ترجمه فارسی عنوان مقاله
الگوهای در حال تغییر در فضاهای عمومی شهری: مشاهدات و ارزیابی های کلان شهرهای توکیو و نیویورک
عنوان انگلیسی
Changing patterns of urban public space: Observations and assessments from the Tokyo and New York metropolitan areas
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
241 | 1999 | 9 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Cities, Volume 16, Issue 4, August 1999, Pages 223–231
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلید واژه ها
مقدمه
جدول شماره 1: مکان های این تحقیق به اختصار
خصوصی سازی فضاهای عمومی
نظارت
تصویر شماره 1: تابلویی در پارک غربی تیمز ، یکی از فضاهای «خصوصی» عمومی بتری پارک سیتی که ورود افراد غریبه را به این زمین بازی که برای ساکنین واحدهای مسکونی این پروژه ساخته شده ممنوع می کند.
تصویر شماره 2: بیشتر بازدیدکنندگان باغ یبیسو با قطار به آن جا می آیند و فاصله بین قطار تا ایستگاه های مترو را با پیاده راه های متحرک می پیمایند.
طراحی پارک تفریحی موضوعی
تصویر شماره3: شهرداری جدید توکیو (دفاتر مرکزی دولتی کلان شهر توکیو) براین اساس طراحی شده تا یادآور استحکام یک قلعه قدیمی ژاپنی باشد. این منطقه به وسیله دوربین های مداربسته نیز تحت نظارت است.
تصویر شماره 4: بازدیدکنندگان باغ یبیسو می توانند وانمود کنند که خارج از ژاپن هستند و گرفتن عکس نیز ظاهراً مهر تائیدی است برآن!
تصویر شماره 5: میدان تایمز امروزه خانواده ها را به اماکن تفریحی جدید خود می کشاند.
تفاوت های بین توکیو و نیویورک
تصویر شماره 6: زمان ناهار در خیابان جنوبی سی پورت
تصویر شماره 7: تصویری از بالای فضای عمومی در شهرک در حال احداث تله پورت توکیو که به دقت طراحی شده و ساخت وسازی جدید و پیشرو در بندر توکیو به حساب می آید
نتیجه گیری
کلید واژه ها
مقدمه
جدول شماره 1: مکان های این تحقیق به اختصار
خصوصی سازی فضاهای عمومی
نظارت
تصویر شماره 1: تابلویی در پارک غربی تیمز ، یکی از فضاهای «خصوصی» عمومی بتری پارک سیتی که ورود افراد غریبه را به این زمین بازی که برای ساکنین واحدهای مسکونی این پروژه ساخته شده ممنوع می کند.
تصویر شماره 2: بیشتر بازدیدکنندگان باغ یبیسو با قطار به آن جا می آیند و فاصله بین قطار تا ایستگاه های مترو را با پیاده راه های متحرک می پیمایند.
طراحی پارک تفریحی موضوعی
تصویر شماره3: شهرداری جدید توکیو (دفاتر مرکزی دولتی کلان شهر توکیو) براین اساس طراحی شده تا یادآور استحکام یک قلعه قدیمی ژاپنی باشد. این منطقه به وسیله دوربین های مداربسته نیز تحت نظارت است.
تصویر شماره 4: بازدیدکنندگان باغ یبیسو می توانند وانمود کنند که خارج از ژاپن هستند و گرفتن عکس نیز ظاهراً مهر تائیدی است برآن!
تصویر شماره 5: میدان تایمز امروزه خانواده ها را به اماکن تفریحی جدید خود می کشاند.
تفاوت های بین توکیو و نیویورک
تصویر شماره 6: زمان ناهار در خیابان جنوبی سی پورت
تصویر شماره 7: تصویری از بالای فضای عمومی در شهرک در حال احداث تله پورت توکیو که به دقت طراحی شده و ساخت وسازی جدید و پیشرو در بندر توکیو به حساب می آید
نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
توکیو - نیویورک - فضای عمومی - مدیریت و بازاریابی
کلمات کلیدی انگلیسی
ترجمه چکیده
در این مقاله به پروژه های نوسازی جدید و تراز اول در دو شهر نیویورک و توکیو و حومه آنها به عنوان نمونه هایی از روند طراحی فضاهای عمومی شهری و الگوهای در حال تغییر در چگونگی استفاده آنها پرداخته خواهد شد. این پروژه ها پارک ها و دیگر فضاهای باز جدید، میدان گاه های عمومی یا میدان های عمومی دارای برج های اداری، مراکز خرید جدید و دیگر ساخت و سازهای تجاری در مقیاس وسیع و در نهایت فضاهای عمومی مختلف مربوط به «جشن ها و جشنواره ها» مثل موارد تفریحی که در امتداد خطوط ساحلی ساخته می شوند را شامل می شود. یک مقایسه نشان می دهد که در هر دوشهر نه تنها تعداد فضاهای عمومی جدید در جهت بهبود کیفیت زندگی شهری و جاذبه های زیبایی شناختی انگشت شمار است، بلکه این فضاها مشکلات و شکاف های اجتماعی خاصی را نیز منعکس می کنند. در این پژوهش ما شاهد این جهت گیری های مشترک در طراحی فضاهای عمومی این دو شهر هستیم: 1- افزایش خصوص-سازی فضاهایی که آشکارا در گذشته در حوزه عمومی قرار داشتند; 2- افزایش نظارت بر فضاهای عمومی و کنترل دسترسی به آنها به منظور افزایش امنیت;و 3- افزایش استفاده از طراحی هایی که در آنها شبیه-سازی های پارک های تفریحی موضوعی به کار می رود وبه گسست ارتباط با جغرافیا و تاریخ بومی می-انجامد. در توکیو گرایشی عجیب برای تولید فضاهای باز عظیم و محوطه سازی شده در نزدیکی پروژه های عمرانی جدید دیده می شود، درحالی که میزان استفاده مردم از آن ها بسیار کم است. این فضاها را می توان « زمین های بایر طراحی شده» یا « بیابان های جدید شهری» نامید. اما از طرف دیگر، نیویورک در جذب درصد بیشتری از مردم برای تفریح و سرگرمی در قسمت هایی از شهر که در گذشته تقریباً همگی متروک و رها شده بوده اند موفق بوده است. در این مقاله از تصاویر و نمونه هایی از میدان تایمز ، خیابان جنوبی سی پورت و بتری پارک سیتی در نیویورک، باغ شهری یبیسو ، تله پورت- دیبا ، شهرک جدید ماکوهاری و میناتومیرای 21 در ناحیه توکیو- یوکوهاما استفاده شده است.
ترجمه مقدمه
تغییر شکل شهرها از«صنعتی» به «پساصنعتی» و از «مدرن» به «پست مدرن»، و از اشکال اقتصادی شهری از شیوه های «فوردیستی » به « پسافوردیستی » به یکی از درون مایه های غالب درمطالعات شهری معاصر تبدیل شده است (گادفری، 1997; ناکس، 1991،1993; لی،1996;اشماند، 1995; اسمیت،1996; اسمیت و ویلیامز،1986;واتسون و گیبسون، 1995;وایکوف، 1995;زوکین، 1995). در بین بسیاری از تغییراتی که در متون این حوزه توجهات را به خود جلب کرده اند، می توان به موارد زیر اشاره کرد: رویکرد مجدد کلان شهرها از تمرکز بر یک منطقه تجاری مرکزی واحد(سی بی دی ) به یک الگوی چند منطقه ای با تأکید برگسترش مراکز تجاری و علاوه بر آن «شهرهای حاشیه ای بزرگ »، تغییر کاربری مناطق صنعتی قدیمی و دیگر نواحی متروکه به کاربری های جدید که در بسیاری از موارد به محوطه های به اصطلاح نوظهور مصرف و «زندگی خوب شهری» مثل مجتمع های تجاری و تفریحی کنار دریا می انجامد، استادیوم های ورزشی و سالن های همایش و کنفرانس، پارک های جدید و ساختمان های مسکونی گران قیمت و فرایندهای معماری و طراحی که باعث زیباسازی شهر شده و با ساختمان های زیبا به عنوان جانشینی برای اشکال بی روح مدرنیسم معرفی شوند. بسیاری از این تحوّلات جز لاینفک اقدامات بسیار پیشرو در زمینه «احیای شهر» در ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و کشورهای دیگر و سرعت بالای بهبود کیفیت روبه رشد زندگی در شهرهایی است که زمانی در گذشته به شدت دچار فقر و فرسودگی بوده و تقریباً از بین رفته و از کار افتاده تلقی می شدند(هال، 1998). در تضاد با موارد ذکر شده، جنبه های دیگر مناظر شهری امروزی بسیار مسئله-برانگیز به نظر می رسند:تنش های شدید نژادی و طبقاتی در بسیاری از شهرها، اختلافات عمیق و روزافزون میان درآمد افراد ثروتمند و فقیر و در کنار مشکلات دیگر،کیفّیت نازل غیرقابل قبول زندگی در محله هایی از شهر که ازجانب سرمایه عمومی و بخش خصوصی نادیده گرفته شده اند.
در این مقاله به جنبه های خاصی از مناظر شهری جدید در دو نمونه از مهمترین مراکز شهری دنیا یعنی نیویورک و توکیو پرداخته خواهد شد. در متون مطالعات شهری نمونه های قابل توجه ایدر رابطه با مقایسه این دو شهر به چشم می خورد; به خصوص در رابطه با مشکلات شهری مانند جرم و جنایت، ترافیک و آلودگی، هزینه زندگی، نرخ اجاره دفاتر اداری، چالش های اداره ومدیریت شهری و موضوعات دیگر مربوط به کیفیت زندگی شهری(ساسن،1991). البته تعداد زیاد این مطالعات تعجب برانگیز نیست، زیرا نه تنها نیویورک و توکیو دو نمونه از بزرگترین و با اهمیت ترین شهرهای دنیا هستند، بلکه هردو شهربرای اهداف تحصیلی فوق العاده جذابند، رقابتی دوستانه میان این دو شهر که در دو طرف مخالف یکدیگر در کرّه زمین واقع شده اند در جریان است و به خاطر جاذبه های بسیار و مشکلات خاص خود از شهرت جهانی نیز برخوردارند. علاوه براین، این واقیعت که این دوشهر در بافت های فرهنگی بسیارمتفاوتی بنا نهاده شده اند، این مقایسه ها را جذاب تر و مفید تر کرده است. به عنوان مثال، این پرسش که چرا توکیو از امن ترین شهرهای بزرگ دنیاست، درحالی که نرخ جرم و جنایت در نیویورک بالاتر است نمونه ای است از مبحثی در این حوزه های مطالعاتی.
در این مقاله رسم معمول مقایسه دوش شهر نیویورک و توکیو ادامه خواهد یافت، اما به جهت گیری های جدید درطراحی و استفاده از فضاهای شهری درآن هاپرداخته شده و به دنبال یافتن نقاط مشترک بین آن هاست که می-تواندبیانگر جهت گیری های کلّی تر در شهرهای بزرگ باشد.مبنای این تحقیق کار میدانی در هر دوشهر است که نویسنده با آنها به خوبی آشناست و البته مطالعه مسائلی که در رابطه با فضاهای عمومی شهری به وجود می آیند. این مبحث برای مطالعه کیفیت زندگی شهری مناسب است زیرا معمولاً نماد یک شهرشاخص ترین فضاهای عمومی آن بوده وارتباط مناسب یا نامناسب شهروندان با یکدیگر و با خود شهر را منعکس می کند.
در اینجا منظور از فضاهای عمومی بخش هایی از ساخت و سازهای جدید است که عموم مردم به آن آزادانه دسترسی دارند و هدف از احداث آنها تعاملات اجتماعی، استراحت یا عبور و مرور است. این فضاهامی توانند هم باز و هم فضاهای بسته و مسقف باشند( اگرچه فضاهای باز رایج ترند) و پیاده روها، پارک ها و دیگر فضاهای باز، میدان گاه ها یا میادین عمومی، لابی بسیاری از ساختمان ها و مکان های گوناگون دیگر را شامل می شود که مردم در آنها می نشینند، دور یکدیگر جمع شده یا از آنها عبور می کنند. این فضاها یا موارد مهم مشابه آنها درگذشته، همواره از قسمت های مهم شهر به حساب می آمدند و با روال عادی و بنیادی زندگی در یک شهر و همچنین با تصویر کلی و آوازه آن در ارتباط بسیار زیادی بوده اند. معروف ترین و شاید موفق ترین فضاهای عمومی در دنیا مانند پارک مرکزی و میدان واشنگتون در نیویورک، میدان گاه سنت مارکز در ونیز و پیاده راه ها و مکان های استراحتی که به زیبایی طراحی شده و زینت بخش رودخانه سنگاپور در این کشور هستند، با ایجاد فضایی مفرّح برای افراد محلی و همچنین توریست ها به مقدار بسیار زیادی به بهبود کیفیت زندگی شهری می افزایند. در واقع، معماران و طراحان شهری برجسته درگذشته براین باور بودند که کیفیت فضاهای عمومی در یک شهر با موفقیت یا عدم موفقیت آن شهر(یا یک محله خاص) به عنوان مکانی برای زندگی یا کار ارتباطی تنگاتنگ دارد(بیکن،1976; ژاکوبز،1961; کار و دیگران، 1992;ورنز مودان،1987; وایت،1988).
این مطالعه به پروژه های نوسازی ترازاولی که در طی سال های اخیر در نیویورک و توکیو و حومه آنها راه اندازی شده و همچنین ساخت و سازهای جدید بر روی زمین های احیا شده در سواحل این دو شهر محدود شده است. نمونه ها در نیویورک عمدتاً برگرفته از میدان تایمز، خیابان جنوبی سی پورت و بتری پارک سیتی هستند، در حالی که مشاهدات در توکیو و حومه آن به باغ یبیسو، شهرک تله پورت ، شهرک جدید ماکوهاری و میناتومیرای 21 در سواحل نزدیک به یوکوهاما معطوف بوده است. میدان تایمز در مرکز شهر منهتن قرار دارد و یکی از نمادهای اصلی شهر نیویورک به حساب می آید. این میدان در سال های اخیر از جانب رسانه ها مورد توجه بسیاری قرار گرفته، زیرا مناطق آن پاکسازی شده، امنیت بیشتری در آنها برقرار شده و تشکیلات بدنام مرتبط با پورنوگرافی به خارج از آن منتقل شده و فروشگاه های بزرگ و سالن های تئاتر بازسازی شده جایگزین آنها شده است (زوکین، 133:1995-142). خیابان جنوبی سی پورت که یک منطقه قدیمی عمده فروشی ماهی در بخش جنوبی منهتن بوده به مرکز خرید و جاذبه ای توریستی تبدیل شده، در حالی که بتری پارک سیتی یک منطقه نوساز عظیم چند منظوره است که برروی یک زمین احیا شده در دهانه رودخانه هادسون درکنار مرکز تجارت جهانی احداث شده است (بویر،1992،1993; ژیل، 1990; گلدبرگر،1986). این منطقه ساختمان های اداری بسیار بلند، یک مرکز خرید و یک مجتمع مسکونی بزرگ را شامل می شود. باغ یبیسو نیز یک منطقه نوساز چند منظوره است که دارای دفاتر اداری، فروشگاه های بزرگ و مناطق مسکونی است.این منطقه در یک ناحیه صنعتی مهم قدیمی در غرب بخش تجاری مرکزی توکیو واقع شده است. شهرک تله پورت توکیو، شهرک جدید ماکوهاری و میناتومیرای 21 نیز همگی بر روی زمین های احیا شده در بندر توکیو ساخته شده اند. شهرک تله پورتدر داخل خود شهر توکیوست و علاوه بر کاربری های دیگر دارای یک ناحیه جدید معروف در جلو ساحل به نام دیباست. ماکوهاری یک منطقه تجاری بزرگ و جدید با ساختمان های اداری و سالن های همایش مدرن در نزدیکی استان چیباست (اوتانی،1990). میناتومیرای 21 یک منطقه عظیم، شیک و چند منظوره است که مظهر جدید یوکوهاماست (ادگینگتون، 1991). با توجه به موارد ذکر شده، می توان گفت فهرست مکان های این مطالعه موردی در هریک از این دو کلان شهر به لحاظ نوع، کاربری زمین و احداث با یکدیگر متفاوت بوده و این فهرست مبنای معتبری خواهد بود برای رسیدن به تعابیر و نتایج کلّی (جدول شماره 1).
مشاهدات صورت گرفته در مکان های مورد بررسی حداقل سه روند مشخص مشترک بین نیویورک و توکیو را در رابطه با ماهیّت و طراحی فضاهای عمومی شهری جدید آشکار می کنند: 1- فضاهای عمومی که در گذشته آشکارا در حوزه عمومی قرار داشتند بیش از پیش تحت مالکیّت و کنترل بخش خصوصی قرار گرفته اند، اگرچه ما آن ها را هنوز «فضاهای عمومی» تلقی می کنیم; 2- نظارت بر این فضاهای عمومی به منظور کنترل دسترسی و بهبود امنیت از هر زمان دیگری بیشتر شده است و 3- طراحی بسیاری از فضاهای عمومی،بیشتر به قصد ایجاد تفریح و بازی بوده و غالباً در آن ها از شبیه سازی های «پارک های تفریحی موضوعی» استفاده می شود و گسست از تاریخ و جغرافیای بومی در آن ها قابل لمس است. این جهت گیری ها در نقاط دیگر نیز به عنوان شاخصه های اشکال شهری جدید مشاهده می شود. به عنوان نمونه، در کتابی نوشته معمار و نویسنده ای به نام مایکل سورکین درباره « شهر آمریکایی جدید» که درمورد این کتاب بحث های زیادی نیز صورت گرفته به این جهت گیری ها و رویه های طراحی پرداخته شده است. سورکین در این کتاب با توجه به تاثیر عجیب دیزنی لند بر طراحی شهری «مرگ فضای عمومی» را اعلام می کند (سورکین، 1992). از تحلیل های دیگر مرتبط با جامعه شناسی فضای عمومی وعلوم سیاسی در این زمینه که یک یا بیش از یکی از مشاهدات این مقاله را تأیید می کنند می توان به کتابفضاهای عمومی قدرت نوشته شارون زوکین (1991); گزارش «شهر ریوانچیست » نوشته نیل اسمیت (اسمیت، 1996) و مطالعه دقیق دان میچل درباره تعارض ها و کشمکش ها در اوائل دهه 1990 حول استفاده از پارک پیپلز در شهر برکلی در کالیفرنیا (میچل، 1995) اشاره کرد.