ترجمه فارسی عنوان مقاله
فن آوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک استراتژی کلیدی برای مدیریت زنجیره تأمین در شرکت های کوچک و متوسط تولیدی(SMEs)
عنوان انگلیسی
Information and Communication Technology as a Key Strategy for Efficient Supply Chain Management in Manufacturing SMEs ☆
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
44827 | 2015 | 10 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Procedia Computer Science, Volume 55, 2015, Pages 833–842
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلمات کلیدی
1.مقدمه
2.بررسی نوشتجات
1.2. استراتژی ها و زنجیره تأمین
2.2. فن آوری اطلاعات و ارتباطات در مدیریت زنجیره تأمین
3.روش شناسی
شکل 1. مدل مفهومی
جدول 1. هماهنگی درونی و اعتبار همگرای مدل نظری
جدول 2. تشخیص اعتبار مدل نظری
4.نتایج
جدول 3. نتایج مدل مفهومی مدل معادلات ساختاری
جدول 4. خلاصه مدل
5.بحث و نتیجه گیری
کلمات کلیدی
1.مقدمه
2.بررسی نوشتجات
1.2. استراتژی ها و زنجیره تأمین
2.2. فن آوری اطلاعات و ارتباطات در مدیریت زنجیره تأمین
3.روش شناسی
شکل 1. مدل مفهومی
جدول 1. هماهنگی درونی و اعتبار همگرای مدل نظری
جدول 2. تشخیص اعتبار مدل نظری
4.نتایج
جدول 3. نتایج مدل مفهومی مدل معادلات ساختاری
جدول 4. خلاصه مدل
5.بحث و نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
استراتژی ها - فن آوری اطلاعات و ارتباطات - مدیریت زنجیره تامین -
کلمات کلیدی انگلیسی
Strategies; Information and Communication Technology; Supply Chain Management.
ترجمه چکیده
ثابت شده که مدیریت زنجیره تأمین (SCM) مناسب برای رقابت پذیری سازمان ها ضرورت دارد، زیرا اثربخشی منابع، هماهنگی مناسب با تأمین کنندگان، واسطه ها و نیازهای بازار را تضمین می کند. استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در مدیریت زنجیره تأمین، به ویژه در ارتباط با تدارک و تأمین، تأثیر مثبتی بر شرکت ها داشته است، زیرا این فن آوری همکاری را افزایش می دهد و کیفیت اطلاعات به اشتراک گذاشته شده میان تأمین کنندگان و خریداران را بهبود می بخشد [1]. هدف این مقاله تحلیل رابطه میان فن آوری اطلاعات و ارتباطات، استراتژی ها و مدیریت زنجیره تأمین است. برای انجام این کار یک نظر سنجی در میان مدیران 288 شرکت کوچک و متوسط تولید کننده در اگوئاسکالینتس انجام شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری، پشتیبانی نرم افزار EQ، و همچنین از طریق مدل های رگرسیون خطی با پشتیبانی نرم افزار SPSSتحیل شدند. اهمیت کار در این است که در منطقه مورد تجزیه و تحلیل (اگوئاسکالینتس) مطالعات اندکی در مورد صنعت تولید وجود داشت، به ویژه در جنبه های مربوط به عواملی که بر بهره وری و به این ترتیب رقابت پذیری تأثیر می گذاشتند.
بررسی مدیریت زنجیره تأمین و استراتژی هایی که این صنعت دنبال می کند رشد اقتصادی این منطقه در سال های اخیر، بهبود زیر ساخت های آن و افزایش قابل توجه مشاغل را توضیح می دهد و مهم تر از همه دلیل اصلی تقریباً تمام صادرات این منطقه بوده است. بنابراین این تحقیق به ویژه برای شرکت های کوچک و متوسطی ضرورت دارد که به رغم وجود در پویا ترین بخش فرعی در صنعت، مشکلات بسیار چالش برانگیزی از نظر چگونگی سازمان دهی و چگونگی پیوند با بخش های دیگر از نظر بهره وری کلی دارند. در واقع نتایج نشان می دهد که استراتژی ها و فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد مدیریت زنجیره تأمین تأثیر دارند. استفاده از فن آوری ارتباطات و اطلاعات مدیریت منابع (مواد) اطلاعات را تسهیل کرده و از تأخیر جلوگیری می کند، که نه تنها باعث کاهش هزینه بلکه همچنین باعث افزایش برآورده سازی نیاز مشتری نیز می شود [2-3]؛ و به این ترتیب این کار رقابت پذیری کلی سازمان را تقویت می کند.
ترجمه مقدمه
شرکت های کوچک و متوسط (SMEs) در صنعت تولید به پیاده سازی استراتژی هایی نیاز دارند که به آن ها امکان دهد تصمیماتی بگیرند که بر فرآیند کسب نتایج سازگار با اهداف طراحی شده توسط مدیران [4-5] تأثیر بگذارد. پوتر [6] چنین استدلال می کند که استراتژی مناسب برای توسعه شرکت های کوچک و متوسط ضرورت دارد، که این مسئله تمرکز مدیران بر ارزیابی نیازهای خاص شرکت های کوچک و متوسط تولیدی و هم تراز کردن استراتژی ها با این نیاز ها را ضروری می کند [7-9].
یکپارچگی فزاینده فن آوری اطلاعات و ارتباطات منجر به نتایج مطلوبی از نظر دستیابی به اهداف به طور خاص یا کلی در زمینه های کاربردی سازمان ها شده است [10-11]. پیاده سازی فن آوری اطلاعات و ارتباطات در کسب و کار هایی مانند شرکت های تولیدی باید با حوزه های پویا مانند مدیریت زنجیره تأمین یکپارچه باشد [12]، زیرا این کار امکان کنترل بهتر مدیریت منابع مادی، اجتناب از تأخیر در تولید و در نتیجه افزایش انطباق با خواست مشتری را به وجود می آورد [10-13]. این موضوع چندین سوال تحقیقاتی را به وجود می آورد: آیا یکپارچه سازی استراتژی ها امکان استفاده بهتر در پذیرش فن آوری اطلاعات و ارتباطات را به وجود می آورد؟ آیا یکپارچگی بیشتر فن آوری اطلاعات و ارتباطات مدیریت زنجیره تأمین را در شرکت های کوچک و بزرگ تولید کننده بهبود می بخشد؟