دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 6573
ترجمه فارسی عنوان مقاله

بررسی وضعیت بهزیستی روانشناختی دانشجویان تربیت معلم بر اساس مدیریت زمان

عنوان انگلیسی
Investigation of teacher trainees’ psychological well-being in terms of time management
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
6573 2010 7 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Procedia - Social and Behavioral Sciences, Volume 2, Issue 2, 2010, Pages 342–348

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

لغات کلیدی

1.مقدمه

2.روش

1.2.گروه تحقیقاتی

2.2. ابزارهای جمع آوری داده 

1.2.2 پرسشنامه مدیریت زمان

2.2.2.پرسشنامه(مقیاس) بهزیستی روانشناختی

3.یافته ها

1.3.یافته های مربوط به اینکه آیا بهزیستی روانشناختی با توجه به جنسیت افراد تغییر می کند یا نه

2.3.نتایج مربوط به اینکه آیا بهزیستی روانشناختی با توجه به روابط خانوادگی،میزان درآمد، سطح تحصیلات مادر، سطح تحصیلات پدر،محل اقامت و موفقیت افراد تغییر میکند یا نه 

3.3.ارتباط بین امتیازات بدست آمده در پرسش نامه های بهزیستی روانشناختی و مدیریت زمان

4.بحث

5.نتیجه گیری و پیشنهادات
ترجمه کلمات کلیدی
سلامت روانی - رفاه - مدیریت زمان - آموزش معلمان - دانشجوی دانشگاه - سطح آموزش و پرورش
کلمات کلیدی انگلیسی
ترجمه چکیده
این مطالعه وضعیت بهزیستی روانشناختی دانشجویان تربیت معلم را بر اساس متغیرهای مدیریت زمان، جنسیت، روابط خانوادگی، میزان درآمد، سطح تحصیلات پدر و مادر، محل اقامت و میانگین نمرات، بررسی می کند. شرکت کنندگان در این مطالعه، 186 دانشجوی بین سنین 20 و 25 سال بودند. داده ها با استفاده از یک فرم اطلاعات شخصی، پرسشنامه ی مدیریت زمان و مقیاس (پرسشنامه) بهزیستی روان شناختی جمع آوری شدند و با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون ، آزمون t و تحلیل واریانس یک طرفه ، تجزیه و تحلیل شدند. در این بررسی ها، رابطه ی مثبتی بین بهزیستی روانشناختی و برنامه ریزی زمانی کشف شد ولی روابط بین بهزیستی روانشناختی و نگرش نسبت به زمان و کارهای زمانبر معنی دار نبود. تفاوت های معنی دار دیگر در رابطه با روابط خانوادگی و سطح تحصیلات پدر بودند.
ترجمه مقدمه
افراد همواره به دنبال درک این موضوع بوده اند که یک زندگی خوب چگونه بدست می آید و آن را همراه با بهزیستی و شادی می دانند. مفهوم "بهزیستی" به عنوان یک اصطلاح عمومی سلامت روانی در ادبیات روانشناسی به کار می رود (Diener, Lucas & Oishi, 2002; Diener, Sapyta & Suh, 1998; Seligman & Csikszentmihalyi, 2000). این مفهوم به دو دسته ی بهزیستی ذهنی و روانشناختی تقسیم بندی می شود و همچنین می توان آن را به صورت یک پدیده ی چندبعدی شامل هر دو مورد بهزیستی روانشناختی و ذهنی در نظر گرفت(Ryan & Deci, 2001). در حالیکه بهزیستی ذهنی عمدتا به معنای شادی، آرامش و نبودن نسبی مشکلات است، بهزیستی روانشناختی معمولا به صورت شرکت کردن در چالش ها و تلاش برای رشد و توسعه فردی تعریف می شود (Waterman, 1993). Lent (2004) تمایز بین این دو بعد را از دیدگاه روانشناسی مشاوره ای بیان می کند. بهزیستی روانشناختی به عنوان راهنمای مطالعات بالینی عمل می کند و می تواند به مشاوران و مشتریان کمک کند تا به اهداف خود برسند و اطلاعاتی را در مورد اهداف و مقاصد مشاوره روانشناختی فراهم می کند (Cristopher, 1999). طبق نظریه ی Ryff (1989) که سهم عمده ای در مطالعات مربوط به یک زندگی خوب دارد، بهزیستی روانشناختی شامل اهداف زندگی، آگاهی از پتانسیل های فردی و کیفیت روابط بین فردی است. مدل Ryff (1989) از بهزیستی دارای ادبیاتی است که شامل مفاهیمی مانند تحقق خود (Maslow, 1968)، شخصی با کارکرد کامل (Roger, 1961)، بلوغ (Allport, 1961) و فردی سازی (Jung, 1933) است. این مدل دارای شش بعد روانشناختی است. Keyes، Shmotkin و Ryff (2002) ابعاد مربوطه را به صورت زیر تشریح می کنند. خویشتن پذیری به معنای رضایت و خوشحالی فردی حتی با وجود آگاهی از محدودیت های فردی و داشتن احساسات مثبت در مورد گذشته است. روابط مثبت با دیگران به معنای توسعه و حفظ روابط نزدیک با افراد مختلف، همدلی و توجه به شاد بودن آنهاست. کنترل محیطی به معنای شکل دادن به محیط و استفاده از موقعیت ها برای تامین اهداف و نیازهای فردی است. استقلال (خودمختاری) به معنای تلاش برای داشتن فردیت در محیط اجتماعی، و توسعه افکار و کدهای رفتاری بر مبنای استانداردهای شخصی و بر خلاف فشارهای اجتماعی است. اهداف زندگی به معنای داشتن هدف در زندگی و معنی دار بودن آن است. توسعه فردی به معنای آگاهی از توانایی هایی های فردی، تلاش برای بهبود مهارت های شخصی و آمادگی پذیرش تجارب جدید بودن، است. ادبیات بهزیستی روانشناختی شامل مطالعاتی در مورد سیستم های ارزشی، شرایط اقتصادی ، حمایت اجتماعی ، جهان بینی، سن، جنسیت و اهداف زندگی است (Constantine & Sue, 2006; Lang, Muñoz,Bernal & Sorensen, 1982; Ryff, 1989; Ryff & Singer, 2002). محققان بیان کرده اند که حمایت اجتماعی (Mahon &Yarcheski, 2001; Gençöz & Özlale, 2004)، عملکرد تحصیلی (Tofi, Flett & Timuthorpe, 1996) و پیشرفت در دستیابی به اهداف شخصی (Ryan & Deci, 2001; Myers & Diener, 1995; Diener, Suh &Oishi, 1997; Ryff & Singer, 1998) با بهزیستی روانشناختی رابطه ی مثبتی دارند. اگرچه مفهوم اهداف زندگی، بهزیستی روانشناختی را به صورت کامل توصیف نمی کند ولی در درون خود متضمن معانی، اهداف و وظایف زندگی است (Ryan & Deci, 2001). همچنین مشخص شد که اهداف زندگی با افسردگی رابطه منفی و با عزت نفس رابطه مثبت دارند (Ryff, 1989; Cenkseven, 2004). سطح مهارت های اجتماعی و روابط با دوستان و خانواده از عوامل مهم تعیین کننده ی بعد رابطه ی مثبت با دیگران، از ابعاد بهزیستی روانشناختی هستند(Cooper, Okamura & McNeil, 1995; Gülaçt & Özen, 2007). Walen و Lachman (2000) ادعا می کنند که همسر و حمایت خانوادگی دارای تاثیر مثبتی بر بهزیستی روانشناختی هستند. برخی از محققان بر این باورند که رابطه مثبتی بین جنسیت و بهزیستی روانشناختی وجود دارد (Bortner & Hulsch, 1970; Medley, 1980) در حالیکه برخی دیگر معتقدند که جنسیت هیچ تغییر خاصی در وضعیت بهزیستی افراد ایجاد نمی کند (Palmore & Kivett, 1977; Hamdan-Mansour & Marmash, 2007). در دیدگاه دیگری ادعا شده است که تفاوت هایی بین سطوح بهزیستی روانشناختی بر اساس جنسیت وجود دارد (Cenkseven & Akba, 2007;Gülaçt & Özen, 2007). برخی از مطالعات نشان می دهد که رضایت فردی در مورد خانه، محله و محل اقامت، سطح بهزیستی روان شناختی افراد را پیش بینی می کند (Carp & Christensen, 1986). چندین محقق دیگر گزارش داده اند که کودکان و نوجوانانی که در خانواده های ثروتمند هستند، به دور از عادت های بد هستند و دارای سطوح بالاتری از بهزیستی روانشناختی، عزت نفس و احساس کنترل هستند (Abernathy, Webster & Vermeulen,2002; Chen, Matthews, Boyce & Thomas, 2002; Cohen, Kaplan & Salonen, 1999; Bradley & Corwyn, 2002). مفهوم بهزیستی روانشناختی که اخیرا مطالعات بسیاری در خارج از کشور بر روی آن انجام شده، به معنای داشتن یک تصور فردی مثبت و داشتن هدف در زندگی، رضایت از خود و توسعه روابط مثبت با دیگران است. در کشور ما (کشور ترکیه) Cenkseven (2004)، Çeçen و Cenkseven (2007) مطالعاتی را در این زمینه انجام داده اند و مقیاس (پرسشنامه) بهزیستی روانشناختی را به ترکی تبدیل کرده اند (Cenkseven, 2004). بر خلاف مطالعاتی که در خارج از کشور انجام شده اند، مطالعات انجام شده در ترکیه کافی نیستند. هدف از این مطالعه جبران این کمبود و بررسی سطوح بهزیستی روانشناختی دانشجویان تربیت معلم بر حسب مدیریت زمان و برخی از متغیرهای دیگر است.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  بررسی وضعیت بهزیستی روانشناختی دانشجویان تربیت معلم بر اساس مدیریت زمان

چکیده انگلیسی

This study is on teacher trainees’ well-being in terms of time management, gender, family relationships, incomes, parents’ education levels, residence and grade averages. The participants were 186 students between the ages of 20 and 25. The data were collected with a personal information form, time management inventory and psychological well-being scale and analyzed with Pearson correlation technique, t-test and one-way ANOVA. A positive relationship was found between psychological well-being and time planning but those between the former and attitudes toward time and time-consuming things were not significant. The other significant differences were about family relationships and father's education level.

مقدمه انگلیسی

People have always tried to find out how a good life can be achieved and associated it with well-being and happiness. The concept of “well-being” is used as a general mental health term in the literature of psychology (Diener, Lucas & Oishi, 2002; Diener, Sapyta & Suh, 1998; Seligman & Csikszentmihalyi, 2000). It is grouped into two as subjective and psychological well-being and also mentioned that it can be considered to be a multidimensional phenomenon including both subjective and psychological well-being (Ryan & Deci, 2001). While subjective well-being means happiness, relaxation and a relative absence of problems, psychological wellbeing is usually defined as taking on challenges and making efforts for personal development and growth (Waterman, 1993). Lent (2004) distinguishes between them with counseling psychology perspective. Psychological well-being serves as a guide to clinical studies that can help counselors and clients achieve their objectives and it provides information about the aims and goals of psychological counseling (Cristopher, 1999). According to Ryff (1989), who made important contributions to the studies on a good life, psychological wellbeing involves life purposes, awareness of individual potential and the quality of interpersonal relations. Ryff’s (1989) model of well-being has a literature basis comprising such concepts as self-realization (Maslow, 1968), thesix psychological dimensions. Keyes, Shmotkin and Ryff (2002) explain them as follows: Self-acceptance is being satisfied and happy with yourself even if you are aware of your limits and having positive feelings about your past. Positive relations with others is developing and maintaining close relationships with different people, empathizing and caring about their happiness. Environmental control is shaping the environment and taking the opportunities to meet personal needs. Autonomy is the efforts to have individuality in the social environment and developing thoughts and codes of behavior according to personal standards in spite of social pressure. Life purposes is having aims in life and seeing a meaning in it. Personal development is being aware of your capacity, making efforts to improve your skills and being open to new experiences. The literature on psychological well-being includes studies on issues such as value systems, socioeconomic conditions, social support, worldview, age, gender and life purposes (Constantine & Sue, 2006; Lang, Muñoz, Bernal & Sorensen, 1982; Ryff, 1989; Ryff & Singer, 2002). Researchers have stated that social support (Mahon & Yarcheski, 2001; Gençöz & Özlale, 2004), academic performance (Tofi, Flett & Timuthorpe, 1996) and progression towards the achievement of personal aims (Ryan & Deci, 2001; Myers & Diener, 1995; Diener, Suh & Oishi, 1997; Ryff & Singer, 1998) are positively associated with psychological well-being. Although the concept of life purposes does not explain psychological well-being fully; it connotes meanings, goals and duties in life, which are at the core of it (Ryan & Deci, 2001). It has also been found that life purposes are negatively associated with depression and positively associated with self-esteem (Ryff, 1989; Cenkseven, 2004). Social skills level and relationships with friends and family are major determinants of the positive relations with others dimension of psychological well-being (Cooper, Okamura & McNeil, 1995; Gülaçt

نتیجه گیری انگلیسی

According to the findings, the teacher trainees’ psychological well-being did not vary significantly according to gender, incomes, parents’ education levels, residence and success. However, it was found significant differences about the family relationships and father’s education level variables. In terms of some studies in the literature, there is a parallelism between the finding about gender and those of Palmore and Kivett (1977) and Hamdan-Mansour and Marmash (2007). On the other hand, the finding in question does not support Cenkseven and Akba