ترجمه فارسی عنوان مقاله
مدیریت پروژه پیچیده به عنوان حل مسئله پیچیده: دیدگاه مدیریت دانش پراکنده
عنوان انگلیسی
Complex project management as complex problem solving: A distributed knowledge management perspective
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
42949 | 2014 | 11 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : International Journal of Project Management, Volume 32, Issue 8, November 2014, Pages 1371–1381
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلمات کلیدی
۱- مقدمه
2. مدیریت پروژه پیچیده به صورت حل مسئله پیچیده
1.2. PM پیچیده به عنوان علمی کاربردی- دانش برنامهریزی شده
2.2. PM پیچیده به عنوان فعالیت سازمانی- دانش نوپدید
3.2. PM درهمپیچیده در برابر PM پیچیده – برنامهریزی شده در برابر نوپدید
4.2. یادگیری سازمانی تحت عدمحتمیت دانش
شکل 1. حالتهای حل مسئله – تغییر دانش و آهنگ سرعت تغییر دانش.
3. مدیریت دانش پراکنده تحت عدمحتمیت- پرورش و تعیین سرعت خواست مشترک منفعت متقابل
1.3. مدیریت دانش PM پیچیده به عنوان سازماندهی و یادگیری پراکنده
2.3. تقویت سازماندهی و یادگیری پراکنده
3.3. منطق آهنگ سرعت برای سازماندهی و یادگیری پراکنده
4.3. پرورش خواست مشترک منفعت متقابل
4. کاربردهای آتی برای شیوه کار و تحقیقات آتی
1.4. برنامهریزی، دانشآفرینی و هماهنگی دانش
2.4. رهبری
3.4. انتقال دانش
4.4. دیدگاههای پیچیدگی
ترجمه کلمات کلیدی
مدیریت پروژه های پیچیده - توزیع مدیریت دانش - برنامه ریزی محدود - حل مشکل - اراده ی مشترک
کلمات کلیدی انگلیسی
Complex project management; Distributed knowledge management; Bounded planning; Problem solving; Common will
ترجمه چکیده
مدیریت پروژه (PM) سنتی به برنامهریزی امتیاز میدهد و نقش یادگیری را حتی در پروژههای پیچیدهتر کماهمیت میکند. در مقابل، این مقاله از دو سازمان الهام میگیرد که تخصص پیچیده PM را به عنوان شکلی از حل مسئله پیچیده (CPS) دارند، شیوهای با یادگیری ضمنی چون پروژههای پیچیده را نمیتوان پیشاپیش به صورت کامل توصیف کرد (Hayek, 1945). مطلب اصلی این دیدگاه برای مدیریت پروژه پیچیده به عنوان شکلی از حل مسئله پیچیده چالشی ناظر بر مدیریت دانش تحت عدمحتمیت است. این مقاله پیشنهاد میکند مکانیسم هماهنگی پراکنده که هردو سازمان در آن تکامل مییابند برای این شرایط میتواند به بهترین نحو به صورت «تمایل مشترک منافع متقابل» توصیف شود، فرایندی خودسازماندهی که پیرامون اهداف پروژه پرورش مییابد و همگام با چرخه عمر پروژه است (Kogut and Zander, 1992). مفاهیم نظریه، تحقیق، و شیوه کار در مدیریت دانش PM پیچیده بررسی میشوند.
© 2013 شرکت مسئولیت محدود الزویر. APM و IPMA. تمام حقوق محفوظ است.
ترجمه مقدمه
در منابع مدیریت پروژه (PM)، مدیریت پروژههای پیچیده به عنوان کانون مهم تحقیقات فشردهترِ سنتی نوظهور، همراستا با نیاز به درک چالشهای نظارتی خاص مرتبط با آن است (Baccarini, 1996; Miller and Hobbs, 2005; Morris and Hough,1987; Müller, 2009). این مقالهی تحقیقاتی مدیریت دانش را به عنوان وجه اصلی نظارت در مورد پروژههای پیچیده، برطبق تحقیق تجربی مدیریت پروژه پیچیده با توصیف دو سازمان دولتی ایرلندی، برجسته و بررسی میکند، سازمانهای دولتی GovCo-1 و GovCo-2 هستند. در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000، هرکدام از این سازمانهای پیچیده (Pollitt and Bouckaert, 2000; Thompson, 1967) به چالش کشیده شدند تا از پروژههای توسعه زیرساخت اصلی با مقیاس و پیچیدگی فراتر از آنچه برای سازمان هنجار است استفاده شود. در GovCo-1، محرک توسط طرح توسعه ملی دولت برای سرمایهگذاری زیرساخت (NDP, 2000, 2007) و محرک برای GovCo-2 به واسطه مقرراتزدایی اتحادیه اروپا در بخش انرژی فراهم شد. در این زمینه، GovCo 1&2 فرصتی ارزشمند برای بررسی دقیق تفاوت پروژههای «پیچیده» با انواع دیگر پروژههای منعکس شده در منابع اصلی PM فراهم میکند (APM, 2011, 2012; PMI, 2013).
یافته اصلی تجربی به این شرح بود که مدیریت پروژه پیچیده (PM)، همانطور که در دو سازمان تحت مطالعه نشان داده شد، به بهترین نحو به صورت شکلی از حل مسئله پیچیده (CPS) شناخته میشود که پیشاپیش به صورت کامل توصیفپذیر نیست. در منابع اصلی PM، این پروژهها که توسط GovCo 1&2 برعهده گرفته شدهاند به عنوان پروژههای «پیچیدهتر» مشاهده میشوند که هنوز به شکلی سنتی به صورت «کاربرد دانش، مهارتها، ابزارها و تکنیکها برای مشاهده فعالیتها برای رفع الزامات پروژه مشاهده میشوند» (PMI, 2013، ص. 5، کجنویس اضافه شده است). در این رویکرد، یادگیری کمی فراتر از کاربرد دانش قبلی قابل انتظار است. در مقابل، این یافته تجربی وجود دارد که PM پیچیده شکلی از حل مسئله پیچیده (CPS) است یعنی مدیریت دانش پروژه مسئلهسازتر میشود.
در قالب نظارت، این دیدگاه بدیل یعنی وجه کانونی مدیریت دانش در محیط PM پیچیده شامل مدیریت عدمحتمیت دانش ذاتی است. این مطلب زمانی جلوه گر میشود که دانشِ از قبل معین شده ناقص در پروژههای پیچیده لزوماً PM پیچیده را به «برنامهریزی محدود» منتهی کند، که به معنی نیاز به PM پیچیده برای خلق مستمر دانش در چرخه حیات پروژه است و در شروع توصیفپذیر نیست (Engwall, 2002). در نتیجه، به توسعه مکانیسم اثربخش برای هماهنگی این دانش نوظهور نیاز است. در موردهای GovCo1&2، هردو رویکرد نظارت پراکنده برای مدیریت دانش ایجاد کردند که پیرامون حل مسئله به عنوان حالتی برای یادگیری و سازماندهی بود. در اصل، برای خلق دانش پروژه که در شروع در طراحی، برنامهریزی و ... پروژه توصیفپذیر نبود، تیم پروژه تبدیل به جامعهای از فراگیران میشدند که یادگیری پروژه به واسطه CPS سازمانی اتفاق میافتاد. برای هماهنگی این دانش نوظهور، GovCo 1&2 عاملیت آنچه این مقاله «خواست مشترک منفعت متقابل» نامیده را مهار کردند که پیرامون اهداف پروژه پرورش یافته بود و با سرعت چرخه عمر پروژه هماهنگ بود. این مطلب را میتوان به عنوان اصل سازماندهی سطح بالا تلقی کرد که به تکتک فعالان پروژه تقلیلناپذیر است (Kogut and Zander, 1992)، به این ترتیب تیم پروژه میتواند بیشتر از آنچه میگوید بداند (Polanyi, 1967) و میتواند بیشتر از آنچه اعضاء مستقل میدانند به صورت مستقل بدانند.
بررسی تجربی کامل که منجر به این یافتهها میشود در جایی دیگر گزارش میشود (Ahern, 2013) که موردکاوی اکتشافی دو سازمان پیچیده در بخش دولتی با استفاده از دیدگاه تحقیقاتی متنگرا است و شامل 51 مصاحبه نیمهساختاری است (Pepper, 1942). این رویکرد فرایند طولی مطالعه توسعه فرایندهای سازمانی را تسهیل میکند که در دورههای تغییر مهم در سازمانها «ایجاد میشود» (Pettigrew, 1990, 1997,2012). هدف اصلی این مقاله بررسی برخی مفاهیم ضمنی عملی و مفهومی اصلی برای منابع سنتی PM مرتبط با دو بینش تجربی مهم در PM پیچیده است، یعنی، دانش از پیش تعیین شده ناقص و هماهنگی دانش نوظهور. این کار با مرور منابع با موضوعهای مرتبط و استفاده از یافتههای دیگر دادهها انجام خواهد شد. (Siggelkow, 2007)
مابقی این مقاله به شرح ذیل سازماندهی میشود: بخش 2 منابع مربوط به PM پیچیده را با توجهی خاص به تضاد فرضهای مدیریت دانش بین PM سنتی و موردهای تلویحی مشاهده PM پیچیده به صورت حل مسئله پیچیده (CPS) بررسی میکند. علاوه بر این، حالتهای یادگیری برای تولید دانش در PM پیچیده مرور میشود که قابل هماهنگسازی به واسطه رویکرد سازماندهی پراکنده است. بخش 3 به بررسی کاربردهای آتی برای نظارت در PM پیچیده مدیریت به عنوان فرایند یادگیری و سازماندهی تحت فرضهای «برنامهریزی محدود» به جای «برنامهریزی جامع» میپردازد. این بخش شامل پشتیبانی از یادگیری پراکنده و سازماندهی با استفاده از روشهای مستند و همچنین پرورش و تسریع خواست مشترک منافع متقابل برای هماهنگسازی دانش پروژه نوظهور است. در بخش 4، بخش نتیجهگیری، کاربردهای آتی عدمحتمیت دانش ذاتی در PM پیچیده به عنوان شکلی از CPS سازمانی در رابطه با حوزههای تحقیقاتی و عملیاتی ذیل بررسی میشود: (1) برنامهریزی، دانش آفرینی و هماهنگی دانش؛ (2) رهبری؛ (3) انتقال دانش؛ و (4) پیچیدگی.