ترجمه فارسی عنوان مقاله
مدل پویا برای بهینه سازی نقطه افتراق و برنامه ریزی تولید در زنجیره تامین
عنوان انگلیسی
A dynamic model for the optimization of decoupling point and production planning in a supply chain
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
5744 | 2011 | 7 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : International Journal of Production Economics, Volume 131, Issue 2, June 2011, Pages 561–567
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلمات کلیدی
1.مقدمه
شکل 1. موقعیتهای دلخواه نقطه افتراق
2. بررسی مفهومی
3. توضیح مشکل
3.1. وضعیت هدف
شکل 2. سطح موجودی برای سیاست هموارسازی تولید.
شکل 3. سطح موجودی برای سیاست موجودی صفر.
3.2. چرخه حیات محصول
4. راه حل بهینه مدل SPC برای پارامترهای هدف مشخص
4.1. تاثیر طول چرخه حیات محصول، T0
5. راه حل بهینه مدل SPC تحت سیاست هموارسازی تولید
6. راه حل بهینه مدل SPC تحت سیاست موجودی صفر
6.1. رفتار بهینه P(t) و I(t)
شکل 4. اثر ϵ بر PI.
6.2. تاثیر طول افق برنامه ریزی، T0
6.3. تاثیر خطای پیش بینی
7. نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
- تئوری کنترل بهینه - هموارسازی تولید - موجودی صفر - خطای پیش بینی
کلمات کلیدی انگلیسی
ترجمه چکیده
در این مقاله، مدل پویا بطور همزمان به تشخیص موقعیت بهینه نقطه افتراق و برنامه موجودی- تولید در زنجیره پرداخته که هزینه کل انحراف از میزان تولید هدف و سطح موجودی هدف به حداقل می رسد. با استفاده از تئوری کنترل بهینه، فرم بسته راه حل بهینه زمانی بدست آمده که سیاست هموارسازی تولید و سیاست موجودی صفر بکار رود. نتایج نشان داده که تحت سیاست هموارسازی تولید، برآورد زیاد نرخ تقاضا در طول مرحله قبل از افتراق وجود نقطه افتراق بهینه را تضمین می کند؛ ضمنا نقطه افتراق بهینه زمانی تحت سیاست موجودی صفر بوده که نرخ تقاضا ناچیز باشد. همچنین تحلیل ریاضی در مورد رفتار نرخ تولید بهینه و سطح موجودی و اثر پارامترهای مشکل مانند طول چرخه عمر محصول و خطای پیش بینی بر عملکرد انجام می شود.
ترجمه مقدمه
نقطه افتراق یک مرز فشاری- کششی در زنجیره تامین است. از بالادست زنجیره تامین (مانند فروشنده مواد خام) تا نقطه افتراق، برنامه زنجیره تامین براساس پیش بینی تقاضا تنظیم می شود که یک استراتژی فشاری است؛ ضمنا، از نقطه افتراق تا پایین دست زنجیره تامین (مانند مشتری نهایی)، عملیاتهای زنجیره تامین با سفارشات مشتری بجای پیش بینی ها انجام می شود که یک استراتژی فشاری است. ازنظر استراتژی انتقال محصول، استراتژی ساخت برای ذخیره سازی (MTS) (ساخت برای سفارش (MTO)) در طیف فشاری (کششی) زنجیره تامین شناخته شده است. موقعیت مناسب نقطه افتراق یک موضوع طراحی مهم در زمینه مدیریت زنجیره تامین است. با توجه به شکل 1، موقعیتهای دلخواه نقطه افتراق در هر مرحله از زنجیره تامین وجود دارد.
طبق نظر "اولگر"، دلایل و اثرات زیادی برای تغییر نقطه افتراق به سمت جلو یا عقب در مشتریان نهایی وجود دارد. برای مثال، اگر نقطه افتراق به سمت عقب مشتریان حرکت کند، زمان پاسخ به مشتری افزایش یافته و کارایی تولید بهبود می یابد؛ ضمنا، تغییر روبه جلو منجر به افزایش WIP و کاهش سفارش شدن محصول می شود. مزایای تغییر روبه جلو همان معایب تغییر روبه عقب نقطه افتراق و برعکس می باشد.
دو رویکرد مختلف برای تشخیص موقعیت نقطه افتراق وجود دارد: رویکردهای استراتژیک و رویکردهای تحلیلی. رویکردهای استراتژیک برای ارائه دستورالعملها با استفاده از سیستمهای مبتنی بر دانش یا مدلهای مفهومی برای انتخاب نقطه افتراق درنظر گرفته می شوند. رویکردهای تحلیلی از مدلهای ریاضی یا مدلهای شبیه سازی برای یافتن موقعیت بهینه نقطه افتراق استفاده می کنند. اکثر رویکردهای مبتنی بر مدل ریاضی تلاش دارند تا هزینه های مربوط به تولید را برای برآوردن سطح اصلی زمان پاسخ مشتری به حداقل رسانده.
اکثر مطالعات قبلی تصور داشتند که نقطه افتراق یک متغیر تصمیم گیری واحد است. با اینحال، برنامه ریزی تولید، سیاست موجودی و تصمیمات عملیاتی مانند زمان بندی و ترتیب دهی نیز بر عملکرد زنجیره تامین اثر می گذارند. مشهود است که زنجیره تامین درصورتی می تواند بهینه شود که تمام این مسائل بتوانند بطور همزمان بکار روند اگر که پیچیدگی مشکل درنظر گرفته نشود. بعلاوه، مدلهای قبلی به تجزیه و تحلیل تعادل در وضعیت پایدار یا ثابت پرداخته که حداقل هزینه را با افق برنامه ریزی نامحدود درنظر می گیرند. بهرحال، ماهیت مشکل پویاست و افق برنامه ریزی محدود است. مشکل موردنظر پویاست هرچند تقاضای واقعی در نقطه افتراق درک می شود، از اینرو عملیاتها (مانند میزان تولید یا سطح موجودی) ممکن است با استفاده از اطلاعات موجود تقاضا تنظیم شوند. امروزه بطور گسترده پذیرفته شده است که بازار محصول دستخوش چرخه حیات معرفی، رشد، کمال و کاهش نهایی بوده که وارد وضعیت پایدار نمی شود. بنابراین، فرضیه افق برنامه ریزی محدود در سناریوی واقعی، بسیار واقع گراست.
در این مقاله، مشکل تشخیص موقعیت نقطه افتراق و برنامه ریزی تولید و استراتژی موجودی بطور همزمان تحت سیاستهای مختلف برنامه ریزی بررسی می شود. مدل پیشنهادی یک مدل مستمر و پویا است بطوریکه تابع هدف "به حداقل رساندن هزینه کل انحراف از نرخ تولید هدف و سطح موجودی هدف" می باشد. موقعیت بهینه نقطه افتراق، مسیر بهینه نرخ تولید و سطح موجودی "متغیرهای تصمیم گیری" هستند. این مشکل با استفاده از تئوری کنترل بهینه حل می شود. همچنین اثر درستی خطای پیش بینی در نقطه قبل از افتراق، اثر فرضیه افق برنامه ریزی محدود و تحلیل حساسیت پارامترهای مشکل بررسی خواهند شد.
شکل 1. موقعیتهای دلخواه نقطه افتراق
این مقاله بدین صورت سازمان می یابد. بخش 2 به بررسی مفهوم مربوطه پرداخته. در بخش 2، مشکل موردنظر و مدلهای پویای هدف بیان شده. فرم بسته راه حلهای بهینه زمانی ارائه شده که پارامترهای هدف در بخش 4 مشخص شوند. نتایج نظری سیاست هموارسازی محصول در بخش 5 ارائه می شود. بخش 6 شامل نتایج سیاست موجودی صفر بوده. در نهایت در بخش 7 نیز نتیجه گیری بیان می شود.