دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 17555
ترجمه فارسی عنوان مقاله

تهیه نقشه های قتل عام: GIS و ترور دولتی در گواتمال

عنوان انگلیسی
Mapping massacres: GIS and state terror in Guatemala
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
17555 2006 7 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Geoforum, Volume 37, Issue 1, January 2006, Pages 62–68

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

کلمات کلیدی

1.مقدمه

2- روایت مکانی

2-1- نقشه یک

2-2- نقشه دو

2-3-نقشه سه

2-4-نقشه های 4 تا 6

2-5- نقشه هفت

3- نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
- گواتمالا - قتل عام
کلمات کلیدی انگلیسی
GIS,Guatemala,Massacres
ترجمه چکیده
این مقاله برای نمایش موقعیت (محل) قتل عام های مرتبط با جنگ داخلی گواتمالا از فناوری GIS (سامانه اطلاعات جغرافیایی) استفاده مینماید. با وجود نقشه های کلی نشان دهنده ابعاد مکانی خشونت در گواتمالا، تنها تعداد کمی از این نقشه بیانگر اطلاعات در سطح بخش هستند و میتوان گفت تقریبا هیچ نقشه ای شامل اطلاعاتی درباره مردم بومی و جغرافیای فیزیکی نمی باشد. این نقشه ها بخشی از رشته نوظهور GIS حقوق بشر است. به عنوان مثال، طی دو دهه اخیر نقشه ها تبدیل به ابزار توانمندسازی در آمریکای مرکزی و مکان های دیگر شده است و عموما از طریق فناوری GIS تهیه میشوند. گروه های بومی در خیلی کشورها از فناوری GIS استقبال نموده و شروع به استفاده از نقشه ها به عنوان ابزار در جنگ برای زمین، منابع دریایی و همچنین قدرت سیاسی بیشتر خود کرده اند. در مورد قتل عام ها در گواتمالا، با توجه به خشونت های شدید اخیر، نشان دادن محل دقیق رخداد خشونت یک روش اگاهی بخشی به مردم گواتمالایی است. دانستن اسم یک روستا (شهرک) خاص، جایی که قتل عام اتفاق افتاده است، به طور بالقوه منجر به آگاهی مکان و مردم می شود به اینکه تنها بدانند در حومه شهر خشونت رخ داده است.
ترجمه مقدمه
در طول نیمه دوم قرن 20، گواتمالا شاهد خشونت و هرج و مرج بوده است. آمار وحشتناک است: 200000 نفر کشته و ناپدید شده اند، 150000 گواتمالایی به خارج از کشور گریخته و پناهجو شده اند، 5/1 میلیون نفر در داخل آواره شده و از خشونت فراری اند، تعداد بیشماری یتیم و بیوه شده اند، زخم های فراموش نشدنی وحشت عمیقاً در ذهن قربانیان و جنایتکاران شکل گرفت است. در حالی که جنگ رسما در سال 1996 تحت یک توافقنامه صلح سازمان ملل پایان یافت، با توجه به اینکه تعداد کمی از جنایتکاران به دادگاه کشیده شده اند، هنوز زود است که بگوییم پرونده خشونت گواتمالا به طور کامل بسته شده است. در میان بعضی بخش های جامعه گواتمالا، هنوز انکار و رد رخدادهای خشن پیشین وجود دارد. بنابراین، نیاز شدیدی به موشکافی و توضیح گذشته از طریق ابزارهایی از جمله تهیه نقشه رخداد های خشن هست. نمایش داد های مکانی و زمانی از طریق نقشه ها یک ویژگی مهم رویکرد ما است. حتی اطلاعاتی که به راحتی بدون نقشه قابل فهم باشند، وقتی به صورت مکانی (فضایی) به تصویر کشیده میشوند معنای جدیدی پیدا می کنند. این یکی از معدود ویژگیهای پیوند دهنده میان جغرافیدان ها است، یک رشته آنقدر متنوع و گسترده است که بعضی اوقات به نظر می رسد مشترکات کمی بین گروه های مختلف تخصصی ما موجود است. این نیاز اساسی برای نقشه کردن داده ها و سایر اطلاعات به صورت دقیق توسط Sauer شرح داده شده است: ابتدایی ترین و اصلیترین ویژگی (یک جغرافیدان) دوست داشتن نقشه ها و تفکر توسط آنهاست. ما بدون اتاق آنها در کلاس ، در پژوهش ، در میدان و ... دست خالی هستیم. نقشه محدودیت های ما را میشکند، غدد ما را تحریک می کند، تصورات ما را هم زده و زبان هایمان را شل می کند. نقشه در مورد موانع زبان سخن میگوید، بعضی اوقات از آن بعنوان زبان جغرافیایی یاد میشود. انتقال ایده ها از طریق نقشه برای ما به عنوان یک حرفه و اشتیاق مشترک شناخته میشود(, Sauer1956). در واقع نقشه ها زبان رشته ما هستند. آنها اغلب جغرافیا را از رشته های مشابه ، مانند مردم شناسی تفکیک می کنند. چند بار شده است که ما به عنوان جغرافیدان از عدم وجود نقشه در انتشارات نوشته شده توسط غیر جغرافیدانان ابراز تاسف کرده ایم؟ حتی اطلاعاتی که به خوبی شناخته شده و عموماً قابل فهم است می توانند هنگام نمایش مکانی (فضایی) معنای جدیدی به دست آورند. این مورد در راتباط با موضوع این مقاله یعنی صحنه های قتل عام در گواتمالا است. در مورد جنگ داخلی گواتمالا و تلفات انسانی این خشونت ها مطالعات بیشماری وجود داشته و کتاب هایی نوشته شده است. مردم شناسان در صدر تحقیقاتی قرار گرفته اند که تأثیر جنگ داخلی بر جمعیت بومی در ارتفاعات غربی را بررسی می کند (Carlsen, 1997; Carmack, 1988; Manz, 1988; Lovell, 1990,1991, 1992, 2000; Smith, 1990; Perera, 1993; Stoll,1993; Falla, 1992, 2001; Schirmer, 1998). مطالعات کمتری به طور مستقیم روی تغییرات کشاورزی تمرکز کرده اند (Annis,1987; Watanabe, 1992). با این حال، نقشه های کمی برای نمایش مکانی این داده های ناراحت کننده تولید شده است. نقشه های موجود در انتشارات دیوید استول با نام "بین دو ارتش" یکی از معدود تلاش ها در نشان دادن مکان دقیقاً قتل عام ها است (Stoll, 1993). هیچ رازی وجود ندارد که بیشتر قتل عام ها در کجا رخ داده اند - ارتفاعات غربی، منطقه ای که تحت سلطه سرخپوستان بومی مایا است. هر کسی که تحقیقاتی را انجام داده یا انتشارات اخیر درباره گواتمالا را خوانده است، به طور کلی متوجه میشود که به طور کلی خشونت در کجا رخ داده است. باز هم به طور کلی دانستنمحل رخداد خشونت کافی نیست. اگر نتوانیم چنین اطلاعاتی را دقیقا به صورت مکانی نمایش دهیم، نمی توانیم دقیقا بفهمیم که این وقایع کجا و به چه دلیل خاصی رخ داده است. قتل عام ها رخدادهای تصادفی در گواتمالا نبودند. درعوض، آنها در منظرهای فرهنگی کاملاً مشخصی اتفاق افتادند (Lovell, 1992, 2000;Stoll, 1993). با استفاده از برخی فناوریهای سیستم اطلاعات جغرافیایی، روابط بین قومیت، مکان (موقعیت)، محیط فیزیکی و خشونت بسیار واضح تر می شود. نگاشت این وقایع غم انگیز بسیار مهم است، زیرا این نقشه ها همچنین به عنوان نوع دیگری از یادبود قربانیان و خانواده های آنها تلقی میشوند. بسیاری از گواتمالایی ها هنوز باید با خشونت گذشته دست و پنجه نرم کنند (مواجه شوند). نقشه ها، بیش از کلمات می توانند با ارائه یک تصویر ذهنی از یک مکان و رخداد در ذهن بینندگان در ساختارشکنیهای خشونت آمیز عمل کنند. از نظر فرهنگی، بومی روستایی گواتمالا به شدت دور از فضای شهری لادینو گواتمالا (عمدتا شهر گواتمالا) باقی مانده است. من صحبت های زیادی با گواتمالکوهای شهری داشته ام که در آن ابراز بی اعتقادی نسبت به میزان خشونت دهه 1980 و اوایل دهه 1990 می کنند. آنها اغلب ادعا می كنند كه داستان های مربوط به جنگ تبلیغاتی است كه توسط دانشگاهیان خارجی یا فعالان بومی مانند ریگوبرتو منچو تولید می شود. نمایش اینکه دقیقاً کجا اقدامات خشونت آمیز صورت گرفته یکی از راه های آموزش مردم گواتمالا در مورد خشونت های وحشتناک گذشته است. دانستن نام یک شهر خاص که در آن قتل عام رخ داده است و نه اینکه فقط از خشونت در حومه شهر آگاه شوید.، به طور بالقوه منجر به درک مکان و مردم می شود، در حالی که نقشه های عمومی تر دیگری نیز منتشر شده است که ابعاد خشونت در گواتمالا را نشان می دهد ، تعداد کمی از نقشه های دیگر این اطلاعات را در سطح بخش به تصویر می کشند و همچنین هیچ اطلاعاتی در مورد جمعیت بومی و جغرافیای فیزیکی را شامل نمیشود. در دو دهه گذشته، نقشه ها به ابزاری برای توانمندسازی در آمریکای مرکزی و مکان های دیگر تبدیل شده اند. گروه های بومی شروع به استفاده از نقشه ها به عنوان ابزاری در مبارزه برای زمین، منابع دریایی و همچنین استقلال سیاسی بیشتر کرده اند. به عنوان مثال، گروه های حقوق بومی مانند Nands Lands (به همراه انجمن نشنال جئوگرافیک) اخیراً نقشه ای در مقیاس بزرگ را منتشر کردند که نشان دهنده قلمرو بومی در مکزیکوی جنوبی و آمریکای مرکزی است (‘‘Pueblas Indigenas y Ecosystem Naturales en Central America y el sur de Mexicco,’’ 2002). همچنین، جغرافیدان بزرگ، بارنی نیتشمان، نقش کلیدی در تولید و انتشار اطلس مایا براساس نگاشت قوم نگاری در بین سرخپوستان مایا در بلیتز ایفا کرد (Maya Atlas, 2002). نیتشمان یکی از پیشگامان در مورد نقشه برداری مشارکتی در آمریکای مرکزی بود و کار خود را در بین سرخپوستان مسکیتو در نیکاراگوئه ساحلی آغاز کرد. علاوه بر این پروژه ها، تحقیقات نقشه برداری مشارکتی در دهه گذشته به یک زمینه تحقیقاتی محبوب تر در زمینه جغرافیا تبدیل شده است. به عنوان مثال، شماره اخیر سازمان بشری، ویرایش شده توسط Herlihy و Knapp ، به "نقشه های، توسط و برای مردمان آمریکای لاتین" اختصاص یافته است (جلد 62 ، شماره 4). در حالی که این مقاله قصد ندارد نقشه برداری مشارکتی را مشابه عنوان فوق الذکر (شرکت کنندگان در نقشه برداری سال ها قبل صدایشان خاموش شد) انجام دهد، اما تحت یک ژانر مشابه و با هدفی خاص قرار میگیرد. عدم اذعان به خشونت گذشته، نشان می دهد كه از نظر سیاسی و فرهنگی، گواتمالا نتوانسته است كاملا از دیكتاتوری تحت سلطه نظامیان به دموكراسی آزاد تبدیل شود. قتل های با انگیزه سیاسی و "ناپدید شدن" همچنان در سراسر گواتمالا رخ می دهند، البته نه در همان سطح در زمان اوج خشونت در اوایل دهه 1980. شبه نظامیان یا گشت های مدنی تحت کنترل دولت سابق که مرتکب اعمال خشونت آمیز بسیاری علیه هموطنان (هم روستاییان) خود شدند، همچنان در روستاهای گواتمالا دارای قدرت هستند. در نتیجه این تنش و سرکوب مداوم، خانواده های قربانی هنوز قادر به بازپس گیری بقایای بستگان مقتول خود در اکثر مناطق قتل عام نیستند. مردم شناسان پزشکی قانونی که تا به امروز معدود تلاش های بازدارنده ای انجام داده اند، از سوی نیروهای شبه نظامی تهدید به مرگ شده اند. بنابراین ، یکی از انگیزه های اصلی این مقاله کمک به نشان دادن افرادی است که به جایی که این ترورها رخ داده است اعتقاد ندارند. این یک گام مهم برای انسان سازی جنگ در میان کسانی است که مستقیماً تحت تأثیر خشونت آن قرار نگرفته اند. همچنین امید می رود که این اطلاعات به شواهد و داده هایی کمک کند که ممکن است روزی عاملان این خشونت به چنگ عدالت بیاندازد. وحشتی که گواتمالایی های روستایی، به ویژه سرخپوستان مایا تجربه کردند، بسیار بزرگ بود و نباید بدون تحقیق و مجازات افراد خاطی باشد: بیش از 400 روستا توسط ارتش تحت استراتژی زمین سوخته ویران شده اند، 200000 کشته و ناپدید شدند، 150،000 گواتمالایی به خارج از کشور خود پناهجو شدند، 1.5 میلیون آواره داخلی گواتمالا هستند که از خشونت فرار می کنند، یتیمان و بیوه ها بی شمار، همچنین زخم های فراموش نشدنی وحشت که عمیقاً در ذهن قربانیان و جنایتکاران نشسته است (Manz, 1988; Smith, 1988; Falla, 1992; Wilson,1998; REMHI, 1998; Ball et al., 1999; Jonas, 2000). داده های موجود در این نقشه ها توسط دو انتشارات تهیه شده است: سازمان ملل متحد با حمایت مالی از گواتمالا: Memoria del Silencio، و دفتر گواتمالایی اسقف اعظم گواتمالا: Nunca Mas ، اگرچه این انتشارات دارای جهت گیری مکانی نیستند، اما اغلب جزئیات فجیع راجع به خشونت های گذشته را ارائه می کنند. نقشه برداری از این اطلاعات در معرض مشکلات خاصی است. نقشه برداری قتل عام ها می تواند با استفاده از نمادهای نقطه یا سایه زنی مناطق چندضلعی انجام شود. هر دو روش مشکل ساز هستند. هنگام استفاده از نمادهای نقطه ، تعیین همه قتل عام های شناخته شده دشوار است. این امر به این دلیل است که منابع داده ممکن است فقط منطقه یا شهرداری را که در آن قتل عام رخ داده لیست کنند. علاوه بر این، تعیین مکانهایی که در آن قتل عام ها انجام می شود اغلب دشوار است- نام این مکان فقط می تواند به صورت محلی شناخته شود، یا ممکن است برای نمایش در بیشتر نقشه های دیجیتالی یا کاغذی بسیار کوچک باشد. در موارد اندکی ممکن است نام مکان پس از قتل عام از منظره ناپدید شود، و ممکن است در نقشه های معاصر نشان داده نشود. برعکس، بیشتر منابع داده بخش و شهرداری را لیست می کنند، یا آنها می توانند بر اساس زمینه های داده دیگر به صورت متقابل ارجاع داده شوند و تهیه نقشه های چند ضلعی سایه دار که قتل عام های شهرداری را نشان میدهد بسیار ساده تر کند. نقشه های چند ضلعی سایه دار می تواند گمراه کننده باشد زیرا آنها حاکی از توزیع همگن در سراسر چند ضلعی هستند ، که قطعاً در مورد قتل عام های گواتمالا اینگونه نیست. در اینجا، تصمیم گیری استفاده از کدام روش مبتنی بر مقیاس بازنمایی و هدف نقشه است. نقشه هایی که تمام گواتمالا را نشان می دهند یا نقشه هایی که به دنبال رابطه ویژگی های فیزیکی (ارتفاع) هستند، برای مکان یابی قتل عام ها با استفاده از نقاط مناسب تر هستند. نقشه هایی که قتل عام ها را در سطح شهرداری نشان می دهند بهتر است با چند ضلعی های سایه دار نشان داده شوند، زیرا آنها فقط دنبال نشان دادن توزیع منطقه ای عمومی قتل عام ها در یک بخش خاص هستند.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  تهیه نقشه های قتل عام: GIS و ترور دولتی در گواتمال

چکیده انگلیسی

This paper employs GIS (geographic information systems) technology to visually display the locations of massacres associated with Guatemala’s civil war. While there have been other, more general maps published depicting the spatial dimensions of violence in Guatemala, few other maps depict this information at the department level, nor have they included information on indigenous populations and physical geography. These maps are part of the emerging field of human rights GIS. For example, over the past two decades, maps have become tools of empowerment in Central America and elsewhere, maps usually made with GIS technology. Indigenous groups in many countries in particular have embraced GIS technology and have begun to use maps as tools in their fight for land and marine resources, as well as greater political autonomy. In the case of massacres in Guatemala, displaying exactly where violent acts took place is one way to educate the Guatemalan public regarding the terrible violence of the recent past. Knowing the name of a specific town where a massacre took place is more concrete, potentially leading to perception of place and people, rather than simply being aware of violence in the countryside.

مقدمه انگلیسی

During the last half of the 20th century, Guatemala experienced a violent and tumultuous past. The statistics are grim: 200,000 murdered and disappeared; 150,000 Guatemalans sought refuge outside of their homeland; 1.5 million internally displaced Guatemalans escaping violence; countless orphans and widows; indelible scars of horror deeply ingrained in the minds of victims and perpetrators alike. While the war was formally ended in 1996 with a United Nations’ brokered peace agreement, given the fact that so few perpetrates of violence have been brought to justice, it would be premature to say that Guatemala as a whole has had any sort of closure related to the violence. Among some sectors of Guatemalan society, there is still wholesale denial and rejection of past violent events. Thus, there remains a critical need to unravel and explain this past by various means, including the mapping of violent events. Displaying spatial and temporal data via maps is an obviously important characteristic of our discipline. Even information that is easily comprehensible without maps takes on new meaning when it is portrayed spatially. This is one of the few common, bonding traits among geographers; a discipline so diverse and broad that at times there seems to be few commonalities among our various specialty groups. This innate need to map data and other information was eloquently described by Sauer: The most primitive and persistent trait (of a geographer) is liking maps and thinking by means of them. We are empty handed without them in the lecture room, in the study, in the field.... Maps break down our inhibitions, stimulate our glands, stir our imaginations, and loosen our tongues. The map speaks across the barriers of language; it is sometimes claimed as the language of geography. The conveying of ideas by means of maps is attributed to us as our common vocation and passion. Sauer (1956). Indeed maps are our discipline’s language. They often separate geography from other, similar disciplines such as anthropology. How many times have we, as geographers, lamented the lack of maps in publications written by non-geographers? Even information that is well known and generally understood can take on new meaning when displayed spatially. This is the case with the subject of this essay—massacre sights in Guatemala. There have been numerous studies concerned with and books written about the Guatemalan civil war and the human toll of its violence. Anthropologists have been at the forefront of research that examines the impact of the civil war on indigenous populations in the western highlands (Carlsen, 1997, Carmack, 1988, Manz, 1988, Lovell, 1990, Lovell, 1991, Lovell, 1992, Lovell, 2000, Smith, 1990, Perera, 1993, Stoll, 1993, Falla, 1992, Falla, 2001 and Schirmer, 1998). Fewer studies have focused directly on agricultural changes (Annis, 1987 and Watanabe, 1992). However, few maps have been produced to spatially display this tragic data. The maps found in David Stoll’s publication “Between Two Armies” is one of the few attempts to illustrate where, exactly massacres occurred (Stoll, 1993). There is no mystery as to where most massacres occurred—the western highlands, the region that is dominated by indigenous Maya Indians. Anyone who has conducted research in or read any recent publication about Guatemala knows in general terms where the violence took place—in a general sense. However, knowing in a general sense where the violence took place is not enough. If we fail to accurately display such information spatially, we fail to fully understand where and especially why these events took place. Massacres were not random events in Guatemala. Instead, they took place in very specific cultural landscapes (Lovell, 1992, Lovell, 2000 and Stoll, 1993). By using some basic geographic information systems’ technologies, relationships between ethnicity, location, physical environment, and violence become much clearer. Mapping these tragic events is critical because these maps also serve as another type of memorial for victims and their families. Many Guatemalans have yet to come to grips with the violence of the past. Maps, more so than words can help deconstruct violent events by providing a mental image of a location and event in the onlookers mind. Culturally, rural indigenous Guatemala remains worlds apart from urban, Ladino Guatemala (mainly Guatemala City). I have had many conversations with urban Guatemaltecos in which they express disbelief concerning the levels of violence of the 1980s and the early 1990s. Often, they claim stories concerning the war are propaganda generated by foreign academics or indigenous activists such as Rigoberto Menchu. Displaying exactly where violent acts took place is one way to educate the Guatemalan public regarding the terrible violence of the recent past. Knowing the name of a specific town where a massacre took place is more concrete, potentially leading to perception of place and people, rather than simply being aware of violence in the countryside. While there have been other, more general maps published depicting the spatial dimensions of violence in Guatemala, few other maps depict this information at the department level, nor have they included information on indigenous populations and physical geography. In the past two decades, maps have become tools of empowerment in Central America and elsewhere. Indigenous groups have begun to use maps as tools in their fight for land and marine resources, as well as greater political autonomy. For example, indigenous rights’ groups such as Native Lands (along with the National Geographic Society) recently published an impressive large-scale map indicating indigenous territory in southern Mexico and Central America (“Pueblas Indigenas y Ecosystem Naturales en Central America y el sur de Mexicco,” 2002). Also, the late geographer, Barney Nietschmann played an instrumental role in the production and publishing of the Maya Atlas, based on ethno-mapping among the Maya Indians in Belize (Maya Atlas, 2002). Nietschmann was one of the early pioneers regarding participatory mapping in Central America, beginning with his work among the Miskito Indians in coastal Nicaragua. In addition to these projects, participatory mapping research has become a more popular line of investigation within geography in the past decade. For example, a recent issue of Human Organization, edited by Herlihy and Knapp, was dedicated to “Maps of, by, and for the Peoples of Latin America” (Vol. 62, No. 4). While this paper does not purport to conduct participatory mapping in the same vain as the aforementioned volume (the participants being mapped were silenced years ago), it falls under a similar genera of maps with a purpose. Failing to acknowledge past violence indicates that both politically and culturally, Guatemala has failed to make a complete transition from military dominated dictatorship to open democracy. Politically motivated murders and “disappearances” continue to take place throughout Guatemala—albeit not on the same level as during the height of the violence in the early 1980s. Former government controlled militias or civil patrols, who committed many violent acts against fellow villagers, continue to wield power in rural Guatemala. As a result of this continuing tension and repression, victim’s families are still unable to reclaim the remains of murdered relatives in most massacre sights. Forensic anthropologists who have participated in the few exhumation efforts to date have received death threats from paramilitary forces. Therefore, one motivating factor behind this essay is to help show any remaining disbelievers exactly where these acts of terror occurred. This is an important step in humanizing the war among those who were not directly impacted by its violence. It is also hoped that this information will contribute to the mounting evidence and data that may someday be used to bring the perpetrators of this violence to justice. The terror aimed at rural Guatemalans, especially Maya Indians, was too great to go uninvestigated and unpunished: over 400 villages destroyed by the military in a scorched earth strategy; 200,000 murdered and disappeared; 150,000 Guatemalans sought refuge outside their country; 1.5 million internally displaced Guatemalans escaping violence; countless orphans and widows; indelible scars of horror deeply ingrained in the minds of victims and perpetrators alike (Manz, 1988; Smith, 1988; Falla, 1992; Wilson, 1998; REMHI, 1998; Ball et al., 1999 and Jonas, 2000). The data found in these maps were provided by two publications: the United Nations sponsored Guatemala: Memoria del Silencio (CEH, 1999) and Guatemalan Office of the Archbishop’s Guatemala: Nunca Mas ( REMHI, 1998). These publications, although not spatially oriented, provide often excruciating details regarding past violence. Mapping this information poses certain problems. Mapping massacres can be done using point symbols, or by shading polygon regions. Both methods are problematic. When using point symbols, it is difficult to map every known massacre. This is because data sources for may list only the region or municipality where the massacre took place. Additionally, places where massacres took place are often difficult to locate—the place name may only be locally known, or may be too small to appear on most digital or paper maps. In a few cases place names may have disappeared from the landscape after the massacre, and may not be shown on contemporary maps. Conversely, most data sources do list the department and municipality, or these can be cross-referenced based on other data fields, making shaded polygon maps showing massacres by municipality much easier to create. Shaded polygon maps, however, can be misleading, since they imply a homogenous distribution across the polygon, which is certainly not the case with regard to Guatemalan massacres. Here, the decision of which method to use is based on the scale of representation and the purpose of the map. Maps showing all of Guatemala, or maps looking for relationships to physical landscape features (elevation) are better suited by locating massacres using points. Those showing massacres at the municipality level are better represented with shaded polygons, since they seek only to show the general regional distribution of massacres within a specific department.

نتیجه گیری انگلیسی

This most recent phase of violence in Guatemala is unfortunately a continuation of centuries of violence that targeted the lands, souls, and bodies of the indigenous Maya. While Guatemala has had some periods of peace, violence has flared up time and time again over the past 500 years, especially in indigenous landscapes. This violence has usually been initiated (directly and indirectly) by outside cultural forces: the Spanish, the Guatemalan elites, and the US government. Mapping the locations of political violence is an important step in more deeply understanding where and why violence took place in Guatemala from the late 1970s to the mid-1990s. Massacres were not random acts. Instead, the vast majority of massacres and violent acts in general took place in indigenous Maya landscapes where the military set out to intimidate and displace the rural population—motivated by various factors including desire for land and resources, deep distrust and hatred of the Maya by elites, and fear that the rural population would unite in a revolt against the military state. The violence also had a specific military/strategic purpose. After the initial wave of severe violence in the early 1980s, the rebel’s rural base of support was either obliterated or intimidated by the violence. Therefore this violence was effective from a military standpoint. By the mid-1980s, the rebels no longer represented a credible military threat based on numbers of combatants, military hardware, or rural support. The military had accomplished its goals of isolating the rebel forces from their most likely allies—the Maya living in rural Guatemala—by destroying individuals and entire communities who lent support (even perceived support) to their cause. It is hoped that these and future maps will contribute to the growing body of information that documents specific locations of past violence. This, in turn, may be used as evidence against the perpetrators of such violence. While geographers have not been as deeply involved in human rights-related fieldwork as some disciplines such as forensic anthropology, we can make a significant contribution to this field by deconstructing the spatial dimensions of conflict and violence.