کمک های ارگونومی برای توسعه پایدار موثر در مبلمان کودک

چکیده

کلید واژه ها

1. مقدمه 

2. مطالعه

2،1. روش و هدف

جدول 1. پرسش‌های مصاحبه

2،2 نتایج

جدول 2 – نتایج تحقیق دربارهٔ انتخاب و خرید محصول، مشکلات شناسایی شده و کارامدی.

جدول 3. نتایج تحقیقات دربارهٔ پاسخ عاطفی کودک به محصول.

جدول 4 – نتایج تحقیق دربارهٔ استفادهٔ کودکان از محصول

جدول 5. نتایج تحقیقات دربارهٔ رضایت و قصد والدین برای آینده.

3. نتیجه گیری

پژوهشی در بافتار تحقیقاتی در حوزهٔ طراحی محصول با تمرکز بر مبلمان کودک (صندلی پایه بلند غذاخوری کودک) صورت گرفت که به موضوعاتی همچون پایداری عاطفی منتهی به کاهش اتلاف و بهینه‌سازی محصول پرداخت. کودک هدف خاصی است چراکه نیاز به عاطفه و حمایت و شدت بالقوهٔ وابستگی‌های عاطفی در این مرحله از رشد انسان، بسیار زیاد است. در کنار بررسی پیشینهٔ پژوهش، شاید استفاده از ارگونومی و عوامل انسانی به عنوان یک ابزار، به منظور مشاهده و تحلیل رفتار کودک در مقابل انواع خاص مبلمان، از طریق مطالعه‌ای مصاحبه‌بنیان، به درک بیشتر آنچه که به ارتباط عاطفی بین سوژه (ذهن) و ابژه (عین) یا شیء امکان می‌دهد و نیز درک مبنای انتخاب والدین آن‌ها امکان دهد. ارگونومی یکی از کلیدهای ضروری برای این درک است چراکه به روشن کردن نحوهٔ تعامل انسان‌ها با اطراف خود در حیطه‌ای کامل، هم از نظر فیزیکی و هم از نظر روان‌شناختی کمک می‌کند. شاید نتایج این پژوهش به فرمولی جادویی برای خلق اشیاء برتر که هر کودکی بخواهد و دوست داشته باشد، منتهی نشوند اما دست کم، سبب درک بهتر میزان حساسیت و ذهن‌گرایی وابستگی کودک به اشیاء و تعیین‌کنندگی ارگونومی در این فرآیند پژوهشی برای پروژهٔ طراحی می‌شوند.

برای خلق محیطی بهتر برای کودکان، انطباق مبلمان با نیازهای آن‌ها، هم از نظر فیزیکی و هم از نظر روان‌شناختی، هدف اصلی این پژوهش در حیطهٔ طراحی محصول و نیز ارائهٔ راه حل‌هایی برای گسترش چرخهٔ زندگی محصولات و مشارکت در توسعهٔ پایدار است. هدف پروژه‌ای برای ساخت صندلی پایه بلند پس از رشد کودک است که آسودگی او را تضمین کند بدون اینکه نه زیادی گران باشد نه «دورانداختنی». پس از مطالعه‌ای روی مبلمان خانگی کودک، مفاهیم پایداری از طریق عاطفه و وابستگی به اشیاء کشف شد. چرخهٔ زندگی طولانی‌تر شاید فقط دربارهٔ عملکرد بلندمدت کالا نباشد بلکه دربارهٔ خلق اشیایی ای برای کودکان که به آن‌ها وابسته شوند هم می‌تواند باشد. دلبستگی به محصول پیش‌شرط پایداری محصولات تلقی می‌شود و طراحی محصولات لذت بخش به پیوند بین محصول و استفاده‌گر کمک می‌کند. به منظور رسیدن به این هدف، لازم است مسیر رو به این فرآیند دلبستگی بیشتر درک شود و جستجوی نوع ویژگی‌هایی که به وابستگی عاطفی به شیئی خاص کمک می‌کند، گام مهمی برای پروژهٔ طراحی بهینه است. ارگونومی شاید کلیدی ضروری برای این درک باشد چراکه به روشن کردن نحوهٔ تعامل انسان‌ها با اطرافشان در حیطه‌ای کامل، هم از نظر فیزیکی و هم از نظر روان‌شناختی، به عبارتی هدونومی، از طریق مطالعهٔ لذت در تعامل کمک می‌کند. استفاده از ارگونومی و منابع انسانی به عنوان ابزاری برای دیدگاه گسترده‌تر دربارهٔ واکنش‌های فیزیکی و عاطفی کودکان به صندلی پایه بلند خاص در مطالعات قبلی به کار برده شده است. هدف در این مطالعات، کودکان به عنوان استفاده‌گران مستقیم این شیء بودند. رشد کودک مراحل متعدد و متمایزی دارد. از مطالعات مردم‌شناختی (آنتروپومتری) و نمودارهای رشد صدکی بین‌المللی، کاملاً مشهود است که این فاز رشد مداوم از تولد تا بلوغ ادامه می‌یابد. بچه از بدو تولد تا دو سالگی، از لحاظ اندازه دو برابر می‌شود و تا 13 سالگی، این فاز رشد مداوم ادامه پیدا می‌کند. از آن نقطه به بعد، تا 20 سالگی، یک کاهش سرعت روی می‌دهد. پیاژه (1980 – 1896) با در نظر گرفتن جنبه‌های شناختی، روانشناسی کودک را در مراحل مختلف رشد مطالعه کرد و سازهٔ دانش را در تعامل بین تجربه و استدلال می‌دانست. پیاژه رشد کودک را به 4 مرحله تقسیم کرده است: مرحلهٔ حسی حرکتی از بدو تولد تا 2 سالگی، مرحلهٔ پیش عملیاتی از دو تا شش و هفت سالگی، مرحلهٔ عملیاتی عینی از هفت تا 12 سالگی و مرحلهٔ عملیاتی صوری از 12 تا 20 سالگی. با تمرکز بر دو مرحلهٔ اول، به ویژه در مرحلهٔ پیش عملیاتی، کودک تکنیک‌های مهم بازنمود را می‌آموزد و می‌تواند ارتباط برقرار کند، اطلاعات را به اشتراک بگذارد و مستقل‌تر باشد. گرچه، ترکیبی از کنجکاوی و جستجوی استقلال، خجالت، ترس و نیاز به عاطفه در این مراحل را خیلی زیاد نشان می‌دهد. این‌ها مراحل همیشه در حال تغییر رشد هستند و چالشی برای خلق دلبستگی بلند مدت به یک محصول محسوب می‌شوند که حتی در مراحل باثبات‌تر به عنوان یکی از مراحل بزرگسالی، به خاطر تغییرات تجربه و بافتار، دستیابی به آن کاملاً دشوار است. در این مطالعهٔ مصاحبه‌بنیان، والدین به عنوان استفاده‌گران مستقیم که رفتار کودک را مشاهده و دنبال می‌کنند و محیط مادی اطراف را در نظر دارند، می‌توانند به روشن کردن ماهیت تعامل با صندلی‌های پایه بلند در دورهٔ زمانی طولانی‌تر کمک کنند.