cooperative behavior among project participants. A general interpretation of the New Posten project would be that both top management, by setting a challenging deadline, and project management, by formulating and implementing various types of milestones and enforcing the deadline during project implementation, had effects on knowledge integration in the project. In our view, the concept of knowledge entrainment captures both the role of projects in change processes and the role and practice of project management in orchestrating knowledge integration within the project. Management relied on a variety of instruments to guide the evolutionary knowledge process, including ‘visionary meetings’ to discuss the technical solution, ‘exhibitions’ to detect errors in the design of postboxes and the technical solutions, ‘pilot implementations’ to rehearse and ensure the quality of the implemented solution and roll-out process. Co-location contributed to a living memory of what had happened at meetings and prototype sessions as well as to come up with improved ways of integrating knowledge in the project. The co-location mechanism also had the effect of contributing to the sense of urgency to create a time focus within the project. Looking at our model more broadly, organizing change by the use of projects might have further effects with regards to time. An LST project would most likely both affect the perception of time during its implementation and lead to different concepts of time after its termination (long-term, strategic effects). Thus, organizing change in projects may generally contribute to bringing about increased awareness of time limits – an awareness that has positive effects on knowledge integration, not only during the course of the project, but also afterwards.